Gerdab.IR | گرداب

جنگ رواني: جنگي سرّي و گسترده

تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۸۷

مركز فعالیت های رسانه‌اي فايتويل در آمریکا مايه رشك و حسرت تمامي شركت‌هاي ارتباطات جهاني است. تهيه‌كنندگان در استوديوهاي هنري اين مركز، براي ايستگاه‌هاي مختلف راديويي و تلويزيوني، موسيقي و خبر تهيه مي‌كنند.

مركز فعالیت های رسانه‌اي فايتويل در آمریکا مايه رشك و حسرت تمامي شركت‌هاي ارتباطات جهاني است. تهيه‌كنندگان در استوديوهاي هنري اين مركز، براي ايستگاه‌هاي مختلف راديويي و تلويزيوني، موسيقي و خبر تهيه مي‌كنند. نويسندگان با جمع‌آوري روزنامه‌ها و مجلات بغداد و كابل از طريق كنفرانس‌هاي تلويزيوني با يكديگر به گفتگو مي‌نشينند. واحدهای سیار و بسيار مجهز براي اعزام در مواقع بحراني بيرون ساختمان آماده هستند.

اين مركز بخشي از يك خبرگزاري نيست، بلكه بازويي از يك تشكل نظامي است كه نويسندگان و تهيه‌كنندگان برنامه‌هاي آن، سرباز هستند. هزار و دويست نيروي اين واحد عمليات رواني، براي پشتيباني از اهداف دولت آمريكا به توليد برنامه‌هايي مي‌پردازند كه مقامات اين واحد آنها را «پيام‌هاي درست» مي‌نامند. البته فرمانده اين مركز تاييد مي‌كند كه برنامه‌هاي توليدي آنها يك‌جانبه بوده و حمايت دولت آمريكا از آنها محرمانه باقي مي‌ماند. به گفته سرهنگ جك سيوم، فرمانده گروه چهارم عمليات رواني، حتي برخي از مقامات روابط عمومي در پنتاگون فعاليت‌هاي اين مركز را «دغلبازانه، كثيف و دروغگويي» مي‌نامند.

گزارش‌هاي اخير مبني بر اجير كردن روزنامه‌هاي عراقي از سوي يك شركت تبليغاتي طرف قرارداد با پنتاگون براي درج مطالب و مقالات نوشته شده توسط سربازان آمريكايي، مخالفت‌هاي زيادي را در واشنگتن به همراه داشت. اعضاي كنگره آمریكا اعلام كردند كه اين كار اعتبار آمريكا را زير سؤال مي‌برد. اما مقامات عالي‌رتبه ارتش و كاخ سفيد منكر هرگونه اطلاعي در اين زمينه شدند و استفان هادلي، مشاور امنيت ملي، اعلام كرد كه اين موضوع براي بوش بسيار دردسرساز بوده است.

اما بايد گفت كه اقدام اين شركت، يعني گروه لينكولن، يك اقدام خودسرانه نبوده است. طبق اسناد موجود و مصاحبه‌هاي انجام‌شده با مقاطعه‌كاران، مقامات دولتي و پرسنل ارتش،

ساير نهادهاي دولتي و مقاطعه‌كاران خصوصي نيز اظهار مي‌دارند كه اين جنگ از سوي كاخ سفيد و پس از حملات يازده سپتامبر آغاز شد و كاخ سفيد براي اجراي عمليات رواني و جنگ اطلاعاتي يك هيأت سرّي تشكيل داد.

ارتش آمريكا در عراق و افغانستان كه كانون فعاليت يگان‌هاي عمليات رواني است، به تاسيس ايستگاه‌هاي راديويي و دفاتر روزنامه دست زده است. البته ارتباط اين ايستگاه‌ها و دفاتر با آمريكا هرگز فاش نمي‌شود و اخبار و گزارش‌هاي آنها گاهي به «مركز اطلاع رسانی بين‌المللي» كه سازماني سرّي است، نسبت داده مي‌شود.

اسناد پنتاگون نشان مي‌دهد كه گروه لينكولن بيش از يك‌هزار مقاله در نشريات عراقي و عرب‌زبان به چاپ رسانده و چندين سردبير را در يك وب‌سايت عراقي به كار گماشته است. گروه لينكولن براي اجراي عمليات رواني خود در كشورهاي همسايه عراق نيز برنامه‌هايي دارد كه از آن جمله مي‌توان به تاسيس روزنامه سري، برنامه‌هاي خبري تلويزيوني و يك فيلم كمدي ضد تروريستي اشاره كرد.

