
به گزارش
گرداب، عبدالحسين روح الاميني در گفتگو با نشریهی مثلث گفت: "ملت ايران يك خانواده بزرگ است كه در تلخيها و شيرينيها ميداند كه چگونه كشور را اداره و مسائل را حل و فصل كند؛ ولو سختترين مصائب و مشكلات بر ما وارد شود. لذا هيچ موقع كوچكترين گرايش و توجهي به خارج از مرزها پيدا نخواهيم كرد.
كساني كه دست در دست ضد انقلاب و كشورهاي استعماري دارند، با طرفي همپيمان شدهاند كه صدها سال خون مردم ايران را در شيشه كردند و منابع و ثروت ملي ايرانيان را غارت نمودهاند، آنها دلشان به حال ما نمي سوزد و منافع خودشان را پيگيري مي كنند و بسياري از مشكلات كنوني ما ريشه در برنامه هاي گذشته آن ها براي مردم ما داشته و دارد.
زماني سرنوشت همه ما تغيير مي كند كه خودمان را تغيير دهيم و آن گاه اصلاح حقيقي صورت خواهد گرفت. فرزند من فرزند اين آب و خاك بوده و خود ما هم متعلق به اين كشور هستيم و با توجه به گستردگي كار و پيچيدگي مباحث، اين مسأله تا كنون خوب پيگيري شده و منتظريم كاري كه به نيمه رسيده با جديت دنبال شده تا به نتيجه برسد."
متن گفت و گو با پدر و مادر محسن روح الاميني كه بعد از اعلام حكم بدوي منتشر شده، به شرح ذيل است:
خانم حقيقي! در ابتدا بفرماييد که چه زماني متوجه غيبت فرزندتان شديد؟
ـ آن زمان من تهران نبودم و براي كنگرهاي در شهرستان حضور داشتم. هنگامي كه به تهران رسيدم، متوجه اين ماجرا شدم.
چقدر طول كشيد كه متوجه بازداشت محسن شديد؟
ـ پيگيري ميشد، ولي معلوم نبود كجاست؛ يعني رد مشخصي از ايشان پيدا نميشد.
آخرين ملاقاتي كه با پسرتان داشتيد كي بود؟
ـ يكي دو روز قبل از ناپديد شدن وي بود.
تلاش براي پيدا كردن محسن چقدر زمان برد؟
ـ زماني از محل بازداشت پسرم مطلع شديم كه خبر شهادت ايشان به ما رسيد؛ به عبارت ديگر اصلاً به آنجا نرسيد كه بشود براي آزادي وي اقدامي صورت پذيرد.
بعد از اين حوادث اصلا خودتان رفتيد بازداشتگاه كهريزك را ببينيد؟
ـ نه، من نرفتم.
چه زماني براي پيگيري علت فوت محسن شكايت تنظيم شد؟
ـ بلافاصله بعد از اطلاع از فوت و گزارش پزشكي قانوني اين كار صورت گرفت. البته پدرشان بيشتر در جزئيات طرح و پيگيري شكايت هستند.
متهمان را خودتان ديديد؟
ـ بله، متأسفانه در دادگاه مجبور شديم آنها را ببينيم.
چه واكنشي داشتند؟
ـ در جلسات اول اظهار ندامتي از سوي آنها مشاهده نكرديم.
بعداً چطور؟
ـ اقدامي را كه آنها انجام ميدادند در قالب يك روندي بود كه خودشان شايد زياد متوجه عمق كارهاي خود نبودند. زيرا افرادي كه اين مأموران با آنها سر و كار داشتند، به اصطلاح اراذل و اوباش بودند و به همين خاطر با بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات نيز همين رفتار را در پيش گرفتند و بين اين دو گروه تفاوتي قائل نبودند. شايد اگر بازداشتشدگان در محل ديگري بودند، اين اعمال انجام نميشد . يعني محيط آنها بيشتر موجب اين برخوردها ميشد. در حقيقت فضايي بود كه قبح قضيه براي مرتكبان اين جنايت ريخته بود.
