اسلام و مسلمانان در اينترنت

تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۸۷

استفاده از اينترنت به عنوان شكل جديدي از ارتباطات بين فردي مي‌تواند به شكستن چرخه‌هاي سنتي و كليشه‌اي ارتباطي بين خود مسلمانان و بين مسلمانان و ساير ملل كمك كند.

مطالعات اوليه درباره حضور اسلام و مسلمانان در فضاي مجازي اينترنتي بيانگر فرصت بسيار ممتازي است كه براي معرفي اسلام و مسلمانان فراهم شده است. استفاده از اينترنت به عنوان شكل جديدي از ارتباطات بين فردي مي‌تواند به شكستن چرخه‌هاي سنتي و كليشه‌اي ارتباطي بين خود مسلمانان و بين مسلمانان و ساير ملل كمك كند. مطالعه دقيق‌تر و عميق‌تر در اين حيطه ما را به سمت شناسايي احتمال درك و كشف مجدد نه تنها ساير ملل بلكه درك متقابل ملل مسلمان از يكديگر هدايت كند. هرگونه تحقيق و مطالعه مسلمانان با استفاده از اينترنت مي‌تواند با شناسايي موانع روانشناختي قابل پيش‌بيني بين مسلمانان متعهد و رسانه‌ها آغاز شود. اين موضوع در بحثي درباره قانوني يا غيرقانوني بودن اينترنت بازتاب يافته است زيرا به نظر مي‌رسد اينترنت مسايلي را در حوزه هرزه‌نگاري و حريم خصوصي افراد مطرح مي‌كند. مسلماني با تأسف اظهار نمود: «مشكلات اجتماعي مهمي كه قبلاً جوانان مسلمانان با آن روبرو بودند، هم اكنون با ظهور فناوري اينترنت تشديد شده‌اند.» اينها بحث‌هايي قابل پيش‌بيني در بين سلايق مختلف است.

