گرداب- اخلاق رسانهاي حرف اول را در خبرنگاري حرفهاي ميزند و از آنجايي كه رسانه چشم سوم جامعه است، مخاطبان با اعتماد به رسانهها، اخبار و اطلاعاتشان را قبول ميكنند پس براي برقراري و تداوم اعتماد، همه حلقه هاي توليد خبر بايد پايبند به اخلاق رسانهاي باشد و البته فراموش نكنيم كه شكل رسانهها از رسانههاي كتبي به رسانههاي مجازي تغيير كرده است و رسانهها بايد به جاي اما و اگرهاي مربوط به مسائل بديهي و مبرهن به سمت فضاي مجازي و اما و اگرهاي آن حركت كنند. در اين رابطه گفتوگويي با "مجيد امرايي"، مدير سراي روزنامهنگاران ايران انجام دادهايم كه در زير ميخوانيد:
آقاي امرايي با توجه به اهميت فضاي مجازي، اين مقوله چه فرصتها و تهديدهايي را ميتواند براي جامعه ما داشته باشد؟من از منظر ديگري ميخواهم به موضوع شما نگاه كنم كه توجه به اخلاق رسانهاي است. بايد در نظر بگيريم كه در فضاي مجازي چه تهديدهايي ميتواند براي ما وجود داشته باشد، فراموش نكنيم كه خارج از مرزها افراد و گروههايي هستند كه عمدتاً به دنبال تخريب ما هستند و تمايل به حركت رو به رشد ما ندارند كه اين در واقع يك تهديد محسوب ميشود. اما در داخل، فضاي مجازي فضايي است كه ميتواند براي ما يك فرصت ايجاد كند. فراموش نكنيم كه رسانه چشم سوم جامعه است. به نظر من اگر هر رسانه اخلاقيات را محور كار خود قرار دهد، ميتواند هم به حوزه خود كمك كند و هم به عنوان ابزاري، جامعه را در مسير رو به رشد قرار دهد.
به اعتقاد من هر خبرنگار بايد پيش از هر چيز يك مربي اخلاق باشد به همين دليل وقتي خبرنگار وارد حوزهاي ميشود، بايد اخلاق آن حوزه را بشناسد چرا كه خبرنگار نماينده ميليونها نفر است. به نظر من
اگر اخلاقيات را مدنظر قرار دهيم بسياري از تهديدها براي ما فرصت است. به اعتقاد من فضاي مجازي فرصتهايي را به ما ميدهد كه اگر موقع شناسي نداشته باشيم، همان فرصتها به تهديد تبديل خواهد شد.
در همين رابطه به نظر شما چه ضرورتهايي در تشكيل شوراي عالي فضاي مجازي وجود دارد؟در دهه حاضر در واقع شيوه مبارزه از آن شيوه تهاجمي رو در رو، اسلحه به دست گرفتن و جنگهاي نظامي با سلاحها خارج شده است. الان شيوه جبهه باطل، جنگ نرم است. ابزار اين جنگ نرم هم رسانهها هستند. رسانهها امروزه به سمت رسانههاي مجازي حركت ميكنند. براي پيشرفت يك جامعه چندين عامل دست به دست هم ميدهند و فقط تمايل جامعه به پيشرفت نميتواند موجب تحقق آن شود.
جامعه بايد بتواند در مقابل نيروهايي كه تمايل به پيشرفتش ندارند ايستادگي كند. كشور ما در تمامي حوزهها در مسيري قرار گرفته است كه گامهاي رو به رشد را برميدارد. اگر چيزي غير از اين بود ما اينقدر دشمن نداشتيم. خيلي از كشورها در پيرامون ما هستند كه حتي در سازمان ملل هم نماينده دارند، چه چيزي در ايران وجود دارد كه بيش از 90 شبكه به زبان فارسي در جهت تخريب ما حركت ميكنند و عمدتاً تلاش ميكنند آنچه در درون كشور ما اتفاق ميافتد، ناچيز جلوه دهند. ايران كشوري است با هزاران سال تمدن و پيشينه فرهنگي. شما فقط كافي است به موزه هاي بزرگ جهان مراجعه كنيد، خواهيد ديد كه بسياري از آثار فرهنگي، هنري ايران در آنها وجود دارد. ما پتانسيل بالايي داريم و با كشورهاي ديگر متفاوتيم. ديگر حرف اول در دنيا را دو كشور نميزند، بلكه حرف اول را كشوري ميزند كه مردم پيشرويي داشته باشد.
