در حاشيه مواضع اخير مصطفي‌تاج‌زاده درباره وقايع دهه 60

توبه رسمي نفاق جديد از خط امام(ره)

تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۸۹

يادداشت نفاق‌گونه تاج‌زاده در مرحله ابراز تأسف از محاكمه شريعتمداري به اوج مي‌رسد. فردي كه در همان روزهاي ابتدايي انقلاب با اقدامي منافقانه و به خاطر گرفتن مقام رهبري، تبر به دست گرفت تا نهال نورسيده انقلاب را از ريشه قطع كند.

گرداب- در هياهوي پروژه خرداد داغ فتنه‌گران، انتشار يك يادداشت از سوي مصطفي تاج‌زاده دليلي را فراهم آورد تا خاكستر از روي آتش رو به افول فتنه كنار رود و باز شاهد زبانه كشيدن اين آتش در فضاي جامعه باشيم؛ آتشي كه هيزم نفاقش رو به اتمام است و به زودي خاموش خواهد شد.

شايد تنها هدف از نگارش اين يادداشت از سوي مصطفي تاج‌زاده، رئيس ستاد عمليات رواني فتنه سال پيش، در سالگرد اين فتنه زنده كردن خاطرات و اميد واهي دادن به حاميانش در اين روزها است تا همگان ماجراي سعيد الصحاف سخنگوي دولت بعث عراق در جريان حمله امريكا به اين كشور را به ياد بياورند كه به رغم رسيدن نيروهاي امريكايي به بغداد، وي در مقابل ديدگان رسانه‌ها به پشت بام محل استقرار خود رفته بود و براي روحيه دادن به نيروهاي خود و پنهان كردن سقوط قريب‌الوقوع رژيم بعث به دروغ از آرامش حاكم بر بغداد سخن مي‌گفت. داستان اين يادداشت نيز به همين گونه است با اين تفاوت كه مردم با بصيرت خود در حال فتح شهرهاي فتنه‌گون آنها هستند.

عذر‌خواهي تاج‌زاده از مخالفين نظام
شايد ‌‌مهم‌تر‌‌ين نكته‌اي از اين يادداشت پر طمطراق مصطفي تاج‌زاده كه آميخته به لغات ژورناليستي و بيان كننده همان تفكرات قديمي وي در مشاركت است و بسيار مورد توجه رسانه‌هاي بيگانه نيز قرار گرفت، عذرخواهي وي از رفتارهاي تند خود و همفكرانش در ابتداي انقلاب است. تاج‌زاده در اين نوشته ابراز تأسف مي‌کند که چرا وي و همراهانش به دادگاه‌هاي انقلاب زمان انقلاب اعتراض نکرده و چرا نسبت به هجوم به مراجعي چون آيت‌الله شريعتمداري سکوت کرده بودند. وي همچنين از سحابي و بازرگان كه از اعضاي نهضت آزادي بودند نيز طلب حلاليت مي‌كند و از همه سياسيوني كه خواهان فعاليت در آن دوره بودند و نتوانستند نيز عذر خواسته است. وي البته در ادامه يادداشت خود حملاتي را نيز متوجه دستاوردهاي انقلاب كرده است.

امام(ره) مخالف رفتارهاي تند بود
اما آن چيز كه در اين بين نمود بيشتري مي‌يابد، مخالفت صريح امام با افراط و تفريط است. اگرچه تاج‌زاده در اين يادداشت از افراط‌گري‌هاي خود و همفكرانش در ابتداي انقلاب عذر‌خواهي كرده اما به هيچ عنوان اشاره نكرده است كه امام (ره) همان زمان نيز با رفتارهاي افراط‌گرانه اين جماعت به شدت مخالف بود و بارها در مقابل آنها ايستادگي كرد. نمونه آن را مي‌توان در ماجراي انقلاب فرهنگي جست‌وجو كرد كه همين مخالفان گشت ارشاد به دنبال ديواركشي و تفكيك جنسيتي در دانشگاه بودند كه اين موضوع با موضع‌گيري صريح امام و دخالت حضرت آيت‌الله خامنه‌اي ختم به خير شد. آيا اين عدم تبعيت از فرمان ولي فقيه زمان چيزي جز نفاق است كه در چهره طالبان‌زده آن روزهاي مدعيان ليبراليسم امروزي نمود پيدا كرده بود؟

به راستي چه بر سر اين افراطيون آمد كه پس از امام خط ميانه را باز گم كردند و به سمت تفريط حركت كردند؛ تفريطي كه نمود آن در روزگار حاكميت اصلاح‌طلبان بر جامعه ايران مشهود است. در همين دوران بود كه آنها از سوي ديگر بام به زمين افتادند و مردم ديندار شاهد حمله به مقدسات و زير سؤال بردن اخلاق اسلامي از سوي همين به ظاهر روشنفكران بودند. آيا به راستي اگر امام زنده بود و اين تفريط افراطيون سابق را مي‌ديد بارديگر اعلام خطر نمي‌كرد؟

تاج‌زاده در خدمت منافقين
اما يادداشت نفاق‌گونه تاج‌زاده در مرحله ابراز تأسف از محاكمه شريعتمداري به اوج مي‌رسد. فردي كه در همان روزهاي ابتدايي انقلاب با اقدامي منافقانه و به خاطر گرفتن مقام رهبري، تبر به دست گرفت تا نهال نورسيده انقلاب را از ريشه قطع كند. شريعتمداري نقش بسيار بارزي در توطئه نافرجام ترور امام خميني و كودتاي نوژه داشت و به همين دليل با خلع مرجعيت از سوي جامعه مدرسين حوزه علميه قم، سال‌هاي واپسين عمر خود را در منزلش سپري كرد. پس بدون شك اعتراض به دادگاه محاكمه شريعتمداري قطعاً موافقت با طرح وي براي ترور امام خميني است. حال سؤال اينگونه مطرح مي‌شود كه آقاي تاج‌زاده ادعاي خط امامي بودن شما را باور كنيم يا اعتراض شما به محاكمه فردي كه قصد ترور امام را داشت؟‌ به راستي اين تضاد نشأت گرفته از رفتار منافقانه شما نيست؟

از سوي ديگر عذرخواهي شما از وابستگان به نهضت آزادي (سحابي و بازرگان) كه امام آنها را از منافقين بدتر خواند چه معني دارد؟

و نهايتاً اينكه عذرخواهي شما از سياسيون كه خواهان فعاليت در ابتداي انقلاب بودند، آيا عذرخواهي از سازمان مجاهدين خلق و فدائيان خلق كه گرايشات ضد اسلامي داشتند نيست؟ اين گروه‌ها همان گروه‌هايي نبودند كه با عناوين مختلف سياسي قصد نفوذ در بدنه انقلاب را داشتند و امام با بصيرتي مثال زدني ضمن برخورد با آنها، حسابشان را از حساب امت انقلابي جدا كرد؟ پس چگونه به خود اجازه مي‌دهيد كه خود را وابسته به امام بدانيد و براي منافع خود از ايشان دم بزنيد؟ قطعاً اگر وجود پر بركت امام(ره) در دنيا بود و اين رفتار منافقانه شما و همفكرانتان را مي‌ديد چه بسا اقدامي به مراتب محكم‌تر از آنچه كه ايشان براي منافقين و نهضت آزادي در نظر گرفت، نصيبتان مي‌شد.

منبع: پایگاه خبری جوان