مسلمانان در اينترنت: نگاه اوليه
عوامل چندي تعيين كننده حضور مسلمانان در اينترنت - در مقابل سينما و تلويزيون – است و آن را بارزتر و فعال‌تر مي‌سازد. اينترنت متفاوت از سينماست زيرا نيازمند زيرساخت‌هاي كمتري است و وابسته به بيان تصويري نمي‌باشد. همينطور متفاوت از تلويزيون است از آن جهت كه تلويزيون در طول تاريخ حيات آن، بخصوص در جهان اسلام، تحت تسلط دولت‌ها بوده و نيازمند سرمايه‌گذاري عظيم است. اين عوامل به همراه اهداف فعاليت‌ها و تفكرات متنوع مسلمانان، حضورآنها را در فضاي مجازي اينترنت اجتناب ناپذير و حياتي مي‌كند.
حضور مسلمانان در وهله نخست برمحتواي سنتي متمركز بود همانطور كه گري بانت در كتاب خود به نام اسلام مجازي توصيف مي‌كند. شكل اصلي ظهور آنلاين اسلام، عرضه قرآن و احاديث با استفاده از متون‌ هايپرو به صورت مولتي مديا بود. اما اين شكل اصلي به سرعت توسعه يافت و شكل پيشرفته‌تري به خود گرفت كه به فرقه‌ها و ديدگاه‌هاي بسيار متنوع در حوزه اسلام مربوط مي‌شد. شايد مؤثرترين شكل، نوعي است كه سعي در همگامي همه جانبه با دوران مدرن كنوني دارد.
اينترنت عموماً «صداي بي‌صدايان» توصيف شده است. به گفته بانت «اپوزوسيون اقليت ممكن است تصور كنند كه فضاي مجازي محيطي است كه در آن تفاوت‌هاي مذهبي، فرهنگي و فرقه‌اي را مي‌توان براحتي و با ايمني برشمرد.» بنابراين مي‌توانيم انتظار داشته باشيم كه روي اين صفحه ديجيتالي عقايد و آراي بسياري را كه خود را نمايندگان اسلام مي‌دانند و به نام اسلام سخن مي‌گويند بيابيم. در نتيجه نگراني‌هاي در بين پژوهشگران و تحليلگران در زمينه «فروپاشي مراجع»، به ويژه در حوزه احكام ديني و قضايي بروز كرده است.
اين نگراني را نمي‌توان بدون شناخت برخي تفسير‌هاي مشكل‌زا از روابط فيمابين متون مقدس و درك نسبي انساني مورد بحث قرار داد. يكي از اين تفسيرها كه مي‌تواند تضمين كننده نوعي تنوع قابل احترام به جاي فروپاشي باشد، درك «فاصله تعامل» بين متون مقدس و درك انساني ماست. اين درك باعث محترم شمردن سنن و روش‌هاي متعدد اسلامي خواهد شد مادامي كه آنها براساس اصول ثابت شرعي باشند – زيرا هيچ كس حقيقت مطلق را نمي‌داند.
اجتهاد يا استدلال فردي پس از وحي از اين فاصله تعاملي بين متون و درك انساني، ظهور مي‌كند. در نظر مسلمانان، ماهيت زمان و تاريخ در خلال دوره نزول وحي برپيامبر(ص) اساساً متفاوت است زيرا در آن دوره خداوند به هدايت امور جامعه به سوي راه مستقيم پرداخت.
پس از آن، مسلمانان براساس استدلال شخصي [اجتهاد] عمل مي‌كنند اما حدود آن بستگي به اصول و راهكارها دارد. در نتيجه، اگر پس از كاربرد دقيق و موشكافانه استدلال، به نتايج صحيح‌تر و مناسب‌تري برسند موضع و روش‌هايشان دائماً تغيير مي‌كند. بنابراين اسلام ديني پوياست كه قادر به هماهنگي با هزاره دائماً درحال تغيير كنوني مي‌باشد. اين درك از دوران معاصر نه تنها از لحاظ كثرت‌گرايي مسلمانان، بلكه در شناخت فرآيند ظهور و سقوط تمدن‌هاي مشترك بين مسلمانان و غير مسلمانان، در سخنان بنابي مورد تأكيد قرا رگرفته است.
او تصريح مي‌كند:
«از آنجا كه تمدن، تبديل افكار مناسب به واقعيات است، اسلام مجموعه‌اي از رهنمودها، شيوه‌اي براي زندگي يا پروژه‌اي است كه تنها زماني كه به عمل در آيند، تمدني به وجود مي‌آورند؛ هنگامي كه پيروانش به آن عمل كنند و در پي‌تأثيرگذاري مثبت برانسان، زمان وجهان باشند. بنابراين، يك مسلمان ممكن است نامتمدن باشد همانطور كه يك مسلمان مي‌تواند متمدن باشد.»
در بين متفكران مسلمان، برخي پژوهشگران همچون شيخ تحتاوي، تفاسير متعدد و روش‌هاي اجتهاد را به منزله تمرين كثرت‌گرايي و دموكراسي مسلمانان مي‌دانند. تحتاوي سعي دارد با مقايسه كثرت‌گرايي سياسي در جوامع غربي و تنوع ايدئولوژي‌ها و كثرت‌گرايي حقوقي موجود در اسلام نشان دهد كه مفاهيم دموكراتيك هماهنگ با قوانين اسلامي است.



مراجع ديني اينترنتي: سنت‌گرايي و مدرنيته
بنابراين، اينترنت مي‌تواند طيفي از ديدگاه‌ها را عرضه كند از جمله احكام قضايي اسلامي، اما اين سنن متفاوت بايد از نوعي يكپارچگي كه تضمين كننده تنوع سازمان يافته آنها باشد، برخوردار باشند. اينترنت محققان و مفتي‌هاي سنتي را به مشاركت طلبيده و آنان را با چالش‌هاي مرتبط با نگراني‌ها و مشكلات زندگي مدرن مواجه ساخته است.
براي جستجوي مراجع موفق مذهبي، سيستم‌هاي قابل دسترس و سازمان يافته نسبتاً اندكي وجود دارد. اما خود اين رسانه (اينترنت) قسمت اعظم مسئوليت مقايسه و جستجوي مرجع مورد نظر كاربر از بين منابع و نظرات مختلف را با توجه به شرايط خاص كاربر برعهده خود او گذارده است.
اينترنت مي‌تواند فرصت عظيمي در اختيار محققان و فقيهان براي تشكيل شبكه ارتباطي قرار دهد و اين مي‌تواند فرآيند تعامل را توسعه بخشد. اهميت چنين فرآيندي را زماني در مي‌يابيم كه بدانيم القنويشي مشكلات موجود در زمينه ارتباطات و حمل و نقل بين مسلمانان را يكي از دلايلي بر مي‌شماردكه باعث شكست آنها در تبديل اصل شورا (مشورت دوجانبه) از يك ارزش به سيستمي سياسي شده است.
مزايا و معايب حضور در فضاي مجازي، پرسش‌هايي را در مورد اين كه آيا اينترنت موجب بروز تغييرات واقعي اجتماعي، فرهنگي و احتمالاً سياسي خواهد شد و آنگاه اين تغييرات چه هستند؟ پيش مي‌كشد. پاسخ صريحي براي پرسش‌هاي فوق وجود ندارد و موضوع پيچيده و متغير است زيرا اينترنت به خودي خود قابل استفاده در محيط‌هاي مختلف و با عادات متنوع مي‌باشد.

