گرداب- پس از اتمام جنگ آمريكا و انگلستان عليه عراق، وزارت امور خارجه آمريكا اقدام به راهاندازي يك سايت اينترنتي به زبان فارسي كرده كه هدف آن «ايجاد پلي ميان آمريكا و ايران» است.
اين سايت كه به طور رسمي سخنگوي وزارت خارجه آمريكا محسوب ميشود در راستاي جنگ رواني عليه ايران راهاندازي شده و در كنار سايتهاي فارسي زبان راديو آمريكا و راديو فردا (شكل اصلاحشده راديو آزادي كه از پراگ برنامه پخش ميكرد) عملاً بخشهايي از يك جنگ اينترنتي عليه ايران را راهبري ميكند.
نشريه ويكلي استاندارد، ارگان نومحافظهكاران آمريكا در شماره 18 جولاي خود به قلم جفري گدمين مقالهاي تحت عنوان طرح B براي ايران به رشته تحرير درآورده است.
جفري گدمين، نويسنده مقاله كه مدير مراكز مطالعاتي آسپن نيز می باشد، در راستاي اهداف رسانهاي دولتمردان آمريكا گام برداشته و همانطور كه پيشتر نيز اشاره شد با اعلان تأسيس
وبسايت فارسي زبان آمريكا و
بودجه 3ميليون دلاري اين كشور كه حق مردم دمكراتيك ايران است، تلويحاً اظهار ميدارد جنگ آمريكا با ايران كليد خورده است!
از سوي ديگر وزارت امور خارجه هلند به يك سازمان نومحافظهكار آمريكايي يارانه داده است تا از طريق برنامهاي، جابهجايي صلحآميز قدرت را در ايران عملي سازد. سازمان خانه آزادي (Freedom House) كه در سال 2003 از حمله آمريكا به عراق جانبداري ميكرد، در سال 2006 حدود 630 هزار يورو از دولت هلند دريافت داشت. مدير اين سازمان اين موضوع را تأييد كرده است. پول هلند بهمنظور ايجاد همايشگاهي اينترنتي براي شخصيتهاي مخالف ايراني هزينه ميشود كه نامش
«گذار» است. در وبسايت خانه آزادي آمده است كه اين سازمان مطلقاً مخالف ديكتاتوريهاي مذهبي مانند ايران است.
هلند و آمريكا تنها كشورهاي جهان هستند كه آشكارا بودجهاي براي ترويج دگرگوني سياسي در ايران فراهم ساختهاند. اين يارانه بخشي از يك پروژه بزرگتر هلندي است كه هدفش ترويج كثرت گرايي در رسانههاي ايراني است. بعد از طرح لايحهاي توسط فرح كريمي (از حزب سبزهاي چپ) و هانس فان بالن (VVD، حزب ليبرال)، مجلس هلند در سال 2004 مبلغ 15 ميليون يورو اعتبار براي اين منظور فراهم ساخت.
روزنامه انگليسي Financial Times مينويسد كه خانه آزادي يكي از سازمانهايي است كه از وزارت امور خارجه آمريكا براي عمليات پنهاني و غيرقانوني در ايران، پول دريافت ميكند. ايالات متحده 75ميليون دلار براي آوردن دمكراسي و آزادي در ايران اختصاص داده است. خانه آزادي يكي از نيروهاي مؤثر در پشتيباني از انقلاب نارنجي طي سالهاي 2004 و 2005 در اوكراين و نيز در جنبش دانشجويي Optor در صربستان بود.
زماني كه اين سازمان آمريكايي درخواست كرد از هلند يارانه دريافت كند، مديريت آن را James Woolsey رئيس سابق سيا (CIA) بر عهده داشت كه از حاميان فراخوانهاي تغيير رژيم در ايران بوده است. Peter Ackerman رئيس فعلي خانه آزادي، مديريت مركز اسناد حقوق بشر ايران را نيز بر عهده دارد. اين گروه در مجاورت ايران در دوبي همايشهايي را برگزار كرد كه تأكيد آنها بر درسهايي بود كه از قيام مردم در صربستان و اوكراين ميتوان گرفت. شركتكنندگان ايراني در اين همايشها، چندي بعد در ايران بازداشت شدند.
