Gerdab.IR | گرداب

"گرداب" بررسی می کند؛

ادعای "مرگ وبلاگ‌ها" تا چه اندازه ای درست است؟!

تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۳۹۵

اینکه شروع به کار وبلاگ نویسی در کشور ما بسیار خوب بود و برای اولین بار شاهد بودیم مردم آزادانه در مباحث اجتماعی و سیاسی مشارکت می کردند و نظرشان بی واسطه منتشر می شد امری غیرقابل انکار است، اما آیا این روند همچنان ادامه دارد یا وبلاگ نویسی در ایران مرده است!

گروه فرهنگ و جامعه گرداب؛ "سال وبلاگ نویسی" در ایران بسیار خوب آغاز شد. فضای وبلاگ نویسی تحت تاثیر جامعه ای از جوانان تحصیلکرده قرار داشت که حرفهای آنها برای خواننده فارسی زبان نو بود. در این فضا، علاوه بر وبلاگ نویسان داخلی، گروهی از وبلاگ نویسان نیز در خارج از کشور حضور داشتند و توانستند بخشی از آنچه در آنجا اتفاق می افتد را به خواننده فارسی زبان داخل کشور منتقل کنند، یا عده ای دیگر که به زبان انگلیسی آشنایی داشته و توانستند خلاصه ای فارسی از محتوای انگلیسی منتشر شده در فضای مجازی را در وبلاگ خود منتشر کنند. گروهی از زنان تحصیلکرده از روزمرگی ها و آنچه در ذهن داشتند یا در جامعه تجربه می کردند نوشتند و در این میان تعداد قابل توجهی خبرنگار نیز وبلاگ نویسی را تجربه کردند و توانستند کانالی غیررسمی اما جذاب برای اخبار و مسائل اجتماعی و سیاسی باشند.


ادعای

در آن زمان فضاهای دیگری مانند چت روم ها برای بحث و ارتباط بین کاربران وجود داشت اما به دلیل فضای متفاوتی که داشتند بحث آنها یا به جدال و فحاشی می کشید یا در بهترین حالت به جایی برای دوست یابی یا انتشار محتوای تبلیغاتی تبدیل می شد. وبلاگ نویسی فضایی مناسب، جدی و فاخر را برای تبادل نظر بین کاربران ایجاد کرد.

در بسیاری از مواقع موج های وبلاگی کارکرد هشتگ هایی را داشتند که این روزها در شبکه های اجتماعی مورد استفاده قرا می گیرند؛ موج هایی که می توانستند در جریان های روز سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی روز تاثیرگذار باشند. در آن برهه زمانی، سایت هایی برای انتشار هدفمند مطالب وبلاگی به وجود آمدند و تعدادی از خبرگزاری ها نیز بخش ویژه ای از سایت خود را به مطالب منتشر شده در فضای وبلاگی اختصاص می دادند.

«آیا وبلاگ نویسی مرده؟»، «آیاوبلاگ نویسی در ایران روبه خاموشی است؟»، «آیا وبلاگ نویسان فسیل شده اند؟»، «باید مرگ مغزی وبلاگ نویسی را باور کرد..!!؟» یا «آیا وبلاگ ها هم می میرند؟» عناوینی است که کارشناسان یا کاربران فضای مجازی به ویژه در حوزه وبلاگ نویسی و عدم استفاده از این فضا، در دنیای مجازی امروز به کار می برند.

عناوینی که می خواهند به نوعی زوال بلاگستان یا همان شهری که به عقیده بعضی، امروزه خیلی کوچک شده را به کاربران نشان داده و یا در رد و انکار این پدیده حرف بزنند.


ادعای

اما اکثر آنها که روزگاری وبلاگ نویس فعالی بوده اند یا همچنان فعال مانده اند معتقدند نه وبلاگ نویسی مرده و نه وبلاگ نویسان می میرند.

همچنانکه علیرضا شیرازی، مدیر سایت های پارسیک و بلاگفا شهریورماه سال 91، گرافی از تعداد مطالب منتشرشده توسط وبلاگ های زیرمجموعه بلاگفا منتشر کرد و در وبلاگش توضیح داد که بی تردید فعالیت کمّی وبلاگ ها نسبتا به گذشته نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش هم داشته است. اما با توجه به گروه های سنی جدیدی که به وبلاگ نویسی توجه نشان می دهند شاید محتوای کلی تولید شده، از آنچه ما در سال های اول وبلاگ نویسی شاهد بودیم متفاوت شده یا با انتظارات ما همخوان نباشد.

