دو فاجعه مشابه در 30 خرداد

دو فاجعه مشابه در 30 خرداد
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۸۹

شیوه‌ها و شعارهای خشن پیاده نظام خیابانی و ادبیات بیانیه‌ها و رجزخوانی‌های سران فتنه در حادثه تلخ سال گذشته نشان داد که چقدر 30 خرداد 1388 به 30 خرداد 1360 شبیه است.

گرداب- 30 خرداد در تقویم وقایع سیاسی پس از انقلاب اسلامی تا قبل از سال 1388 به واقعه شوم و تروریستی آغاز حرکت مسلحانه سازمان منافقین و خروج علنی آنان علیه انقلاب اسلامی اختصاص یافت که پس از اتحاد با بنی‌صدر و ماه‌ها اردوکشی‌های خیابانی، با توهم آمادگی مردم برای قیام مسلحانه، بی‌اعتنا به نصایح و هشدارهای حضرت امام خمینی صورت گرفت.
 
 سران گروهک نفاق که تا پیش از این با نفوذ به مراکز حساس نظام و تکیه بر پروپاگاندای تبلیغی و شعارهای روزپسند چپ و وعده رسیدن به جامعه بی‌طبقه توحیدی، مغرورانه در رؤیای یک خیزش مردمی بسر می‌بردند در سی‌ام خرداد 1360 پس از تجهیز هواداران اغفال شده خویش به سلاح سرد و چوب و چماق به مراکز نظامی و حتی افراد بسیجی و حزب‌اللهی هجوم آورده و اقدامات خشن و تروریستی خود را باهدف گسترش جنگ شهری و سقوط نظام مقدس جمهوری اسلامی کلید زدند.
 
اما این حرکت کور و برخاسته از توهم ذهنی سران گروهک به‌سرعت مهار شد و سران سازمان پس از دست زدن به چند جنایت تروریستی از قبیل حادثه 7تیر، ششم و هشتم شهریور در آن سال به دامن اربابان اروپایی خویش فرار کرده و سپس به ننگ همکاری با دیکتاتور رو سیاهی مثل صدام گرفتار شده و این روزها نیز آلت دست اشغالگران عراقی بوده و از کابوس سرگردانی و بلاتکلیفی رنج می‌برند.

اما در سال گذشته نیز پس از آنکه توهم و غرور سران فتنه و دلخوشی به چندهفته تمرین اردوکشی و خوش‌خیالی برخاسته از مقایسه شرایط جمهوری اسلامی ایران با چند کشور بلوک شرق سابق که در آن انقلاب رنگی با بهانه انتخاباتی به ثمر نشسته بود، آنان را نسبت به هشدارهای صریح و نصایح دلسوزانه رهبری در خطبه‌های نماز جمعه 29 خرداد بی‌اعتنا ساخته بود، در 30 خرداد 1388 دست به انتحار سیاسی زده و مشاورین اتاق جنگ معترین که اغلب آنان را اعضای افراطی سازمان مجاهدین، حزب مشارکت و مجمع روحانیون به اصطلاح مبارز تشکیل می‌دادند، کاندید ناکام را تشویق به صدور بیانیه شماره پنج نمودند که با عبور از قانون و نادیده گرفتن مسیرهای مشخص شده در قانون اساسی، با به‌کارگیری ادبیاتی شبیه سران گروهک منافقین و با سواری بر اسب تندخویی و ناسزاگویی اعلام کرد: «آنچه این برادر شما در دریافتن این راه‌حل‌های جدید، خصوصاً به‌جوانان عزیز توصیه می‌کند این است که نگذارید دروغگویان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربایند و نااهلان و نامحرمان میراث گرانقدر انقلاب اسلامی را که اندوخته خون پدران راستگویتان است، از شما مصادره کنند.»

این درحالی بود که رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مطابق الگوی حضرت امام (ره) در مقابله با منافقین، ضمن دادن پیام و نصیحت در جلسات خصوصی، در نماز جمعه روز قبل نیز حجت را تمام ساخته و هشدار داده بودند که: «بنده زیر بار بدعت‌های غیرقانونی نخواهم رفت. امروز اگر چارچوب‌های قانون شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت... اگر واقعاً شبهه‌ای هست، از راه‌های قانونی پیگیری شود. قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالی در قانون نیست.»

اما سران فتنه که تجربه اغتشاشات خیابانی را در ساعات شامگاهی شهر تهران از فردای پس از انتخابات کسب کرده و با احتمال و پیش‌بینی مواضع مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه، قبل از این هم درخواست راهپیمایی را برای روز شنبه 30خرداد مصادف با سالروز خروج مسلحانه و تروریستی منافقین، با عنوان مجمع روحانیون داده بودند با تشویق کاندید معترض به فراخوان مجدد در صبح این روز او را برای راهپیمانی که برای ایستادن تا آخر یا به عبارت صحیح‌تر انتحار سیاسی داده بود به آزمون عملی فراخواندند.
 
 این درحالی بود که رهبری به صراحت به آنان هشدار داده بود: «افراط وقتی درجامعه به وجود آمد، هر حرکت افراطی به افراطی‌گری دیگران دامن می‌زند، اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خون‌ها و خشونت‌ها و هرج‌ومرج‌ها، آنهایند، من به همه این آقایان، این دوستان قدیمی، این برادران توصیه می‌کنم بر‌ خودتان مسلط باشید.»
اما گویا خویشتنداری نظام و نصایح و هشدارهای رهبری در توهم ذهنی سران فتنه، حمل برضعف نظام گردیده و لذا شامگاه روز 30خرداد 1388 آنان معرکه گردان اوج‌گیری فتنه رنگی در خیابان‌های تهران بودند که به پس از نیمه شب نیز کشیده شد و حاصل آن میلیاردها تومان خسارت به اموال خصوصی مردم و بیت‌المال، آتش‌زدن مساجد، اهانت به مقدسات نظام و مسئولان و کشته و مجروح شدن تعدادی از مدافعان نظام، عابرین و اغفال‌شدگان سران فتنه بود که سران فتنه با خط‌گیری از اتاق فرمان خارج از کشور و مشاوران اتاق جنگ خویش در داخل آن را موجب گردیده بودند و البته پیش از این اعلام شده بود، اصلاحات خون می‌خواهد و یک مشاور امنیتی کاندید معترض نیز با تکیه بر اینکه دو مسأله‌ای که رهبری را نگران می‌سازد، ریختن مردم به کف خیابان‌ها و احتمال خونریزی است، چنین فاجعه‌ای را برای هدف اصلی فتنه رنگی یعنی ابطال انتخابات ضروری شمرده بود.
روزهای بعد نتیجه این معرکه‌گردانی مشخص شد، دستگیری‌ ده‌ها عضو سازمان منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، مارکسیست‌ها در کنار برخی فرزندان و آقازادگانی که نشان می‌داد این معرکه‌گردانان با این اشتباه تاریخی بسترساز عقده‌گشایی چه طیف گسترده‌ای از ضدانقلاب بوده‌اند.

شیوه‌ها و شعارهای خشن پیاده نظام خیابانی و ادبیات بیانیه‌ها و رجزخوانی‌های سران فتنه در آن حادثه تلخ نشان داد که چقدر 30 خرداد 1388 به 30 خرداد 1360 شبیه است و البته روزهای بعد علاوه بر خبر دستگیری تعدادی از اعضای سازمان منافقین در این حادثه، مسعود رجوی و همسر سازمانی‌اش به صراحت از این سران فتنه تجلیل و حمایت کردند.
 
منبع: پایگاه خبری جوان