Jennifer Windsor مدير خانه آزادي خرسندي خود را از حمايت هلند اينطور بيان ميكند: ما از هلند بسيار ممنون هستيم. هلند نقش يك پيشقراول را در ترويج آزادي بيان بازي ميكند.
پولي كه هلند براي تقويت كثرت گرايي در رسانههاي ايران اختصاص داده است، ابتدا براي تأسيس يك تلويزيون ماهوارهاي منظور شده بود تا توسط خبرنگاران مخالف ايراني از هلند براي ايران برنامه پخش كند.
اما وقتي معلوم شد كه اين طرح عملي نيست، 15 ميليون يورو تقسيم شد و بخش اصلي آن به سازمانهاي هلندي رسيد، از جمله به سازماني كه خبرنگاران را آموزش ميدهد و نيز به يك فرستنده راديويي متمركز بر ايران (راديو زمانه)، تشكيلات World Press Photo. منابع مطلع در وزارت امور خارجه هلند ميگويند كه خانه آزادي يكي از دو سازمان خارجي است كه بخشي از اين پول را دريافت كردهاند. ديگري زيرمجموعه شبكه بريتانيايي بيبيسي است.
از نظر Kees-Jan Ouwerkerk سخنگوي وزارت خارجه -كه پول را تقسيم كرده است- نام دريافتكنندگان پول را نميتوان افشا كرد. او ميافزايد: «اگر خانه آزادي ميگويد كه از هلند پول ميگيرد، حق مسلماش است كه اين را بگويد. ولي ما قرار گذاشتيم افشا نكنيم كه دقيقاً چه سازمانهايي را حمايت ميكنيم. دليلاش هم اين است كه از به خطرانداختن اين سازمانها پيشگيري كرده باشيم.»
از سوي ديگر در نيمه دوم سال 2006 يك راديو فارسي زبان، از كشور هلند، پخش برنامههاي خود را آغاز كرده است. اين راديو زمانه نام دارد و گفته ميشود دولت هلند يك بودجه 4ميليون يورويي براي آن در نظر گرفته است. اين بودجه، بخشي از بودجهاي است كه پارلمان هلند براي راهاندازي يك تلويزيون فارسي زبان در نظر گرفته بود، اما آن طرح با كارشكنيها و تهديدهاي وزارت خارجه جمهوري اسلامي عقيم ماند و پس از مدتها كشاكش سرانجام 4ميليون آن براي تأسيس راديو زمانه اختصاص يافت.
گفته ميشود از كنار بودجه آن تلويزيون راه نيفتاده، يك سايت خبري به نام دخترك نيز تقويت خواهد شد.
به اعتقاد برخي كارشناسان آمريكا نهايت بهرهبرداري را از اينترنت بهعمل ميآورد. همين بحث خاورميانه بزرگ كه مدتي است آمريكا مطرح ميكند و مهمترين بخش اين طرح را گسترش ارتباطات اينترنتي اعلام كرده است. البته بايد اعتراف كرد اين سرمايهگذاري (گسترش ارتباطات اينترنتي) را از قبل با دستهاي خودمان انجام دادهايم.
جاسوسي اينترنتي
عموما جاسوسي اينترنتي، بهصورت كسب اطلاعات از طريق برنامههايي معرفي ميشود كه از راه نصب نرمافزارها و يا حين
گردش افراد در محيط وب وارد كامپيوتر شخصي آنها شده و تا زماني كه كاربر به شبكه جهاني وصل است، اطلاعاتي را كه روي هاردديسك او ذخيره شده است براي پايگاههاي مطلوب خويش ميفرستند. اما اين فقط يكي از انواع جاسوسي الكترونيكي است.

