Gerdab.IR | گرداب

وبلاگ "اسکالپل"

قدرتمندترین رهبر جهان

تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱۳۹۰

نویسنده این مقاله سخن خود را به این شکل آغاز کرده: «شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیت الله خامنه ای برای مسائل جاری جهان اهمیت داشته باشد، اما در عین حال تا این حد هم برای جهانیان ناشناخته باشد.»

گرداب- در سال ۲۰۰۸ مقاله ای تحقیقی تحت عنوان "بازخوانی آیت الله خامنه ای، نگاه جهان به قدرتمندترین رهبر ایران" از طرف مؤسسه آمریکایی "کارنگی" به قلم نویسنده ایرانی این مؤسسه، کریم سجاد پور، منتشر شد که در دسامبر ۲۰۰۹ با اعمال ویرایش هایی، مجددا منتشر و روی وبسایت این مؤسسه قرار گرفت.

نویسنده این مقاله گرچه خواسته آرای رهبر معظم انقلاب (زید عزة) را از میان سه دهه سخنرانی ها و اقدامات ایشان استخراج و به زعم خود به طور دقیق و جزء به جزء آنها را بررسی کند، اما در خلال متن نتوانسته بغضش را از انقلاب اسلامی و رهبر مقتدر انقلاب مخفی کند و تحلیل های خود را به نحوی کینه توزانه ارائه داده است. در اینجا از ذکر عمده این کینه ورزی ها صرفنظر کرده و صرفا جهت اطلاع دوستان از اینکه چنین مقاله ای منتشر شده، به عناوینی از این مقاله اشاره می‌کنیم. بازخوانی این مقاله مفصل از آنجا که یک مؤسسه آمریکایی در آن به زعم خود در جستجوی راهکاری برای احیای سلطه مجدد آمریکا بر ایران در آینده بر آمده جالب توجه است.

نویسنده این مقاله سخن خود را به این شکل آغاز کرده: «شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیت الله خامنه ای برای مسائل جاری جهان اهمیت داشته باشد، اما در عین حال تا این حد هم برای جهانیان ناشناخته باشد.» و در ابتدا سعی در تبیین چرایی اهمیت بررسی افکار و اندیشه های ایشان کرده و در عباراتی به اینکه ایشان پیش از تصدی رهبری، یک چهره "میانه رو ناشناخته" بوده است تأکید می کند و علائم آنرا در علاقه ایشان به موسیقی و شعر و به دست کردن ساعت مچی می بیند!

نویسنده در ادامه به نفوذ ایران در منطقه و برخی کشورها از جمله عراق، لبنان و فلسطین اشاره کرده و بالا رفتن قیمت نفت را به افزایش توان ایران تعبیر کرده ست! وی اشاره می کند که مسیر حرکت جمهوری اسلامی در نوشته ها و سخنان امام خمینی رحمة الله علیه موجود است و بر همان مبنا نیز آیت الله خامنه‌ای چهار هدف انقلاب را عدالت، استقلال، خودکفایی و معنویت دینی می داند که از اینجا به بعد نویسنده سعی می کند دیدگاههای ایشان را در این چهار زمینه مثلا استخراج و بیان کند.

او همچنین نواب صفوی و امام خمینی را دو شخصیت مؤثر بر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای  می داند که رفتار سیاسی ایشان را شکل و جهت داده اند و سپس به ذکر تاریخچه ای مخدوش از دوران ریاست جمهوری و پیش از رهبری ایشان می پردازد و بعد تأکید می کند که از آنجا که رهبری در ایران سیاستهای کلی را تعیین می کند و نفوذ فراوانی دارد، مهمترین شخصیت در ایران است.

نویسنده، آیت الله خامنه ای را در سیاست خارجی، که بخش مهم این مقاله است، پیرو امام خمینی می داند و تأکید می کند که ایشان در طول این سه دهه همواره بر شیطان بزرگ بودن آمریکا تأکید داشته و دشمنی خود با آن را به صراحت ابراز کرده اند و ریشه دشمنی آمریکا با ایران را در واقع نه به خاطر مسئله هسته ای یا نفی اسرائیل و دفاع از حزب الله، بلکه به خاطر موقعیت استراتژیک ایران و ذخایر انرژی آن می دانند که اینک در اختیار یک کشور اسلامی قرار گرفته است. راهبرد مقابله در برابر فشارهای شورای امنیت و آمریکا نیز در بیان ایشان "مقاومت" معرفی شده، چرا که ایشان معتقدند هر چقدر در برابر ابرقدرتها کرنش کنی و کوتاه بیایی به همان اندازه فشارهای آنها بیشتر خواهد شد.

او ضمن اشاره به توجه بسیار زیاد آیت الله خامنه ای در ترسیم "نقشه های آمریکا علیه انقلاب" برای مردم ایران، به تبیین ایشان درباره نحوه فروپاشی شوروی و انقلابهای رنگی نیز توجه داشته و با تعجب بسیار از این توجه زیاد، تأکید ایشان بر تهاجمات فرهنگی ضد اسلامی از سوی غرب و آمریکا و بیدارگری درباره عوامل داخلی فروپاشی یک کشور را نیز مورد بررسی قرار داده است.



آنچه که جالب توجه است این است که این مقاله در ورای بررسی های خود، افادات بغض آلود نویسنده را در خود جا داده و در پایان به ایران پس از ایشان دل بسته و اظهار امیدواری کرده که در آن هنگام آمریکا بتواند به منافع خود در رابطه با ایران دست یابد! و نهایتا برخی دستورالعمل ها را برای سران دولت آمریکا ذکر کرده و اشاره کرده است که با وجود آیت الله خامنه ای امید ایجاد شرایط داخلی یا خارجی مطلوب آمریکا دور از تصور است. این نکته فی نفسه مصداق روایت "الفضل ما شهد به الاعداء" و بدون تعارف بیانگر این واقعیت گزنده برای آمریکائی هاست که رهبری استراتژیک و مقتدرانه امام خامنه ای روحی فداه خار در چشم آنهاست. این چند نکته را بخوانید:

۱. آیت الله خامنه ای باید متقاعد شود (!) که آمریکا رویه خود در قبال ایران را تغییر داده و با احترام با ایران برخورد خواهد کرد.

۲. آیت الله خامنه ای هیچ گونه عقب نشینی یا شکست را برای ایران نخواهد پذیرفت و هیچ نوع فشاری نیز بر ایشان مؤثر نمی افتد.

۳. هر نوع برنامه ای باید در ارتباط با خود ایشان مطرح شود، نه مقامی دیگر و گرنه مانند تلاشهای قبلی که در دوره اصلاح طلبان صورت پذیرفت بی نتیجه خواهد ماند!

آخرین جملات این مقاله نیز تأکید می کند که تا زمانی که آیت الله خامنه ای رهبر ایران است، دستیابی به روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا میسر نخواهد شد و همچنان با وجود گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب، فرهنگ "مرگ بر آمریکا" در ایران حاکم است و گرچه مدارا با رهبر ایران بسیار سخت است، اما باید دانست که اجرای هر برنامه ای برای دور زدن ایشان نتیجه نخواهد داد.

اسکالپل