گرداب- بسياري از صاحبنظران بر اين باورند که نقش شبکههاي اجتماعي در ايجاد بستر براي جاسوسي بسيار بالاست. با گسترش استفاده از شبکههاي اجتماعي مانند "فيسبوک"، "توئيتر"، "گوگل پلاس" و ... موضوع امنيت در اين بخش از فضاي مجازي نيز مورد نظر صاحبنظران و همچنين کاربران قرار گرفته است.
شبکههاي اجتماعي، به دلايل بسيار، به يک بستر مناسب براي ترتيب و اجراي حملات اينترنتي، سرقت اطلاعات محرمانه و ارزشمند کاربران، انتشار و اشتراک آلودگيهاي رايانهاي، ويروسهاي اينترنت، لينکهاي مخرب و اجراي کلاهبرداريهاي آنلاين تبديل شدهاند.هر چند مسئولان فيسبوک مي گويند براي افزايش امنيت اين شبکهاجتماعي، هر کاري که لازم بوده را انجام دادهاند و همواره به راههاي جديد براي افزايش قابليتهاي حفاظتي اين شبکه مهم ميانديشند، اما بسياري از کارشناسان امنيتي به سطح اقدامات و تدابير امنيتي اتخاذ شده به وسیله شبکههاي اجتماعي خوشبين نيستند.
بر اساس اعلام شرکت امنيتي "Panda Security"، شرايط فعلي امنيت در شبکههاي اجتماعي تا حد زيادي متاثر از فربه شدن اين شبکهها به علت هجوم کاربران عاديتر اينترنت به استفاده از خدمات و مزيتهاي شبکههاي اجتماعي است و اينکه شرايط ناامن اين شبکهها تماما به علت سهلانگاري يا عدم اتخاذ تدابير حفاظتي صحيح از سوی مسئولان آنهاست کمي غيرمنصفانه است؛ هرچند نبايد احتمال سوءاستفادههاي سياسي، اجتماعي و يا اطلاعاتي از سوی شبکههاي اجتماعي را از نظر دور نگاه داشت.
فيسبوک که بيش از 800 ميليون کاربر فعال دارد، وبگردي ميليونها کاربري را هم که عضو اين وبگاه شبکهسازي اجتماعي نيستند به دقت رديابي ميکند. اما اخيرا نيز ارتش آمريکا صراحتا وارد شبکههاي اجتماعي شده است و در حال فعاليت در راستاي اهداف کاخسفيد است.
چندي پيش روزنامه انگليسي "گاردين" در گزارشي نوشت که نيروهاي ارتش آمريکا از پايگاه هوايي مکديل در کاليفرنيا با استفاده از نرمافزاري رايانهاي، کاربران جعلي را براي انجام تبليغات به نفع آمريکا در اينترنت ايجاد ميکنند. روزنامه گاردين انگليس گزارشي را درباره عمليات جاسوسي آمريکا در رسانههاي اجتماعي و ايجاد کاربريهاي جعلي در رسانههاي اجتماعي براي انجام تبليغات به نفع آمريکا منتشر کرد که در آن آمده است: نرمافزار "عروسک زاپاس" ارتش با خلق هويتهاي جعلي به دنبال انجام تبليغات به نفع آمريکا است.ارتش ايالاتمتحده در حال توليد نرمافزاري است که اجازه ميدهد به شکلي محرمانه با خلق شخصيتهاي کاذب در سايتهاي رسانه اجتماعي دست برده، بر گفتگوهاي اينترنتي تاثير گذاشته و فضاي تبليغاتي را به نفع آمريکا سازماندهي کند.
يک شرکت مستقر در کاليفرنيا برنده مناقصه فرماندهي مرکزي ارتش آمريکا (Centcom) به عنوان متولي نظارت بر عمليات نظامي ايالاتمتحده در خاورميانه و آسيايمرکزي براي توليد نرمافزاري موسوم به "سرويس مديريت شخصيت آنلاين" شده که به پرسنل نظامي امکان ميدهد به طور همزمان با 10 هويت مجازي به ظاهر ساکن در مناطق مختلف دنيا در فضاهاي مجازي حضور پيدا کنند. گمان ميرود منتقدان از اين روند که به ارتش آمريکا اجازه ميدهد نوعي اجماع دروغين در مباحثات آنلاين ايجاد کرده، افراد دگرانديش را به حاشيه برانند و تفاسير يا گزارشاتي را که همسو با اهدافشان نيست در نطفه خفه کند ابراز ناخرسندي كردند.
افشاي اين مسئله که ارتش آمريکا در حال خلق شخصيتهاي کاذب آنلاين است -که نزد کاربران شبکههاي اجتماعي به عروسک زاپاس شهرت دارد- همچنين ممکن است ساير دولتها، شرکتهاي خصوصي و سازمانهاي غيردولتي را به الگوبرداري از اين رويه ترغيب کند. در چارچوب قرارداد فرماندهي مرکزي ارتش آمريکا، هر يک از شخصيتهاي کاذب آنلاين بايد پيشينهاي متقاعد کننده، مشخصات قابلقبول و جزئيات باشد که آن را واقعي جلوه دهد و تا 50 اپراتور مستقر در آمريکا بايد قادر به استفاده از آنها در ايستگاههاي کاري "بدون ترس از شناسايي شدن به وسیله نيروهاي متخاصم پيشرفته" باشند.
"بيل اسپيکز"، سخنگوي فرماندهي مرکزي ارتش آمريکا ميگويد: «اين فناوري قابليت فعاليتهاي مشارکتي مخفيانه در وبلاگها در وبسايتهاي خارجي براي قادر ساختن ما به مقابله با افراطيون متخاصم و تبليغات دشمن در خارج از ايالاتمتحده را دارد.»
وي ميافزايد: «هيچيک از اين اقدامات به زبان انگليسي نخواهد بود چرا که "تعامل با مخاطبان آمريکايي" با اين فناوري غيرقانوني است و هرگونه استفاده از زبان انگليسي در شبکههاي اجتماعي از سوی فرماندهي مرکزي ارتش آمريکا شفافسازي ميشود. زبانهايي که قرار است از اين برنامه استفاده شود عربي، فارسي، اردو و پشتو است.»
البته در قضاياي فتنه 88 نيز عملکرد رسانه هاي اجتماعي در هدايت آشوبها کاملا هويدا بود. مهمترين ابزارهايي که هاديان فتنه 88 براي ايجاد شکاف ميان مردم و حکومت و حتي مردم با مردم طي حوادث سال 88 از آن بهره بردند، فضاي مجازي و علي الخصوص شبکههاي اجتماعي بود. طي اين حوادث وبلاگها ، وب سايتها و از همه مهمتر شبکههاي اجتماعي نقش بي بديلي در بحرانزايي ، ايجاد شبهه و هدايت افکار عمومي بر عهده داشتند . اين سايت ها با پوشش گسترده اخبار اغتشاش ها ، تئوريزه سازي شبهات ، تغذيه فکري هاديان براندازي در حقيقت به اتاق راهبردي بحران و ناامني در کشور تبديل شده بودند. البته اين عملکرد تنها در زمان بحران بود. تاثيرات شبکههاي اجتماعي بر تحولات اجتماعي بسيار اساسيتر از هدايت يک آشوب خياباني بوده است که سربسته مي توان به تغيير الگوهاي رفتاري، تشديد مدرنيته خواهي، اشاعه فحشا، تقويت و بسط طبقه متوسط و... اشاره کرد.
سهیل بنیفاطمه/منبع: رسالت