ديپلماسی تلفن همراه آمریکا چیست؟

تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۱

به نظر مي‌رسد ميلياردرهاي رايانه‌اي، که گاهي از کارهاي تجاري‌شان هم کناره گرفته‌اند، تصميم گرفته‌اند به سمت فتح بازار رو به رشد بيايند؛ تلفن همراه که وسیله‌ای کاراست، براي اين بازار ابزار مناسبي است.

گرداب- ماهنامه لوموند دیپلماتیک در مقاله ای با عنوان "ديپلماسي تلفن همراه براي سيطره بر تهي دستان" می نویسد: پس از کودتا در کشور مالي، مدير مایکروسافت در آفريقا، شيخ "مديبو ديارا"، به نخست وزيري رسيد. گوگل که برخي از کارمندانش در "بهار عرب" وسيعا فعال بودند، کنشگران حقوق بشر را استخدام مي کند و وزير امور خارجه آمريکا، "هيلاري کلينتون" با ادغام بازار و فناوري از برنامه هاي بشردوستانه پشتيباني مي کند؛ بدين ترتيب دوران ديپلماسي ديجيتالي از راه مي رسد.

این گزارش می افزاید: آشکار است که آمريکايي ها سنت دور و درازي در بهره گيري از فناوري ارتباطات براي انتقال "صداي آمريکا" دارند؛ "صداي آمريکا" نام راديويي است که در همه جهان پخش مي شود و در طي جنگ جهاني دوم براي حمايت از منافع آمريکايي ها راه اندازي شده است. با اين حال در چند سال گذشته ابزار قدرت هوشمند (smart power) در برنامه هاي راهبردي آمريکا يک محور شده؛ گونه اي از سافت پاورِ (قدرت نرم) که هدفش به کارگيري ابزارهاي تاثير گذارِ غير خشن چون فرهنگ و ايدئولوژي، به دست "جوزف ناي" ساخته شده است. بهره گيري از اين "قدرت هوشمند" در سال ٢٠٠٤ به وسیله "سوزان نوسل"، سرپرست سازمان ديدبان حقوق بشر، به نظريه اي تبديل شده است که بنا به آن، منطبق بر هر شرايطي فهرستي از ابزار ديپلماسي، اقتصادي، نظامي، سياسي، قانوني و يا فرهنگي را مي توان ارائه داد. هدف همچنين کمک کردن به موسسات آمريکايي سطوح بالاي فناوري در چارچوب همکاري هاي به روز شده حکومت با بازار و سازمانهاي غير دولتي  است. با اين نظريه، ديپلماسي آمريکايي راه بر يک الگوي اقتصادي مي گشايد که بخش بازار و بخش خدمات غير انتفاعي را به هم پيوند مي دهد.

شبکه ارتباطات رايانه اي و تلفنهاي همراه ابزار ويژه اين برنامه اند. "کاموسيون" (Commotion)، با بودجه اي ٢ ميليون دلاري، پروژه نمونه اين رويکرد است. اين برنامه شبکه اي از تلفن همراه مستقل است که بر مبناي اصول اينترنتي کار مي کند و در يک چمدان جاي مي گيرد. اين ابزار به فعالان [سياسي] امکان مي دهد که از سانسور شبکه بگذرند. به ياد مي آوريم که در دوران "حسني مبارک" در ژانويه ٢٠١١ درست پيش از سقوط حسني مبارک اينترنت قطع شده بود. در سرآغاز اين پروژه، يک فعال هوادار نرم افزار آزاد و آزادي اينترنتي، آقاي "ساشا ميانرات" بوده است که مي خواهد با واي-فاي (Wi-Fi) رايانه هاي دستي و تلفنهاي همراه را به هم مرتبط کند تا بتواند يک زيرساختار بي سيم را با توانايي بالاي انتقال داده ها بسازد و با آن ابزار امنيتي امکان اين را فراهم آورد که کاربران ناشناس بمانند. چنين بود که به گونه اي متناقض، همان زمان که ويکي ليکس (WikiLeaks) در کار دستبرد زدن به مدارک وزارت امور خارجه آمريکا بود، هوش ديپلماتيک به معضل فعاليتهاي هک کنندگان (Hacktivistes) مي پرداخت.