براي آنكه معناي مديريت منابع اينترنتي را بهتر درك كنيم، لازم است توضيحي كوتاه راجع به ساختار منابع اينترنتي آورده شود. ساختار منابع اينترنتي بدان صورت است كه هر دستگاه سخت افزاري (مانند رايانه شخصي) داراي يك هويت اينترنتي است كه اين هويت بهصورت
شماره اينترنتي منحصر به فرد تعريف ميشود. شماره اينترنتي از 4جزء ( -. -.-. -) تشكيل شده است كه هر جزء عددي از 0 تا 255 است. از آنجا كه حفظ كردن تعداد زيادي شماره چهار جزئي كاري است تقريبا غيرممكن، كاربران عادي معمولا از نام دامنه اينترنتي استفاده ميكنند.
وقتي نام دامنه را در صفحه مرورگر تايپ ميكنيم اين نام به كارگزاري فرستاده ميشود كه كار آن ترجمه نام به شماره اينترنتي است و اين شماره براي اتصال مقصد مورد نظر در اختيار شبكه قرار ميگيرد. و از آنجا كه نشاني هر دستگاه متصل به اينترنت بايد بهطور منحصر به فرد قابل شناسايي باشد، نوعي هماهنگي جهاني براي توزيع و حفاظت شمارهها و نامهاي اينترنتي لازم است. اين هماهنگي همچنين شامل نظارت و مديريت دادههاي تعدادي كارگزار مادر موسوم به كارگزاران ريشه ميشود. همان طور كه گفته شد
از اواسط دهه 1990، مديريت اين سهمنبع يعني شمارهها و دامنههاي اينترنتي و كارگزارهاي ريشه به وزارت بازرگاني آمريكا سپرده شد.
اين وزارتخانه در نوامبر سال 1998 تفاهمنامهاي را با يك شركت خصوصي غيرانتفاعي در ايالت كاليفرنيا به نام ICANN به امضا رساند و طي آن رسما راهبري و مديريت اينترنت را مشروط به اينكه اين شركت ارتباط حقوقي خويش را با دولت آمريكا حفظ كند، به وي سپرد؛ مديريتي كه تاكنون با حفظ مصالح دولت آمريكا ادامه يافته است. تأمين پايداري و امنيت شبكه اينترنت و توزيع عادلانه منابع اينترنتي اهم اهداف اين راهبري هستند. بر مبناي اين اهداف، اختيارات و امكانات است كه آيكن به راحتي ميتواند تمامي اطلاعاتي را كه در شبكه جهاني رد و بدل ميشود كنترل كرده و از آنها استفاده لازم را به عمل آورد.
در مورد خود كارگزارهاي ريشه بهتر است بدانيم امروز 13كارگزار ريشه در جهان وجود دارد كه از اين تعداد 10 كارگزار در خاك آمريكا قرار دارند و سه تاي ديگر در كشورهاي انگلستان، سوئد و ژاپن در مركزهاي تجمع اتصالهاي اينترنتي بزرگ ناحيه قرار گرفتهاند. همچنين مركز ثبت 4 دامنه اصلي يعني com ،net ،org و biz شركتهاي آمريكايي هستند و شركتي كه امتياز ثبت دامنه info را دارد، بيشتر سرمايهاش آمريكايي است. دامنههاي mill و gov نيز مختص به دستگاه نظامي آمريكا و دامنه edu دامنه اختصاصي دانشگاههاي آمريكا است.
جابهجايي حكومت از طريق قدرت نرم
جوزف ناي (Joseph Nye) در 1990 بيان داشت كه امروزه تعريف قدرت، بيشتر بر عوامل رشد اقتصادي، آموزش و فناوري مبتني شده است. همو پيشبيني كرده بود كه منابع قدرت در قرن 21 احتمالاً تغييرات عمدهاي را بهخود ميبيند. زيرا اثبات قدرت حتي ديگر در گروي منابع قدرت هم نيست بلكه در توانايي تغيير رفتار دولتهاي ديگر است.
