به گزارش
گرداب، با فرا رسیدن سال جدید شمسی، "اوباما" مانند سالهای گذشته پیامی برای ایرانیان فرستاد.
وی در این اظهارات، سعی کرد با کاربرد الفاظی نشان دهد که خواستار عاقبت به خیری مردم ایران و مشتاق به ارمغان آوردن "آزادی و حقوق بشر" برای آنهاست.
البته آمریکا همیشه بر آن بوده تا با پنهان شدن در پشت واژگان دهان پرکنی چون آزادی و حقوق بشر که معلوم نیست تعریف دقیق آنها چیست، این اجازه را به خود بدهد تا به عنوان "کلانتر جهان" در امور کشورهای دیگر مداخله کرده و آنها را زیر سیطره خود ببرد.
اوباما در پیام نوروزیاش به منظور همراه ساختن ایرانیان با خود، با اذعان به ریشهدار و غنی بودن فرهنگ و تاریخ ما مردم ایران، گفت: «مردم ایران وارثان تمدن بزرگ و باستانیای هستند. همچون مردم دیگر نقاط، آنها از این حق جهانی برخوردارند تا برای خود فکر کرده و سخن بگویند. دولت ایران موظف است تا به این حقوق احترام بگذارد، همانطور که موظف است تعهدات خود در ارتباط با برنامه هستهایاش را رعایت کند.»
وی با اشاره به اینکه بین مردم ایران و آمریکا یک "پرده الکترونیک" وجود دارد، بیان میکند: «مردم ایران از داشتن آزادی ابتدایی دستیابی به اطلاعات مورد نظر خود، محروم شدهاند... به خاطر اقدامات رژیم ایران، یک پرده الکترونیکی در اطراف ایران کشیده شده است... در فصل آغازهای جدید، مردم ایران باید بدانند که ایالات متحده آمریکا به دنبال آیندهای از روابط عمیق با مردم ما است. زمانی که در آن پرده الکترونیک موجود که ما را از هم جدا کرده برداشته شده و صداهای شما شنیده میشود. فصلی که در آن با درک متقابل و امیدهای مشترک ما به عنوان انسان، بر بیاعتمادی و ترس فائق میآییم.»
استفاده از عبارت پرده الکترونیک به نوعی یادآور "پرده آهنین" است. این اصطلاحی بود که آمریکا برای اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای کمونیستی اروپای شرقی به کار برد و منظور از آن یک حصار نظامی و امنیتی بود که این کشورها به دور خود کشیده بودند تا مانع از نفوذ و رد و بدل شدن اطلاعات شوند. ظاهراً این اصطلاح را نخستین بار "وینستون چرچیل" در سال 1945 به کار برده است.
حال گویا آمریکا تصور میکند که ایران نیز همچون کشورهای کمونیستی دوران جنگ سرد بوده و میخواهد تجربه به دست آمده از آن دوران را در مورد ایران نیز به کار برد و تمام تلاش و همت خود را بر این امر گذاشته است تا بین مردم و حکومت ما فاصله انداخته و از این فاصله و تفرقه به نفع خود سود ببرد و در نهایت با سرنگونی حکومت، همچون جماهیر شوروی، ایران را نیز دستخوش تجزیه کند.
از طرفی، از آنجا که آمریکا برای انجام عملیاتهای اطلاعاتی و روانی خود نیازمند دادههای معتبر است و چون در ایران دارای سفارتخانه نیست، لذا در چند سال اخیر سعی کرده تا این خلا را با راهاندازی سفارتخانه مجازی خود و یا از طریق شبکههای اجتماعی و رصد فعالیتهای ایرانیان در این شبکهها پر کند.
از همین رو اخیراً موسسه "رند" دست به جمعآوری گفتههای ایرانیان در "توئیتر" و "فیسبوک" زده است تا آمریکا از آنها در دستور کار امنیت ملی خود بهره ببرد. برای انجام این کار موسسه رند دست به اجرای یک برنامه رایانهای با نام "LIWC" زده است و از آن به عنوان ابزاری برای جمعآوری نظرات و تفکرات مردم ایران استفاده میکند.
اوباما در نامه خود مدعی میشود که مقامات ایرانی با ایجاد پرده الکترونیک مانع از دسترسی آزادانه مردم به اطلاعات میشوند و آمریکا را طلایهدار آزادی اطلاعات و دیگر انواع آزادی میداند. اما سؤالی که مطرح میشود این است که آیا در آمریکا واقعاً چیزی به نام آزادی اطلاعات و آزادی بیان وجود دارد یا خیر. اگر این چنین است پس:
1. چرا "گوگل" دست به "فیلترینگ حبابی" کاربران خود زده و اطلاعاتی را در اختیار آنها میگذارد که خود میخواهد؟
2. چرا سازمان جاسوسی آمریکا سیا با فیسبوک همکاری نزدیکی داشته و اطلاعات شخصی افراد را رصد و بایگانی میکند، به گونهای که "کریستوفر استارتینسکی" معاون رئیس سیا طی اظهاراتی بیان میکند که برای سیا فیسبوک کاملاً رویایی بود که به حقیقت پیوست؟
3. چرا در جریان جنبش "تسخیر والاستریت" چندین نفر از مردم آمریکا دستگیر شدند؟
4. چرا در اوج جنبش والاستریت شبکه اجتماعی توئیتر دست به سانسور اطلاعات زد و در فهرست پرکاربردترین توئیتها، عبارت "تسخیر والاستریت" را حذف کرده و از آن صحبتی به میان نیاورد؟
5. چرا آمریکا تلاش کرد با قانونی موسوم به "SOPA" آزادی اینترنت را به کلی تحت تأثیر قرار دهد؟
6. چرا هر فرد و سازمانی که از رژیم صهیونیستی و اقدامات ضدانسانی آن انتقادی به عمل آورد به شدت تحت فشار و مورد بازخواست قرار میگیرد؟
شاید بهتر بود رئیسجمهور آمریکا، باراک اوباما پیش از نوشتن چنین نامهای، ابتدا به سؤالات فوق و دهها سؤال دیگر پاسخ میداد و سپس صحبت از آزادی بیان و حقوق بشر برای ملتهای دیگر میکرد.
منبع:
مشرق