در دادگاه چگونه با شما برخورد شد؟
ـ در دادگاه كه حساب ما جدا بود . شاكي قضيه ما بوديم.
احساس كرديد كه واقعاً در جايگاه شاكي قرار داريد؟
ـ خدا را شكر در تمام مراحل بازپرسي، تشكيل پرونده و... طوري بود كه شخصاً به يك اطمينان خاطر رسيده بودم؛ چون صحبتهايي كه با آيتالله لاريجاني انجام داديم، نشان ميداد رويكردها براي رسيدگي به اين مسائل جدي است. مخصوصاً وقتي خدمت مقام معظم رهبري رسيديم، از نظرات ايشان مطلع شديم. حتي بعداً هم ميشنيديم كه رهبر انقلاب در مورد رسيدگي به اين مسأله بارها پيگيري و تأكيد كردهاند؛ لذا مطمئن بودم كه تلاشها نتيجهبخش خواهد بود.
از حكم صادره رضايت داريد؟
ـ البته جزئيات وقايع كهريزك به طور تفصيلي در پرونده آمده است. پيش از اين، آنچه ما شنيديم، تشريح اوضاع از زبان بعضي ديگر از بازداشتشدگان همراه پسرم بود. در ثاني مدت بازداشت ايشان در آنجا 4 روز بيشتر نبود. اما براي همين مدت بيش از 18 جلد مستندات پرونده در سازمان قضايي نيروهاي مسلح جمعآوري شد؛ مطمئن هستيم كه قاضي مصدق روي جزئيات مسأله و وقايع رخ داده تسلط كامل داشته و اشراف ايشان به توضيحات شكات و متهمان در جريان 8 جلسه طولاني رسيدگي در دادگاه مشهود بود. لذا با تفاسيري كه گفتم حكم دادگاه بر اساس مستندات صادر شده است.
جزئيات ماجرا در دادگاه تشريح شد؟
ـ من تحمل شنيدن آنها را نداشتم؛ ولي مشخص بود كه قاضي پرونده اشراف كامل را روي مسائل داشت.
راجع به پسرتان بيشتر صحبت كنيد. محسن به لحاظ شخصيتي و رفتاري چگونه بود؟
ـ محسن بسيار فرزند عاطفي و خيلي مهربان بود. بسيار به پدر و مادر خودش احترام ميگذاشت، حتي در راه رفتن دقت ميكرد كه جلوي ما حركت نكند. نسبت به برادران خود بسيار عاطفه به خرج ميداد. دانشجويان همدوره او هم كه آمدند منزل ما، ميگفتند كه محسن با وجودي كه درس داشت، اگر كمكي از وي خواسته ميشد، كار خود را رها ميكرد تا دغدغه دوستان خود را برطرف كند و آنها را در به اتمام رساندن پروژههاي درسيشان مدد برساند.
آقا محسن حدود 2 سال درس نرمافزار كامپيوتر را خوانده بود. البته به دليل خصوصيات خاصي كه داشت، حتي فضاي دانشگاه هم نتوانست او را اقناع كند. روحيات ايشان بسيار منحصر به فرد بود. حرف بقيه براي محسن مهم نبود. اينكه دانشجوي دانشكده فني دانشگاه تهران بود، اصلاً آن را ملاك فرق قائل شدن بين خود و ديگران قرار نميداد. اگر ايشان به يك مسألهاي ميرسيد، عزمش جزم ميشد؛ آنچه براي محسن اهميت داشت، عمل به تصميمش بود. البته در پارهاي مواقع كه مخالف ميل و نظر ما تصميمگيري ميكرد، تمام تلاش خود را در جهت كسب رضايت ما انجام ميداد.
فعاليت اجتماعي وي چگونه بود؟
ـ شايد ارتباط وسيعي با اطرافيان نداشت، ولي رابطهاش بسيار كيفي بود. مثلاً از مقطع راهنمايي و دبيرستان دوستاني داشت كه تا سال گذشته با آنها رفت و آمد ميكرد. دوستان متنوعي داشت.