مقامات ارتش گفته‌اند كه واحدهاي عمليات رواني ارتش نيز، همانند گروه لينكولن، به طور پنهاني ايستگاه‌هاي تلويزيوني و نويسندگان روزنامه‌ها را براي اشاعه عقايد و اهدافشان اجير مي‌كنند. سرهنگ جيمز تردول، فرمانده عمليات رواني مركز فرماندهي عمليات ويژه در تامپا گفته است: «ما نمي‌خواهيم بينندگان با تماشاي برنامه و پي بردن به نقش دولت آمريكا در توليد آن، تلويزيون خود را خاموش كنند».

سازمان توسعه بين‌المللي آمريكا (AID) نيز فعاليت‌هاي خود را به شكل سرّي انجام مي‌دهد. اين سازمان هزينه بيش از 30 ايستگاه راديويي را در كشور افغانستان تامين مي‌كند، اما شنوندگان برنامه‌هاي اين ايستگاه‌ها از اين مطلب مطلع نيستند. سازمان فوق در عراق و افغانستان اقدام به توزيع هزاران دستگاه صوتی كرده است كه پيام‌هاي از پيش ضبط‌ شده‌اي را پخش مي‌كنند اما مقاطعه‌كار اين عمليات به همه اطمينان مي‌دهد كه هيچ ارتباطي با دولت آمريكا ندارد.

از آن‌جا كه دولت آمريكا ادعاي استقرار دموكراسي و آزادي مطبوعات در سراسر جهان را دارد، خود نمي‌تواند خارج از چارچوب اين ادعا عمل كند. بررسي‌هاي انجام گرفته از سوي پنتاگون و نظرسنجي‌هاي مختلف نشان مي‌دهد كه افشاي فعاليت‌هاي فوق در سراسر جهان باعث از بين رفتن اعتبار آمريكا شده است.

حاميان جنگ اطلاعاتي عقيده دارند كه اين عمليات بسيار مناسب و تاثيرگذار است. ژنرال چارلز كرون، سخنگوي بازنشسته ارتش و استاد دانشكده روزنامه‌نگاري عقيده دارد كه: «عمليات رواني، بخصوص در عصر ارتباطات كنوني، بخشي اساسي از جنگ به حساب مي‌آيد. براي اشغال يك كشور و سرنگون كردن دولت آن، بايد به مردم آن گفت كه چرا اين كار را انجام مي‌دهيد و اين مستلزم طراحي برنامه اطلاعاتی وسيع و گسترده ای است.»

اما برخي ديگر هشدار مي‌دهند كه جنگ‌هاي سري اطلاعاتي ممكن است كاملاً بي‌نتيجه باشند و يا نتيجه منفي به همراه داشته باشند. الزمان، يك روزنامه عراقي، با اعتراض به جنگ تبليغاتي آمريكا نوشت كه اين عمل باعث تحقير روزنامه‌هاي مستقل ملي مي‌شود. با توجه به مشكلات و مصائب مردم عراق گزارش‌هاي جعلي گروه لينكولن درباره استقرار امنيت در اين كشور به نظر غيرقابل باور مي‌رسند.

دفتر پاسخگويي دولت آمريكا در گزارش اخير خود اعلام كرد با توجه به اينكه آمريكا همچنان به تبليغات خود در خارج از كشور ادامه مي‌دهد، عدم صحت اين تبليغات اعتبار اخبار منتشر شده را بيش از پيش زير سوال برده است. اين دفتر با غيرواقعي خواندن اخبار تصويري كه از شبكه‌هاي تلويزيوني آمريكا پخش مي‌شوند، اعلام كرد اين اخبار به دليل مستند نبودن منبع آنها، از صحت كامل برخوردار نيستند.

دولت بوش پس از حملات 11 سپتامبر و فشار افكار عمومي مردم آمريكا براي بالا بردن محبوبيت و اعتبار اين كشور در جهان عرب تصميم گرفت وجهه كشور و ارزش‌هاي آن را در دنيا بهبود بخشد.

پس از جنگ سرد اكثر تشكيلات اطلاعاتي دولت، از جمله سازمان اطلاعاتي آمريكا و برخي برنامه‌هاي سازمان سيا به حالت تعليق درآمده بود. ماموران اطلاعاتي آمريكا در اين جنگ كه با شوروي سابق داشتند از ترفند طرفداري آمريكا از قربانيان ستمديده سود بسيار بردند. اما امروزه اكثر مسلمانان دولت آمريكا را با دولت‌هاي مستبدي مانند عربستان سعودي، مصر و غيره يكسان مي‌دانند.
كاخ سفيد براي جلب افكار عمومي خارجيان به جان رندون، رييس يك شركت رسانه‌اي در واشنگتن متوسل شد. او قبل از جنگ افغانستان براي پاسخگويي سريع دولت آمريكا به ادعاهاي طالبان مراكزي را در واشنگتن، لندن و پاكستان تاسيس كرد.
شركت رندون در مواقع بحراني، به عنوان عامل دست‌نشانده دولت آمريكا وارد عمل شده است. اين شركت در سالهاي دهه 90، مجلس ملي نوپاي عراق را براي به راه انداختن جنگي رواني عليه صدام حسين اجير كرد.

