Gerdab.IR | گرداب

سردار جلالی:

چرا رئیس جمهور توجهی به شورای عالی فضای مجازی ندارد؟

تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۳۹۵

رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور گفت: بزک‌کردن چهره دشمن و عوض‌کردن جای دوست و دشمن از اهداف پروژه نفوذ است.

به گزارش گرداب، «نفوذ» کلیدواژه‌‌ای است که از گذشته تاکنون در ادبیات سیاسی کشورمان وجود داشته، اما این روز‌ها بار معنایی متفاوت‌تری به خود گرفته است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی اگرچه در سالیان گذشته بارها نسبت به مسئله "نفوذ" و "رخنه" دشمن در ابعاد گوناگون هشدار داده‌اند، اما از دوران ماقبل برجام و به‌ ویژه پسابرجام هشدارهای معظم‌له در این زمینه فزونی یافته تا جایی که ایشان خود به تبیین ابعاد و اشکال مختلف موضوع "نفوذ" پرداختند.

امام خامنه‌ای در این زمینه می‌فرمایند: «به‌ نظر من مسئله بعد از برجام از مسئله برجام مهمتر است... آنها در  اظهارات‌شان حرف‌هایی می‌زنند که به‌کلی خارج از مقوله هسته‌ای و مانند این حرف‌هاست ... از جمله حرف‌هایی که می‌زنند و ما را حساس می‌کند این است که می‌گویند برجام فرصت‌هایی را ــ هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه در اختیار آمریکا ــ قرار داده است.»

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان دیگری تأکید می‌کنند: «ما مواجهیم با یک حمله‌ همه‌جانبه‌ فرهنگی و اعتقادی و سیاسیِ اعلام نشده؛ کسانی‌که در مسائل گوناگون دسترسی به اطّلاعات دارند، خوب می‌دانند که چه دامی برای کشور گسترده‌اند یا می‌خواهند بگسترانند برای نفوذ کردن در حصن و حصار اراده و فکر و تصمیم ملّت ایران، با انحاء مختلفِ تدابیر و سیاست‌ها و توطئه‌ها؛ این الان در جریان است.» و «پروژه نفوذ یکی از شقوق مهم جنگ نرم امروز است. دو ویژگی مهم این جنگ: اولا جامعه‌ هدف، دچار خواب‌آلودگی و عدم احساس حمله است. ثانیا دشمن از واسطه‌ها برای نفوذ استفاده می‌کند.»

اهمیت موضوع «نفوذ» ما را بر آن داشت تا برای بررسی و تحلیل این موضوع با سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور به گفت‌وگو بنشینیم.

آنچه از منظرتان می‌گذرد مشروح گفت‌وگو با تسنیم با سردار جلالی است.

- سردار در ابتدا بفرمایید که تعریف شما از نفوذ چیست؟

نفوذ اساسا یک جنبه پنهان و امنیتی دارد. نفوذ نوعی پنهان‌ کاری و تلاش برای مخفی‌ کردن کارها و نیات است.

نفوذ تلاش پنهان برای ایجاد مسیرهایی درون لایه‌های اجتماعی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی و رسانه‌ای یک کشور است.

در نفوذ یک روش سنتی جریان دارد؛ مانند کسانی که به صورت منافقانه با حفظ ظاهر و تلاش باطنی مخالف،  به نفع دشمن و جریان مخالف سیستم فعالیت می‌کنند.

نفوذ توسط سیستم‌های جاسوسی یک کشور خارجی و یا به دست گروه‌هایی مانند منافقین اتفاق می‌افتد و نمونه‌هایی مانند کشمیری از این جمله است که اینها روش‌های سنتی‌اند.

*نفوذ؛ تغییر استراتژی آمریکایی‌ها در برخورد با ایران

تغییر استراتژی آمریکایی‌ها در برخورد با ایران روشی است که امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن به عنوان نفوذ یاد می‌کنند.

آمریکایی‌ها معتقدند مقابله نظامی و سخت در برابر ایران جواب نمی‌دهد، چون یک بار این نوع برخورد را تجربه کرده‌اند. دلیل آنها(آمریکایی‌ها) برای خودداری از رویارویی نظامی با ایران این است که معتقدند جمهوری‌ اسلامی ایران با توجه به شرایط ژئوپلیتیک خلیج‌فارس و پیشرفت‌های دفاعی توانسته به میزانی از بازدارندگی برسد.

