وقتی این سخنان سابق رئیس جمهور را مرور و با دیدگاه اخیر وی مقایسه می کنیم، ناخودآگاه یاد فرازی از بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با هیئت دولت می افتیم...
این سخنان را به جز نقد (که البته لازم است و مطمئنا در این روزها نخبگان و دلسوزان آن را انجام خواهند داد)، می توان مقایسه نیز نمود! مقایسه با سخنان پیشین جناب رئیس جمهور و البته نتایج آن کمی تأمل برانگیز خواهد بود:
1- رئیس جمهور، دوسال پیش و در پيام نوروزي رئيس جمهور درسال 1388 به صراحت از تهاجم فرهنگی دشمن سخن می گوید: «در عرصه بينالملل هم شاهد تحولات بزرگ بوديم. ناكارآمدي ساختارهاي قدرت جهاني به روشني آشكار شد قدرتهاي جهاني به بنبست كامل رسيده اند. بن بست در عرصه نظر و مديريت و اجرا. آنها در تهاجم فرهنگي عليه ملتها و تحقير ملتها شكست خوردند. بحرانهاي بزرگ سياسي و امنيتي در جهان عميق و عميقتر شد و امروز هم بحران فراگير و بزرگ اقتصادي نشان از شكست همه جانبه سياستها، انديشهها و اهداف توسعهطلبانه قدرتهاي مادي جهان دارد و همه اينها نشان شكست كامل آنها در مباني نظري و عملي و هم در صحنه مديريت جهاني است. و اين يعني ليبراليسم غربي و مكاتب مادي به پايان راه و بن بست رسيدهاند.»
2- دو ماه بعد و در پنج شنبه 17 ارديبهشت 1388 وی در سخنراني در ديدار با علما و روحانيون استان قزوين باز به صراحت از وجود جنگ فرهنگی سخن گفته و حتی این دوره را جنگ فرهنگی می خواند: «دولت به عنوان اعتقاد و وظيفه در خدمت مدارس علميه، مسجد و نماز جمعه است و ان شاءالله خواهد بود. من نمي خواهم آمار و رقم و ... بدهم. چون اصلاً اينها معنا ندارد، وقتي وظيفه شد انسان بايد به آنها عمل كند. منتها مدت طولاني در برنامه ريزيهاي كشور اين امر مهم مورد غفلت واقع شد و حالا بايد جبران كنيم. نمي شود همه آن را يكباره جبران كرد اما تلاش ما اين است كه با سرعت هر چه بيشتر حركت كنيم كه اين فاصله جبران شود. اصلاً انديشه غلطي از اول از كجا منتشر شد من نمي دانم، اما بعيد مي دانم نيت خيري در پشت آن باشد. آمدند امر دين، فرهنگ ديني و امر دولت را از هم جدا كردند، كأنه دولت، دولت طاغوت است و اصلاً هر نوع ارتباط، تماس و پشتيباني ديگر دين را نعوذبالله ضايع مي كند. در حالي كه در دوره اي كه جنگ اصلي جنگ فرهنگي است و دعواي اصلي دعواي فكر، انديشه و فرهنگ است، شما اگر توان و قدرت دولت را كنار بگذاريد چه جور مي شود در دنيا با آن مواجه شد؟»
3- رئيسجمهور ، جمعه 22 آبان 1388 در نشست صميمي با استادان دانشگاه اميركبير و تربيت مدرس بر اينكه براي دفاع نرم در مواجهه با جنگ نرم بايد در حوزه نظري اقدامات لازم را انجام داد، تاكيد می کند!
4- سه شنبه 7 ارديبهشت 1389 دکتر احمدی نژاد در همايش معرفي كارگران نمونه با اشاره به موضوع تهاجم فرهنگي تصريح می نماید: «اصل تهاجم فرهنگي در مناسبات اجتماعي است كه فرهنگ را از ريشه و پايه متلاشي ميكند.»