افغانستان اولين گستره آزمايش اين فناوري ديپلماتيک بوده است. در سال ٢٠٠٩، ١٥ ميليون از مردمان اين کشور ٣٠ ميليوني مشترک تلفن همراه بوده اند. ٦٥ درصد اين مشترکين به هم پيامک مي فرستند و بيش از ٥٠ درصد آنها از تلفن همراه خود براي گوش دادن به راديو استفاده مي کنند. با اين داده ها، ارتش آمريکا متوجه اين شد که طالبان در مناطقي که کمتر زير پوشش تلفنهاي دستي اند فعالترند و با پي بردن به اين رابطه، ارتش آمريکا ١١٣ ميليون دلار براي گسترش ارتباطات غير نظامي، به همراه برنامه اي راهبردي که تبليغات و توسعه اقتصادي را در بر داشت، سرمايه گذاري کرد. از ديگر سو، پليس افغانستان براي مبارزه با فساد مالي دستمزد کارمندان خود را نه با پول نقد که به واسطه تلفن هاي همراه م. پيزا (M-PAISA) مي پردازد.

دست اندرکاران گوناگون بر تنوع به کارگيري فناوري سياسي مي افزايند. از ميان آنها مي توان از برنامه "جاده هاي ابريشم رايانه اي" نام برد که به دست گروه Internet Bar Organization راه اندازي شده است. مي دانيم که ٨٥ درصد مردم افغانستان از راه کشاورزي روزگار مي گذرانند؛ پس از سالها جنگ، درگيري هاي فراواني بر سر مالکيت زمينها به وجود آمده است. به دنبال اين درگيري ها، بهره گيري از برنامه هاي راهياب (GPS)، تصوير و پيامکها براي فرستادن اطلاعات به گونه اي امن در يک بايگاني داده ها به کار گرفته شده است. چنين است که يک دفتر اسناد رسمي مجازي شکل گرفته است و يک همراهي حقوقي در پيوند با حقوق عرفي هم در دسترس است تا اين اختلافها را پايان بخشد.

قدرت هوشمند (smart power) همچنين در نظارت بر انتخابات به کار گرفته مي شود، به کمک تلفنهاي همراه که نسبت به يک رايانه در شرايط نظارت بيشتر در دسترس قرار دارند، کارهاي غيرقانوني با سرعت ارسال پيامکها روي نقشه مشخص مي شوند.

از شهر "سيليکون ولی" (Silicon Valley) خانم کلينتون براي تمامي کارفرمايان حوزه فناوري پيام زير را فرستاده است: «ضروري است که از افرادي که در پشت ساز و کار اين دستگاهها قرار دارند، يعني از مخترعين و خودِ کارفرمايان، پشتيباني کنيم. ما مي دانيم که بسياري صاحبان صنايع آماده اند که بخشي از تخصص کارکنانشان را وقف حل مشکلات موجود جهان کنند ولي اغلب نمي دانند چگونه آن را به انجام برسانند. چگونه کار را آغاز کنند؟ چه نگاهي مي تواند بيشترين تاثير را داشته باشد؟» اين سخنان، که در حمايت از همکاري صنعت فراورده هاي همراه در آفريقا گفته شده است، بخشي از فراخواني است براي همکاري ميان ديپلماتها، صاحبان صنايع و انجمنهاي غير انتفاعي.

آفريقا؛ بازاري پررونق
آيا اين فراخواني به خيرخواهان است؟ فقط اين نيست. پس از آسيا، آفريقا دومين بازاري است که بيشترين توسعه اين صنعت را داشته است. در نوشته "گزارش نهايي سال ٢٠١١، بررسي صنعت فراورده هاي همراه آفريقا" که از سوی بنياد جهاني دست اندرکاران صنعت فراورده هاي همراه (GSMA) منتشر شده است مي بينيم که در پايان سال ٢٠١١، ٦٤٩ ميليون اتصال به شبکه ضبط شده است و حدود ٧٣٥ ميليون مشترک تا پايان سال ٢٠١٢ پيش بيني شده است.