*مذاکره و تعامل با ایران از توصیه‌های اندیشکده‌های آمریکایی به مقامات این کشور

منافع مشترک میان ایران و آمریکا این است که در خلیج‌فارس اتفاقی نیافتد، چون آمریکایی‌ها نیازمند نفت خلیج‌فارس هستند و ایران نیز به دنبال حفظ امنیت این منطقه است. در صورت بروز هر جنگی میان این دو کشور آنها(آمریکایی‌ها) بیشترین خسارت را متحمل خواهند شد.

آمریکایی‌ها بر این باورند که پاسخ نظامی ایران نیز غیر‌فابل پیش‌بینی است. در تفکر استراتژیست‌های نظامی‌ آمریکا این اصل وجود دارد که  در صورت یقین به پیروزی، وارد جنگ می‌شوند، بنابراین اگر ایران در این پیروزی تردیدی ایجاد کند آنها از گزینه نظامی صرف‌ نظر می‌کنند.

با توجه به این مسئله آمریکایی‌ها در این شرایط از حمله نظامی انصراف قطعی نداده‌اند، بلکه اولویت‌بندی آنها تغییر کرده و رویکرد نرم را به جای حمله نظامی برگزیده‌اند. توصیه بسیاری از اندیشکده‌های آمریکایی به مقامات کشورشان این است که  با ایران مدارا، مذاکره و تعامل و نهایتا از طریق ایران منطقه را حفظ کنید.

نتیجه بررسی‌ آمریکایی‌ها از انتخابات ایران این است که گروه‌ها و جریان‌های مختلف در صورت تایید با هم رقابت می‌کنند و هر جریانی که رای بیاورد پیروز انتخابات است.

در مقاله آقای گیتس وزیر دفاع قبلی آمریکا، نوشته شده که رهبر ایران یک رهبر دیکتاتور نیست، حتی اگر در انتخابات جریان مخالف او رای بیاورد آن جریان و یا گروه را در چارچوب ارزش‌های انقلابی تعریف و به نوعی مدیریت می‌کند و تحت هر شرایطی این جریان را سرکوب و با آن برخورد نمی‌کند.

‌آمریکایی‌ها معتقدند در جامعه ایران طبقه مرفه شهری شکل گرفته‌ که به دنبال رفاه، آزادی و تکنولوژی هستند، از همین رو تاکید آمریکایی‌ها بر تولید امنیت یعنی زندگی همراه با امنیت، بهره‌وری از تکنولوژی‌های مدرن و رویکرد ارتقای زندگی به سمت رفاه است.

آنها رفاه را الگوی زندگی غربی، امنیت را تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران درحوزه‌های مختلف و تکنولوژی را به عنوان زیرساخت‌های تقویت‌کننده این تغییر مطرح می‌کنند.

پیشنهاد آقای گیتس این است که آمریکا باید در ایران گفتمانی با سه محور امنیت، تکنولوژی و رفاه ایجاد کند و برای این کار لازم است یک جمعیت طرفدار غرب براساس این گفتمان تشکیل و آن را از طریق نخبگان، انجمن‌های علمی، شبکه‌های هنری و ارزشی توسعه ‌دهد.

براساس این پیشنهاد زمانی که این جمعیت(طرفدار غرب) در ایران شکل گرفت باید در انتخابات از آنها حمایت شود تا اینکه بتوانند پیروز انتخابات شوند که در این صورت آن جمعیت مورد علاقه آمریکا روی کار می‌آیند. در صورت تحقق این مسئله آمریکایی‌ها سرپل نفوذ را از طریق این گفتمان گرفته‌ و آن‌ را استراتژی تغییر نامیدند. مقام معظم رهبری نیز این را به تغییر سیرت و حفظ صورت تعبیر می‌کنند.

- آیا تا به حال توانسته‌اند این اتفاق(تغییر گفتمان) را رقم بزنند؟

- سردار جلالی: آمریکایی‌ها معتقدند استراتژی آنها در حوزه انتخابات به نتیجه رسیده  و آن جریان و گفتمان طرفدار غرب پیروز شده است.