آقاي رندون علاوه بر ارایه مشاوره به كاخ سفيد با ستاد مشترك ارتش براي تاسيس گروه‌هاي كاري مختلف در سراسر دنيا و تحليل برنامه‌هاي رسانه‌هايي مثل الجزيره قراردادي 6/27 ميليون دلاري منعقد كرد.

كاخ سفيد در همين زمان جفري جونز، سرهنگ سابق ارتش را كه فرماندهي گروه عمليات رواني فورت براگ را به عهده داشت، براي همكاري در جنگ اطلاعاتي جديد خود استخدام كرد. او كميته‌اي مخفي را كه موجوديت آن قبلاً افشا نشده بود، هدايت مي‌كرد. اين كميته وظايف متعددي بر عهده داشت از ديپلماسي داخلي گرفته كه شامل مواردي مثل برنامه‌هاي تحصيلي، بورسيه و برنامه‌هاي تبادل تحصيلي مي‌شد، تا عمليات رواني سري.

كميته فوق حتي سخنان رييس جمهور را نيز كنترل مي‌كرد. به گفتة اعضاي كميته، آنها براي به انزوا كشاندن مسلمانان در سراسر جهان سعي كردند بوش را از گفتن جمله «خداوند آمريكا را حفظ كند» در سخنراني‌هاي خود باز دارند.

اين كميته كه بعدها «كميسيون همكاري سياست‌هاي اطلاعاتي ضد تروريسم» نام گرفت افرادي را از وزارت امور خارجه، پنتاگون و تمام سازمان‌هاي اطلاعاتي به استخدام خود در آورده بود. آقاي رندون نيز به زيرگروه كاري ضد تبليغات در اين كميته مشاوره مي‌داد. گرچه فعاليت آن چند ماه بعد به دليل اعتراض‌ها عليه پنتاگون متوقف شد.

در فوريه 2002 برخي مقامات ناشناس به روزنامه نيويورك تايمز گفتند كه پنتاگون مركز جديدي را به نام «دفتر تاثيرگذاري استراتژيك» تاسيس كرده است كه وظيفه آن ارايه اخبار و گزارش، حتي اخبار و گزارش‌هاي جعلي به خبرگزاري‌هاي خارجي است. هر چند اين خبر تكذيب شد، اما آقاي رامسفلد به سرعت دفتر را تعطيل كرد.

اين رويداد تلاش‌هاي آقاي جونز براي جلب افكار عمومي در جهان اسلام را با شكست مواجه ساخت. جونز كه در سال جاري از شغل خود استعفا داد، گفته است كه كاخ سفيد پس از آن رويداد ثبات خود را از دست داد، چند سازمان اطلاعاتي از كار كناره گرفتند و اعضاي كميته با آغاز جنگ عراق پراكنده شدند و كاخ سفيد نيز به درخواست‌ها براي بررسي عملكرد كميته توجهي نكرد.

پس از جنگ افغانستان و عراق، فعاليت‌هايي كه در جهت ارائه وجهه‌اي مثبت از آمريكا صورت مي‌گرفت به يك جنگ سري تبليغاتي براي مبارزه با شورش‌هاي موجود در اين دو كشور تبديل شد. پنتاگون كه هزينه و افراد لازم براي اين عمليات را در اختيار داشت، رهبري جنگ تبليغاتي را به عهده گرفت. پنتاگون همچنين با افزايش بودجه عمليات رواني، براي اولين بار شركت‌هاي مقاطعه‌كار را به كار گرفت. از ميان اين مقاطعه‌كاران مي‌توان به گروه رندون اشاره كرد كه قراردادي چندين ميليون دلاري براي تحليل عمليات رسانه‌اي در بغداد با پنتاگون منعقد نمود. گروه لينكولن نيز يكي ديگر از مقاطعه‌كاران پنتاگون بود.