درباره اخلاق رسانهاي صحبت كرديد. اصول اوليه اخلاق رسانهاي چيست؟ آيا در رسانههاي ما اين اصول رعايت ميشود؟ و رسانهها چطور با اين مسئله برخورد ميكنند؟در اصول اوليه اخلاق رسانهاي، خبرنگار خشت بنيادين يك رسانه است يعني خبرنگار معماري رسانهها را ايجاد ميكند و به عبارتي اخلاق رسانهاي از خبرنگار شروع ميشود و خبرنگار پيش از درج هر مطلبي بايد توجه داشته باشد كه مطلبش چقدر به سود جامعه است؟ چقدر ميتواند جامعه را رشد دهد؟ حتي اگر نقدي هم دارد بايد نقد سازنده باشد. خبرنگار در هر حوزهاي كه مينگارد، بايد احاطه كامل به آن حوزه داشته باشد. يك خبرنگار فقط خبربيار نيست. خبربياري بخش ابتدايي و خام خبري است.
رسانههاي ما چطور؟ آيا اصول اخلاق رسانهاي را رعايت ميكنند؟تمام تلاش مديريت حوزه نگارش بايد در مسيري قرار گيرد كه به اخلاق رسانهاي توجه كند ولي متأسفانه خيلي به آن توجه نميشود. به نظر من خيلي جاي نقد دارد مديري كه خبرنگاري را به كار ميگيرد بايد بداند كه آن خبرنگار چقدر مطلع در حوزه مورد نظر است. اگر مطلع در آن حوزه است، در جايگاهش قرار گيرد. مثلاً يك خبرنگار با اطلاعات اقتصادي نميتواند خبرنگار حوزه هنري باشد. يا برعكس اگر اين اتفاق بيفتد خبرنگار با آزمون و خطا پيش ميرود كه ممكن است به جامعه لطمه وارد كند.
فكر نميكنيد اين قضيه بيشتر به دليل اعمال سليقه مديران است؟چرا درست است. چيزي است كه نميتوان رد كرد. گاهي هم رسانهها به دنبال سود هستند كه عمدتاً مالي نيست و گاهي اوقات براي رسيدن به قدرت است.
نظر شما درباره مصوبه اخير دولت كه خبرگزاريها را ملزم به درج منبع اخبار كرده است، چيست؟درج منبع خبر جامعه را به سمت اخلاق محوري هدايت ميكند.
فكر نميكنيد كه تمايل برخي خبرگزاريها به ذكر نكردن منبع علت ديگري داشته باشد و منافع برخي خبرگزاريها در اين است كه منبع خبر را ذكر نكنند يا اينكه نظرات خود را در قالب "يك منبع آگاه" به جامعه القا كنند؟اخلاق محوري در رسانهها يكي از اصول اصلي است ولي گاهي به دليل منافع مختلف كنار گذاشته ميشود. رسانه امر خطير اطلاعرساني را بر عهده دارد و نماينده يك جامعه در اطلاعرساني و مورد اعتماد مخاطبان است. ولي متأسفانه برخي براي القاي نظرات گروهي خاص به كل جامعه از اين روش استفاده ميكنند و اين كار بستر شايعه پراكني را در جامعه فراهم ميكند و جامعه ما را كه در مسير رو به رشد قرار دارد در معرض خطر قرار ميدهد.
تعريف شما از خبرنگار حرفهاي چيست؟خبرنگار حرفهاي فردي است مطلع، عمدتاً كارشناس همان حوزه و آگاه است كه به عنوان زبان گوياي جامعه است. به اعتقاد من خبرنگار هر حوزه بايد متخصص همان حوزه باشد يعني خبرنگاري يك تخصص است. هر فردي نميتواند وارد حوزه خبرنگاري شود. خبرنگار كسي است كه درباره موضوعي مينگارد و راجع به آن صاحبنظر است.
بنا به تعريف شما آيا در ايران خبرنگار حرفهاي داريم؟هر خبرنگار يك متخصص در حوزه خود است. اگر هر خبرنگار پيش از حرفه خبرنگاري، تخصص لازم را به دست نياورد، هرگز نبايد وارد آن حوزه شود. چرا كه نخستين و پيش پا افتادهترين وظيفه هر خبرنگار دفاع از حوزه خودش است ولي وقتي خبرنگار آگاهي از حوزهاش نداشته باشد نميتواند دفاعي از حوزه خود داشته باشد.
وقتي اتفاقي در همسايگي ما روي ميدهد كه منبع خبرش خبرگزارياي باشد كه هزاران كيلومتر از ما فاصله دارد، دردآور است.
متأسفانه ما به آن سطح حرفهاي از خبرنگاري نرسيدهايم. علتش هم كم توجهي است، از خبرنگار گرفته تا مدير تصميم گيرنده. در هر رويدادي در جامعه مسلماً همه جامعه سهيم هستند.
منبع:
روزنامه ایران