گوگل، که در آفريقاي جنوبي و در کنيا مستقر شده است و در پيوند با بنياد گرامين و شرکت MTN قرار دارد، ساختار گسترش کاربردي – به نام AppLab را راه اندازي کرده است که در آن خدمات گوناگون صنعت همراه به انجام رسيده اند: برنامه SMS Tips که به پرسشهاي پزشکي و کشاورزي پاسخ مي دهد که با پيامک فرستاده شده اند، همچنين Google Trader که شرکتهاي کوچک را به خريداران به گونه اي همزمان پيوند مي دهد. از طريق برنامه هايي چون Apps٤Democracy، که کنکوري رقابتي است و در بردارنده داده هاي همگاني اي است که دولت در سايت Data.gov در اختيار همگان مي گذارد، دست اندر کاران برنامه قدرت هوشمند همکاران جديدي را جذب مي کنند. بر مبناي اين الگوست که جرياني که Apps٤Africa نام گرفته است، در ژوئيه سال ٢٠١٠ به دست خانم "ژوديت مک هال"، منشي دوم ديپلماسي و خدمات عمومي، در نايروبي به راه افتاد.

اين حرکت، موجد بيست و اندي برنامه پيشنهادي در کنيا، رواندا، اوگاندا و تانزانيا شد. ابزار سود آوري به نام "مامابيکا" به زنان باردار حلبي آبادهاي نايروبي پيشنهاد يک برنامه پس انداز ٩ ماهه را مي دهد که به حسابي بانکي مربوط به تلفن وابسته است. اين پس انداز به اين زنان باردار اين امکان را خواهد داد که در مرکزي بهداشتي زايمان کنند. از ديگر همکاري ها و برنامه هاي پشتيباني شده قدرت هوشمند "فمينيست" و فناورانه خانم کلينتون مي توان از برنامه mWomen BOP Apps Challenge نام برد که هدفش به وجود آوردن کاربردهاي ويژه براي زنان کشورهاي تهيدست است. الگوي آن هم برنامه HarassMap است که موارد مربوط به دست اندازي هاي جنسي و خشونت هاي خانوادگي در مصر را روي نقشه نشان مي دهد.

شمار بسياري از بنيادهاي آمريکايي در اين زمينه فعاليت مي کنند. زماني که برخي از نقش آفرينان محلي با تاسي به خواننده مبارز آفريقايي - آمريکايي، "جيل سکات هرون" (Gil Scott Heron) مي گويند که "براي انقلاب سرمايه گذاري نخواهد شد"، نقش اين بنيادها پرسش برانگيز مي شود.

"پي ير اميديار" (M. Pierre Omidyar) بنياد گذار "اي بي" (eBay)، شرکتي به نام بنياد اميديار را با سرمايه اي ٢ ميليون يورويي در جنوب صحراي آفريقا پايه ريزي کرده است. وي که رويکردش را در مجلۀ "هاروارد بيزنزري وي يو" توضيح مي دهد، برنامه اش را مبتني بر محور فناوري ای مي گذارد که به شهروندان ابزاري را مي دهد که دولتها را وا مي دارد که آن را به حساب آورند.

يک سازمان غير دولتي به نام HIVOS  اين بنياد را در نايروبي سرپرستي مي کند. در سپتامبر ٢٠١٠، در همايش سازمان کلينتون گلوبال ايني سياتيو، که در سال ٢٠٠٥ از سوی رئيس جمهور پيشين آمريکا "ويليام کلينتون" پايه گذاري شده بود، بنياد اميديار واريز مبلغ ٥٥ ميليون دلار خود را به شبکۀ Tech for transparency آغاز کرد. نزديک به نصف اين مبلغ براي نوآوري در زمينه صنعت ابزار همراه هزينه شد. اين بنياد همچنين از برنامه FrontlineSMS پشتيباني مي کند که برنامه اي است از شبکه پيامکها که به ارتباطهاي سازمانهاي غير دولتي واگذار شده است و در برنامه اوشاهيدي هم شراکت دارد.

براي آقاي "بيل گيتس"، بنياد گذار مايکروسافت و برجسته ترين نقش آفرين در زمينه فناوري انسان دوستانه در دنيا، فروختن رايانه در کشورهاي تهي دست کارايي کمي دارد، به جاي آن بايد قطعا تلفن همراه را به کار گرفت که با آن مي توان جان کساني را نجات داد.  چنين است که وي در برنامه mHealth (استفاده از تلفن همراه در زمينۀ بهداشت) شرکت مي کند و به برنامه هاي نرم افزاري مبارزه با ويروس ايدز، مالاريا، سل و.. کمک مي رساند و با اين کار طبيعتا برنامه هاي Windows Mobile، از برنامه هاي مايکروسافت، در اولويت قرار مي گيرند.

