Gerdab.IR | گرداب

شبکه‌های اجتماعی و سوداگری اطلاعات

تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۱

عصر پیچیده‌ی ارتباطات و اطلاعات فضایی را به وجود آورده است که داشتن اطلاعات مفید و مهم می‌تواند به تصمیم گیری‌ها کمک شایانی کرده و به کسب و افزایش قدرت و ثروت منجر شود.

شبکه‌های اجتماعی و سوداگری اطلاعاتگرداب- عصر ما به درستی عصر اطلاعات نام گرفته است ، چه اینکه اطلاعات سکه‌ی رایج و کالای بی‌بدیل و حتی مال التجاره‌ای است که تعاملات و مبادلات دنیای ما را می‌سازد ، تغییر می‌دهد و حتی خراب می‌کند.

در این میان منابع و ابزار ، واسط‌ها ، فرستنده‌ها و گیرنده‌های اطلاعاتی هر یک نقش‌های ریز و درشتی را در ساخت و بافت یک پازل -خواه مهم و ضروری یا مبتذل و پیش پا افتاده – بازی می‌کنند.

اجازه بدهید تا همین جا تکلیف نویسنده و مخاطب بر سر مفهوم اطلاعات روشن بشود‌: اطلاعات و  محصولات آن در دوره‌ی ما به رغم اینکه بر پایه‌ی فناوری ساخته و پرداخته و مبادله می‌شوند ، اما فراتر از مباحث تکنولوژیک هستند‌. این یکی از گره‌های کلیدی در مفهوم اطلاعات در دنیای پیرامون ما است‌؛ اینکه بتوانیم اصالت اطلاعات را از فناوری‌اش جدا کرده و آن‌گاه ‌به تجزیه و تحلیل آن بپردازیم.

وقتی من و شما در مورد اطلاعات صحبت می‌کنیم دانسته یا نادانسته در حال بحث در سه محور کلی هستیم:

اطلاعات خام یا همان data

موضوعاتی که بصورت خبر صرف بیان می‌شوند‌، به لحاظ زمانی در ابتدای هر فرآیند یا روند منتشر می‌شوند و به نوعی نقطه‌ی شروع یک مدار اطلاعاتی به حساب می آیند.

اطلاعات پردازش شده یا Information

هنگامی که در طول یک فرایند یا روند و با استفاده از ابزار‌، نگرش‌ها و سیاست‌های گوناگون به پردازش اطلاعات خام می‌پردازیم‌، در نهایت یک یا چند خروجی به همراه ارزش افزوده نسبت به اطلاعات اولیه در اختیار خواهیم داشت . بسته به اینکه چه میزانی از فن‌، مهارت و دقت در پردازش اطلاعات به کار رفته است‌، اطلاعات پردازش شده قابلیت استفاده و بازده کیفی و کمیّ بیشتری خواهند داشت

اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده یا intelligence

این بخش از مدار اطلاعاتی با اینکه خواهان زیادی دارد ولی به دلیلی نقش تعیین کننده و حساسیت بالا در اختیار گروه‌های معدودی از نخبگان‌، تصمیم سازان و تصمیم گیران یک سازمان و یا مجموعه قرار دارد، دستیابی به این اطلاعات پرهزینه است زیرا ارزش افزوده بالایی دارد و این ارزش افزوده حاصل به کار‌گیری همان فنون و مهارت و دقت بالا در پردازش این اطلاعات است. همچنین این دسته از اطلاعات نقش کلیدی در مدار اطلاعاتی دارند که با عمل بر روی آن‌ها می‌توان چراغ مدار را روشن یا خاموش کرد‌!

حالا بیایید در مورد این پرسش کمی فکر کنیم : در عصری که اطلاعات مبنای ارزش مادی و غیر مادی است و پایه‌ی کسب و توسعه و انتشار اطلاعات بر فناوری و تکنولوژی قرار دارد‌، چه گروه‌هایی بهره‌مند و چه کسانی محروم‌تر هستند؟ چه کسانی قدرتمندتر و چه کسانی ضعیف‌تر هستند‌؟ چه کسانی امنیت بیشتر و چه کسانی آسیب‌پذیری بیشتری دارند؟

اگر بخواهیم در پهنه‌ی بین‌المللی و فرادولتی به این پرسش جواب بدهیم‌، باید بگوییم رسانه‌ها اعم از دیداری و شنیداری و نوشتاری حتی از سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی نیز قدرتمندتر و ثروتمندتر هستند. گاه رویدادی در یک شبکه‌ی اجتماعی‌، یک گزارش خبری در اخبار نیمروزی، یک کلیپ تصویری بلوتوث شده چنان اثر مخربی دارد که شاید از یک بمباران هوایی نیز وحشت‌انگیز‌تر باشد و یا بالعکس‌، چنان سازنده و تقویت کننده باشد که از عملیات کماندویی یک گردان ورزیده نیز بالاتر قرار بگیرد.

در این میان بورژواژی شبکه‌های اجتماعی نظیر توییتر‌، فیس‌بوک‌، گوگل‌پلاس و نظایر این‌ها چیز دیگری است‌! قرار گرفتن مال التجاره‌ی اطلاعات در دستان این شبکه‌ها و تبدیل مخاطبان و کاربران به یک جامعه‌ی کارگری در مدارهای گوناگون اطلاعاتی چیزی است کمتر به چشم می‌آید ولی فعالیت خاموش‌، به معنای نبود تأثیر گسترده و ­پیچیده‌ی آن‌ها نیست.

در ابتدای امر‌، شبکه‌های اجتماعی زیرساخت فعالیت خود را بر مبنای ترشح بزاق مخاطب قرار داده و او را به داخل مدار اطلاعاتی می‌کشانند، وی را سهام داری جزء می‌کنند و سپس به سبب همین وابستگی از او یک کارگر – مشتری طولانی مدت می‌سازند. آنچه که کاربر از شبکه‌ی اجتماعی به دست می‌آورد محدود‌، دست‌دوم و دست‌چندم و احتمالاً دارای خطاست ، پردازش صحیح و قابل اعتنای اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی به طیف اندکی از افراد اختصاص دارد ، وابستگی به شبکه‌های اجتماعی و قرار گرفتن آن‌ها در جایگاه مهمی از سبد اطلاعاتی کاربران ، رابطه‌ای غالباً یک سویه را به نفع شبکه‌های اجتماعی رقم می‌زند تا هر ساعت و هر روز خود را قدرتمندتر و ثروتمندتر سازند.

مورد دیگر در شبکه‌های اجتماعی کاربردهای دوگانه ای است که این رسانه‌ها دارند ؛ یعنی اگرچه بر پایه تبادل اطلاعات طراحی شده‌اند ولی بستر خوبی برای تهاجم به اهدافی هستند که چراغ سبز صاحبان این صنعت و تجارت برای آغاز حمله بر علیه‌شان و کوبیدن آن‌ها کافی است. در این‌جاست که چهره‌ی به ظاهر بی‌طرف و آزادمنشانه‌ی شبکه‌های اجتماعی نقاب از چهره می‌افکند و بسته به اینکه چه هدفی، ارزش و اهمیت بیشتری برای انهدام دارد‌! مورد هدف قرار می‌گیرد‌، محدود یا تحریم می‌شود و یا حذف می‌گردد.

برده‌داری شبکه‌های اجتماعی به همین جا ختم نمی‌شود؛ زیرا ممکن است تجارت اطلاعات و سود سرشار آن اقتضا کند تا این بار خود شبکه‌ی اجتماعی‌، اطلاعات مربوط به کاربرانش را پردازش کند و با توجیهاتی نظیر مبارزه با تروریسم‌، جرائم سازمان یافته و غیره در اختیار مشتریان نامتعارفی نظیر سازمان‌های اطلاعاتی و انتظامی بگذارد.