حيات اجتماعي اطلاعات
به منظور درك موضوع تغيير ديدگاه‌ها و افكار افراد در مباحثي خاص، حقايق اساسي بايد مورد بحث و بررسي قرار گيرد. يكي از اين حقايق اين است كه «حيات اجتماعي اطلاعات»، به معني توليد دانش از اطلاعات خام، يكي از فعاليت‌هاي اجتماعي نوع بشر است. قسمت اعظم آن چه ما به عنوان آموخته‌ها مي‌شناسيم از تعامل اجتماعي اطلاعاتي بين آموزش دهندگان و آموزش گيرندگان نشأت مي‌گيرد.
رابطه بين فناوري اطلاعات از يكسو و تغيير و پيشرفت از سوي ديگر را نمي‌توان از فاكتورها و محيط‌هاي مجزا منفصل نمود. فناوري را تنها مي‌توان تا حد معيني منتقل كرد و ساير فاكتورها تأثير قابل ملاحظه‌اي بركاربرد و موفقيت يا شكست نهايي مفاهيم يا فناوري‌هاي جديد مي‌گذارد.
اين موضوع نه تنها از لحاظ تمركز برروابط متقابل بين فناوري اطلاعات و محيط‌هاي اجتماعي و فرهنگي مختلف بلكه از لحاظ مطالعه تاريخچه اطلاعات شايسته بحث و تحليل گسترده‌اي است. اهميت آموزه‌هاي سازماني و دانش بيانگر اين موضوع است كه هيچ‌كس هنوز به آن تا حدي پي‌نبرده است، تاريخچه اطلاعات تاريخچه‌اي نهادينه است.
برخي متفكران از پذيرش اين نكته كه اينترنت علت تغييرات است، به خصوص در حوزه سياسي، ابا دارند زيرا اكثر مسلمانان و جهان اسلام و عرب عمدتاً تحت تأثير فرهنگ شفاهي هستند و اين وابستگي مرتبط با دلايل اجتماعي – فرهنگي و نيز نرخ بالاي بيسوادي مي‌باشد. از آنجا كه دسترسي به اينترنت مستلزم داشتن مهارت‌هاي كار با كامپيوتر و دانستن زبان انگليسي است، اين ويژگي‌ها سبب محدود شدن نفوذ اينترنت از بسياري جهات مي‌شود. اما ديدگاه ديگري نيز وجود دارد كه به فرآيند پيچيده تغييرات از طريق اينترنت و انقلاب اطلاعاتي اشاره دارد. اين تنها به خودرسانه مربوط نمي‌شود بلكه مرتبط با ماهيت كاربران آن است. بعضي از كاربران در زمينه انتشار پيام از طريق چاپ يا برقرار كردن ارتباط شفاهي فعالند.
يكي از مهم‌ترين نكات، بخصوص براي مصرف كنندگان فناوري – قسمت عمده جهان اسلام مصرف كننده، نه توليد كننده اين فناوري هستند- اين است كه چالش‌ها و نيز ويژگي‌هاي رسانه اينترنت را بشناسيم. معماري شبكه اينترنت تعيين كننده خصوصيات آن است اما فعاليت اين رسانه در بستر فرهنگ نيازهاي آن را معرفي مي‌كند. براي مثال بسياري از كساني كه ما آنان را «جامعه‌شناسان فضاي مجازي» مي‌ناميم، روابط و ارتباطات مجازي را منعكس كننده عطش جامعه براي يافتن «مكاني‌ ثالث» مي‌دانند كه به توصيف اُلدنبرگ « موقعيت مركزي زندگي اجتماعي غيررسمي» محسوب مي‌شود. «مكان‌هاي ثالثِ» ارزان يا آزاد از بين رفته‌اند و بسياري از ما احساس مي‌كنيم جامعه در اين زمينه دچار كمبود است. طبق تعريف الدنبرگ «مكان‌هاي ثالث» براي ارتقاي جامعه ضروري و مكان‌هايي هستند كه اعضاي جامعه در آنها با يكديگر تعامل مي‌كنند و پيوند‌هاي مشترك با يكديگر را مي‌شناسند. ارتباط مجازي تا حدي پاسخ به عطش يك جامعه محسوب مي‌شود و به دنبال اضمحلال جوامع سنتي در سرتاسر جهان ظهور نمود.
روابط متقابل بين جوامع واقعي و مجازي را مي‌توان دربسياري از موقعيت‌ها و در محيط‌هاي مختلف مشاهده نمود. براي مثال، بسياري از مسلمانان و اعراب در خلال قيام انتفاضه فلسطين و جنگ عراق از نوعي احساس بي‌پناهي رنج مي‌بردند. فضاي مجازي فضايي فعال و پويا براي نشان دادن چنين احساساتي است، بنابراين نويسندگان اينترنتي بايد به ضرورت انتشار پيامي متعادل كه موجب توهم‌زايي مجازي نگردد بلكه از مزاياي پويايي مجازي استفاده كند، پي‌ببرند. بدون دانش كافي از ساختار اينترنت و محيط‌هاي آفلاين، پيام رساني متعادل حاصل نخواهد شد. با جذب هر دو حوزه فوق، مي‌توان راه‌حل‌ها و فرمول‌هاي منحصر به فردي براي مسايل مشكل‌زا پيدا كرد. با مخاطب قرار دادن گروه‌هاي اجتماعي - نه افراد - به جاي به حاشيه راندن آنها بايد نقششان را مجدداً فعال كرد.
ساير پديده‌هاي اجتماعي و روانشناسي مشكل‌زا را مي‌توان با وارد نمودن ساختارهاي اجتماعي آفلاين درك و برطرف نمود. براي مثال نوعي ارتباطات بين فردي و خصوصي در محيط‌هاي مجازي هم اكنون تحت نام
e-love ظهور كرده است - تصويري ايده‌آليستي براي روابط مجازي زن و مرد كه فاقد مسئوليت‌هاي روابط واقعي از اين نوع است.
در فضاي مجازي، همانند جوامع واقعي، حوزه‌اي خصوصي و حوزه‌اي عمومي وجود دارد و يكي از تعاملات سالم بين زن و مرد، مشاركت در فعاليت‌هاي اجتماعي اينترنتي به جاي تعاملات فردي است كه در آن احتمال توهم زايي بالاست.