فعاليتهاي مذهبي محسن در چه حد بود؟
ـ در راهنمايي و دبيرستان عضو بسيج بود، ولي در دانشگاه تنها در يك مقطع كوتاهي حضور داشت و بعد هم كه مشغول كار برنامه نويسي، نرم افزاري و زندگي شد.
رابطه ايشان با شما بيشتر بود يا با پدرشان؟
ـ به لحاظ عاطفي بيشتر من سعي مي كردم به مسائل او رسيدگي كنم.
با پدرش چقدر راجع به مسائل سياسي مشورت ميكرد؟
ـ در منزل ما افراد خانواده به راحتي ميتوانند عقايد خود را صميمانه بازگو كنند. روي مسائل طرح شده نيز بحث و گفتگو ميشد و با استدلال سعي در توجيه يكديگر داشتيم و تحكمي در مورد سلايق سياسي وجود ندارد.
به پيگيري مقام معظم رهبري راجع به رسيدگي به اين پرونده اشاره كرديد؛ پيگيري و تأكيدات ايشان چقدر كمك كرد كه مسئولان مسأله را جديتر دنبال كنند؟
ـ من اين موضوع را به حجتالاسلام والمسلمين صديقي نيز عرض كردم كه موضع رهبر انقلاب نشاندهنده اشراف ايشان به مسائل و رويدادهاي كشور است. از طرف ديگر ورود مقام معظم رهبري به اين مسأله و تأثير آن بر پيگيري موضوع از سوي دستگاه قضا تداعيگر آن است كه مسئولان و مديران در حوزههاي مختلف آن طور كه بايد و شايد به مسئوليتهاي خود عمل نميكنند و باعث ميشود كه بالاترين مقام مملكت با تذكرات خود آنها را به تحرك وادارد؛ در حاليكه نيازي نيست رهبري وارد جزئيات شوند و بايد خود مسئولان قبل از تذكرات ايشان به وظايف خود عمل كنند.
توصيههاي ايشان چقدر در پيگيري مسائل تأثيرگذار بود؟
- خيلي، واقعاً اين از افتخارات ماست كه مقام معظم رهبري آن قدر نسبت به موضوع حساس بودند. چون ميتوانست ضربه سنگيني به نظام وارد كند و روي نگرش مردم به ويژه جوانان تأثير منفي بگذارد. البته ناگفته نماند مسئولاني هم كه پيگير قضيه بودند، زحمات درخور تقدير و شايستهاي انجام دادند كه در اين بين رئيس قوه قضائيه و قاضي پرونده طي ملاقاتهايي كه با آنها داشتيم، انصافاً خيلي خوب و منصفانه با آن مسأله برخورد كردند.
شما گزارش تحقيق و تفحص مجلس از اتفاقات كهريزك را خواندهايد، چقدر آن را كامل ميدانيد؟
ـ اين گزارش، يك اقدام مقدماتي بزرگي بود و به قوه قضائيه ارجاع شد تا آن دستگاه به موارد اشاره شده در گزارش رسيدگي كند.
منظورم ميزان رضايت شما از گزارش بود؟
ـ به نظرم كار خوبي بود؛ واقعا گزارش كاملي تهيه شد و آقايان سروري و دهقان از نمايندگان به منزل ما آمدند تا درباره مسأله پيشآمده گزارش داده و دلجويي كنند. از اينرو به عنوان نقش نظارتي مجلس تلاش شايستهاي انجام دادند.