قدرت نرم از نظر ناي، شيوهاي جديد از اعمال قدرت در مقايسه با شيوههاي سنتي است كه موجب ميشود يك كشور كاري كند تا كشورهاي ديگر، همان چيزي را بخواهند كه او ميخواهد. وي اين را قدرت متقاعدكننده هم ميخواند. از ديد وي، منابع قدرت نرم براي آمريكا عبارتند از: جذابيت و ايدئولوژيك، شركتهاي چند مليتي و فرهنگ آمريكا.
سياست «تغيير رژيم» بهعنوان رويكرد خاص دولتمردان آمريكا براي ايجاد تحول در ساختار داخلي دولتهاي خاص، از پيشينه طولاني «دهه دوم قرن بيستم» برخوردار است. الگوي مهار سدبندي بر ضداتحاد جماهير شوروي سابق را بايد از مهمترين موارد بهرهگيري از اين سياست در دوره جنگ سرد تلقي كرد.
ساموئل هانتينگتون دركتاب «موج سوم دمكراسي در پايان سده بيستم» در مورد تغيير حكومتها مينويسد: فرايندهايگذار به دمكراسي به چهار نوع تغيير شكل، فروپاشي، جابهجايي و خيزشهاي مستعمراتي تقسيم ميشود. وي در مورد هر فرايند، رهنمودهايي جهت تسريع آن به هواخواهان دمكراسي ارائه ميدهد.
او فرايند تغيير شكل را در حكومتهايي مؤثر ميداند كه اصلاحطلبان در خود رژيم اقتدارگرا بهشدت نفوذ دارند و افرادي از درون خود رژيم، نقش قاطعي در ايجاد دمكراسي دارند.
اين فرايند، در 5مرحله شكل ميگيرد:
1- ظهور اصلاحطلبان در حكومت
2- كسب قدرت توسط اصلاحطلبان
3- شكست فرايند ليبرال شدن
4- مشروعيت قهقرايي
5- انتخاب و جذب مخالفان.
قومگرايي از طریق اينترنت
ترويج قومگرايي و فرقهگرايي و حمايت از اقليتهاي مذهبي در ايران يكي ديگر از روشها آمريكا در بهرهگيري از تواناييهاي اينترنت براي پيشبرد اهداف خود در ايران است.
مؤسسه مطالعاتي و پژوهشي آمريكن اينترپرايز، (معروف به نومحافظهكاران آمريكايي و Think thank اتاق توليد فكر و طراح مطالعات وسيع درباره شيوههاي براندازي نرم و انقلابهاي رنگي) با برگزاري نشستي با عنوان «ايران ناشناخته، Iran Another case unknown for طرحي براي فدراليسم»، بهصورت ويژه به بررسي چگونگي ساماندهي federalism تحريكات قومي و ناآرامي در مناطق مرزي ايران، پرداخته است.

در اين نشست كه توسط مايكل لدين، مسئول ميز ايران و راهبرد پروسه براندازي جمهوري اسلامي در هيأت حاكمه آمريكا اداره ميشد گفته شد آمريكاييها در كارآمدي راهبردهاي خود در حوزههاي ديپلماسي و نظامي عليه ايران ترديد دارند و برآوردهاي مراكز مطالعاتي استراتژيك اين كشور نيز مويد اين مطلب است لذا تنها گزينه مؤثر در مواجهه با ايران را تمركز روي اختلافات قومي و مذهبي و طرح مطالبات قومي تشخيص دادهاند.
برخي از وبلاگها و وبسايتهاي مربوط به فرقهگرايان به زبان فارسي در اينترنت فعال بوده و از سوي آمريكا و انگلستان بهصورت آشكار و پنهان حمايت ميشود.
