Gerdab.IR | گرداب

فیلترینگ هوشمند، چندان هوشمند نیست

تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱۳۹۳

در بسیاری از کشورها،فراهم کنندگان خدمات اینترنتی (ISpها) یا در مالکیت دولت هستند یا به وسیله آن کنترل می‌شوند. چنین جوامعی، به وسیله باز نگه داشتن گزینه‌های فرهنگی، در چهارچوب ضوابط فرهنگی بومی، توانایی‌های ارزشمند خود را حفظ‌ می‌کنند.

به گزارش گرداب، حامد حاجی‌حیدری استادیار دانشگاه تهران و جامعه شناس در یادداشتی برای تسنیم با عنوان «فیلترینگ هوشمند، چندان هوشمند نیست» می‌نویسد:

قضیه
● فیلترینگ هوشمند، چندان هوشمند نیست.
● عالی مقام، محمود خسروی، معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، با اشاره به ساختار کلی «فیلترینگ هوشمند» توضیح داد: قرار است ساختار فعلی فیلترینگ ارتقاء یابد و هوشمند شود. وی گفت: فیلترینگ هوشمند قرار نیست در درگاه بین الملل اجرا شود، زیرا، پیچیدگی ها در درگاه بین الملل زیاد است و از این رو، فیلترینگ هوشمند در لایه‌های دسترسی خواهد بود که ممکن است لایه دسترسی شرکت‌های ISP، اپراتورها یا استانی باشد و این هنوز مشخص نیست.
● در فیلترینگ هوشمند، شرایط کاربر از جمله سن، شغل و تحصیلات بررسی می‌شود، و سطوح مختلف فیلترینگ تعریف می‌شود که در این باره، تشخیص و احراز هویت کاربر بخشی از کار است. مدیر عامل شرکت ارتباطات زیرساخت تصریح کرد: به این ترتیب، با فیلترینگ هدفمند، کاربران در سطوح خود، به محتواها دسترسی پیدا می‌کنند، و هدف از این کار این است که دیگر نیاز به فیلترشکن ها نباشد. وی تأکید کرد: در نهایت، مدیریت سطوح مختلف دسترسی در فیلترینگ هوشمند به صورت یکپارچه انجام خواهد شد و امکان اعمال سلیقه توسط لایه دسترسی در نحوه فیلترینگ وجود نخواهد داشت.
● روشن است که در این نحو فیلترینگ، اگر شدنی باشد، شرط اصلی عملکرد درست سامانه، احراز هویت کاربران است، که معمولاً این کار و با وجود نرم افزارهای فیلترشکنی که هم اکنون در اختیار کاربران است و کارکرد اصلی آن ها تغییر بعضاً مداوم هویت اینترنتی کاربران است، احراز هویت، مأموریت دشوار و شاید محال است. از این گذشته، به اطلاعات ISP ها هم در مورد کاربران نمی‌توان اتکاء چندانی داشت، چرا که همان بی انضباطی که در واگذاری سیم کارت ها مرتکب شدند، به ترتیب دیگری در واگذاری خطوط دسترسی اینترنت هم معمول داشته‌اند. برداشت من این است که برای هوشمندی کافی لازم است تا نحوی بصیرت و حساسیت جامعه شناختی برای مهار آسیب‌های اخلاقی و اجتماعی اینترنت به وزارت ارتباطات و فناوری ارتباطات کمک کند، و این مسأله نباید فقط از یک دید فنی نگریسته شود.