موضوع قتل ندا آقا سلطان دستاويز بسياري از افراد شد تا خود را در رسانههاي بيگانه مطرح و به نوعي خوراك رسانهاي عليه نظام تهيه كنند؛ چرا شما با وجودي كه داغي چنين بزرگ و مصيبتي جبران ناپذير داشتيد، كاملاً موضوع را داخلي و از طريق مجاري قانوني دنبال كرديد؟
ـ شخصاً اين موضوع را مسألهاي داخلي ميدانستم؛ چون در همه نهادها و سازمانها امكان دارد كه افراد خاطي، بيمسئوليت و بيتعهد وجود داشته باشد و ناجا و دستگاه قضا نيز از اين امر مستثني نيستند. بنابراين كشاندن اين مسأله به فراتر از مرزها غير از آنكه به خانواده انقلاب كه ما نيز عضوي از آن هستيم ضربه بزند، ثمره ديگري ندارد. اما از بُعد داخلي، پيامد يك خطا به حوزه مسئوليت خطاكار بستگي دارد. هر چه جايگاه آن فرد بالاتر باشد، تبعات اشتباه و بيمسئوليتي نيز بيشتر خواهد بود؛ تا آنجا كه ميتواند جان شهروندان را به خطر بياندازد. از اين رو ضروري است كه در دستگاه قضا و نيروي انتظامي به واسطه تأثيرگذاري ويژهاي كه در حوزه امنيت اجتماعي دارند، نظارت بيشتري صورت بگيرد تا اشتباهات به حداقل ممكن برسد.
سوالي كه در بخش قبل فراموش كردم بپرسم اين بود كه نوع ارتباط محسن با برادرانش چگونه بود؟
ـ خيلي با هم خوب بودند. اصولاً محسن بچهاي عاطفي بود؛ به گونهاي كه با هر كسي به شكل خاصي معاشرت ميكرد. يعني شايد با برادر بزرگتر در حوزههاي خاصي صحبت ميكرد و با برادر كوچكتر به فراخور علايق مشتركي كه با هم داشتند، ارتباط داشت.
رأي صادره از سوي دادگاه قابل تجديد نظر است؛ فكر ميكنيد ديوان عالي كشور چطور عمل كند؟
ـ آن چيزي كه ما از قاضي خواستيم، بيشتر يك حكم خداپسندانه بود. حكمي كه بازدارنده و متناسب با جرم و جنايتي كه رخ داده است، باشد. از اين رو با توجه به اشرافي كه از قاضي مشاهده كرديم، شخصاً معتقدم كه حكم دادگاه بدوي دور از افراط و تفريط بود. در جلسه اولي هم كه خانوادهها با قاضي داشتند، ايشان گفت كه من نه طرف شما و نه طرف متهمان هستم و بر اساس يك رويه خداپسندانه به مسأله نگاه ميكنم و حكم خواهم داد. بنابراين در پايان نيز ايشان حكمش را صادر كرد. در ضمن خون پاك اين جوانان، آن قدر پيامد داشت كه مسئولين نيروي انتظامي يك بازنگري كاملي نسبت به نحوه برخورد با جوانان داشته باشند، به طوري كه خود آنها نيز به ما ميگفتند كه سعي دارند روندها و رويكردهاي آن مجموعه را اصلاح كنند؛ اين بزرگترين دستاورد اين قضيه بود. در ثاني افرادي كه در اين قضيه مقصر بودند، به دو دسته آمر و مباشر تقسيم ميشدند. آنچه تا به حال مورد رسيدگي واقع شده است، در پايينترين سطح قرار دارد. يعني افراد اجرايي و كساني كه با ضرب و شتم و بي تدبيري منجر به اين جنايت شدند، مورد محاكمه قرار گرفتند و اميدواريم از اين سطح فراتر برود و تا ردههاي آمر كه مسبب اصلي فاجعه كهريزك بودند، پاي ميز محاكمه بيايند. چون اينها با وجود آن كه از فضاي آنجا اطلاع داشتند و ميدانستند چه اتفاقاتي در آنجا رخ داده است، دستور انتقال جوانان را به كهريزك صادر كردند. با توجه به اينكه حكم مربوط به محدودهاي است كه اتفاق در آنجا روي داده و فقط اجرا كنندگان را در سطح رئيس، افسر نگهبان و ... شامل ميشود نه فراتر از آن، اميدواريم آمران قضيه نيز مانند مباشران مورد محاكمه قرار گيرند.
