آمار رسمی سیوپنج میلیون نفر کاربر را در ایران نشان میدهد که البته کاربران موبایل را هم در این خصوص بهحساب آوردهاند که خیلی هم غیرواقعی نیست.
ابتدا از ورود و سابقه شبکههای اجتماعی به ایران شروع کنیم، آقای مومننسب شما بفرمایید که اساساً ورود اینترنت به ایران در چه سالی روی داد و برخورد با آن چگونه بود؟
مومننسب :اینترنت یکی یا دو سال بعد از جنگ تحمیلی بهعنوان اولین کشور در خاورمیانه به ایران آمد. اول از همه باید بدانیم که بستر اینترنت شبکهکردن افراد است که یک شبکه اجتماعی محسوب می شود، امام خمینی(ره) کاری که برای انقلاب کردند این بود که از مساجد، مدارس و هیئات برای انقلاب شبکهسازی کردند و باعث شدند که آمریکاییها تصور کنند که علت موفقیت امام در وهله اول شبکه اجتماعی بوده است. بر همین اساس بود که اینترنت وارد ایران شد و 10 سال طول کشید که اینترنت را بصورت عمومی توزیع کردند و الان هم میگویند که این اینترنت قرار است دهکده جهانی را شکل بدهد و اینترنت را مهمترین ابزار دیپلماسی عمومی میدانند.
مشخصاً در مورد شبکههای اجتماعی چه زمانی را میتوان مشخص کرد؟
مومننسب: اگر موضوع را خوب دنبال کنیم، متوجه میشویم که آنها از حدود هشت سال پیش وارد عرصه شبکههای اجتماعی شدند و شبکههایی همچون فیسبوک را وارد اینترنت کردند، اینها با تفکر نیاز به شبکهسازی شروع کردند و در نهایت به این نقطه رسیدند که تا وقتی ما بر قلبها حاکم نباشیم و به تسخیر فکرها نرسیم نمیتوانیم افکار عمومی را آنطور که میخواهیم کنترل کنیم و مردم باید فکرشان را در اختیار ما قرار بدهند. آنها به این نتیجه رسیدند که حضرت امام(ره) قبل از شبکه اجتماعی، تسخیر قلبها را در اختیار داشتند و ایشان به قلبها حاکم بودند. تفاوت امام با شاه این بود که شاه رسانه و ابزار داشت، منتهی امام به خاطر حکومت بر قلبها توفیق داشتند.
مردم قبل از اینکه به حضرت امام علاقهمند بشوند بستر اسلامدوستی داشتند و پذیرش امام به بخاطر مرجعیت ایشان بود، اگر این عبارات را همچون مرجعیت آنالیز کنیم، متوجه میشویم که آمریکاییها الان دارند به این میرسند و این تفکر را بین قلب افراد قائل میشوند.
از هشت سال پیش که شبکههای مجازی به این شکل فراگیر وارد فضای اینترنت شدند تا به امروز در جذب کاربر ایرانی چقدر موفق بودهاند؟ شاید البته نشود در این خصوص خیلی دقیق صحبت کرد، اما محداقل آماری در مورد تعداد کاربران داخل کشور میبایست وجود داشته باشد.
مومننسب :آمارهای حضور کاربران در اینترنت متفاوت است، اما آمار رسمی سیوپنج میلیون نفر کاربر را در ایران نشان میدهد که البته کاربران موبایل را هم در این خصوص بهحساب آوردهاند که خیلی هم غیرواقعی نیست. براساس این آمار تقریباً سیوچند درصد این افراد زیر بیست سال هستند.
با توجه به اهداف فعالیت این شبکهها که فرمودید، آمار بالای کاربران ایرانی میتواند بستری مناسب برای بروز تهدیدها و آسیبهای جدی به جامعه باشد، آیا به همین مقدار هم ضرورتی برای مراقبت و پیشگیری وجود دارد؟
مومننسب: دقیقتر و کاملتر از سخنان رهبری در این خصوص پیدا نمیشود، ایشان در جلساتی که قبل از تشکیل شورای عالی فضای مجازی با حضور مقامات کشوری تشکیل دادند، اشاره کردند که اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است یا در جایی دیگر فرمودند که اگر می توانستم خودم ریاست شورای عالی فضای مجازی را بر عهده میگرفتم! یعنی اگر فضای مجازی را بهعنوان یک جامعه تصور کنیم، ایشان فرموند که رهبریت آن جامعه را حتی خودم بر عهده میگیرم. ما میبینیم که در شورایی مانند شورای عالی امنیت ملی دو نفر با حکم رهبری حضور دارند، ولی در شورای عالی فضای مجازی تمامی افراد این حکم را شامل میشوند و حتی از این فراتر میروند که رهبری میفرمایند تمامی مصوبات شورای عالی فضای مجازی جایگاه قانونی دارد. فضای مجازی یک ساحت دیگری از زندگی واقعی است، همینطور که ما در فضای واقعی تجارت و تفریح میکنیم و حتی خانواده واقعی داریم، میبینیم ما بازای هر کدام از این واژهها در فضای مجازی هم معادلی ایجاد شده و در واقع بخاطر همین هست که رهبری همچنین سطحی را برای آن در نظر میگیرند. ما با اندازهای که به فضای حقیقی اهمیت میدهیم باید به فضای مجازی هم اهمیت بدهیم.