کاوش در قضیه؛ سطح اول
● بی گمان، تمامی ملت ها، با چالش‌های فرهنگی گسترده در طی سال‌های آتی روبرو خواهند بود.
● بخش مهمی از این چالش ها، برخاسته از رشد هولناک فناوری اطلاعات است، تا حدی که هیچ یک از فرهنگ‌های جهان، آمادگی رویارویی با آن را ندارند.
● کشورهایی با زیرساخت اینترنتی کاملاً توسعه یافته و با جمعیت‌های تحصیل کرده و ماهر از لحاظ فنی، با این شوک ها با آشفتگی اجتماعی بسیار بیشتری به نسبت کشورهایی که فاقد این خصوصیات هستند، دست به گریبان می‌شوند.
● با این حال، مزایای اقتصادی گسترش استفاده از فناوری‌های ارتباطات خود را تحمیل می‌کنند. سوداگرانی را در نظر بگیرید که دسترسی به اینترنت، آنان را به فراسوی مرزهای محلی شان می‌برد، و پنجره‌ای به روی گزینه‌های اقتصادی نادر و ارزشمند برایشان می‌گشاید.
● ما، شاهد گسترش طبقه متوسطی هستیم که متمایل به جهانی سازی است، ارزش‌های محلی و سبک زندگی بومی را انکار می‌کند و دست کم می‌گیرد، و از سلطه «امریکا» و اینترنت به عنوان یک محصول شدیداً امریکایی پرهیزی ندارند (کمتر کالایی در دنیا، تا این حد امریکایی است). همه این ها به دلیل ارتباطات اینترنتی و جامعه سازی است که مرزهای سیاسی را کم رنگ کرده است.

کاوش در قضیه؛ سطح دوم
● در واقع، طبقه متوسط، وانمود می‌کند که بهره مندی از اینترنت برای کسب فرهیختگی و آگاهی بیشتر است، هر چند که ته نشست ها و انگیزه‌های نیرومندتری آن ها را به فشار برای بهره مندی هر چه بیشتر از اینترنت ترغیب می‌کند.
● بله؛... اینترنت می‌تواند گذرگاه حیرت انگیزی برای داده‌ها باشد، اما، آیا بیت‌های کامپیوتری بیشتر، به معنای دانش بیشتر هم هست؟
● اغلب، درک کنونی ارتباطات بر «نظریه عمومی اطلاعات» متکی است. این تئوری، اطلاعات را به عنوان انتقال پیام ها با درجه نسبتاً محاسبه شده‌ای از «خطا / بی نظمی / آنتروپی» می‌نگرد. پس، اطلاعات مأخوذ از اینترنت، همچون اطلاعات حاصل از درس استاد نیست. پیشا پیش و به طور قطع معلوم است که سطحی از خطا را با خود به همراه دارد.
● نکته دیگر این که عامل اساسی در بروز خطای اطلاعات، «محیط» است، و در مورد اینترنت، میزان بالای خطای اطلاعات از آن جا بر می‌خیزد که تمامی اطلاعات، دارای زندگی اجتماعی هستند، و رفتارهای اجتماعی در جست و جوی منزلت، در تمامی گروه‌ها و فرهنگ ها به مقدار زیاد نمایان است. میزان خطای اطلاعات در اینترنت زیاد است و اطلاعات حاصله از اینترنت، معمولاً معادل «دانش» نیست.
● هر چند، هر نوع ارتباط رسانه مند (نامه، نمابر، مکالمه تلفنی)، در معرض برداشت‌های غلط و مشکلات کنترل قرار دارد، اما، اینترنت، احتمال خطای بسیار بسیار بسیار بیشتری را به همراه دارد. دیگر رسانه‌ها نیز با این مسائل مرتبط با اغتشاش پیام روبرو هستند. در آن ها نیز، محیط و غوغای تفسیرها، ارزش‌های عمومی دیگر را به چالش می‌گیرد و هدف قرار می‌دهد. ایجاد تعادل بین آزادی بیان در مقابل، ارزش‌های عمومی دیگر، سؤال همیشه دشواری را در مورد رسانه‌ها ایجاد می‌کند. ولی هیچ رسانه‌ای دیجیتال تر از اینترنت نیست، و از این بابت اینترنت، سطح بالایی از اخلال فرهنگی را ایجاب می‌کند.
● اینترنت، به دلیل ماهیت پخش فراگیر در فرستادن پیام ها در محیط شبکه‌ای باز و نا امن، بسیار مستعد بروز خطا هم در انتقال داده‌ها و هم در تفسیر صحیح داده‌هاست. بنا بر این، از این زاویه دید، یکی از نقاط قوت اینترنت که همان پراکنش ارزان قیمت اطلاعات به کاربران فراوان است، به نقطه ضعف آن تبدیل می‌شود.