يعني شما پروندهاي به غير از پرونده فعلي را نيز دنبال مي كنيد؟
- بله، قطعاً بايد به مراحل پيش از حادثه كهريزك نيز رسيدگي شود تا مشخص شود كه تصميمگيران با چه منطق و رويكردي دستور انتقال بازداشت شدگان را به كهريزك صادر كردند. قطعاً مسئوليت و درجه خطاي آمران از مباشران كمتر نيست. شايد به لحاظ فيزيكي و اجرايي نقشي نداشته باشند، ولي قطعاً به عنوان افرادي كه دستور دهنده بودند، مسئوليت دارند و بايد پاسخگو باشند.
آيا ممكن است كه شما در قبال مباشران رضايت بدهيد؟
ـ اين موضوع الان مطرح نيست. چون حكمي كه الان صادر شده حكم اوليه است و قطعاً متهمان براي تجديد نظر اقدام ميكنند. بايد گذاشت زمان جلوتر برود.
****
آقاي روحالاميني! به عنوان اولين سوال ميخواهم از زمان تنظيم شكايت در قوه قضائيه بپرسم.
ـ دقيقا هشتم شهريور و بعد از چهلم فرزندم، شكايت خود را تقديم قوه قضائيه كردم و رونوشت آن را نيز همزمان به مقام معظم رهبري و رئيس مجلس دادم.
آن زمان از پيگيري چهرههاي شاخص مجلس و برخي سياسيون در مورد اين مسأله اخباري منتشر ميشد، در اين رابطه توضيح ميدهيد؟
ـ با كميته مجلس كه با مسئوليت آقاي سروري پيگير قضيه بود؛ از طرفي هم در دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي كميته اي متشكل از نمايندگان سه قوه، كار گروهي را تشكيل دادند. البته اين كميته به دستور مقام معظم رهبري پيگير موضوع بود. يعني در يك زمان چند تيم روي مسأله زندان كهريزك كار ميكردند تا زواياي آن مشخص شود؛ منتهي اهمّ بررسي قضايا در بازپرسي سازمان قضايي نيروهاي مسلح انجام شد و هزاران صفحه بازجوييها و اسناد را تشكيل داد. به عبارت ديگر يك كميته از شوراي عالي امنيت ملي كه منتخب سه قوه بودند، يك كميته در مجلس، همچنين در بازرسي كل كشور، دادسراي انتظامي قضات، بازرسي ناجا و بازپرسي سازمان قضايي نيروهاي مسلح 6 مرجعي بودند كه از زواياي مختلف مسأله را مورد رسيدگي قرار دادند. بخش ديگري از اين پرونده مربوط به قضات دستور دهنده براي اعزام بازداشتشدگان مربوط به دادستان سابق تهران و معاون وي مي شود. چندين ماه است درخواست تعليق آنها صادر شده ولي هنوز اقدامي صورت نگرفته است.
آقاي دكتر! روشنتر راجع به بخش دوم صحبت ميكنيد؟
ـ آقاي مرتضوي و معاون ايشان و همچنين دادياري كه احكام آنها را به دستور دادستان سابق تهران نوشته بود، چندين ماه است كه درخواست تعليق ايشان در دادسراي انتظامي قضات، كيفر خواستش صادر شده تا محاكمه آنها انجام شود؛ اما متأسفانه بنا به دلايلي كه براي ما چندان معلوم نيست، متوقف مانده است. اميدواريم طبق وعدهاي كه رئيس محترم قوه قضائيه و رئيس دادگاه انتظامي قضات دادهاند رسيدگي به آن مرحله نيز شروع شود.
قبل از شهادت محسن آيا خبري از بازداشت ايشان به شما داده بودند؟
ـ خير؛ هيچكس چنين مسألهاي را به من نگفت.
