گرداب- نگاه غیر خطی به زمان، غنیمت است. یعنی اگر کسی بتواند زمان را به عنوان یک مجموعه نگاه کند که آغازی دارد و پایانی، آن وقت می تواند برای کل آن نظر بدهد. ادیان، از آنجا که منشاء غیر بشری دارند و از جانب چیزی (واژه ای بهتر برای خطاب کردن خدا هست؟) می آیند که دسترسی بالاتری از بشر به زمان دارد، نگاهی غیرخطی به زمان دارند.
در ادیان مختلف، می بینیم که الگوهای تکرار شونده مورد بحث قرار می گیرند؛ مثلا در قرآن درباره بنی اسرائیل و این که چگونه نقشه راه مشخصی را تکرار می کنند، گفته شده است یا در عهد عتیق و عهد جدید، هر دو از وقایعی در آینده سخن گفته شده است که اتفاق می افتند یا در دین زرتشتی نیز از مجموعه های تکرار شونده حرف هایی به میان آمده است.
با این نگاه غیر خطی ادیان، روایت مشترکی از فراز و فرودهای زندگی بشر، به دست می آید. درگیری میان حق و باطل، پیروزی اولیه باطل، پیروزی بعدی حق، پیروزی بعدی باطل به صورت فراگیر و جدی و در نهایت پیروزی نهایی حق و پایان نیک بشر.
در این درگیری همیشگی، ایمان به پایان نیک و نتیجه نیکوی عمل خیر، نکات کلیدی ای هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.آیا می توان به این نگاه ادیان اعتماد کرد؟ پاسخ این است که مگر نگاه غیر خطی دیگری به زمان سراغ داریم که به آن اعتماد کنیم؟ در نبود هیچ گزینه دیگری، تنها گزینه، همین نگاه مشترکی است که ادیان وحیانی به زندگی بشر دارند.
خیزران