طلحه و زبیر و 2 برخورد متفاوت
طلحه کسی بود که لجاجت و سرسختی ویژهای داشت و تمایلی به بازگشت نداشت، حتی در شورای 6 نفره تعیین خلیفه سوم به امیرالمومنین رای نداده بود اما زبیر کسی است که از ابتدای سقیفه از امیرالمومنین(ع) دفاع کرده حتی به نفع ایشان شمشیر کشیده بود و در خانه حضرت فاطمه (س) متحصن شد. در شورای 6 نفره که در آن خلیفه سوم انتخاب شد، او تنها کسی بود که به امیرالمومنین(ع) رای داد.
اهل بیت فرمودهاند که زبیر را پسرش از راه به در برد؛ خاصه خرجیهایی که در دوران خلیفه سوم اتفاق افتاد و اشرافیت و تجملی که میان خواص رایج شده بود، موجب شد او مسیر را تغییر دهد. در تاریخ نوشتهاند که چه خانههایی طلحه و سعدبنابی وقاص و عبدالرحمنبنعوف و زیدبنثابت و دیگر صحابه خریدند؛ یکی درکوفه، یکی در مدینه و دیگری در مصر درکنار خدم و حشم و کنیز. زبیر چون سابقه روشنتری داشت و در لجاجت کمتر از طلحه پیش رفته بود، امیرالمومنین (ع) با او طور دیگری رفتار کردند.
حضرت با طلحه صرفا با واسطه ابن عباس مذاکره کردند، با زبیر پس از مذاکره با واسطه، حتی بدون واسطه او را فراخواندند و حدیث پیامبر(ص) را در حق خودشان به او یادآوری کردند که به زبیر فرمودند تو علی را دوست داری؟ زبیر پاسخ داد: آری. پیامبر در ادامه گفتند اما تو با او مقاتله خواهی کرد، در حالی که تو ظالم هستی. زبیر حدیث را به یاد میآورد، و برای جلوگیری از جنگ تلاش می کند، اما پسرش مانع این کار میشود. اما خودش از جنگ در برابر حضرت خودداری میکند. و در حالی که خواب بود کشته می شود.
فتنهگر جمل
حضرت امیر (ع) در مواجهه با عایشه حتی از زبیر هم نرمتر برخورد میکنند. درحالی که عایشه کسی است که جنگ جمل به دلیل شتر او جمل نامیده شد، این از میزان تاثیرگذاری عایشه خبر میدهد. او خطیب و سخنور بود و جایگاه و مقبولیت ویژهای داشت.
حضرت امیرالمومنین(ع) در انصابالاشراف میفرمایند: «این عایشه مطاعترین مردم است در نزد مردم» یعنی مردم از همه بیشتر از او اطاعت میکنند. عایشه همان مقبولیت را در راستای مبارزه با امیرالمومنین صرف کرد. به قدری اطراف او از نیرو انباشته شد که پاسخ درستی به نامههای امیرالمومنین(ع) نمیداد و قبل از جنگ حتی حاضر به مذاکره با ایشان نبود. عایشه کسی است که 70 نفر پای شتر او با شعار «الموت عندنا احلی من العسل» یعنی مرگ نزد ما شیرینتر از عسل است، کشته شدند.
بعد از جمل امیرالمومنین با این شخصیت چطور برخورد میکنند؟ او را پس از جنگ با گروهی از زنان در لباس مردان به مدینه میفرستند و محمدبنابیبکر را هم همراه او راهی میکنند. نحوه برخورد امیرالمومنین با عایشه از تصور او به دور بود؛ او منتظر رفتار تندي بود. عایشه تحت تاثیر این رفتار قرار میگیرد و در بصره خطبهای میخواند و میگوید: مردم! هرچه بین من و علی بود، اختلاف شخصی بود و شما به حرفهای گذشته من درباره علی اعتنا نکنید، او شایستهترین شماست. با وجود اینکه در ایام حکومت امیرالمومنین حتی پس از جمل، ایام پربحبوحه و پرفتنهای است و در این دوران جنگ صفین، نهروان، شورش بصره پس از نهروان، غارات (دست اندازیهای معاویه به سرزمین امیرالمومنین) و... رخ میدهد اما عایشه دیگر ساکت است. او به دلیل نحوه برخورد امیرالمومنین پس از جنگ جمل دیگر دخالتی نمیکند.
ابوموسی اشعری
نمونه دیگر برخورد امیرالمومنین با فتنهگران، مواجهه با ابوموسی اشعری است. او در کوفه جایگاه ویژهای دارد؛ عالمی است که از او استفتا میکنند، به عنوان مثال در جنگ جمل کوفیان برای شرکت در جنگ استفتا میکنند و او میگوید: نه، فتنه است و مسلمانکشی و حضور شما جایز نیست. ابوموسی اشعری کار را به جایی میرساند که امیرالمومنین(ع)، مالک اشتر و عبدالله بن عباس را میفرستند اما کسی از کوفه به کمک حضرت نمیآید. دست آخر حضرت، حسنبنعلی(ع) را به کوفه میفرستند و به زحمت 12هزار نفر به جنگ میروند، در حالی که آمار لشکر حضرت در جنگ صفین 90هزار نفر است. این از تاثیرگذاری ابوموسی اشعری در کوفه خبر میدهد. با این حال امیرالمومنین(ع) با او چه میکنند؟ اصلا با او برخورد خشن نمیکنند چرا که برخورد خشن با این افراد، تعصب اطرافیان و شورشهای اجتماعی را به دنبال دارد و... . اما حضرت امیر دریغ ندارند که مقابل تفکر ابوموسی اشعری سخنرانی و روشنگری کنند اما دست به حبس، تبعید و چنین رفتارهایی نمیزنند.
منبع: وطن امروز/شماره447