به گزارش
گرداب، قدسآنلاین نوشت:
رضا
صادقی شاید در حال زمزمه کردن تازهترین ترانهاش بود که از طریق پیامک
مطلع شد، صبح همان روز در جاده شمال تصادف سختی کرده و به رحمت خدا رفته
است!
شهرام لامسی، بازیگر نقش قلقلی هم چند روز قبل، یک هفته از کار و زندگی
افتاد که به همه اطلاع بدهد، زنده است و هیچ خطری سلامتش را تهدید نمیکند.
شایعههای
گاه و بیگاه درخصوص مرگ هنرمندان آنقدر زیاد است که انسان از مرور آن
شرمنده میشود، خبرهایی که براحتی زندگی و سلامت روانی و حریم خصوصی یک
هنرمند را در معرض تهدید قرار میدهد.
اتفاقی که برای محمدعلی کشاورز،
ابوالفضل پورعرب و خیلیهای دیگر افتاد، درست مثل شایعات پی در پی در زمان
بیماری مرحومان سیمین بهبهانی و مرتضی پاشایی که تا زمان مرگشان چندین بار،
آنها را در فضای سایبری کشتند و به روی خودشان هم نیاوردند.
مثل حلقههای موجدکتر امانالله قرائیمقدم، جامعهشناس این پدیده را معضلی فرهنگی میخواند
که ریشه در بیاعتقادیِ مردم و عدمِ تعهدِ آنها نسبت به یکدیگر دارد.
وی به خبرنگار ما میگوید: اغلبِ افرادی که دست به چنین رفتارهای
نابههنجاری میزنند، به ارزشها و معیارهای دینی و سنتی و اعتقادی و حریم
شخصیِ افراد بیتوجهاند و این مسأله در جامعهای پیش میآید که دچار
بیماری فرهنگی باشد.
به گفته وی یکی از شاخصههای چنین جامعهای کمرنگ بودن حفظ حریم شخصی و
شخصیّت و حقوق دیگران است.
وی نبود ضمانت اجرایی لازم در قوانین یا بیتوجهی
به پیگیری و اعادۀ حیثیّت و دریافت خسارت شخصی را از دلایل رواج این آسیب
میداند.
قرایی مقدم با اشاره به نقش نخبگان و رسانهها در ترویج اینگونه
بیاخلاقیها اضافه میکند: این بیحرمتیها در جامعه از بالا شروع شده و
به پاییندستِ جامعه سرایت کرده است. من 32 سال پیش در نشریۀ «حیات نو»
مقالههایی دربارۀ همین مسأله نوشته و پیشبینی کرده بودم که روزی در جامعۀ
ما، کار بهجایی میرسد که بیحرمتی به والدین و معلمان و... به بیحرمتی
به مدیران و هنرمندان و افراد ردهبالای جامعه در عرصههای فرهنگی و سیاسی
و... خواهد انجامید.
قرائیمقدم یکی از علل شیوعِ چنین رفتارهایی را افزایشِ
نارضایتیِ اجتماعیِ مردم میداند و معتقد است، درست کردن شایعاتی دربارۀ
مرگ هنرمندان و بزرگان نیز،گونههایی از هجو و هزل و مسخرگی رایج در فضای
مجازی است که البته صرفاً هدفِ خنداندن را تعقیب نمیکند.
این جامعهشناس در تبیین چگونگی ایجاد چنین شایعاتی چنین توضیح میدهد: این
مسأله در جامعه، ممکن است از یک کانون مرکزیِ کوچک شروع شود، امّا مثل
حلقههای موج که در اثرِ ضربهای بر سطح آب، بزرگ و بزرگتر میشوند، هرلحظه
به دامنۀ آن افزوده میگردد. در اغلبِ موارد، نقطۀ شروع یک شایعه معلوم
نیست. گاهی، واقعۀ رخداده که به آن واقعۀ مرکزی میگوییم، بزرگ است، مثل
حادثۀ انفجار در حرم امامرضا(ع)، زلزلۀ بم یا حادثۀ اسیدپاشیهای مکرّر.
اینگونه حوادث، خودبهخود در مدتزمانِ کوتاهی
منتشر و فراگیر میشوند، امّا شایعههای بزرگ و کوچک با هر هدفی، اعم از
دشمنی با فردی خاص، یا جلب توجه، توسط مردم عادی و یا حتی افرادی در
جایگاههایی خاص به منظورهایی خاص ایجاد میشود.
وی با تأکید بر اینکه در دنیای امروز با توجه به امکاناتی که دنیای مجازی
دارد، خبرها و شایعات به سرعت پخش میشوند و نمیشود مانعِ انتشارِ آنها
شد، میگوید: انتشار این شایعات، گسترشِ شاخهای دارد، یعنی ممکن است یک
نفر آن را برای چند نفر، و هریک از ایشان برای چندیننفر دیگر، و باز آنان
برای چندیننفرِ دیگر ارسال کنند. ازسویی باتوجه به سرعتِ انتشارِ اینگونه
اکاذیب، و اینکه هرکه آن را منتشر میکند، مدعی است که خود، آغازگر نیست،
بلکه بازنشردهندۀ مطلبی است که به دستش رسیده، پیدا کردنِ عامل اصلیِ
اینگونه شایعات آسان نیست و تنها راهکار این است که در این زمینه،
فرهنگسازی بشود.
شایعهسازیها هدفمند هستنددکتر قرائیمقدم در اینباره که برخی شایعهسازیها هدفمند هستند و اهدافی
خاص را تعقیب میکنند، بهعنوان نمونه به برخی شایعهسازیها با اهداف
اقتصادی اشاره میکند که برمبنای آنها به یکباره تمایل زیادی برای خریدِ
کالای خاصی ایجاد میشود یا برخی افرادی که توقع توجهِ بیشتری از سوی
دیگران دارند،ممکن است پس از مدتی بیتوجهی، چنین شایعهای برای خود درست
کنند و توجهِ مردم و رسانهها را به خود جلب کنند.
وی در عین حال معتقد است، این قبیل رفتارها، یک نوع آسیباند و صدماتِ روحی
و روانی و فرهنگی و اجتماعیِ بسیاری دارد و باعث ناامنی روحی و روانی
جامعه میشود و درنتیجه، نه تنها برای هنرمندان بلکه برای همۀ مردم نوعی
هراسِ اجتماعی به وجود میآورد.
قرایی مقدم با اشاره به وجود قانون در این
زمینه خواستار اجرای قانون در این خصوص است، چرا که از نظر وی کسانیکه به
دیگران تهمت و افترا میزنند، یا دروغی به آنان میبندند، یا شایعهای
دربارۀ آنان درست میکنند، جرمشان از کشتنِ یک آدم بیشتر است، چون کسیکه
مرتکبِ قتل میشود، یک نفر را میکشد، ولی کسیکه دست به چنین رفتارهای
نابههنجاری میزند،جامعهای را دچار تنش و اضطراب میکند.
دکتر قرائیمقدم البته معتقد است، اینگونه مسایل در عین داشتن آسیبهای
زیاد ممکن است، گاهی باعث بدل شدن ذهنیّتهای غلط به نتایجِ درست شود، چرا
که ممکن است هنرمندی یا بزرگی با شنیدنِ شایعهای دربارۀ مرگِ خود، و دیدنِ
اینکه از او چگونه یاد میکنند، به بازنگری در رفتار و کردارِ خود بپردازد و
به یاد بیاورد که از آدمی، تنها نامِ نیک است که میماند.