کاوش در قضیه؛ سطح سوم
● اینترنت، چندان هم ابزار تفاهم نیست.
● جالب است که اینترنت، که یک ابزار ارتباطی است، احتمال دارد سوء تفاهم ها و تنش‌های بشر را افزایش دهد. به عنوان مثال، اینترنت می‌تواند اجتماعات پهن دامنه و سازمان‌های شبکه‌ای پدید آورد، که گروه‌ها و اجتماعات کوچک و صمیمی را که منبع اصلی اطمینان در آگاهی ها و زیست اجتماعی ماست، از بین ببرد.
● به طور کلی، اینترنت به عنوان یک فن آوری ارتباطی با درجه خطای بالا، خطراتی سیاسی و فرهنگی را برای وضع موجود جوامع با انبوه مسائل ایجاد خواهد کرده است، چرا که، جایگزین‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری را ارائه می‌دهد که ممکن است در نگاه اول جذاب به نظر برسند، ولی، اغلب، با زمینه‌های مختلف محلی در تعارض هستند. بالاخره، هیچ کس نمی‌تواند مطمئن باشد که اشخاص چگونه از این سیلاب اطلاعات استفاده می‌نمایند.
● امروزه، بی گمان، در این مورد توافق وجود دارد که تمامی نهادهای مردم سالار، سازمان ها، ادیان و فرهنگ ها، همگی در خطر استیلای فرهنگ ناپخته و نا فرهیخته اینترنت هستند. بنا بر این، بسیاری از افراد، علی الاصول، هر چند که از اینترنت استفاده کنند، مآلاً از عواقب فن آوری اینترنت برای خود و دیگران بیم دارند.
● به موازات آن که اینترنت، به صورت ابزار ارتباطی فراگیر در می‌آید، تغییراتی اساسی را در الگوی زندگی ما ایجاد می‌کند. پتانسیل استحاله هویت فرهنگی، یک ریسک بسیار محتمل برای تمامی مللی است که ساده انگارانه آزادی مبادله اطلاعات در اینترنت را با آزادی رسانه‌های پیشین اشتباه می‌گیرند و تفاوت جدی اینترنت و رسانه‌های پیشین را درک نمی‌کنند. به این دلیل، قابل پیش بینی است که تلاش‌های جهانی و همچنین ملی در قانونمند کردن استفاده از اینترنت شدت بیشتری خواهد یافت.

کاوش در قضیه؛ سطح چهارم
● اینترنت، نامتوازن است.
● اینترنت، مسلماًَ می‌تواند مردم را برای تعامل با دیگران در سطح جهانی، و از برخی جهات بویژه اقتصادی کمک کند، اما، این که با چه هدفی، به این مهم می‌پردازد، اغلب موضوع نامشخصی است و هنگامی که این اهداف، رفته رفته به شکلی منطقی روشن گردد، به احتمال زیاد نارضایتی ها و انکارها گسترش خواهد یافت.
● مثلاً، امروزه این آسیب آشکار شده است که بسیاری از اجتماعات اینترنتی، برای اغلب مشارکت کنندگان پر تنش هستند، و احساس تعلق شخصی در میان شرکت کنندگان آن، کار دشواری است. هر چند افراد بسیاری ممکن است در موقعیت‌های خاص، برای استفاده ابزاری از روابط اینترنتی خود، بخواهند هویت خود را پنهان نمایند، اما، چنین انگیزه‌هایی قرن‌هاست از روابط واقعی انسان ها (و حتی حیوانات) رخت بر بسته‌اند، و اعتماد در این روابط قایم باشکی پا نمی‌گیرد. نفع طلبی و سودجویی شخصی که انگیزه غالب در روابط شبکه‌ای گمنام است، با نفع عمومی، محیط زیست مشترک، مشارکت همگانی، و ارتقاء رفتار نوع دوستانه از در تصادم در می‌آید، و البته زور اولی به همه دومی ها می‌چربد.