يعني شما وقتي متوجه شديد كه ايشان عروج كرده بودند؟
ـ درست يك هفته بعد از شهادت مظلومانه وي، به من خبر دادند. به عبارت ديگر ظهر چهارشنبه 31 تير ماه 1388، ما را طي تماسي تلفني از پليس امنيت مطلع كردند.
در روند بررسي اين موضوع، نحوه همكاري با شما چگونه بود؟
ـ تا كنون مانعي وجود نداشته است؛ در واقع به واسطه دستور صريح رهبر معظم انقلاب و پيگيريهاي مجلس و نهادهاي نظارتي، روند بازپرسي و دادگاه از پيگيريهاي ما جلوتر بود. يعني ما پيگيريهاي خاص خودمان را داشتيم، ولي آنها جلوتر از ما بودند.
سوالي را از همسرتان پرسيدم و ميخواهم جواب شما را هم بدانم. مرگ برخي افراد در آن دوران دستاويزي براي رسانههاي بيگانه شد، در حاليكه اين اتفاق در رابطه با خانواده شما رخ نداد؛ چرا؟
ـ خط قرمز ما از روز اول، مصاحبه با رسانههاي بيگانه بود و نگران سوء استفاده ضد انقلاب بوده و هستيم. چون مطمئن هستم روح پسرم از اين بابت آزرده ميشد و علاوه بر آن موجبات ناخرسندي بسياري از مردم انقلابي را هم فراهم ميآورد. ملت ايران يك خانواده بزرگ است كه در تلخيها و شيرينيها ميداند كه چگونه كشور را اداره و مسائل را حل و فصل كند؛ ولو سختترين مصائب و مشكلات بر ما وارد شود. لذا هيچ موقع كوچكترين گرايش و توجهي به خارج از مرزها پيدا نخواهيم كرد. كساني كه دست در دست ضد انقلاب و كشورهاي استعماري دارند، با طرفي همپيمان شدهاند كه صدها سال خون مردم ايران را در شيشه كردند و منابع و ثروت ملي ايرانيان را غارت نمودهاند. آنها دل شان به حال ما نمي سوزد و منافع خودشان را پيگيري مي كنند و بسياري از مشكلات كنوني ما ريشه در برنامه هاي گذشته آن ها براي مردم ما داشته و دارد. زماني سرنوشت همه ما تغيير مي كند كه خودمان را تغيير دهيم و آن گاه اصلاح حقيقي صورت خواهد گرفت. فرزند من فرزند اين آب و خاك بوده و خود ما هم متعلق به اين كشور هستيم و با توجه به گستردگي كار و پيچيدگي مباحث، اين مسأله تا كنون خوب پيگيري شده و منتظريم كاري كه به نيمه رسيده با جديت دنبال شده تا به نتيجه برسد.
پيام راي دادگاه اوليه به خارجنشينان و افكار عمومي داخل را چه ميدانيد؟
- قبلا هم عرض كردم كه اصلاح رويهها مهمترين دستاورد پيگيري اين پرونده است. بچههاي ما كه بر نميگردند، از روز اول هم والده ايشان گفت محسن ما كه رفت محسنهاي مردم را دريابيم. انشاءالله اين پيگيريها باعث جلوگيري از تكرار اين قبيل جنايات شود. لذا آنچه براي ما اهميت دارد، اصلاح رويههاست. نكته مهم آن نيست كه افراد چه انتسابي دارند و منسوبين آنها چه جايگاهي دارند؛ به حمدالله از آقاي كامراني كه به عنوان يك شهروند عادي شكايت كردهاند تا حقير كه دسترسي بيشتري به مسئولان كشور دارم، هيچ تفاوتي وجود نداشته است. پيام اين مسأله اين است كه مظلومين ميتوانند در دستگاه قضا حق خود را بگيرند. البته باور اين شايد براي همه قدري سخت باشد ولي از باور گذشته و محقق شده است. چرا كه شهادت جواديفر، كامراني، قهرماني و روحالاميني و مطالباتشان پيگيري قضايي شده و اين همان توقعي است كه از دستگاه قضايي جمهوري اسلامي انتظار ميرفت كه خارج از انتسابات، ارتباطات و تفاوت دسترسيها، هر مظلومي بتواند حق خود را پيگيري كند و به حقوقش برسد. پيام به خارج هم اين است كه نقش دايههاي دلسوزتر از مادر را بازي نكنند. كساني كه با نقابهاي فريبنده به نام حقوق بشر مشتهاي آهنينشان را عليه نظام، انقلاب و ايرانيان گره كردهاند و دستشان با جانيان و منافقين در يك كاسه است، با هر ادعاي واهي كه داشته باشند ما گول آنها را انشاءالله نخواهيم خورد.