حتي يكي از وبلاگهاي مربوط به شيطانپرستان ايراني، فرم اينترنتي مربوط به عضويت در جنبش شيطان پرستان ايراني را در اختيار بازديدكنندگان قرار داده است كه از طريق پر كردن آن و ارسال آن ايميلي براي متقاضي ارسال ميشود كه در آن موارد و راهنماييهاي لازم انجام شده است. دستگيري 260 جوان در يك پارتي مختلط در كرج كه بعدا مشخص شد گرايشات فرقه شيطان پرستي داشتهاند مصداقي از روند گسترش برنامههاي مذكور در ايران است.
ترويج اصول اعتقادي برخي فرقهها و حمايت عملي از وبسايتهايي كه در انگلستان يا آمريكاهاست ميشوند و حتي دامين رسمي انگلستان.UK را دارند از ديگر روشهاي ترويج اقليتهاي مذهبي در ايران به شمار ميرود بهكارگيري روشهاي نشر اينترنتي، علاوه بر شيوههاي سنتي گذشته، توانسته است به آمريكا و انگليس براي تعقيب كردن اهداف خود در جهت ايجاد تفرقه ميان شيعه و سني كمك كند.
نافرماني مدني الكترونيك
در دهههاي اخير در كنار روشهاي قديمي مبارزات سياسي- اجتماعي بدون خشونت، شكلهاي جديدي از اين فعاليتها در سراسر جهان در حال شكلگيري است. از روشهاي مبارزاتي زيباييشناختي گرفته تا مبارزات بدون خشونت الكترونيك. روشهاي مفهومي و زيبايي شناسانه بيشتر در آثار هنري، مانند شعر، داستان، تئاتر، كاريكاتور، فيلم و موسيقي نمود پيدا ميكنند و نمونه مهم روشهاي بدون مركز آن، مبارزات الكترونيك و ارتباطي بر پايه اينترنت و مخابرات است.
در دهه اخير و با شكلگيري و گسترش ابزارهاي جديد ارتباطي، فضاي جديدي براي رسيدن به اهدافي كه معترضين از نافرماني مدني در پي آن هستند ايجاد شده است. اينترنت، تلفن يا موبايل فضاي مناسبي را براي اطلاعرساني و يا نافرماني نسبت به رفتارها و يا قوانين ناعادلانه و غيرانساني بهوجود آورده است.
سايتهاي خبري، گروههاي ايميل و يا پيامهاي كوتاه موبايل كه هر روزه در حال گسترش است از ابزارهاي مهم نافرماني الكترونيك به شمار ميروند.
شكلگيري سايتهاي خبري و اطلاع رساني، مهمترين نقش را در موفقيت يك نافرماني مدني بهعهده دارد. سايتهاي خبري اين امكان را بهوجود آوردهاند كه با وجود محدوديت رسانهها و كنترل حكومتها روي آن خبرها و اطلاعات با سرعت در تمام جهان پخش شود.
برگزاري جلسات سخنراني و بحث و تبادل نظر معترضين در اقصي نقاط جهان از طريق اينترنت و بهصورت مجازي امكان هماهنگ شدن جنبشهاي اجتماعي- سياسي را در نقاط فيزيكي مختلف افزايش داده است. از سوي ديگر رسانه جديد امكاني را براي انتقال تجمعات و تحصنهاي عمومي يا قانونشكنيهاي فيزيكي مردم به اينترنت و دنياي مجازي را ايجاد ميكند و بدين ترتيب مفهوم جديدي در عمل مستقيم بدون خشونت تحت عنوان نافرماني مدني الكترونيك متولد ميشود.
نافرماني مدني الكترونيك، لزوما به اين شكل از تظاهرات مجازي خلاصه نميشود. از روش ديگر نافرماني مدني الكترونيك، نفوذ به سايتهاي پر بيننده و درج تصاوير، خبرها و مطالب سياسي عليه حكومتهاي مورد اعتراض است. اين نوع نافرماني تحت عنوان هك سياسي شناخته ميشود.