گمنامي: بين آزادي و اعتماد
«تعامل انساني حول مسأله اعتماد مي‌گردد و اعتماد در قلمرو گمنامي اينترنت دشوار است (اما نه غير ممكن). سيستم‌هاي اعتباري عامل مهمي در اينترنت هستند اما در دنياي واقعي ما اعتبار افراد به هزاران شيوه مختلف مي‌سنجيم.»
در اينجا به دشواري تعاملات انساني در فضاي مجازي پي‌مي‌بريم زيرا مقدار زيادي آزادي با مقدار اندكي عدم اعتماد محدود مي‌شود؛ كه هر دو نتيجه ويژگي گمنامي در اينترنت است.
اين گمنامي موجب مطرح شدن بحث‌هايي درباره تابوهاي معمول (سياست، دين و مسايل جنسي) مي‌شود. نويسندگان براساس نيات خود از اين فرصت به شيوه‌هاي گوناگوني بهره‌برداري مي‌كنند- از سايت‌هاي هرزه‌نگاري تحريك كننده گرفته تا ساير سايت‌هايي كه درباره اين تابوها به تحقيق و بررسي مي‌پردازند. آزادي نسبي اظهار عقايد واحساسات در فضاي مجازي مي‌تواند جوّي مناسب براي بحث درباره مشكلات اجتماعي و رواني – جنسي جوامع ما به وجود آورد.
بررسي‌هاي اينترنتي به عمل آمده طبق تجربيات سايت اسلام آنلاين، بسياري از افراد در وهله اول از بحث درباره مشكلات و مشاوره اينترنتي متعجب مي‌شوند اما پس از مدتي به تفاوت‌هاي بين پديده‌هاي تجاري هيجان‌انگيز روي اينترنت و بحث و گفتگو‌هاي ما درباره نگراني‌ها و مشكلات اجتماعي پي‌مي‌بردند. اين فرصت نشان دهنده نيمه پنهان جوامع ماست و كمك مي‌كند زيرساخت‌هاي زندگي اجتماعي‌مان را تقويت كنيم.
ارتباطات بين فردي و دو جانبه از طريق اينترنت مي‌تواند بركليات غلبه كند و مي‌توان براي رسيدن به دركي عميق‌تر به بحث درباره نگراني‌هاي فردي پرداخت.

