بخش اول؛

خط قرمزی که شبکه های اجتماعی بر هویت و سبک زندگی ما کشیده است/ "مدل" شدن به چه قیمتی؟!

تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵

اینستاگرام به عنوان یکی از پرمخاطب ترین دستاوردهای اینترنت، توانسته با شدت بخشیدن به فرآیند امپریالیسم فرهنگی تاثیرات مخربی را بر سبک زندگی کشورهای مختلف بگذارد.

گروه فرهنگ و جامعه گرداب؛ نگاه تک بعدی به هر وسیله ای چه مثبت باشد و چه منفی، می تواند آدم را از حقیقت آن دور کند. زمانی که تکنولوژی نوین ارتباطی توسط بشر عصر ما تولید و مورد استفاده قرار گرفت بسیاری بر این باور بودند که سهولت در برقراری ارتباطات میتواند بزرگترین خدمت دستاوردهای نوین به بشرباشد.

حقیقت آن است که فناوریهای نوین ارتباطی که اینترنت متاخرترین آنها است، کنار خدماتی که برای سهولت ارتباط انسان مدرن داشته اند آسیب های بسیاری را نیز به جامعه بشری متحمل کردند که غیر قابل انکار است. هضم فرهنگ های اصیل بومی در فرهنگ صنعتی غرب یکی از بزرگترین جنایات فضای مجازی به جامعه بشری است.

اینستاگرام به عنوان یکی از پرمخاطب ترین دستاوردهای اینترنت، توانسته با شدت بخشیدن به فرآیند امپریالیسم فرهنگی تاثیرات مخربی را بر سبک زندگی کشورهای مختلف بگذارد. در ادامه به مهمترین آثار مخرب این شبکه اجتماعی خواهیم پرداخت.


اینستاگرام چقدر بر زندگی شخصی و اجتماعی ما تاثیر گذاشته است

صحبت از میزان تاثیری که اینستاگرام بر زندگی مردم گذاشته است، نیازمند تحقیقات علمی دقیقی است؛ ولی آنچه واضح است متاثر شدن زندگی روزگار ما از این شبکه اجتماعی، حتی برای آنها که در آن فعالیتی ندارند غیر قابل انکار است. در ادامه شایع ترین آسیب ها و اثراتی که شبکه های اجتماعی بر جامع گذاشته اند، اشاره می کنیم:


1- مدل شدن با هر قیمتی: صنعت مدلینگ به صورت مستقیم به سه گروه از مردم گره خورده است. گروه اول صاحبان و سرمایه گذاران هستند. این گروه به صورت مداوم به دنبال پیدا کردن مدل های جدید و جذاب و عرصه محصولات خود برای کسب درآمد به واسطه آنها هستند. گروه دوم افرادی هستند که به عنوان مدل (آماتور و حرفه ای) در فضای تجاری شناخته می شوند. قشر سوم نیز مخاطبین این صنعت هستند. اینستاگرام به واسطه ویژگی های خاصی که دارد بستر مناسبی را برای گره خوردن (مرتبط) این سه قشر فراهم کرده است.

باید بدانیم که فرهنگ حاکم بر صنعت مدلینگ، فرهنگی مبتنی بر خواسته های پوچ انسان مدرن غربی است و ورود آن به جوامعی اصیل مانند جامعه ما که در پیشینه فرهنگی خود همواره به جامعه ای با ارزش و عفیف شناخته می شود، یک هنجار شکنی بزرگ تلقی می شود.


2- سطحی شدن افراطی: گذر از فرهنگ فیزیکی به فرهنگ مجازی و هجوم بی سابقه اطلاعات در نهایت موجب سطحی شدن آدم های حاضر در فضای مجازی شده است. این مساله در اینستاگرام که دایه دار فرهنگ تصویری است بیشتر نمود پیدا کرده است. باید توجه داشت که تصاویر اینستاگرام جایگزین مناسبی برای تفریحات مفید از جمله مطالعه در اوقات فراغت نیستند.

بطور کلی تصویرمحوری افراطی اینستاگرام و به حاشیه رفتن متن در آن، و همچنین فاصله گرفتن مخاطبین از فضای مطالعه و نوشتن در سطحی شدن مخاطبین این شبکه اجتماعی تاثیر بسزایی کذاشته است.


3- نزدیک شدن به فرهنگ عوام یا همان توده های رسانه ای: بخشی از اندیشمندان حوزه ارتباطات و جامعه شناسی معتقدند رسانه های نوین مردم را به توده تبدیل کرده اند. عوامی که هیچ آگاهی خاصی و اختیاری در انتخاب سبک زندگی خود ندارند و تحت تاثیر فضای رسانه ای عمر می گذرانند.

اینستاگرام قابلیت بزرگی را در اختیار توده قرا داده است تا دست به تولیدگری بزنند. بسیاری از افراد که پیش از این به دلیل نداشتن سواد تولیدگری امکان حضور فعال در رسانه ها(از جمله سینما، تلویزیون، رادیو و روزنامه) را نداشتند در اینستاگرام به تولیدگران اصلی این شبکه اجتماعی تبدیل شده اند. باید در نظر داشت در فرآیند تولیدگری انبوه توسط افرادی که هیچ اطلاعی از فرآیند فرهنگ سازی ندارند و در فرهنگ غربی این شبکه اجتماعی غرق شده اند می تواند صدمات بزرگی به بدنه سبک زندگی بومی وارد کند.


4- در دسترس بی هنرها: یکی دیگر از آسیب های بزرگ شبکه های اجتماعی تغییر معنای هنر توسط بی هنرها است! یکی از تاثیراتی که عوام تولیدگر در فضای اینستاگرام می گذارند تولید آثار فاقد ارزش هنری است ولی به دلیل تعداد بالای بازخوردی که می گیرند این آثار در فرآیندی عجیب به آثار هنری تبدیل می شوند!

