گرداب- در آستانه سالروز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران، دنیای غرب با محوریت امریکا برنامهریزی وسیعی را برای مواجهه چندحلقهای با نظام جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده بود که البته نظام جمهوری اسلامی ایران از آن مطلع بود، بنابراین نظام نیز بر همان حلقههای دشمن که به صورت سلسلهای همدیگر را تکمیل میکردند متمرکز شد.
در بین اقدامات امریکا طراحی چهار حلقه برجستهتر بود، به این معنی که همزمان از چهار نقطه فرضی آتش سنگینی را روی مواضع نظام شروع کند.
حلقه اول: تصویب قطعنامه در شورای امنیت بود، اینکه چرا زمان تصویب را روزهای منتهی به سالگرد انتخابات، انتخاب کرده بودند قابل تحلیل است و نظام نیز با دیپلماسی فعال از طریق برزیل و ترکیه، برنامه غرب را به هم ریخت، اما آنان مبتنی بر یک نقشه قبلی، صدور قطعنامه در شرایط موجود را در راستای حلقههای دیگر تعریف کرده بودند، بنابراین برای پویایی حلقههای بعدی لازم بود سرحلقه هم فعال شود. بنابراین با وجود نامه اوباما به برزیل و پذیرش هرگونه توافق با تهران، از نامه قبلی خود نیز عدول کرد.
حلقه دوم: حلقه دوم پاسخ منفی گروه وین و آژانس انرژی اتمی به توافق سهجانبه در ایران بود، بنابراین این حلقه نیز در راستای بالا بردن ضریب فشار طراحی شده بود که باز برای روزهای سالگرد انتخابات طراحی شده بود. در آن جلسه مدیرکل آژانس بر صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران صحه گذاشت، اما چون عدمتصویب قطعنامه منفی، به تکمیل حلقهها آسیب میرساند، با وجود منطق خود، آنجا نیز علیه ایران اقدام کردند.
حلقه سوم: حلقه سوم را در شورای حقوق بشر ملل متحد تعریف کرده بودند که گزارش سالانه ایران، در راستای خدمت به پلورالیسم سبز به چالش طلبیده شود. صهیونیستها و امریکا تلاشهای فراوانی کردند اما منطق محکم و دیپلماسی فعال نظام باعث شد حلقه سوم پاره شود و نتیجهای برای امریکا و غرب نداشته باشد.
حلقه چهارم: حلقه چهارم، تبلیغات گسترده سایبری و رسانهای برای فشار داخلی بر نظام، در آستانه سالگرد حماسه بزرگ 22 خرداد بود. امریکا تلاش میکرد ایران را در این چهار جبهه زمینگیر کند و سه حلقه قبل در راستای تهییج افکار عمومی ایرانیان نسبت به چرایی تشکیل آن حلقهها صورت گرفته بود. به این معنی که پاسخ به چرایی شکلگیری سه حلقه اول را به عملکرد و تدابیر نظام نسبت دهند تا زمینه خیزش و اعتراض عمومی در سالگرد انتخابات بر انگیزه مخالفان مؤثر افتد.
دنیای غرب بر این باور بود که با عمل موفق در سه حلقه اول، چهرهای تاریک و منزوی از نظام ایران را به رخ ملت ما میکشد و موج اعتراض ناشی از آن در 22 خرداد یا 25 خرداد نمودار خواهد شد، اما در سالروز انتخابات نه تنها دنیای غرب از آرامش تهران به ستوه آمده بود که برخی از جریانات خوشسابقه و بدسابقه داخلی نیز آن را به صورتی که ظهور و بروز یافت، باور نمیکردند. اوباما وقتی فهمید که حلقه چهارم پیشاپیش پاره شده است، شخصاً وارد گود شد و بر سالگرد انتخابات ایران و حمایت از جریان فتنه تأکید کرد، البته این رفتار ناشی از عدمشناخت وی از افکار عمومی ایرانیان بود زیرا اگر کسی هم قصد اقدامی را داشت، «شرم ملی» نگذاشت در فردای پشتیبانی اوباما، اقدامی صورت دهد.
دستگیری تیمهای مسلح منافقین اوج پاتکی بود که علیه تک انجام نشده، انجام شد و به پارگی حلقه چهارم کمک مضاعف کرد، البته در حلقه اول نیز اجماعی صورت نگرفت و رأی قدرتهای نوظهوری همچون برزیل و ترکیه به نفع جمهوری اسلامی، حاکی از فروپاشی هژمون نظام سلطه است اما حق ظالمانه «وتو» همچنان عدالت جهانی را به سخره گرفته است.
در جامعه متمدن امروز قانون جنگل همچنان حرف اول را میزند. ساختار شورای امنیت آینه تمامنمای رسوایی دروغ حقوق بشر و عدالت مدعایی است و عملکرد آن شورا نیز یکی از نقاط عطف بیداری اسلامی و بیداری جهانی است. عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد.
منبع: جوان آنلاین