کاوش در قضیه؛ سطح پنجم
● مردم، حسی از بی کفایتی دولت ها در برخورد با آسیب‌های اینترنتی دارند.
● اتفاقی که هر روز می‌افتد این است: کسانی از روابط شبکه‌ای آسیب می‌بینند؛ برای رویارویی با آن و تبعاتش، خود را ناتوان می‌بینند؛ نیاز به یک «اراده جمعی مشروع» برای رویارویی با آسیب ها در روابط شبکه‌ای را احساس می‌کنند؛ اما، پایه‌های اعتماد لازم برای شکل گیری اراده جمعی مشروع را ویران شده می‌یابند؛ گام بعدی این است که با به رسمیت شناختن فضای «شبه وحشی» و به دور از اعتماد انسانی، خود نیز برای جبران مافات، دست به آسیب رساندن به دیگران می‌زنند. در واقع، روابط مخرب در اینترنت به نحو تصاعدی افزایش می‌یابد.
● در غیاب کنترل اراده مشروع سیاسی، شبکه ممکن است تبدیل به جامعه‌ای پر جنجال، باز، و محل تجاوز شود که در آن اهمال قضاوت شخصی باعث نحوی «آشفتگی خودجوش» می‌شود. این تشویش ها و دلهره‌ها، زمینه بحث علیه «جهانی سازی» را فراهم می‌آورد.
● فرهنگ، به عنوان مدنیت و امکان تعامل توأم با تفاهم انسانی، نحوی حق انسان‌هاست که اراده مشروع سیاسی برای دفاع از آن است که باید به پا خیزد. فرهنگ را می‌توان به عنوان ایجادکننده حق تلقی کرد که به متصدیان سیاسی این امکان را می‌دهد که برداشت نمایند چه چیز مستحق حمایت از مردم در مقابل تجاوز فرهنگی است و چه کسی باید این حمایت را اعمال نماید.
● فرهنگ‌های بومی به مرور زمان موجب سازگاری انسان ها با موقعیت محلی شده‌اند، و نحوی محیط زیست انسانی محسوب می‌شوند. از این قرار، بی دلیل نباید فرهنگ‌های بومی را دست کاری کرد. فرهنگ ها، شکننده هستند و به آسانی به وسیله ضد فرهنگ متجاوز و سلطه گر شبکه صدمه می‌بینند. گسترش فرهنگ عامه امریکایی برای اغلب فرهنگ‌های دنیا، ناخوشایند و زننده خواهد بود، و بسیار بعید است که دنیا با گسترش فرهنگ امریکایی مکان بهتری برای زندگی گردد.