روند دادگاه تجديد نظر چگونه خواهد بود؟
ـ ما منتظريم و انتظار داريم كه اين حكم عادلانه تأييد شود و به اجرا در بيايد. در اين مسير تابع روند قانوني هستيم.
در مورد علت فوت پسرتان موارد زيادي مطرح شد و تناقضات زيادي بود. بعد از گذشت يكسال و پس از اعلام نظر دادگاه، راجع به اين مسأله توضيح ميدهيد؟
ـ يكي از مسائلي كه در دادگاه به روشني آشكار شد، نظريه پزشكي قانوني بود كه در چندين نوبت رفت و برگشت به كميسيونها و مراجع مختلف، قطعي شد كه اين جوانان بر اثر ضرب و شتم و شرايطي كه آنجا بوده به شهادت رسيدند. در اين راستا سناريو سازي در خصوص موضوع مننژيت مشهود شد. در دادگاه مشخص شد كه افرادي به دستور يك مقام قضايي سابق موضوع مننژيت را مطرح كردهاند كه در جاي خودش بايد دادگاه انتظامي قضات و دادگاه كاركنان دولت به آن مسأله رسيدگي كند.
اين متهمان كه در دادگاه به عنوان مباشر در انجام اقدامات صورت گرفته در كهريزك محاكمه شدند، آيا از نسبت بين شما و پسرتان آگاهي داشتند؟
ـ براي ما محرز نشده كه اينها ميدانستند، گرچه همراه پسر من موقع دستگيري كارت ويزيت قديمي مسئوليت سابقم به عنوان رئيس موسسه پاستور بود و ايشان هم آدرس، شمارههاي تلفن و تماس را اعلام كرده بود؛ ولي با اين وجود براي ما اين امر كه با علم به اين موضوعات، اين اقدام درباره پسرم صورت گرفته باشد محرز نشده است. لذا شرايطي كه در آنجا بوده به گونهاي نبوده كه افراد خاصي را مورد شناسايي قرار دهند.
در پايان اگر صحبت خاصي داريد بفرماييد؟
ـ (سكوت و نفس عميق) اميدوارم كه اين جنايت با همه سختيهايش (لرزش صدا ناشي از بغض) با پيگيريهايي كه شده باعث اصلاح رويهها شود. اين بزرگترين دستاورد براي جامعه است. (سكوت) اين داغ هيچگاه براي ما فراموش نميشود و نخواهد شد. (بغض همراه با اشك) در همين جا در آستانه سالگرد شهادت ايشان از كليه آحاد مردم و مسئولان و دوستان كه از ابتدا تا كنون كتبي و حضوري و در هر محلي كه با ما مواجه ميشدند ابراز همدردي داشته و در اين غم جانكاه به ما تسليت گفتهاند و عواطف خود را بروز دادهاند، تشكر ميكنيم.
خصوصا از مقام معظم رهبري، آيات عظام و مسئولان قوا، نمايندگان مجلس و عموم شخصيتهاي كشوري، لشكري، سياسي، دانشگاهي، فرهنگي و اجتماعي و رسانهها. انشاءالله مطالبه جدي ايشان و آحاد مردم در پيگيري اين پرونده را فراموش نخواهيم كرد.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان