
گرداب- وظايف دانشجويان در مقابل جنگ نرم از آنجا ناشي ميشود كه اين قشر داراي وقت كافي، روحيه آرمانگرايانه يك جوان، پتانسيل بالا، سطح فهم متناسب، ايمان و معنويت و همچنين خواهان پيشرفت خود و جامعه هستند.
بنابراين بايد دانست كه يك دانشجو چه نقشي را ميتواند در جنگ نرم قدرتمندي كه دشمن عليه ايران راهانداخته، بر عهده داشته باشد.
جنگ نرم يك حالت تدافعي دشمن در مقابل جنگ نرم ايران و البته اسلام است. بنابراين براي تدافع در مقابل اينچنين جنگي راهي بهجز حمله، آن هم از نوع نرم نيست. شايد در اينجاست كه ميتوان درك كرد چرا مقام معظم رهبري تا اين اندازه روي فضاي آزادانديشي در دانشگاه و روي سياسي بودن دانشجويان تأكيد ميورزند. زيرا يكي از اصليترين وظيفه دانشجويان بالا بردن سطح معلومات و عمق بخشي به خود و استفاده از اين توانايي در سطح دانشگاه براي بصيرتبخشي به ديگر دانشجويان است. بنابراين بصيرتبخشي و گسترش تفكر اسلام و انقلاب، قويترين تدافع در برابر جنگ نرمي محسوب مي شود كه دشمن از مدتها پيش از دانشگاهها آغاز كرده است. ايشان در تبيين سياسي بودن دانشجويان تأكيد ميورزند: «سياسي بودن دانشجو يعني دانشجو از آنچه كه در جهان ميگذرد آگاه باشد، بينش داشته باشد، اگر اين نشد ممكن است فردي به حد اعلاي علم هم برسد خيلي هم متدين باشد، اما دشمن او را به قيمت ارزان ميخرد و او را زير بال خود ميگيرد.»
اين انتظاريست كه مقام معظم رهبري در صحبتهاي بعد از انتخابات بهوضوح از دانشجويان داشته و آنها را به نام افسران اين جنگ، نام نهادند. اما تفاوت يك افسر در برابر يك سرباز چيست؟ يكي از اين موارد، مسئوليتپذيري بيشتر يك افسر و بالاتر بودن سطح فكري و معلومات نظامي اوست كه در اينجا ميتوان از اين سطح به عميقتر بودن و با اطلاعات بودن در حوزههاي انقلاب و مسائل مرتبط با اسلام تعبير كرد.
از طرفي يك افسر، داراي سطح اختيار بيشتري نسبت به يك سرباز عادي بوده و در مواقع بحراني و لازم، تصميمگيريهاي مهمي را نيز انجام ميدهد. بنابراين دانشجويان بايد زمينههاي لازم را براي افسربودن در اين جنگ در خود ايجاد كنند. در اين حالت است كه نقش و اهميت جنبش دانشجويي بهعنوان جنبش افسران جنگ نرم اهميت پيدا كرده و ميتواند تحركي را در ديگر لايههاي اجتماعي بهوجود بياورد.
بنابراين لازمه اين جنگ براي دانشجويان، اطلاعات و معلومات در همه ابعاد اعم از انقلاب، مباني اسلام، تاريخ و حتي اخبار روزمره است كه راهي بهجز مطالعه و تحليل مطالب فرا گرفته كه منجر به عمقبخشي ميشود، وجود ندارد.
اما مؤلفهاي كه بايد قبل از توضيح روشها بدان توجه كرد، مسئلهاي است كه مقام معظم رهبري طي چند سال گذشته روي آن تأكيد ويژهاي فرمودند و آن هم كسب معنويت از سوي دانشجويان است. ايشان در سال 1370 در ديدار با اعضاي شوراي انقلاب فرهنگي پس از اينكه از وجه علمي دانشجويان بهعنوان عنصر اول ياد ميكنند، ميفرمايند: «عنصر دوم عبارت است از روحيه و تدين و حركت صحيح و سالمسازي معنوي در روحيه دانشجو... در فضاي عمومي دانشگاهي كشور به اين نكته يعني مسئله تدين و آگاهي دانشجو و بيرون آوردن او از حالت يك عنصر علمي بيجهت و بيهدف، بهسمت يك عنصر علمي جهتدار توجه كافي وجود ندارد. انسان با كامپيوتر متفاوت است. به كامپيوتر برنامه ميدهند آنهم برايشان جواب مسئله را حاضر ميكند، اما انسان كه اينطور نيست. خودش تصميم ميگيرد و خودش جهتگيري پيدا ميكند.»