کاوش در قضیه؛ سطح ششم
● پس، گسترش متعدد رفتارهای آزار دهنده در اینترنت، مطالبه برای پاسخ‌های سیاسی به این رفتارها را گسترش داده است، و افراد احساس می‌کنند که برای رویارویی با تجاوز اینترنت به حیثیت و زندگی شخصی شان، نیاز به اقدام جمعی دارند.
● چه بخواهیم و چه نخواهیم، شبکه ارتباطی که قبلاً چندان نا امن نبود، یا لااقل بخش کمی از مردم با نا امنی‌های آن سر و کار داشتند، با پیشرفت‌های سریع، به صورت مکانی نا امن برای اغلب ارتباطات انسانی در آمده است. تا دیروز، نگرانی‌های سیاست‌گذاری درباره حریم خصوصی شبکه‌ای، در اطراف ایمنی در معاملات اقتصادی دور می‌زد، ولی امروز، اوضاع متفاوت شده است.
● ساختار اعتماد در اجتماع شبکه‌ای شکاف برداشته، و این وضع، بر مباحثات اجتماعی و سیاسی تأثیر می‌گذارد، و بدین ترتیب، به نوبه خود، روابط اعتماد و مشروعیت را متزلزل تر می‌سازد. آن گونه که کارتن «نیویورکی ها» اثر پیتر اشتاینر می‌گوید: «در اینترنت هیچ کس نمی‌داند تو سگی!»؛ و این فرصتی است برای تجاوزگران که دیگران را گاز بگیرند.
● عامل مهم همکاری‌های اجتماعی که پایه و مایه جوهری تمدن هستند، آن است که شرکت کنندگان در آن، خود را پایبند به روابط مستمر می‌بینند. آمیخته شدن روابط اینترنتی با رفتارهای فرصت طلبانه، این استمرار و اعتماد را در میان افراد جامعه به مخاطره افکنده است. به طور کلی، اینترنت، ابزاری هشدار دهنده برای روابط خودسرانه و خود بسنده است که در آن خونسردی در آزار دیگران به یک لذت تبدیل می‌شود.
● رفتار تک تک ما در مواقع وقوع جرایم شبکه‌ای نشان گر آن است که خواهان مداخله یک اراده سیاسی مشروع برای پیشگیری و شاید هم مجازات عاملان تجاوز به حقوق مردم هستیم.

کاوش در قضیه؛ سطح هفتم
● شبکه، ارتقادهنده کوته فکری جهانی است.
● به رغم آن چه در بدو امر به نظر می‌رسد، اینترنت نمی‌تواند در جهت ارتقاء گفتگوی آزاد و برابر، نقش چندانی ایفا کند. مردم مستقر در روابط شبکه‌ای، ایده‌های اجتماعی پراکنده‌ای را هم چون شعبده بازی که توپ ها را در هوا این دست و آن دست می‌کند، رفتار می‌کنند؛ گوی‌هایی آتشین که نمی‌توان بیش از چند لحظه در دست نگاه داشت. حقیقت شبکه‌ای به بازیچه‌ای تبدیل شده است، و چنان سیال و بوالهوس است که نمی‌توان به آن همچون موضوع استوار گفتگو اتکا کرد. از این قرار، کمتر به نظر می‌رسد که گفتگوی جدی و دنباله داری بر سر مسائل اساسی امروز در اینترنت پا بگیرد. در این سناریو، شبکه، ارتقادهنده کوته فکری جهانی است. این خودخواهی مضاعف شده به وسیله شبکه را برخی به عنوان «حماقت کامپیوتری» به سخره گرفته‌اند.
● پس، در بدو امر تصور می‌شد که اینترنت می‌تواند تعامل ارزشمند بین فرهنگ ها را ارتقاء دهد، اما، در نهایت، گفتمان جهانی، توان واقعی هم رقابت، و هم همکاری میان ایده‌ها و ارزش ها را تضعیف می‌کند، و انهدام واقعی در فرهنگ ها بازده ملموس اینترنت است. روند روشن و  انکارناپذیر، این است که ایده‌ها، ارزش ها و هنجارهای خام، کم تاریخ، و ناپخته امریکایی جایگزین فرهنگ‌های محلی مجرب می‌گردد.
● واقع آن است که تضعیف فرهنگ‌های بومی، با تضعیف ظرفیت‌های تاریخی مفاهمه و گفتگو، زمینه را برای وقوع گفتگو مستحیل می‌کند. پس توأمان، هم امکان تحقق یک جامعه آزاد در درون و یک جامعه مستقل از بیرون را منتفی می‌سازد.