او در این مطلب، عنوان کرد که معتقد است حداقل براساس آمار، رکودی در محتوای تولید شده در وبلاگ های فارسی وجود ندارد و به این مسئله نیز اشاره کرد که آمار ماه های آخر همه میلیونی هستند و از کل پست های یک سال اول فعالیت سایت بیشتر هستند.

هرچند اوضاع در سال 91 قطعا با شرایط کنونی جامعه فرق دارد و در صحبت های اخیر، مدیر سایت بلاگفا از وضعیت فعلی به عنوان«زمستان در تولید محتوای فضای مجازی» یاد می کند اما چون باز هم به بیان وی «میوه شبکه های اجتماعی جدید به شیرینی دوران طلایی وبلاگ نویسی نیست»، وبلاگ نویسی همچنان در ایران زنده است و در این بین محتوای تولید شده در وبلاگ های نسل نو، تغییر کرده است.


ادعای

آن هم به این دلیل که هر وبلاگ نویس برای نوشتن هر پست زمان می گذارد، فکر می کند و به همین دلیل انتظار خوانده شدن مطلبش را دارد اما چیزی که در شبکه های اجتماعی اتفاق می افتد اظهارنظرهای بدون فکر و لایک کردن پست های مرتبط و غیرمرتبط است.

از سوی دیگر برخی وبلاگ نویسان فعال معتقدند ورود رقبایی همچون شبکه‌های اجتماعی به فضای مجازی چند خدمت بزرگ به وبلاگ‌نویسی کرده که یکی از مهمترین نمونه های آن، پالایش فضای وبلاگ نویسی است؛ چراکه تعداد زیادی از وبلاگ نویسان از این فضا، برای انتشار محتوای سطحی (از پست های احساسی گرفته تا مطالبی با محتوای فکاهی) استفاده می کردند که با رشد شبکه های اجتماعی، عموم این افراد به شبکه های اجتماعی کوچ کردند. اتفاقی که باعث شد آنچه در بلاگستان باقی مانده است، محتوای قابل تحلیل و کارآمد باشد.

در این میان مراکزی هم مانند دانشکده ارتباطات اننبرگ دانشگاه پنسیلوانیا آمریکا هستند که در پژوهش های خود می گویند ناقوس پایان کار وبلاگ ها به صدا در آمده است؛ در این پژوهش که در سال 93 انجام شده، از «زوال بلاگستان در ایران» سخن گفته شده است. در این پژوهش آورده شده که ایران بین سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۹ یعنی ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۸، جزو برترین کشورها در وبلاگ نویسی و ترویج آن بوده است.


ادعای

البته باید به این مسئله نیز اشاره کرد که بین بیست سایت برتر ایران در سایت الکسا، عنوان 4 سرویس ارائه دهنده خدمات وبلاگی دیده می شود. در این بین، بلاگفا با رتبه 5، بالاتر از دو شبکه اجتماعی اینستاگرام و تلگرام قرار دارد؛ پس نمی توان وبلاگ نویسی را امری منسوخ به حساب آورد.

آنچه واقعیت دارد این است که فضای بلاگستان شبیه روستایی کم سروصدا است که دور از جنجال و هیاهوی شهر کار خودش را انجام می دهد و مخاطب فرصت بیشتری برای مطالعه دارد.

در عین حال هر وبلاگی که باقی مانده برای خودش اعتبار و آبرویی قائل است که دیگران می‌توانند همچون منبع موثق به آن استناد کنند نه مثل شبکه‌های مجازی که کسی نداند اصل یک خبر از کجا آمده یا اصلا خبری صحت دارد یا خیر.

اتفاقی که در این عصر مجازی برای وبلاگ افتاده این است که وزن و اعتباری متفاوت یافته و کارکردش در برابر شبکه های اجتماعی تغییر کرده است.

در اینکه وبلاگ نویسی حداقل به این زودی ها نخواهد مرد شکی نیست چراکه جای یک رسانه مستقل و تاثیرگذار همواره در فضای مجازی خالی خواهد بود. چه اینکه همینک هم مسابقات وبلاگ نویسان برتر، برگزار و طی آن گزارش می شود که وبلاگ نویسی نسبت به گذشته تخصصی تر و کاربردی تر شده است.