بنابراين سطح معلومات و قدرت بيان در كنار معنويت و توكل به خدا ميتواند افسري مسلمان را در مقابل جبهه جنگ نرم و دشمنان، رويينتن كند. و اما از نكته مهمي كه همواره باعث كماثر شدن فعاليت قشر مذهبي دانشگاه در مقابل تهديدات دشمن و درنتيجه از دست رفتن دانشگاهها ميشود، نبايد غافل شد.
متأسفانه مسئلهاي كه امروزه بسيار در بين دانشجويان ارزشي مانند بيماري شيوع پيدا كرده، ديد ايشان به مسائل از موضع غيرمنطقي است؛ البته بهمعناي منفي؛ يعني هرگاه دانشجويي در دانشگاه به فكر تحول جامعه ميافتد، خيال ميكند كه بايد از بالا شروع كرده و يا در كمترين حالت، سطح تأثيرگذاري خود را به همه دانشگاههاي تهران و يا كشور كشاند. اين خيال و توهم كه در بسياري از موارد در حد همان آرزو و ايده اوليه ميماند از جهت مهمي دچار ايراد است و آن اينكه دانشگاه بهعنوان سنگري مهم خالي ميماند! يعني هر دانشجو در يك دانشگاه بهجاي آنكه سنگر خود را ساخته و از آن محافظت كند، فكر اصلاح همه دانشگاهها و گاه همهجامعه با همان توان محدود خود را دارد. پيامبر اكرم(ص) در حديثي ميفرمايند: «خدا رحمت كند آن كسي را كه همان كاري كه به او محول شده درست و صحيح انجام دهد.»
اگر هر دانشجوي دغدغهمند در درجه اول با همه توان، سنگر خود را حفظ كند و اين تفكر را در ديگر سنگرها هم نهادينه كند؛ در اين صورت، ديگر سنگري خالي نميماند و جمع اين سنگرها جبههاي را تشكيل ميدهد كه در مقابل جبهه دشمن بسيار مستحكم است. اما متأسفانه امروزه شاهد اين هستيم كه به محض اينكه عدهاي از افراد دغدغهمند با هم يك گروه تشكيل ميدهند، به فكر كارهاي بزرگ بين دانشگاهي و تأثيرگذاري هستند. شايد به همين دليل است كه دانشگاهي مانند علم و صنعت از بهترين دانشگاهها در مقابل جنگ نرم از گذشته تاكنون بوده و لقب فيضيه دانشگاهها را بهخود اختصاص داده، زيرا از گذشته دانشجويان اين دانشگاه به فكر ساختن و حفظ دانشگاه خود بوده اند و همين ساختن خود موجب شد تا حتي در مواقع لزوم از اين ظرفيت در بيرون از دانشگاه نيز استفاده كنند.
بنابراين تمركز بر سنگر خودي از مهمترين مسائلي محسوب مي شود كه البته با زحمتهاي فراواني نيز همراه بوده و بهمراتب سختتر از غوطهور شدن در و هم و خيال تحول هاي بزرگ است.
بنابراين در مقام نتيجهگيري ميتوان وظيفه دانشجويان را در دستههاي زير خلاصه كرد:
1- تعميق معنويت از طريق عبادت و توكل؛
2- تعميق معارف دين و اهداف انقلاب در ذهن و انديشه خود از طريق مطالعه و تفكر؛
3- بصيرتبخشي به ديگر دانشجويان و ديگر افراد جامعه؛
4- حفظ سنگر خودي و جنگ نرم در جبهه داخلي يعني دانشگاه خود و پرهيز از بلندپروازي بيفايده و مضر؛
5- فعاليت و تلاش در جهت علمي و سياسي و پرهيز از تنبلي و جدي گرفتن دشمن.
قرآن ميفرمايد: «الشيطان عدوكم فاتخذوهو عدوا»، «شيطان دشمن شماست (هرچند او را نميبينيد) پس شما نيز او را دشمن بگيريد (و بيخيال نباشيد).»
آن مشكلي كه بهنظر بعضيها شايد مهمترين مشكل است، مشكل بيهويتي و عدم درك رسالت واقعي در قبال جامعه، در قبال خود و در قبال تاريخ و آينده است.
محمد حسين مصباح
منبع: هفته نامه پنجره - شماره 49