گرداب- در سرتاسر تاريخ آمريكا، ملت اين كشور به جاي بهرهمندي از پوشش خبري آزادانه درباره وقايع داخل و خارج، تنها مواضع و اخبار مورد نظر دولت را دريافت كردهاند. منتقدان، دولت را متهم ميكنند كه سعي دارد اخباري "تبليغاتي" براي تحت تأثير قرار دادن مردم ساير نقاط دنيا منتشر كند و در اين راه گاهي از اطلاعات غلط استفاده ميكند. اما حاميان دولت، چنين اقداماتي را "مبارزه اطلاعاتي" براي ارائه حقايق به مردم توصيف ميكنند.
تلاش دولت براي اطلاع رسانی درباره فعاليتهايش، در زمان جنگ از اهميت دو چنداني برخوردار است چرا كه رئيس جمهور وقت در پي حفظ حمايت داخلي و خارجي از جنگ با وجود خسارات مالي و جاني آن و موانع پيش روي است.
امروزه روزنامهنگاران به دليل اطلاعات غلطي كه دولت طي جنگ ويتنام به آنها داده بود، بيش از پيش نسبت به اخبار خوبي كه دولت در زمان جنگ منتشر ميكند، مشكوك و مظنون هستند. امروزه جنگ افكار عمومي بر خاورميانه متمركز شده است، جايي كه جنگي سخت بين افراطگرايي و اعتدال اسلامي در جريان است.
انتشار گزارشهاي اخير درباره استخدام شركتهاي تبليغاتي از سوي دولت آمريكا براي چاپ مقالاتي در حمايت از اشغالگري آمريكاييها در روزنامههاي عراقي، بار ديگر نگرانيها را در مورد تلاش دولت براي جايگزيني تبليغات جنگي به جاي گزارش صحيح تحولات جنگ مطرح كرده است.
نگرانيهاي مشابهي در خلال جنگهاي گذشته نيز مطرح ميشد براي مثال طي جنگ جهاني دوم، آمريكا دو سازمان را براي انجام عمليات رواني و تبليغاتي تأسيس كرد شامل دفتر اطلاعات جنگ (OWI) كه مسئوليت پوشش خبري مخاطبان داخل و خارج آمريكا را در مورد تحولات جنگ بر عهده داشت و راديو صداي آمريكا جزء اقدامات همين دفتر بود كه شبكههاي راديويي متعددي به زبانهاي مختلف را راهاندازي کرد. سازمان دوم، دفتر خدمات استراتژيك (OSS) است كه سلف سازمان جاسوسي آمريكا (سيا) محسوب ميشود. وظيفه اين دفتر انجام عمليات رواني پنهاني در زمان جنگ بود. همچنين شبكهاي راديويي به زبان آلماني داشت كه به انتشار شايعاتي درباره طرحها و مواضع دشمن ميپراخت يا در روزنامهها اخبار و گزارشهاي جعلي و نادرست منتشر ميكرد.
فعاليتهاي اطلاعاتي در زمان جنگ سرد نيز نقش عمدهاي ايفا ميکرد و آمريكا از اين طريق سعي داشت مردم اروپاي غربي و شرقي را متقاعد كند كه آينده متعلق به ليبرال دموكراسي است نه كمونيسم.
يكي از نخستين زورآزماييها بين دو طرف در جنگ سرد طي انتخابات سال 1948 ايتاليا رخ داد. در اين مورد همانند دوران جنگ جهاني دوم آمريكا عمليات رواني آشكار و پنهاني را پيش ميبرد. بُعد آشكار آن بود كه "هري ترومن"، رئيس جمهور وقت از طريق راديو صداي آمريكا پيامي را به ملت ايتاليا فرستاد مبني بر اين كه در صورت پيروزي كمونيستها در انتخابات، كمكهاي اقتصادي به اين كشور قطع خواهد شد. آمريكاييان ايتالياييتبار نيز با ارسال نامه براي بستگانشان در ايتاليا آنها را تشويق به حمايت از احزاب غيركمونيست كردند.
بُعد پنهان اين عمليات تبليغاتي كه به رهبري سيا انجام ميشد، درج اخبار و اطلاعات در روزنامههاي حامي غرب بود. از جمله گزارشهايي كه سيا در روزنامههاي ايتاليا به چاپ رساند مربوط به وحشيگريهايي بود كه نیروهاي شوروي سابق در بخش شرقي آلمان مرتكب ميشدند و نيز اخباري از تصرف كشورهاي لهستان، چكسلواكي و مجارستان از سوي شوروي. سرانجام در اين انتخابات، نيروهاي ضدكمونيست به رهبري حزب دموكرات مسيحي به پيروزي چشمگيري دست يافتند.
بزرگترين و شايد ناموفقترين عمليات رواني تبليغاتي آمريكا را ميتوان عمليات اطلاعاتي در ويتنام دانست. اين عمليات نيز همانند ساير جنبههاي جنگ ويتنام شباهتهايي به عمليات تبليغاتي فعلي در عراق دارد. دو هدف اصلي آمريكا از عمليات تبليغاتي در ويتنام عبارت بود از تضعيف حمايت از رژيم كمونيست ويتنام شمالي و تقويت رژيم ويتنام جنوبي كه حامي آمريكا بود. اما طبق تحقيقات مؤسسه RAND در سال 1970 كه گزارشي از آن را به پنتاگون ارائه داد، به رغم تلاشهاي فراوان، نه اقدام نظامي و نه عمليات تبليغاتي نتوانست روحيه و انگيزه نيروهاي كمونيست را تضعيف كند.
بررسيهاي انجام گرفته از عمليات تبليغاتي در گذشته دو نتيجه كلي را ارائه ميكند كه در مورد عراق نيز صدق ميكند. نخست اين كه نبايد از عمليات اطلاعاتي آمريكا در عراق متعجب شد، زيرا تبليغات همواره بخشي از جنگ بوده است. دوم اين كه طي جنگ جهاني دوم و ساليان نخست جنگ سرد عمليات اينچنينی به كرات انجام ميشد از جمله عمليات سري كه امروزه هياهوي بسياري را موجب ميشود. دليل اين امر اين است كه بحث و جنجالهاي فعلي ارتباط بسيار كمي با عمليات تبليغاتي دارد و بيشتر متأثر از افزايش مخالفتها با جنگ عراق است.
منبع: سایت آنتیوار