5- همچنین دو روز بعد یعنی 9 اردیبهشت 1389 رئيس جمهور در مراسم افتتاح كارخانه سيمان سيستان تضعيف خودباوري در درون يك ملت را از محورهاي اساسي مستكبران براي زمينه سازي سلطه خود و نقطه هجوم تهاجم فرهنگي دشمن برمی شمارد!
6- دوشنبه 20 ارديبهشت 1389 بود که رئيس جمهور در جمع استانداران تصريح می کند: «ما بايد با ايجاد نمايشگاههاي مختلف فرهنگ ايراني را ترويج دهيم تا بتوانيم با تهاجم فرهنگي غرب مقابله كنيم.» و در ادامه سخنان خود می گوید: «امروز نوك پيكان هجوم فرهنگي غرب به سوي مديران و نخبگان است.»
9- سه شنبه 2 آذر 1389 دكتر احمدي نژاد در كارگروه فرهنگ و هنر استان زنجان تصریح می کند: «در مقابل جنگ نرم نظام سلطه كه مدل حكومتداري جهانشمولي و انديشه را عرضه مي كند، تنها با مدل فرهنگ انتظار و تبيين حكومت مصلح مي توان به مقابله پرداخت، چرا كه آشنايي با امام انگيزاننده اي است كه مي تواند قلوب انسان ها را به خروش درآورد.»
10- ایشان در ديدار با فرهيختگان و نخبگان استان لرستان در پنج شنبه 12 اسفند 1389 با به صراحت عنوان می دارد: «شبکه استعماري آمريکايي و صهيونيستي بسياري از اخبار پيشرفتۀ علمي ما را به طور کامل و مطلق سانسور مي کنند. جنگ نرم آنجاست.»
وقتی این سخنان سابق رئیس جمهور را مرور و با دیدگاه اخیر وی مقایسه می کنیم، ناخودآگاه یاد فرازی از بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با هیئت دولت می افتیم که فرمودند: «شعارهاى دولت نهم و دهم شعارهایى بود و هست كه اين شعارها براى مردم مؤمن ما جاذبه دارد؛ مثلاً عدالتخواهى، يا استكبارستيزى، يا سادهزيستى و مقابله با منش اشرافيگرى، يا مقابله با ويژهخوارى و سوء استفادهى از ارتباطات در مسائل اقتصادى و غير اقتصادى، يا خدمترسانى صادقانه. و من عرض بكنم، شما هم اين را مي دانيد؛ علت اقبال مردم به دولت و به رئيس جمهور - چه در سال 84، چه در سال 88 - اين شعارها بود؛ يعنى مردم به اين شعارها دلبستهاند و نياز به آنها و ضرورت آنها را احساس مي كنند. از اين شعارها دست برنداريد. از جمله اساسىترين شعارها، پايبندى به اصول و ارزشهائى بود كه امام بزرگوار ما اينها را وارد جامعه كرد و مطرح كرد؛ كه اتفاقاً در دنيا هم عامل رشد علاقهمندى به انقلاب اسلامى، همين شعارها بود؛ يعنى بدون اينكه ماها ابزار تبليغاتىاى داشته باشيم، يا شيوههاى تبليغاتى كافى را بلد باشيم و به كار بگيريم، عنوان و محبوبيت امام بزرگوار ما در بين ملتها و در سراسر دنيا سارى و جارى شد؛ اين به خاطر همين شعارها و به خاطر همين رويكردها و جهتگيرىها بود. خود اين هم كه شما در مقابل قدرت فائقه ظاهرىِ استكبار - كه امروز مظهرش آمريكا و صهيونيسم بينالمللى و جهانى است - مىايستيد، ارزش ايجاد مي كند؛ خود اين محبوبيت ايجاد مي كند؛ خود اين در دل ملتها اميد به وجود مىآورد و پرورش مي دهد؛ اين را نبايد از دست داد. مراقب باشيد در روشها، در اظهارات، در نوع برخورد، در نوع عملكرد، از اين شعارها تجاوزى صورت نگيرد.»
... و گویا مصداق یکی از سخنان پیش گفنه رئیس جمهور همین جا روشن می شود که: «امروز نوك پيكان هجوم فرهنگي غرب به سوي مديران و نخبگان است. »