گرداب- آنقدر سماجت به خرج دهي كه شماره تلفنش را بگيري و آنقدر مزاحمش شوي و زبان بريزي تا نرم شود و بگويد بيا از من خواستگاري كن. نه! در مورد دخترها وضع فرق ميكند. آنها بايد بنشينند و ببينند کي سراغشان ميآيد و آن وقت تازه وقتي كسي پيدا شد ترس وجودشان را فرا ميگيرد كه اين آدم خوب است يا نه. اينجاست كه گزينههاي ديگري مثل انتخاب همسر به صورت اينترنتي و واسطه مراكز ازدواج پيش ميآيد. دو تا آدم غريبه مقابل هم قرار ميگيرند و آن وقت ميبيني يكي بددهن است و يكي بيكاره، يكي فرصتطلب است و ديگري هوسباز. اين يكي زن دارد و مخفي كرده و آن يكي اعتياد دارد.
ميبينيد كه
كار براي دخترها خيلي سختتر است، اما پسرها فقط ممكن است به خاطر اينكه يك دختر قبلا نامزد داشته از ازدواج با او منصرف شوند. اين براي يك دختر عيب بزرگي است. در حالي كه آنها خود با عيبهايي خيلي بزرگتر با اعتماد به نفس قدم پيش ميگذارند و انتخاب ميكنند.بله، حق انتخاب دادن از طريق سايتهاي همسريابي براي دختران يك فرصت و امكان بزرگ است، اما فقط يك فرصت خوب براي انتخاب و اغلب انصراف!
آنچه خوانديد از تجربههاي يك دختر مجرد بود كه تاكنون از طريق اينترنت و سايتهاي همسريابي سه انتخاب داشته و همه موارد نامناسبي بودهاند.
از ايدهآل تا واقعيت"نرگس سمين"، كارشناس علوم ارتباطات اجتماعي اعتقاد دارد: «
دنياي مجازي علاوه بر اطلاعات با ارزشي كه منتشر ميكند محلي براي بروز دو چيز است؛ خود كتمان شده و پنهان و خود آرماني و دست نيافتني برخي كاربران.»
به همين دليل شخصيت مجازي كه افراد از خود در اينترنت تصوير ميكنند خصوصا در چت رومها و سايتهاي دوستيابي قابل اعتماد نيست تا بتوان با اتكا به آن يك ارتباط روشن و شفاف و انساني را شكل داد.
وي اولين و مهمترين سطح ارتباط را برخورد چهره به چهره ميداند. چيزي كه ميتواند هنگام راستگويي يا دروغگويي زبان بدن شما را آشكار كند. وقتي خجالت ميكشيد، از دروغ گفتن دستپاچه ميشويد، غافلگير ميشويد يا در اثر يك مشكل از نظر جسمي دگرگون ميشويد همه زير نظر طرف مقابل است، اما در محيط اينترنتي ممكن است كسي نحيف و شكننده باشد و بگويد كه قهرمان بدنسازي است.
كسي در اوج خماري لاف سلامت و پاكي بزند و مرد و زن متاهل ادعاي تجرد كنند. همه چيز در يك ارتباط مجازي امكانپذير است، زيرا شما تنها تصويري مجازي از شخص داريد، نه خود او را.
در حالي كه وقتي آشنايي از طريق دوستان، آشنايان و همكاران و اقوام صورت ميگيرد اين فرصت وجود دارد كه رفتارها و كنشها و واكنشهاي طبيعي شخص را مورد بررسي قرار دهيد و حداقل در مورد خصوصيات ظاهري آنها اطلاعات درستي داشته باشيد.
وي تاكيد ميكند: «در مورد مسائل اجتماعي نميشود كليگويي كرد و يقينا كساني هستند كه دوستي يا ازدواج موفقي از طريق اينترنت داشتهاند و آن مربوط به افرادي است كه از خود واقعي خويش راضي هستند و آن را كتمان يا با شخصيت مجازي عوض نميكنند. آنان با نام واقعي خود را معرفي ميكنند، گاه عكس خود را منتشر ميكنند، اهداف واقعي خود را از آشنايي ابراز ميكنند و صادقانه با طرف مقابل برخورد ميكنند.»
آنها چه ميخواهند؟آنها كه در سايتهاي زوجيابي ثبتنام ميكنند چه ميخواهند؟ همسر، دوست، ارتباط سالم يا...