- نفوذ از طریق استراتژی تغییر به چه معناست؟

استراتژی تغییر، راهکاری برای  نفوذ و تسلط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بر کشور است. نفوذ و استراتژی تغییر با هم مترادف‌اند.

*رفاه‌زدگی اولین عامل زایل شدن ویژگی‌های یک فرد انقلابی است  

- نفوذ در باورهای مردم یا نخبگان چگونه شکل می‌گیرد؟ مثلا مسئولی می‌گوید که آمریکا می‌تواند با یک موشک تمام سیستم دفاعی ما را نابود کند، آیا چنین افکاری حاصل نفوذ است؟

در همه انقلاب‌ها خیلی از انقلابیون روز اول انقلابی بودند، اما نتوانستند انقلابی بمانند. اولین عامل زایل شدن ویژگی‌های یک فرد انقلابی این است که فرد به سمت رفاه و پولدار شدن حرکت کند.

*فاسد کردن مدیران ‌انقلابی؛ استراتژی آمریکایی‌ها برای ضربه زدن به نظام

امام‌خمینی(ره) در وصیت‌نامه خود هشدار می‌دهند که افراد انقلابی به سمت فعالیت‌های  اقتصادی و رفاه نروند، چون آنها را وابسته و عافیت‌طلب می‌کند و کسانی که به دنبال زندگی اشرافی‌اند دیگر انقلابی نیستند. آمریکایی‌ها با استراتژی فاسد کردن مدیر ‌انقلابی و استفاده از سود‌جویان اقتصادی درصددند تا اقتصاد کشور را به فضای ناسالم تبدیل ‌کنند تا اعتبار اجتماعی و اعتماد مردم نسبت به حکومت کاهش پیدا‌ کند. در این سودجویی اقتصادی طرف را وابسته می‌کنند تا اینکه به مامور رسمی آنها در درون نظام تبدیل شود.

*نفوذ، هدایت و کنترل حوزه اجتماعی با استفاده از فضای اینترنت از اهداف آمریکایی‌هاست

- تعریف شما از زیرساخت‌های تغییر چیست؟

زیرساخت‌های تغییر، نفوذ، هدایت و کنترل آمریکایی‌ها بر حوزه‌ اجتماعی ما را تولید و تثبیت می‌کند. یکی از این زیرساخت‌ها، فضای اینترنت است که با افزایش سرعت آن محتوای مورد نظر خود را در این فضا وارد می‌کنند.

آنها(آمریکایی‌ها) با ارائه شبکه‌های مجازی به کشورهایی مثل ایران درصددند فرهنگ غربی را ترویج و  فرهنگ ایرانی را تخریب کنند.

با توجه به اهمیت فضای مجازی، شورای عالی فضای مجازی تشکیل شد؛ آقای تقی‌پور وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت که می‌خواهیم پهنای باند را افزایش دهیم، مقام معظم رهبری گفتند که وقتی این پهنای باند افزایش پیدا کند، ضریب نفوذ هم افزایش پیدا می‌کند، ایشان فرمودند چه محتوایی می‌خواهد درون اینترنت با این پهنای باند جریان پیدا کند، به تولید محتوا و کنترل کردن آن هم فکر کرده‌اید.

*باید پرسید چرا توسعه اینترنت بدون هیچ مصوبه‌ای انجام می‌شود؟/ چرا رئیس‌جمهور هیچ توجهی به شورای عالی فضای مجازی نمی‌کند؟

برای این سوال‌ها به دنبال پاسخ گشتند تا رسیدند به شورای عالی فضای مجازی و نهایتاٌ این شورا شکل گرفت تا فضای اینترنت را کنترل کند و نگذارد محتوای (تخریب‌کننده) غربی در آن جریان یابد، اما الان و با این اوصاف باید پرسید که چرا توسعه اینترنت بدون هیچ مصوبه‌ای انجام می‌شود و رئیس‌جمهور هیچ توجهی به این شورا نمی‌کند؛ مثلاٌ شبکه تلگرام بر خلاف مقررات کشور ما در انتخابات نقش‌آفرینی کرد و زمانی که تبلیغات ممنوع بود به تبلیغات‌ ادامه دادند و خبر رای دادن آن آقا و خانمی که در حصر هستند را این شبکه‌ها اطلاع‌رسانی و از این ابزار برای تکمیل استراتژی خود استفاده کردند.