شبکه‌های اجتماعی در عصر اطلاعات ثروتمند هستند چون سرگرمی و اوقات فراغت من و شما کسب و کار آن‌ها است ، از سرمایه ی و زمان ما بهره می‌برند و آنچه را که به آن وابستگی پیدا کرده‌ایم به بهای هزینه و زمان بیشتر به ما عرضه می‌کنند‌. آن‌ها سود سرشاری به دست می‌آورند ولی کاربران هزینه‌ی گزافی برای اطلاعات دست چندم، که صحیح و غلطش به هم آمیخته است می‌پردازند. شبکه‌های اجتماعی فناوری‌های خود را پیچیده‌تر و گسترده‌تر می‌کنند تا کاربر یا همان کارگر خود را از دست ندهند و این چرخه بیش- وابستگی تکرار می‌شود.

اما روی دیگر این ماجرا حکایت دیگری است : تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات علاوه بر پویایی‌، به دنبال خود ملزومات دیگری را هم وارد زندگی کاربرانش می‌کند. فناوری اطلاعات شبکه‌های اجتماعی در کنار خود مبلغ سبکی از زندگی است که لوازم و الزاماتی ویژه‌ای را می‌طلبد تا بازدهی بیشتری را در اختیار مخاطبانش بگذارد. از سوی دیگر ماهیت و کیفیت اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی هنگامی با اقبال بیشتری مواجه می‌شود که با فناوری روز و در نهایت سبک زندگی مولد شبکه‌های اجتماعی از درجه همسازی بالاتری برخوردار باشد. با این توضیح می‌توان بهتر متوجه شد که چرا فعالیت‌های فرهنگی و یا سیاسی و اجتماعی یک کاربر ایرانی به مراتب تأثیر زود گذر و ضغیف‌تری در شبکه‌های اجتماعیِ هر چند بومی از خود به جا می‌گذارد‌. زیر ساخت‌های فرهنگی ما با ساخت فناورانه ما سازگاری ندارد‌، کاربر ایرانی از تلفیق فضای شبکه‌ی اجتماعی مجازی و فضای ملموس واقعی زندگی خود ملغمه می‌سازد و نه منظومه‌ای که هر چیز در مدار خودش حرکت کند‌.

در چنین شرایطی اطلاعات هر مقدار هم پردازش خوب داشته باشد‌، به‌موقع و به اندازه ارائه شود باز هم کاربر به سان کارگر سردر‌گمی است که یکی به نعل می‌زند‌، یکی به میخ‌، یکی به سندان و یکی هم روی دست خودش‌!

نتیجه‌گیری

عصر پیچیده‌ی ارتباطات و اطلاعات فضایی را به وجود آورده است که داشتن اطلاعات مفید و مهم می‌تواند به تصمیم گیری‌ها کمک شایانی کرده و به کسب و افزایش قدرت و ثروت منجر شود. در این میان شبکه‌های اجتماعی با به کارگیری فناوری و نیز به کار‌گرفتن مخاطب به عنوان کارگر خویش‌، تنها برای خود ثروت تولید می‌کنند و مخاطب را به شکل برده‌ای که در مقابل کار فقط غذا طلب می‌کند‌، در اقیانوسی از اطلاعات ریز و درشت‌، غلط و درست‌، کم بازده و محدود رها می‌سازد. در این میان سبک زندگی عرضه شده در قالب شبکه‌های اجتماعی با فناوری آن گره خورده و مخاطب را اسیر خود می‌سازد و زندگی وی را دستخوش دگرگونی‌های گسترده می‌نماید‌؛ به گونه‌ای که نه می‌تواند از چنگ تکنولوژی رها شود و نه برای آن جایگزینی پیدا کند.

همچنین در مورد کاربران ایرانی به دلیل آنکه بافت تاریخی و فرهنگی ایشان با زیرساخت فناورانه ارتباطاتی و اطلاعاتی سازگاری اندکی دارد، شبکه‌های اجتماعی دارای کمترین بازده و بیشترین هزینه برای آن‌ها می‌باشد که در مقابل بازده و اثرگذاری اندکی را در مقابل صرف وقت و انرژی به ارمغان می‌آورد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی امام مهدی(عج)