يافتن اين انگيزهها زياد سخت نيست. براي اينكه بدانيم كافي است پروفايل داوطلبان چند سايت را بررسي كنيم؛ نتيجه جالب است:
در سايتهايي كه براي يافتن زوج راهاندازي شده، اغلب آقايان ميزان حقوق دريافتي خود را ابراز نميكنند. به جرائت ميتوان گفت
براي 70 تا 75 درصد متقاضيان مرد فرقي نميكند كسي كه دنبالش هستند صيغه شود يا ازدواج دائم. (يعني اهميتي به رابطه پايدار و تشكيل خانواده نميدهند و فقط ارتباط با يك نفر خانم برايشان مهم است) از هر ده نفر تنها يك نفر پسر مجردي است كه به دنبال ازدواج دائم است.اين در حالي است كه اغلب داوطلبان زن به دنبال ازدواج دائم هستند و زناني كه گزينه صيغه را هم انتخاب كردهاند اغلب تنها راغب به ارتباط با مرد غير متاهل هستند و خود بيوه يا مطلقهاند؛ يعني دختران داوطلب اين گزينه نيستند.
جالب است بدانيد همين مردان كه درآمد خود را ابراز نميكنند براي همين ارتباط صيغهاي هم بيشتر دنبال زناني هستند كه خانه و درآمد ثابت دارند.
ميبينيد كه به طور ضمني ميتوان گفت براي دختران مجرد فراواني كه داوطلب ازدواج هستند گزينههاي مناسب معدودي در اينترنت ثبتنام ميكنند و اگر گزينهاي هم انطباق داشته باشد تازه شناسايي شخصيت واقعي از مجازي شروع ميشود.
اين بررسيها نشان ميدهد كه نهتنها ازدواج موقت گزينه مطلوب بانوان مجرد نيست، بلكه گزينه نيمي از مردهاي ازدواج نكرده هم نيست. جالب است بدانيد اغلب متاهلها و بيوههاي بچهدار يا آنها كه اصلا وضع تاهل خود را ابراز نميكنند به اين گزينه علاقه نشان ميدهند.
نكته ديگر اينكه اگر داوطلبان اينترنتي چنين باشند شانس ازدواج در اينترنت فرق چنداني با جامعه ندارد.
البته اين موضوع نيازمند يك بررسي جامع و علمي است و كاري كه انجام شده تنها يك بررسي ميداني و مشاهدهاي است كه نميتوان آن را تعميم داد، ولي همين اندازه نيز يك تصوير نسبي را از داوطلبان سايتهاي زوجيابي نشان ميدهد.
فكرهاي بيمارراهيابي به دنياي كساني كه در اين سايتها ثبتنام ميكنند و قصد ديگري دارند ساده نيست. يكي از دوستان كسي را معرفي ميكند كه در اين مورد اطلاعاتي دارد.
"ح ـ الف" ميگويد: «يكي از دوستانم حرفهاي اين كار است. او دائم يا چت ميكند يا در سايتهاي دوستيابي و همسريابي ثبتنام ميكند. او ميگويد، گول زدن آنها كه دنبال ازدواج دائم هستند، سادهتر است، زيرا آنها كه دوست ميخواهند از اول تكليفشان معلوم است، اما آنها كه دنبال ازدواج هستند رابطه را جديتر ميگيرند و بيشتر براي آن مايه ميگذارند اما بعد از مدتي ميفهمند حسابي سر كار هستند كه ديگر كار از كار گذشته است.»
اغلب اين افراد براي ازدواج كردن بيتابي ميكنند و دستيافتنيتر هستند و متاسفانه بعد از اينكه اين افراد با هم در فضاي مجازي آشنا شدند (غير از برخي مراكز مجاز و قانوني) هيچ مركز ازدواج اينترنتي پيگيري نميكند كه شخصي كه ثبتنام كرده كيست، چيست، كجا بوده و چه كرده است.
يقينا براي جلوگيري از سوء استفاده افراد سودجو بايد نظارت بيشتري بر عملكرد اين مراكز به عمل آيد. ثبت شناسنامه و كارت ملي شخص متقاضي و تائيد آن بايد اولين ملاك معرفي افراد به هم باشد و ك
سي كه متقاضي ازدواج است حداقل بايد يك هويت واقعي از خود ارائه دهد كه از طريق لينك به سامانههاي تائيد هويت، قابل پيگيري باشد.مشاوره بايد در چنين سايتها نقش پررنگتري داشته باشد و گرچه دامنه اختيار و انتخاب همسر براي بانوان از اين طريق گستردهتر ميشود، اما نبايد اجازه داد اين امكان زمينه مشكلات جانبي را فراهم كند.
منبع:
جام جم