ساير خصوصيات اينترنت
اينترنت ويژگي‌هاي ديگري نيز دارد كه اگر از آنها به موازات شناخت چالش‌هاي آن استفاده كنيم، برجامعه تأثير‌گذار خواهند بود:
• اينترنت عرصه‌اي جايگزين است زيرا رقابتي واقعي با رسانه‌هاي اصلي ديگر ايجاد مي‌كند. اينترنت جايگزين ساير رسانه‌ها نمي‌شود اما قوياً برآنها تأثير مي‌گذارد از آن جهت كه با جامعه مدني و فعاليت‌هاي مجازي مرتبط است.
• اينترنت فرصتي براي عرضه زندگي روزمره وارتباطات فردي فراهم مي‌كند. اتاق‌هاي گفتگو وبحث اينترنتي، چالش‌هايي در كشف مجدد خود و ديگران ايجاد مي‌كنند. اينترنت مسايل مزمن هويتي را مجدداً به بوته آزمايش مي‌گذارد. براي مثال مسلمانان در كشورهاي غربي علاوه براينترنت انواع رسانه‌هاي مختلف را در اختيار دارند كه مي‌تواند هويت آنها را شكل دهد. «رسانه‌ها و فناوري ظاهراً جوامع متفرق را گرد يكديگر آورده است.» اين وحدت در رسانه‌هاي محلي نيز نمود يافته است.
دسترسي به اطلاعات نه تنها فرصت‌هاي يادگيري اسلام را افزايش داده بلكه حسي از تعلق به امتي محلي، ملي و جهاني را تقويت كرده است. مفهوم هويت پيوند بسيار مستحكمي با شناخت ساير مسلمانان و شرايط آنها دارد. به نظر مي‌رسد اطلاع داشتن از وضعيت مسلمانان در سرتاسر جهان ارتباطي مستقيم با هويت اسلامي آنها دارد. از اين‌رو براي بسياري، هويت تحت تأثير مستقيم وجود رسانه‌هاي اسلامي است كه دانش و اطلاعات درباره مسلمانان و مشاوره‌هاي ديني فراهم كنند. اين تأثير‌گذاري از طريق اينترنت به خوبي قابل حصول است.
• ويژگي برجسته ديگر موردي است كه كارشناسان اينترنت «لينك‌ها و هايپرتكستها و مولتي مديا» مي‌نامند. هايپرتكست شامل انواع خاصي از ابداعات نوشتاري از قبيل اتصال اطلاعات، تحليل و تفسير در يك رسانه واحد و كنار هم قرار گرفتن قطعات مختلف در يك شكل نوشتاري، بصري و شنيداري را امكان‌پذير مي‌سازد.
اين ويژگي‌ها و موارد ديگر كه نيازمند تحقيق و مداقه فراوان است، به اين معني نيست كه اينترنت حقيقتاً «صداي بي‌صدايان است» زيرا فاصله ميان جوامع همچنان باقي است.
براي پر كردن خلاء مابين جوامع توسعه يافته و در حال توسعه، صرف مقدار زيادي انرژي، سرمايه و زمان لازم است. تسلط زبان انگليسي بايد كاهش يابد و ديدگاه‌هاي نويسندگان اينترنتي تغيير كند.
در آثار نويسندگان كشورهاي در حال توسعه اغلب اطلاعات ناچيز يا محدودي وجود دارد. نويسندگان اينترنتي بايد با فراهم كردن امكان پوشش آثار نويسندگان كشورهاي در حال توسعه يا با آشنا كردن آنان با آثار نويسندگان كشورهاي ديگر اين مشكل را حل كنند مسلمانان به دليل پراكندگي در مناطق مختلف جهان مي‌توانند در معرفي مشكلات، زبان‌ها و نگراني‌هاي خود به مسلمانان و نيز كل مردم جهان نقش ايفا كنند. آنها مي‌توانند با اتحاد با ديگران عليه بي‌عدالتي‌ها، پشتيباني از منافع خود و حفظ ارزش‌هاي انساني فعاليت كنند.

داليايوسف سردبير بخش هنر وفرهنگ سايت اسلام آنلاين است و از دانشگاه قاهره در رشته روزنامه‌نگاري فارغ‌التحصيل شده است.

 

منبع: اسلام آنلاین

نویسنده: دالیه یوسف