*محدودسازی بودجه رسانه ملی و نفوذ

با تحلیل استراتژی آمریکایی‌ها و بررسی میزان هماهنگی آن با حرکت‌هایی که در داخل انجام می‌شود می‌توان به اصل ماجرا پی‌ برد. یکی از این هماهنگی‌ها محدودسازی بودجه‌های رسانه ملی و ایجاد شبکه‌های مختلف برای مقابله با آن است.

** اهداف شش‌گانه نفوذ:

- اعتقادزدایی از جامعه و انقلاب‌زدایی از حاکمیت
- بزک کردن چهره دشمن و عوض کردن جای دوست و دشمن
- جابجایی منافع؛ تلاش دشمن برای نمایش منافع خود به عنوان منافع ملت ایران است
- اعتبارزدایی از نهادهای انقلابی و مرجع‌سازی از گروه‌های هماهنگ با اهداف دشمن
- شکل دادن به رویدادهای سیاسی و اجتماعی مهم مانند انتخابات
- کمک به شرکای ایرانی آمریکایی‌ها برای تصاحب مناصب مهم حکومتی

- به نظر شما اهداف اصلی پروژه نفوذ چیست؟

اولین و مهمترین هدف نفوذ، اعتقادزدایی از جامعه و انقلاب‌زدایی از حاکمیت و سوق دادن جامعه به سمت دوری از اعتقادات دینی و رفتارهای انقلابی است.

هدف دوم بزک کردن چهره دشمن و عوض کردن جای دوست و دشمن است. دشمن تلاش می‌کند یک تصویر غیرواقعی و گول زننده از نیات، کارنامه و برنامه خود ارائه دهد تا دوستان واقعی را به عنوان دشمن نشان دهد.

هدف سوم نفوذ، جابجایی منافع است؛ تلاش دشمن در پروژه نفوذ بر این است که منافع خود را به عنوان منافع ملت ایران نمایش دهد.

چهارمین هدف اعتبارزدایی از گروه‌ها و نهادهای انقلابی و به دنبال آن مرجع‌سازی از گروه‌های هماهنگ با اهداف دشمن در کشور است.

پنجمین هدف شکل دادن به رویدادهای سیاسی و اجتماعی مهم مانند انتخابات و استفاده از این ظرفیت برای عمیق‌تر کردن پروژه نفوذ است.

نهایتا آخرین و ششمین هدف‌ آنها(آمریکایی‌ها) کمک به شرکای خود در ایران برای تصاحب مناصب مهم حکومتی است، در این هدف تصمیم آمریکا منوط به انجام فعالیت‌هایی است که غرب‌گرایان ایرانی را تقویت کند.

- آیا می‌‌شود گفت که این نفوذ یک نفوذ هوشمند است که باورها را تغییر می‌دهد؟

مقام معظم رهبری به این نکته اشاره کردند که براساس آن عمل و اقدام مسئولان کشور که در راستای نیات دشمنان باشد، نمایان‌گر نفوذ است. در این زمینه باید با مقایسه استراتژی‌ها، نیازها و برنامه‌ها به فاصله میان اهداف دشمن و میزان عمل به آن در داخل دست‌ یابیم.

- راهکار مقابله با این قضیه چیست؟

ابتدا باید موضوع نفوذ را جدی بگیریم و از سهل‌انگاری در رابطه با آن خودداری کنیم.

راهکار بعدی شناسایی برنامه دشمن و اطلاع‌رسانی به مردم است. مردم ایران باید تفاوت میان فعالیت‌های عادی و مدنی را تشخیص دهند.

در نهایت هم باید اراده‌ای دسته جمعی برای مقابله با این موضوع شکل بگیرد، زیرا حل مسئله نفوذ به صورت مجزا و جزیره‌ای غیرممکن است.

- نظر شما درباره نفوذ اقتصادی چیست؟

نفوذ اقتصادی از مهمترین انواع نفوذ است. وقتی مقام معظم رهبری درباره دشمنی آمریکا صحبت می‌کنند، یعنی کسی اجازه ندارد با دشمن شماره یک مشارکت اقتصادی کند، مثلا فرض کنید در زمان جنگ تحمیلی که ارتش بعثی به مرزهای کشورمان تجاوز کرده بود دولت بدون در نظر گرفتن شرایط جنگی با دولت بعثی مشارکت اقتصادی می‌کرد؛ این مسخره است، از این رو مشارکت اقتصادی با آمریکایی‌ها معنا ندارد و این مشارکت کاملا به ضرر ایران است.

*نباید اجازه تکمیل نفوذ سرمایه را به سرمایه‌داران آمریکایی داد

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعیین جنگ، صلح و خطوط کلی نظام بر عهده مقام معظم رهبری است. رهبر انقلاب بر مبنای اختیارات قانونی خود دشمن را مشخص کرده‌اند، تبعیت از قانون به ویژه از جانب مسئولین یک وظیفه شرعی است و حق‌ ندارند با آمریکایی‌ها در حوزه اقتصادی مشارکت‌کنند، حتی نباید اجازه دهند که سرمایه‌داران آمریکایی به کشور وارد شوند و طرح نفوذ سرمایه را تکمیل کنند.

*آمریکا به تعهدی که در قبال آن از کشور ایران امتیاز بسیاری گرفته، عمل نمی‌کند

آمریکا به تعهدی که در قبال آن از کشور ایران امتیاز بسیاری گرفته، عمل نمی‌کند. من تعجب می‌کنم که ما چگونه به صحبت‌های رهبری گوش می‌کنیم.

به رهبری می‌گویند که ما گوش ‌به‌ فرمانیم و در عین حال حرف از مشارکت اقتصادی با آمریکا می‌زنند. وقتی رهبری دشمن را تشخیص می‌دهد، یعنی اگر یک آمریکایی به ایران آمد باید با او رفتار و مراقبت دشمنانه انجام شود، باید به ارتباطات، پول و رفتار آن فرد مشکوک بود، اما متاسفانه خلاف آن رفتار می‌شود.

مقام معظم رهبری در تقابل دشمن با کشورمان فرمودند که "سه رویکرد ممکن است اتفاق بیافتد. رویکرد اول این است که تحریم‌ها وجود دارد و ما مقاومت کرده و تبعات تحریم را تحمل می‌کنیم، رویکرد دوم این است که گفته آمریکایی‌ها را بپذیریم و با آنها در قالب برجام 2 و 3 و... مذاکره کنیم و از این طریق امتیاز بگیریم."

رهبر انقلاب در مشهد خاطرنشان کردند که "آنها می‌خواهند جمهوری اسلامی ایران قدم به قدم از مواضع خود عقب‌نشینی کند؛ برای مثال آقای کری گفت که آمریکا در صورتی به ایران کمک اقتصادی می‌کند که ایران تغییر رفتار دهد. برجام الگوی خوبی برای نشان دادن میزان اعتبار و عمل به تعهد آمریکایی‌ها بود و مشخص شد که آنها چقدر به تعهدات خود پایبندند."

بنابراین رهبر معظم انقلاب گزینه مذاکره را رد کرده و خطاب به مسئولان گفتند که در هیچ حوزه‌ای اجازه مذاکره با آمریکایی‌ها را ندارید.

یک راه‌حل باقی‌ می‌ماند که آن رویکرد اقتصاد مقاومتی است. رهبر‌ انقلاب در مشهد به 10 راهکار اشاره کردند که عمل به این 10 راهکار به معنی اقتصاد مقاومتی است، بنابراین تحریم را یا باید از طریق التماس یا مذاکره حل کنیم که آنها عملا نشان دادند که به مذاکره هم پایبند نیستند و یک بی‌اعتمادی کامل در این مذاکرات وجود دارد. راه دوم حل ریشه‌ای تحریم است که برای برطرف کردن آن به دانش، توانمندی، زیرساخت برای تولید، منابع و اراده نیاز داریم.

- با توجه به نکاتی که فرمودید، برای مقابله با نفوذ اقتصادی دشمن و مقابله با تحریم‌ها چه اقداماتی انجام داده‌اید؟

در کمیسیون اقتصادی مجلس تصریح کردم که در بودجه 94 و 95 معین کنید که دستگاه‌ها مکلف هستند سالیانه 15 الی 20 درصد از اقلام تحریمی را در داخل کشور تولید کنند که ما این را به صورت پایه‌ای در هشت حوزه اجرا کردیم و کاملا جواب داده است.