چگونگي بدست آوردن قراردادهاي 25 ميليون دلاری با پنتاگون از سوي گروه لينكولن معلوم نيست. طبق اسناد موجود كريستين بيلي 30 ساله و پيگ كريگ، 31 ساله قبل از تاسيس گروه لينكولن در سال 2004 مشاغل پيش‌ پا افتاده‌اي داشتند و هيچ سابقه‌اي در حوزه روابط عمومي يا رسانه نداشتند.

هدف اوليه اين شركت فراهم كردن مقدمات گسترش سرمايه‌گذاري و تجارت در عراق بود. اين گروه كه با نام Iraqex فعاليت خود را آغاز كرده بود، در اوايل كار خود در جهت تامين امنيت و نوسازي ساختمان‌هاي ارتش فعاليت مي‌كرد. Iraqex همچنين يك سري فعاليت‌هاي كوتاه مدت اينترنتي نيز راه‌اندازي كرد. سپس در اوايل سال 2004 ميلادي همكاري خود را با گروه رندون آغاز كرد و برای راه‌اندازي فعاليت‌هاي تبليغاتي در عراق جهت آگاه‌سازي مردم اين كشور از اهداف ائتلاف و جلب حمايت افكار عمومي قراردادي 5 ميليون دلاري با پنتاگون منعقد كرد. پس از آن شركت Iraqex به گروه لينكولن تغيير نام داد. چگونگي همكاري اين شركت با گروه رندون در ابهام قرار دارد، چرا كه فقط چند هفته بعد از انعقاد قرارداد فوق، گروه رندون از كار كناره‌گيري كرد. به گفته دو كارمند سابق گروه لينكولن، اين گروه پس از چند ماه به حوزه عمليات رواني و اطلاعاتي وارد شد. آنها همچنين گفته‌اند كه اين گروه با پنتاگون سه قرارداد چند ميليون دلاري ديگر نيز منعقد كرده‌ است.

وظيفه اين شركت مقابله با اطلاعات جعلي و نادرست مطبوعات عراق بود. رسانه‌هاي عراقي تا قبل از سقوط صدام حسين با كمك صد ميليون دلاري آمريكا، پيشرفت خوبي كرده بودند. هم‌اكنون نزديك 200 روزنامه و 15 الي 17 ايستگاه تلويزيوني عراقي در اين كشور به فعاليت مشغول هستند. اكثر اين مراكز تحت كنترل احزاب سياسي مختلف قرار دارند كه به اشاعة اخبار كمابيش جعلي و نادرست آمريكايي و يا ضدآمريكايي مي‌پردازند.

گروه لينكولن از پايگاه نظامي كمپ ويكتوري به انتشار تبليغات و برنامه مي‌پردازد. در واقع كارمندان اين گروه در كنار سربازان مشغول به كار هستند. يكي از كارمندان سابق گروه لينكولن كه به دليل سري بودن فعاليت‌هاي اين گروه خواست نامش فاش نشود، گفته است كه افسران ارتشي فعاليت‌هاي اين گروه و جزئيات مربوط به هزينه و محل چاپ مقالات را تحت كنترل دارند. وي گفته است «تقريباً هيچ يك از فعاليت‌هاي ما بدون تصويب فرماندهي به انجام نمي‌رسيد».

كارمندان وظيفه داشتند اخباري را كه سربازان نوشته بودند، دريافت كنند و آنها را پس از ترجمه به زبان عربي در اختيار روزنامه‌ها قرار دهند. گروه لينكولن براي چاپ اين مقالات آژانس‌هاي تبليغاتي و روزنامه‌نگاران عرب را اجير كرده بود.

اسنادي كه از سوي يك كارمند سابق اين گروه در اختيار روزنامه نيويورك تايمز قرار گرفته‌اند، نشان مي‌دهند كه گروه لينكولن براي چاپ مقالات و تبليغات خود حدود 40 الي 2000 دلار به روزنامه‌ها رشوه مي‌داد. طبق اسناد پنتاگون اين گروه بيش از يك هزار مقاله در 12 الي 15 روزنامه عربي به چاپ رساند اما نشريات هرگز به اطلاع مخاطبان نمي‌رساندند كه اين مقالات از سوي ارتش آمریکا تهيه مي‌شود.

سربازان آمريكايي معمولاً گزارش‌ها را از زبان عراقي‌ها بيان مي‌كردند. مطالبي مثل «ما عراقي‌ها بايد دولت خود را تشكيل دهيم. عراق كشور ماست» و يا «زمان آن فرا رسيده كه مردم عادي عراق، من، تو، همسايه، خانواده و دوستان ما گرد هم آييم» در اين گزارش‌ها بسيار به چشم مي‌خورد.