کاوش در قضیه؛ سطح هشتم
● اینترنت، به مثابه شر لازم...
● رئیس جمهور اسبق چین، «جیانگ زمین»، علناً اینترنت را شر لازم دانست، و  اعلام نمود که در هم آمیختن اقتصاد با فن آوری اطلاعات، توسعه اقتصادی چین در قرن بیست و یکم را پیش خواهد برد. البته، در کنار این، کنترل آن چه که رهبران، آن را سوء استفاده‌های شهروندان و خارجیان می‌نامیدند، نیز پدید آمد. همچنین، بسیاری از کشورها که سرکوب گر هم محسوب نمی‌شوند، در زمینه اعمال محدودیت‌های قاعده مند در استفاده از اینترنت، از روش چین پیروی می‌کنند، چرا که، هم از اختلال‌های اجتماعی و هم از چالش‌های سیاسی در هراسند.
● باید بدانیم که دسترسی به اینترنت، ویرانی عظیمی در برخی فرهنگ ها در بسیاری از قسمت‌های دنیا ایجاد کرده است و در آینده خواهد کرد. اینترنت، به عنوان «بلوک‌های ساختمانی» لازم، اما، بسیار مخرب و گران قیمت برای توسعه پسامدرن، هم اعلام گردیده، و هم نفرین شده است. نابرابری ها در دسترسی به زیرساخت ها، شبکه‌ها، سرورها، رایانه‌ها، و مهارت‌های مورد نیاز در استفاده از اینترنت نیز شکاف جدیدی بین ملل برخوردار از اینترنت و افراد فاقد آن ایجاد کرده است. «شکاف دیجیتال» که برای آن سرمایه گذاری‌های کلانی از لحاظ فیزیکی و انسانی به عنوان علاج (برای فاقدین آن) پیشنهاد شده است.
● اصل هدایت کننده در پشت این تلاش ها، این است که اینترنت می‌تواند به نهادهای اقتصادی موجود متصل شود، و بدین گونه، ارزش اقتصادی بیشتری را ایجاد نماید، در حالی که، به موازات این عملکرد اقتصادی، استقلال فرهنگی و سیاسی را به مخاطره می‌افکند.

کاوش در قضیه؛ سطح نهم
● جذابیت‌های اقتصادی اینترنت، مقاومت ناپذیر می‌نماید.
● امروزه، مطمئناً اینترنت ما را در سطح جهانی به یکدیگر نزدیک تر نموده خصوصاً در پردازش معاملات و مشارکت در داده‌ها و با ابتکارات و سرمایه گذاری‌های بیشتر، حتی، نزدیک تر نیز خواهیم شد.
● اما با چه هزینه‌ای؟
● افراد در راه رسیدن به منافع و عواید اقتصادی، می‌توانند با استفاده حساب نشده از اینترنت، عملکرد نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی محلی را مختل نمایند.
● گاه، افراد این هزینه را به جامعه محلی به بهایی ارزان تر از منافع اقتصادی موجب می‌شوند؛ مثلاً، گاه، فقط دنبال لذت و تفریح هستند، و قدری خفیف تر، به دنبال جایگزین‌هایی برای دانش محلی و سنتی هستند. توان اینترنت به عنوان یک ابزار ارتباطی، بخشی از ظرفیت آن در فروپاشی وضع موجود به وسیله آوردن دانش جدید به قیمت بسیار پایین به مناطق دور افتاده جهان است.

کاوش در قضیه؛ سطح دهم
● پس از سال ها رشد سریع اینترنت، اکنون، برخی خصوصیات فوق العاده استفاده اقتصادی بین المللی از آن را درک می‌کنیم. درآمد سرانه بالاتر منجر به استفاده بیشتر از اینترنت می‌شود.
● کشورهای در حال توسعه، ایجاد زیر ساخت‌های اینترنت را در مرکز سیاست‌های توسعه اقتصادی خود قرار داده‌اند. همچنین، دولت ها ابزارهای پایه‌ای تکنولوژیک دارند که ولو به صورت دست و پا شکسته، استفاده از اینترنت را کنترل می‌نمایند. به عنوان مثال، در بسیاری از کشورها، فراهم کنندگان خدمات اینترنتی (ISP  ها) یا در مالکیت دولت هستند یا به وسیله آن ها کنترل می‌شوند. چنین جوامعی، به وسیله باز نگه داشتن گزینه‌های فرهنگی، در چهارچوب ضوابط فرهنگی بومی، توانایی‌های ارزشمند خود را حفظ می‌نمایند.