جنگ فيلترها
يكي از موارد مشهود مقابله آمريكا با ايران در محيط اينترنت بحث فيلترينگ و ضدفيلترينگ است، از زماني كه ايران تصميم گرفت سياست فيلتر كردن سايتهاي غيرمجاز يا حاوي مطالب ضدامنييت ملي را اجرا كند آمريكا براي مقابله با اين سياست و ايجاد دسترسي كاربران ايراني به اين سايتها اقدام به اتخاذ سياستهاي خاصي در اين زمينه كرد.

چند ماه پس از اجراي سياست فيلترينگ سايتها در ايران، خبر رسيد كه «دولت آمريكا با شركت Anony mizer كه در شكستن فيلتر اينترنت تخصص دارد قراردادي منعقد كرده است. اين شركت از طرف دولت آمريكا ماموريت گرفته كه با نرمافزارهاي فيلترينگ در ايران مقابله كند.
بنابر گزارش سايت اينترنتي سكيوريتي فوكوس نيوز ،در اين قرارداد يك پراكسي مجاني براي ايران در نظرگرفته شده است كه البته اين پراكسي سايتهاي پورنو را فيلتر ميكند. آمريكا اميدوار است با كمك به آنچه آن را جريان آزادانه اطلاعات ميخواند، اخبار تصوير مخدوش خود را در منطقه بهبود بخشد.
برمن، رئيس شركت ضدسانسور آمريكا اظهار می کند: «ما ميدانيم كه پراكسي ما بهزودي در فهرست سايتهاي ممنوعه قرار خواهد گرفت اما اگر لازم باشد هر روز از پراكسي جديدي استفاده خواهيم كرد.»
علاوه بر اين وب سايت اينترنتي راديو آمريكا هر روزه براي كاربران اينترنت از طريق ثبتنام در كادر سادهاي كه فقط نياز به وارد كردن يك آدرس ايميل هست آنتي فيلتر ميفرستد.
توليد و انتشار نرمافزار آنتيفيلتر سيفون توسط يكي از دانشگاههاي كانادا يكي ديگر از روشهاي مقابله با فيلترينگ در ايران به شمار ميرود اين نرمافزار در تاريخ اول دسامبر 2006 منتشر شده است.
رفراندوم اينترنتي
جمعآوري امضاي اينترنتي در قالب طومارها، سيستمهاي نظرسنجي و افكارسنجي و يا وبسايتهاي رايگيري و همهپرسي از ديگر موارد قابل ذكر درخصوص پتانسيلهاي اينترنت براي حركتهاي سياسي و اجتماعي است، چندي پيش چند تن از فعالان سياسي مخالف ايران از طريق سايت اينترنتي 60 ميليون، اقدام به برگزاري يك رفراندوم اينترنتي در مورد حكومت ايران كردند كه اگر چه مورد استقبال مردم قرار نگرفت اما اين پديده نشان داد كه اينترنت قابليتهاي جديدي براي فعاليتهاي سياسي عليه سيستمهاي رسمي فراهم آورده است، همچنين از طريق سيستمهاي نظرسنجي آنلاين ميتوان به جمعآوري اطلاعات و سنجش افكار كاربران اينترنت در يك كشور پرداخت، امري كه از دايره كنترل دولتها نيز خارج است، برخي جهتگيريهاي سياسي يا اجتماعي را نيز ميتوان از طريق دستكاري نتايج چنين نظرسنجيهايي القا كرد چشمانداز وسيع تر برخي ديگر از ابعاد مختلف پيامدها و تأثيرهاي توسعه اينترنت در ايران را ميتوان اين چنين برشمرد:
1-
ابعاد اجتماعی - فرهنگی
الف- تجمعات و اجتماعات