اما به عقيده يكي از كارمندان سابق گروه لينكولن اين ترفند در پنهان كردن نقش دولت آمريكا در جنگ اطلاعاتي چندان كارساز نبوده است. وي مي‌گويد: «اكثر عراقي‌ها مي‌دانند كه آمريكا در اين كار دست دارد».

طبق اسناد پنتاگون ارتش در كشورهاي همسايه عراق مثل عربستان سعودي، سوريه و اردن نيز چنين فعاليت‌هايي داشته است. يك سخنگوي پنتاگون اعلام كرد كه گروه لينكولن در اين زمينه برنامه‌هايي را طراحي كرده است. بعداً اين اظهارات تكذيب شد. طبق اسناد پنتاگون و اظهارات يكي ازمقامات سابق گروه لينكولن، اين گروه پيشنهاد داده است در مجلات، روزنامه‌ها و وب‌سايت‌ها مقاله‌هايي از سوي اين گروه به چاپ برسد، اما فرماندهان ارتش آمريكا از ترس اينكه دسترسي جهاني به سايت‌هاي اينترنتي ممكن است نقض‌كننده قانون منع فعاليت‌هاي تبليغاتي پنتاگون در داخل آمريكا شود، اين عمليات را متوقف كردند.

فعاليت‌هاي رسانه‌اي پنتاگون در افغانستان بلافاصله پس از سرنگوني طالبان آغاز شد. در اين كشور 350 مجله و روزنامه و 68 ايستگاه راديويي و تلويزيوني به فعاليت مشغول هستند. اكثر اين رسانه‌ها مستقل بوده و تعداد اندكي نيز به دولت وابسته‌اند. آمريكا براي حمايت از رسانه‌ها و آموزش روزنامه‌نگاران و سخنگو‌هاي دولت هزينه زيادي صرف كرده است. اما خوانندگان و مخاطبان محلي از نقش دولت آمريكا در سازمان‌دهي اين رسانه‌ها كاملاً بي‌خبر هستند.

مقامات وزارت دفاع اعلام كرده‌اند كه پنتاگون ايستگاه راديويي طالبان را تصرف كرد و پس از تغيير نام دادن آن به «راديو صلح»، برنامه‌هايي را با لهجه‌هاي محلي توليد و پخش مي‌كند. به گفتة سرهنگ جيمز يونتز، سخنگوي سابق ارتش آمريكا در افغانستان، برنامه‌هاي اين ايستگاه شامل موسيقي، خبر و پيام‌هاي مربوط به خدمات عمومي است. اخبار اين شبكه كه گاهي اوقات به «مركز اطلاع رسانی بين‌المللي» نسبت داده مي‌شوند، در راستاي اهداف دولت آمريكا بوده و وقايع را به نفع آن تفسير مي‌كنند. ارتش آمريكا در افغانستان روزنامه‌اي نيز به همين نام (صلح) منتشر مي‌كند.

سازمان توسعه بين‌المللي آمريكا نيز به همين ترتيب حمايت خود از ايستگاه‌هاي راديويي افغانستان را از طريق سازمان اينترنيوز از مردم افغانستان پنهان مي‌كند. (طبق اسناد غيرسري كه بيشتر آنها در اينترنت قابل دسترسي هستند، حمايت اينترنيوز از ايستگاه‌هاي راديويي افغانستان افشاء شده است).

نمايندگي سازمان توسعه بين‌المللي آمريكا در افغانستان، طي نامه‌اي الكترونيكي كه از سوي پگي ابان، سخنگوي آن نوشته شده دليل پنهان‌كاري را اينگونه توضيح مي‌دهد: «ما مي‌خواهيم اين عقيده (اگرچه نادرست) را كه ايستگاه‌هاي راديويي كاملاً مستقل هستند، همچنان معتبر بماند». جيمز كاندر، يكي از مسوولان سازمان نيز گفته است كه سرّي نگه‌داشتن اين فعاليت‌ها در مناطق جنگي دلايل امنيتي دارد و به منظور حفظ اعتبار دولت آمريكا صورت مي‌پذيرد.

نقش آمريكا در كمك به سازمان غيرانتفاعي voice for humanity نیز انكار شده است. اين سازمان در عراق و افغانستان ده‌ها هزار دستگاه صوتي توزيع كرده بود كه در راستاي تشويق مردم براي شركت در انتخابات تبليغ مي‌كردند. ريك ايفلند، رييس اين سازمان گفته است پيام‌هاي فوق مطابق با اصول فرهنگي مردم اين كشورها بوده و امكان توسعه دموكراسي، آزادي و حقوق بشر در خاورميانه را فراهم مي‌كنند.

 

منبع: نیویورک تایمز

نویسنده: جف گرث