- ... مثلا در چه حوزه‌هایی؟

مثلاٌ در حوزه‌ نفت سنسورهای تحت‌ چاهی وجود دارد که در عمق 30 متری چاه نصب می‌شود و اگر چاه نفت و گاز فوران کند یا در حین بمباران و آتش‌‌سوزی ابزار روی آن از بین برود، دهانه چاه را می‌توان با استفاده از این سنسورها به وسیله کنترل از راه دور بست.

تکنولوژی این قطعه در اختیار آمریکایی‌ها بود و تعدادی از طریق واسطه خریداری کردیم، اما آمریکایی‌ها تا فهمیدند که این کالا در شرایط جنگ برای ایران کارایی دارد آن‌ را وارد لیست تحریم کردند.

برای حل این موضوع بین بخش‌های دفاعی، دانشگاهی و شرکت نفت هماهنگی‌هایی را انجام دادیم و بعد از یک سال تبدیل به تولید‌کننده‌ همان کالای تحریمی شدیم، در حالی که تولید کالا در بسیاری از حوزه‌ها آسان‌تر است؛ ما می‌خواهیم تحریم را با مذاکره‌ حل کنیم، در صورتی که کشور ایران توان و ابزار برطرف کردن تحریم‌ها را در اختیار دارد.

سازمان‌ پدافند ‌غیرعامل در حدود چهل و پنج حوزه تولیدی فعالیت می‌کند و در تمام حوزه‌هایی که پیگیری کردیم، توانستیم به موفقیت برسیم. این برای من یک باور قطعی است که ما قادریم همه نیازهای‌مان را تولید کنیم و جداٌ با کسانی که این حرف را قبول ندارند، مخالفت می‌کنم.

نباید ملت توانمند و با درایت کشورمان را نادیده بگیریم. اقتصاد مقاومتی بهترین راهکار برای مقابله با تحریم‌ها و نفوذ اقتصادی دشمن است.

*آمریکایی‌ها درصددند برجام را به بستر و زیرساخت نفوذ تبدیل کنند

- چرا مقام معظم رهبری در این مقطع زمانی به طرح موضوع نفوذ پرداختند؟

نگرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی براساس اطلاعات دقیقی که در اختیار دارند این است که دشمن می‌خواهد در فضای پسا توافق از طریق مدیریت محاسبات مردم و برخی مسئولین و بدون هزینه به اهداف خود دست یابد.

*آمریکا قصد دارد برجام را به بستر و زیرساخت نفوذ بدل کنند

آمریکایی‌ها این موضوع را به صراحت بیان کرده‌اند که به توافق هسته‌ای به عنوان پایه و ابزاری برای کنترل رفتار ایران در سایر حوزه‌ها نگاه می‌کنند.

آنها(آمریکایی‌ها) به دنبال ضربه زدن به دستاوردهای امنیت ملی ایران  از طریق مدیریت فضای شکل‌گرفته پس از توافق هسته‌ای در سطوح حاکمیتی و اجتماعی هستند. ‌

این بدان معنا نیست که برجام خود مصداق نفوذ است، بلکه آمریکایی‌ها قصد دارند برجام را به بستر و زیرساخت نفوذ بدل کنند. دستگاه محاسباتی برخی‌ها در داخل کشور با دشمن یکسان است و درباره موضوعات مهم مانند آمریکایی‌ها می‌اندیشند و وجود این نوع جریان آنها(آمریکایی‌ها) را به پیگیری و موفقیت در پروژه نفوذ امیدوار می‌کند.

*پروژه نفوذ به دنبال کنترل فرآیندهای اجتماعی و افکار‌عمومی در ایران  است

مسئله برجام یک نقطه عطف در پروژه نفوذ است؛ از این منظر پروژه نفوذ به دنبال کنترل فرآیندهای اجتماعی و افکار‌عمومی در ایران  است که زیرساخت‌های آن در قالب یک برنامه‌ای به اصطلاح جامعه مدنی از مدت‌ها قبل فراهم شده، البته جامعه اطلاعاتی ما اشراف قابل توجهی بر آن دارد.

