گرداب- "گری بروکس" یک روانشناس است که در ساله ۱۹۹۵ نظریه معروف خودش در مورد تاثیر مخرب تصاویر شهوت انگیز زنان بر جامعه را بیان کرد.
وی در کتاب خود به نام "سندرم سنترفلد" تاکید میکند که به دلیل فراگیری عکسهای عریان و هوس انگیز از زنان خسارت زیادی هم به مردان و هم به زنان وارد می شود. او استدلال میکند که در فرهنگ رایج مردم تعلیم داده میشوند که میبایست بدن زنهای زیبا در معرض دید قرار گیرد، افشا شود و مورد لذت بصری قرار گیرد. او این پدیده را "بیماری تصاویر هوسانگیز" مینامد و آن را به پنج قسمت تقسیم میکند:
اطفای شهوت با نگاه، نگاه ابزاری به زن، نیاز به اعتبار جنسی، جامپنداری زنان و ترس از صمیمیت حقیقی.گرچه جامعه ایران هنوز در مراحل گذر در مشکلات اینچنینی در دنیای مدرن است، ولی مفید میدانم که در این نوشته نظریه او را خلاصه کنم تا دوستان قدر و ارزش بعضی از تعالیم اخلاقی و دینی جامعه ایران را بیشتر بدانند.
اطفای شهوت با نگاه:اطفای شهوت با نگاه؛ یعنی بازی با احساسات جنسی مردان از طریق به نمایش گذاشتن بدن زنان جذاب در تبلیغات، چاپ و رسانه ها برای جلب و حفظ توجه آنها. در دنیای امروز نگاه کردن به زنها عیب نیست و با مرور تعالیم اجتماعی (در فیلم و موسیقی و تلویزیون و غیره) متوجه میشویم که مردان هر روزه تشویق به نگاه کردن و لذت بردن از تصویر زنان می شوند. این پدیده در مردان انتظار غیر واقعی در مورد ظاهر زنان ایجاد میکند و منجر به توقع بی جا می شود. در این صورت هر چقدر که همسر یک مرد تلاش کند او را جذب کند، همواره توقعهای دست نیافتنی وجود خواهد داشت که منجر به سردی روابط در طرفین می شود.
نگاه ابزاری به زن:هنگامی که زنها تبدیل به ابزار شده و بر اساس ویژگیهای ظاهری ارزشگذاری میشوند، آنها در واقع تبدیل به یک قالب فیزیکی شده که همواره تشویق می شوند که "تماشایی" باشند. گری بروکس در کتاب خود خاطرنشان میکند که با تمرکز بیشتر بر نقش ابزاری و ظاهر زیبای زنان، دیگر زنهای "عادی" که فراتر از زیبایی ظاهر نیازها، افکار و احساسات دارند، برای مردان بیش از حد پیچیده به نظر رسیده و جذابیت خود را از دست میدهند. در این حالت مردان بیش از اینکه بخواهند ارتباط انسانی با زنان برقرار کنند، آنها را ابزار جنسی میبینند.
نیاز به اعتبار جنسی:اگر یک مرد بر زنها ارزش گذاری جنسی و ابزاری کند، در این صورت هر گونه شکست در به دست آوردن زنهای شهوت برانگیز یک شکست در مردانگی مرد محسوب می شود. به عبارتی دیگر، در این صورت مردان همواره از مردود شدن خواهند ترسید و اعتبار جنسی خود را در خطر خواهند دید.
جامپنداری زنان:نتیجه منطقی مراحل قبلی این سندرم، جامپنداری زنان خواهد بود؛ یعنی هر چه یک مرد بتواند زن زیباتر و شهوت برانگیزتری به دست آورد، اعتبار بیشتری کسب خواهد کرد. در همین راستا، هر چه تعداد جامهای او بیشتر باشد، اعتبار بیشتری دارد. هیچ وقت یک جام کافی نخواهد بود و لحظهای که یک زن شهوت برانگیزتری مشاهده شود، زن قبلی ارزش خود را از دست میدهد.
ترس از صمیمیت حقیقی:آخرین عنصر این سندرم ترس از صمیمیت واقعی است که از دوران جوانی آغاز می شود. به جوان آموخته میشود که او میبایست ارزش خود را در تسخیر جنسی زنان پیدا کند و احساساتی یا عاشق بودن خصلتهایی زنانه است. یک مرد "واقعی" میبایست رقابت کند تا در میان زنها مطلوب باشد و بیشترین دستاورد جنسی را بیابد. همچین مردی، دیگر قادر نخواهد بود که روابط معنادار و عاطفی عمیق با جفت خود برقرار کند.
پ.ن.1: "به مردان مومن بگو چشمهای خود را از نگاه به نامحرم فرو گیرند و فروج خود را حفظ کنند. این برای آنها پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام می دهید آگاه است... و به زنان مومن بگو که چشمان خویش فروگیرند و دامان خود نگه دارند و زینتهای خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه های خود را تا گریبان فرو گذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند، جز برای شوهر خود..." سوره نور، آیه ۳۰-۳۱
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِینَ لَیْلَةً...