تعداد بالای بازخوردهایی که در فضای شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام بدست می رسد از طرفی خود تولیدگر را در فرآیندی تلقین وار در این فکر فرو می برد که تولید آثارشان ارزش هنری دارد. از طرفی دیگر برخورد سایر مخاطبین عامه نیز که درکی از هنر به معنای واقعی آن ندارند با واکنش دیگران آنها را به این باور می رساند که آثاری که لایک و کامنت بالایی داشته باشند، ارزش هنری بالایی نیز دارند.


5- تلاشی برای خودنمایی و خودشیفتگی: تلاش برای خودنمایی و به عبارتی بهتر «خودشیفتگی» از بیماری هایی است که ریشه روانی دارند و اینستاگرام یکی از بهترین بسترها برای بروز و تشدید آن بشمار می آید.

امکان گرفتن عکس های سلفی در حالات مختلف و نشر آنها در اینستاگرام به امید گرفتن بازخورهای مثبت از سایر کاربران، این شبکه اجتماعی را به محصولی خطرناک در این زمینه تبدیل کرده است.


6- افسردگی کاربران متوقع: بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی از جمله کاربران اینستاگرام در معرض بیماری افسردگی قرار دارند. کاربران این شبکه اجتماعی در فرآیند مقایسه وضعیت خود با سایرین و مشاهده کمبودهای خود نسبت به دیگر کاربران به نوعی دچار احساس شکست می شوند.

قابلیت تصویرمحور اینستاگرام موجب شده است تا در این شبکه اجتماعی، احتمال ابتلا به افسردگی افزایش یابد.


7- رفتارهای دوگانه در فضای مجازی و زندگی حقیقی: بعد از ورود اینترنت به عرصه ارتباطی، برای زیستن دریچه و جهانی متفاوت با مختصات جهان حقیقی بجود آمد. شکل گیری هویت های مجازی و دوگانه های رفتاری در فضای حقیقی و فضای مجازی، زندگی اجتماعی را با بحران جدیدی روبرو کرد. مساله ای که شبکه های اجتماعی بیشتر به آن دامن زده اند.

ارتباط افراد با استفاده از شخصیت های جعلی با دیگران امکان بروز هرگونه رفتار هنجارشکنانه ای را به آنها می دهد.

از طرفی نیز افراد می توانند در فضای مجای به هرآنچه که در فضای حقیقی برای رسیدن به آن دچار مشکل هستند نایل شوند. آنها در پاره از اوقات آرمانی ترین هویت مورد نظر خورد را در فضای مجازی برای سایر کاربران به نمایش می کشند و این در حالی است که تناقض این هویت های آرمانی با هویت های حقیقی مشکلات عدید ای را برای فرد در زندگی واقعی وی ایجاد می کند.


8- حریمی که دیگر خصوصی نیست: اگر در گذشته حریم خصوصی افراد برای آنها اهمیت داشت و توسظ دیگران نیز محترم شمرده می شد اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی این اهمیت و احترام را از بین برده اند. افرد به راحتی آلبومی از بهترین خاطرات، تصاویر و لحظات شخصی خود را در اختیار کاربرانی قرار می دهند که در بسیاری از واقع هیچ ارتباطی در دنیای حقیقی با آنها ندارند. اندرونی های فرهنگ قدیمی در «اینستاگرام مدرن» معنای خود را از دست داده اند.


9- مکانی برای فریب کاری سیاسی، اقتصادی: آنچه از رسانه ها مورد تایید همه قرار گرفته است فریبکاری آن است! هیچ واقعیت و حقیقتی بصورت کامل در فضای رسانه ای به نمایش در نمی آید و معمولا قسمتی از هر خبر و مطلبی که منتشر می شود از دید مخاطب و کاربران نادیده گرفته می شود.

این مساله بخصوص در فضای سیاسی و اقتصادی کاربردهای بسیاری دارد و تعداد زیادی از صاحبان مناصب و سرمایه داران از این ویژگی رسانه های نوین در جهت دهی به افکارعمومی به نفع خود بهره برداری می کنند.


10- جامعه هدف خطرناک: خطرات اینستاگرام زمانی در دید ما چهره واقعی خود را نمایان می کنند که نسبت به جامعه هدف آن آگاهی پیدا کنیم. بسیاری از کاربران اینستاگرام را قشر جوان جامعه تشکیل می دهند. بی شک این قشر می توانستند بجای وقت گذرانی در اینستاگرام، اوقات فراغت خود را به تفریحات سودمندی از جمله ورزش و مطالعه اختصاص دهند.

مهمتر آنکه از این نسل نمی توان انتظار داشت تاثیرگذاری زیادی برای پیشرفت و توسعه خود و کشورش داشته باشد. آنها عموما تحت تاثیر فرهنگی قرار گرفته اند که هیچ اهمیتی به آینده شان نمی دهد.


11- پيشي گرفتن تكنولوژي از فرهنگ: بزرگترین نقطه ضعف جوامع در برابر تکنولوژی پیشی گرفتن تکنولوژی از فرهنگ جامعه است. بسیاری از مواقع تکنولوزی های نوین پیش از آنکه فرهنگ استفاده از آنها صادر شود، پا به کشورهای مختلف می گذارند و این مساله موجب برخورد غیرعالمانه مردم با آنها می شود. مساله ای که آسیب های بسیاری را برای خود فرد و جامعه پیرامونی وی در پی خواهد داشت.


در مطلب بعدی تلاش خواهیم کرد به نقاط قوت این شبکه اجتماعی و همچنین راهکارهای نهضت سواد رسانه ای، برای مقابله و کاهش تهدیدات آن بپردازیم.