- باور غلطی به وجود آمده که ما نمی‌توانیم در همه چیز خودکفا باشیم و کسانی هستند که به معنای واقعی کلمه اقتصاد مقاومتی را قبول ندارند، چرا این‌گونه است؟

تجربه جنگ اقتصادی ایران با کشورهای مختلف بیان‌گر این واقعیت بوده که دشمنان ایران و در راس آنها آمریکا اگر در هر حوزه‌ای متوجه شوند که می‌‌توانند به ایران آسیب بزنند از آن بیشترین استفاده را می‌برند و برای نابود کردن مقاومت ملت ایران از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند، از این رو باید اقلام اساسی را خودمان تولید کنیم.

در 3 ماه گذشته یکی از مسئولان گفته بود که استقلال در کشاورزی معنا ندارد؛ بعدها نظریه‌ای مطرح کرد که برنج و گندم را خودمان تولید نکنیم، زیرا در کشور هند مصرف سرانه آب برای تولید گندم پنج لیتر است، درحالی که ایران بیست لیتر مصرف می‌کند و ارزش افزوده‌ای از این بابت نصیب کشور ما نمی‌شود و بهتر است که ایران گندم و برنج را از کشور هند وارد کند.

اگر مشکل تولید برنج و گندم مصرف بالای آب است، پس چرا آقایان به فکر اقلام دیگر مانند هندوانه نیستند که تولید آن بیشتر از گندم نیازمند آب است. تولید اقلام اساسی مانند گندم که غذای اصلی مردم است تحت هیچ شرایطی نباید حذف شود و در صورت وابسته شدن ایران به کشور‌های دیگر برای تهیه مصارف مهم هر لحظه امکان دارد که آن را وارد لیست تحریم کنند و کشور در زمینه غذایی در بحران فلج‌کننده‌ای گرفتار آید.

*دشمن می‌خواهد حوزه غذایی ایران را از بین ببرد

آمریکایی‌ها برنامه‌ای را در حوزه‌ کشاورزی و غذا علیه ایران طرح‌ریزی کردند و در این زمینه گروهی را برای بررسی اثرات تحریم  بر مردم به ایران فرستادند و آنها با موقعیتی که مدنظرشان بود روبرو نشدند و شلوغی بازار‌های ایران را مشاهده کردند.

تصویر مورد ‌انتظار آنها این بود که مردم ایران در صف نان، برنج و کوپن باشند، بنابراین جمع‌بندی آنها(آمریکایی‌ها) این بود که ایران توانسته با برنامه‌ریزی خوب وزارت‌ کشاورزی، محصولات راهبردی غذایی و غلات مهم را در داخل تولید کند.

ایران در حوزه غذای اصلی وابستگی بسیار کمی به کشورهای دیگر دارد و لذا مردم در شرایط تحریم در زمینه غذای اصلی احساس کمبود ندارند.

*یکسانی نظرات هر مسئولی با سیاست‌های آمریکایی مصداق نفوذ است

آمریکایی‌ها این را در بحث‌های‌شان مطرح می‌کنند که تحریم غذایی از خطرناک‌ترین و مهلک‌ترین انوع تحریم‌هاست و این نوع فشار قدرت مقاومت را از ایران می‌گیرد و برای اعمال آن ابتدا باید زیرساخت‌های غذایی ایران را از بین ببریم تا آنها(ایران) را به کشور مصرف‌کننده تبدیل کنیم.

در نهایت به این جمع‌بندی می‌رسیم که سیاست‌های آمریکا در زمینه غذا و کشاورزی با  نظریه مسئولی که در بالا به آن اشاره کردیم یکسان است؛ دشمن می‌خواهد حوزه غذایی ایران را از بین ببرد و آن مسئول هم می‌خواهد پایه‌های غذایی ایران را نابود و کار دشمن را راحت کند که این آگاهانه یا ناآگاهانه مصداق نفوذ است.

*نفوذی، مدعی باز کردن درهای کشور برای تعامل با جهان است

- اگر جمع‌بندی نهایی دارید بفرمایید؟

من از حضرات تشکر می‌کنم، انشاءالله مسیر شما مسیر درستی باشد و این مسیر را دنبال کنید. به نظرم یکی از اساسی‌ترین حوزه‌ها در اقتصاد مقاومتی بحث فرهنگی است.

نفوذی اعلام نمی‌کند که من نفوذی‌ام، بلکه می‌گوید من در حال باز کردن درهای کشور برای تعامل با جهان هستم، در حالی‌که اجازه ورود دشمن به کشور را می‌دهد.