کاوش در قضیه؛ سطح یازدهم
● مقاومت در مقابل، چالش‌گرهای فرهنگی در اغلب جوامع یک هنجار است.
● مللی که دارای فرهنگی خاص هستند، نمی‌توانند به سادگی ارزش ها و هنجارهای جدید را جایگزین نمایند و درس‌هایی را که در طول دوران تاریخ خود آموخته‌اند، نیاموخته به حساب آورند. این درس ها در خاطرات نسل ها و در نهادهای جامعه وجود دارند. بنا بر این، زمانی  که فناوری به روشی بر هم زننده اجتماع، مورد استفاده قرار گیرد، پاسخ قابل پیش بینی مردم مطلع، اغلب، دفاع در مقابل «حمله متجاوزین امریکایی» است. جالب این است که تند ترین این واکنش ها را می‌توان در کشورهای اروپایی، مثلاً در فرانسه ملاحظه کرد.
● تعبیر موهن «مک دونالدی شدن» که جرج ریتزر برای توصیف مواضع اروپایی ها در مورد شمول فرهنگ امریکایی به کار برده است، در این رابطه قرار دارد؛ در واقع، اروپایی ها و بویژه فرانسوی ها فرهنگ امریکایی را نحوی «آشغال» توصیف می‌کنند که درست مانند ساندویچ‌های امریکایی در مقایسه با سلیقه غذایی ممتاز رستوران‌های اروپایی مبتذل به نظر می‌رسند.
● فردگرایی، کثرت گرایی، و لیبرالیسم امریکایی، از دید اغلب تحلیل گران فرهنگی جهان، به مثابه، توان بالقوه‌ای در نابود ساختن ارزش‌های اخلاقی گران مایه به جای مانده در موقعیت‌های بومی محسوب می‌شود؛ ارزش‌هایی که در موقعیت‌های سخت طبیعی و انسانی، کارگشایی خود را به اثبات می‌رسانند.
● روشن است که اینترنت طیف ابتکار سازی را گسترش می‌دهد؛ اما جهت این گسترش به سمتی است که به فردگرایی بیشتر، پراگماتیسم و ابن الوقتی افراطی، حرکات ضد اجتماعی، و ضد فرهنگ گرایش دارد؛ این را نه تنها روندهای تحولات اینترنت تا کنون نشان می‌دهند، بلکه تأملی در جوهر تکنولوژی ارتباطات معلوم می‌دارد که در آن مناسبات اجتماعی از جنش تعهد متقابل سست و سست تر می‌شود.
● در جوامع متمدن، مردم عموماً باور دارند که تغییرات را می‌توان مدیریت کرد و تحت نظارت یک نیروی مشروع سیاسی قرار داد، و با حضور این نیروی تعدیل کننده مشروع، تغییرات حاصل از ظهور و امتداد جامعه شبکه‌ای را می‌توان با واکنش سریع تر و مناسب تر مهار کرد، تا این تغییرات با هزینه زیاد و منهدم کننده همراه نگردد، بلکه ساز و کارهای انتظام یافته در فیلترینگ مشروع سیاسی، فعالیت‌های مثبتی را ایجاد خواهد کرد که در آن، با مسائل، برخورد سازنده می‌شود، و به جای آن که از دشواری ها اجتناب شود، حل می‌گردند. با این حال، دولت ها، به عنوان نیروی مشروع سیاسی و نماینده مردم برای مداخله مثبت در شبکه، ملزم به تحرک لازم در عین پایبندی به اخلاق هستند (توأم با اقتباس‌های آزاد از داگلاس هوستون).

هوالعلیم