بنياد بيل و ملينا گيتس در سال ١٩٩٤ با سرمايه اي برابر ٦٦ ميليارد دلار آغاز به کار کرد. براي بهره گيري از نظام معافيت مالياتي بايد حداقل ٥ درصد دارايی های اين بنياد در کارهاي نيکوکارانه هزينه شود. مي ماند ٩٥ درصد بقيه آن که در فعاليتهايي به کار گرفته مي شوند که سودآورند و گاهي هم چندان انسان دوستانه نيستند. در سال ٢٠٠٩، اين بنياد ٣ ميليارد فراهم آورد و ٤٠٩ ميليون دلار براي بهره گيري از ذخاير، در برنامه هايي که در جهت بهبود سطح زندگي در کشورهاي در حال توسعه بودند، خرج کرد. در زمينه بهداشت عمومي، به جز دولت آمريکا، هيچ بنياد سرمايه گذاري به اندازه اين بنياد تاثيرگذار نبوده است. به لطف بخششي ٣٠ ميليارد دلاري از سوي آقاي "وارن بوفت"، سرمايه اين بنياد به بيش از دو برابر سرمايه نخست رسیده است و بزرگترين بنياد نيکوکاري شناخته مي شود.

پيوند ميان گروه گيتس و بوفت به ماتيو بيشاپ، رئيس دفتر روزنامه اکونوميست در نيويورک، امکان داد که واژه "انسان دوستي سرمايه دارانه" را بسازد. اين واژه براي نشان دادن همگوني امور از کارهاي آرماني به کارهاي درآمدزا به کار مي رود. گروه گيتس و بوفت گونه نویي از شراکت با سازمانهاي نيکوکاري و دولت را تحميل مي کنند. اينان مي خواهند نشان دهند که در زماني که حکومتها بودجه هاي اجتماعي شان را کم مي کنند، و کمتر در اين باره ريسک مي کنند، تا جايي که سازمانهاي انسان دوستانه آن را برنمي تابند، بنياد اقتصادي مي تواند "بزرگترين قدرت خوبي در دنيا" باشد.

کارهاي آرماني و کارهاي درآمدزا
به گفتۀ آقايان گيتس و بوفت ، "بخشيدن" مي تواند اين چنين به بزرگترين اهرم تغييرات در دنيا تبديل شود؛ البته بخشيدن به گونه اي راهبردي و همخوان با الگوهاي بازار. اين انسان دوستان جديد بايد به معني نخست واژه، به عنوان "سرمايه گذاران اجتماعي" شناخته شوند. اينان همان گونه نيکوکاري ای را نمي کنند که نخستين صنعتکاران چون "آندرو کارنژ" و "جان د. راکفلر" انجام مي دادند. در فرهنگ اين بازيگران، فناوري امکان اين را هم فراهم مي آورد که راههايي به سوي سرمايه گذاري ايجاد کرد. چنين است که تلفن همراه از نظرگاه انساندوستي سرمايه دارانه همان است که زمان سنج در نظرگاه تايلوريسم. اين ابزار به لطف کارکردهاي گوناگونش، پيامک، دوربين عکاسي و فيلمبرداري، پيامگير، راهياب (GPS)، ابزار خوبي براي گرارشگري و در نتيجه شفافيت [همه چيز] است.

با اين کارکردها، کارهايي که از آنها پشتيباني مالي شده است را مي توان با جزئيات به سرمايه گذاران نشان داد. هرکدام از آنها مي توانند ببيند که چگونه طرح اجرا شده شده است و تا کجا مفيد است. با عمل انسان دوستانه فني، انسان دوستي عقلاني مي شوند و کمک نوع دوستانه به سرمايه گذاري تبديل مي شود. به نظر مي رسد که ثروتمندان جديد شهر سيليکون ولی، ميلياردرهاي رايانه اي، که گاهي از کارهاي تجاري شان هم کناره گرفته اند، تصميم گرفته اند که به سمت فتح بازار رو به رشد بيايند. تلفن همراه، که تا اين اندازه کاراست و خدماتي واقعي به مردم ارائه مي دهد، براي اين بازار ابزار مناسبي است.

برای دانلود طرح استراتژیک وزارت خارجه آمریکا برای فناوری اطلاعات اینجا کلیک کنید.

منبع: مشرق