نفوذی‌ها این بحث را مطرح  می‌کنند که ما در حال جذب سرمایه‌گذاری خارجی هستیم، اما در واقعیت توزیع رانت میان برخی گروه‌های داخلی و همکاران خارجی آنها انجام می‌شود.

*استفاده از ادبیات شیک و اصطلاحات مدنی برای توجیه اقدامات ضدامنیتی در پروژه نفوذ

تعبیر دیگر نفوذی این است که به دنبال گسترش جامعه مدنی هستیم، در صورتی‌ که سرپل‌های نفوذ  غرب در ایران را می‌سازند. یکی از نکات مهم در پروژه نفوذ استفاده از ادبیات شیک و اصطلاحات مدنی برای توجیه اقدامات ضدامنیتی است.

*آمریکایی‌ها چگونه با تغییر الگوی مصرف فرصت را به تهدیدی برای چین تبدیل کردند

پیوست فرهنگ و اقتصاد مقاومتی نکته اصلی است. چندین عامل در اقتصاد بسیار مهم است که ریشه‌های آن فرهنگی است؛ اولین مورد الگوی مصرف است که  برگرفته از ذائقه و تمایلات فرهنگی است، یعنی از نظر ابزار فرهنگی برای آن نیاز و سبک فرهنگی تولید می‌کنیم، مثلا در کشور چین همیشه جمعیت زیاد یک تهدید بوده است، بعدها از طریق آموزش مهارت و علم این جمعیت زیاد را به فرصت تبدیل کردند و به دنبال آن سطح توقعات را پایین نگه داشتند که کارگر چینی با حداقل حقوق کار کند و پول در بیاورد، اما آمریکایی‌ها در چین میزان توقعات را بالا بردند؛ در نتیجه مخارج چینی‌ها افزایش پیدا کرد که از این زمان به بعد جمعیت زیاد تهدید تلقی شد. در واقع آمریکایی‌ها با تغییر الگوی مصرف در چین توان بالای اقتصادی این کشور را از بین می‌برند.

*نقشه آمریکا برای تغییر الگوی مصرف ایران پس از برجام جدی‌تر شده است

الگوی مصرف یک ابزار و سلاح است که می‌تواند اقتصاد‌ کشور را نابود کند. نقشه آمریکا برای تغییر الگوی مصرف در ایران به صورت تدریجی بوده، اما پس از برجام آن را جدی‌تر دنبال می‌کنند؛ به همین دلیل مقام معظم رهبری بعد از برجام به نفوذ اشاره بیشتری دارند.

نکته دوم این است که مقام معظم رهبری می‌فرمایند که ما در یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم که این را در مقدمه سیاست‌های اقتصاد مقاومتی اعمال‌کردند.

رهبر انقلاب به عنوان فرمانده‌کل قوا در برابر اصل 110 تشخیص دادند که جنگ اقتصادی انجام شده‌ و این جنگ را اعلام کرده‌اند، رسانه‌ها باید بروند ابزار جنگ را برای مردم آماده کنند، یعنی فضا را به فضای جنگی ببرند.

این جنگ با آن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران فرق می‌کند، آن زمان باید بوق و شیپور می‌زدید و آقای آهنگران می‌آمد می‌گفت حرکت کنید به سمت جنگ، اینجا باید از طریق رسانه الگوی مصرف را کنترل کنید. باید روحیه قناعت و کم مصرفی را تبلیغ کنید، نه اینکه تبلیغات مصرفی داشته باشید.

اگر چیزهایی را که نمی‌توانیم تولید کنیم را به عنوان نیاز فرض‌کردیم مسیر را کاملاٌ برعکس می‌رویم. کار فرهنگی یعنی الزاماتی از جنس فرهنگی که می‌تواند رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی را تسهیل‌کند.

به نظر من زندگی ایرانی باید یک مقدار به سمت قناعت برود و این موضوع باید از مسئولان مطالبه شود که آقای مسئول شما خودت این‌گونه زندگی می‌کنی یا نه. این باعث می‌شود که یک مقدار هنجارها به این سمت برود، تغییر مزاج اتفاق بیافتد و در نهایت انشاءالله که روحیه انقلابی به وجود بیاید.