ب- ارتباط با گروههاي معاند و برانداز
د- انتقال اطلاعات
ه- جايگزيني رسانهاي
و- كاهش اقتدار سيستم امنيتي و اطلاعاتي
ز- مكانيزمهاي شايعهاي جديد
ح- آموزشهاي مخرب ازجمله تروريسم، موادمخدر، گروههاي ضاله
الف- ارتباطات نامتعارف بين قشر جوان
ب- جرائم رايانهاي و اينترنتي
ج- گسست بين نسلي
د- انحرافات اخلاقي و فردي و پنهانسازي هويت
ه- ايجاد مطالبات جديد اجتماعي
ز- تهديد بنيانهاي خانواده
ح- تغيير نقشهاي اجتماعي
ط- اعتياد اينترنتي
ي- انتقال هنجارها و نرمهاي ارزشي و اخلاقي غربي
2-
ابعاد سیاسی
الف- ايجاد گروههاي سياسي مجازي
ب - اختلال در روند كنترل جريان اطلاعرساني
ج - انتقال مستقيم انديشهها و ديدگاههاي جريانهاي معاند به داخل
د - ايجاد گروههاي فشارو ذينفوذ مجازي
ه - كاركردهاي مشروعيتي
و - ايجاد مطالبات جديد سياسي
ج - افزايش ضريب نفوذ جريانهاي معاند
د - افزايش همگرايي گروههاي داخلي و خارجي همفكر
ه - كاهش نفوذ رسانههاي ملي و داخلي
و- شبكههاي گسترش شايعه و خرافات
بررسي هر يك از موارد مذكور مستلزم كالبد شكافي گستردهتر آنها در يك مجال ديگر است.
راهكارها
پیشنهاد می شود، براي مقابله با جنگ اينترنتي آمريكا و غرب عليه ايران راهبردهاي زير بايد در دستور كار قرار گيرد:
1- بررسي و تحليل محتوا و تحليل گفتمان تكنولوژيهاي اينترنتي بهصورت دورهاي و منظم توسط مؤسسات تحقيقاتي و محافل آكادميك كشور بهمنظور تبيين فرايندهاي محتوايي موجود در اين تكنولوژيها.
2- راهاندازي هر چه سريعتر ديتا سنترهاي داخلي بهمنظور كاهش آسيبپذيري در برابر اقدامات خرابكارانه يا مسدودسازي سايتهاي ايراني.
3- آسيبشناسي رسانههاي اينترنتي بهمنظور شناسايي نقاط ضعف موجود و اقدام براي برطرفكردن آنها
4- شناسايي نقاط قوت ايرانيان و فارسيزبانها در تكنولوژيهاي اينترنتي بهمنظور تقويت بيشتر و حمايت از آن فرايندها در جهت تأمين منافع ملي كشور.
5- بهرهگيري از توانمندي هكرهاي ايراني و ساماندهيكردن آنها بهمنظور استفاده از آنها در جنگهاي اينترنتي.
6- استفاده از توانمندي كاربران ايراني در محيط اينترنت بهمنظور بهكارگيري تكنيكهايي مانند «گوگل بمبينگ» در برابراقدامات خصمانه غرب در فضاي مجازي.
7- حمايت از توليد محتواي سالم در فضاي اينترنت بهمنظور سوق دادن روند توليد محتوا در جهت اهداف ملي و منافع ملي ايران.
8- تشكيل تيمهاي تخصصي جنگ اينترنتي در فضاهايي مانند چترومها، گروههاي ايميلي، شبكههاي اجتماعي، وبلاگها و فرومها بهمنظور مقابله عملي با اقدامات خصمانه غرب با همان زبان و ادبيات مرسوم در فضاي سايبر.
9- ارائه آموزشهاي همگاني با شيوههاي جذاب و جديد براي پيشگيري از آسيبها و صدمات به عموم مردم و هوشيارسازي خانوادهها.
حميد ضياييپرور
منبع:
همشهری آنلاین