به مرحله خوبی رسیدیم، تهدیدها و آسیبهای فضای مجازی موضوعی است که در خصوص آن اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد، آقای منتظرالقائم اگر ممکن است با بررسی ابعادی از این تهدیدها وارد بحث شوید.
منتظرالقائم: آن کسی که تهدیدها را ترسیم میکرده و میشنیده، واقعیت این است که این فرصتها و تهدیدات را نمیشناخته است! یعنی تهدیدات فقط به حوزه شخصی افراد رفته و ابعاد محدودی را پیدا کرده است، مانند تهدیداتی که در سرقت اطلاعات اقتصادی افراد شکل میگیرد، تمرکز فقط روی این ابعاد بوده و روی دادهها و ابعاد دیگر هیچ بررسی صورت نگرفته است. البته ما نباید تردیدی کنیم که اگر از تهدیدات غفلت کنیم، ضربه خواهیم خورد و اگر از فرصتها هم استفاده نکنیم خسارت میخوریم، رهبری اینترنت را فرصتی میدانند که یک لبه آن نعمت و یک لبه نقمت است، حال فقط موضوع اینترنت نیست، بحث فناوری اطلاعات هم مطرح است. فناوری اطلاعات میتواند در تولید ناخالص ملی ما تاثیر داشته باشد، همین الان کشور کرهجنوبی یک سوم از سهم تولید ناخالص ملی را از فناوری اطلاعات تامین میکند و تولید ثروت و سرمایه از طریق این ابزار رخ میدهد، در حالی که در کشور ما فناوری اطلاعات چاه مصرف سرمایههای ملی است!
بعضی ها با این نگاه که بیان تهدیدات مردم را نگران میکند و بهتر است که از بیان آنها صرف نظر کرد، از تنویر افکار عمومی جلوگیری میکنند، در حالی که مسیر درست این است که اگر تهدیدی بیان میشود، باید راهکار هم مطرح گردد. اگر میگوییم فناوری اطلاعات باعث مصرف سرمایههای ملی میشود باید مطرح کنیم که این ابزار چگونه میتواند از سویی دیگر باعث تقویت سرمایههای ملی هم باشد، آنچه که ما میبینیم عدم حرکت به سمت جنبههای مثبت فناوری اطلاعات است. اصل مسئله این است که در دنیای فناوری اطلاعات این منطق حاکم است که مراکز داده، فروشنده پهنای باند محسوب میشوند، نه خریدار آن! یعنی هر میزان که میتوانند مخاطب را از طریق گرفتن اطلاعات به سمت خودشان ترغیب میکنند تا کاربر بیاید از اطلاعات آنها نسخهبرداری کند، چون منجر به گردش کلیک و داده میشود و باعث گردش ماشین اطلاعات میشود. بجای اینکه مرکز داده برای وصل شدن خودش به ارتباط اینترنتی برای نیازش و خرید یک اشتراک هزینه زیادی را بدهد، شرکتهای IDC مشتاق هستند مراکز دادهای راهاندازی کنند تا ترافیک بیشتری به جریان بیاندازند. اما در ایران چگونه است؟ مراکز داده متاسفانه مصرفکننده داده هستند، یعنی با هزینهای بالا خودشان را به اینترنت وصل میکنند و نتیجه این میشود که الگوی کسب و کار هاستینگ و اجاره فضا در ایران شکل نگیرد.
در اینجا وقتی بررسی میکنیم، میبینیم که با یک تغییر ساده در معیارها، این موضوع میتواند به قطب مولد اقتصاد کشور اضافه شود و اینجاست که متوجه میشویم کدام نقطه را در این عرصه ندیدهایم. در حوزه دسترسی به پایگاهها، صفحه فیلترینگ در جمهوری اسلامی صفحهای است که پایگاههای خوب را به کاربران معرفی میکند ولی متاسفانه کمتر میشناسیم یا دیدهایم کسانی را که به آن صفحه دقت کنند.
شما در خصوص فرصتهای فضای اینترنت صحبت کردید، اگر بخواهیم چند مورد از فرصتهای پیش روی کاربران اینترنت را دسته بندی کنیم، چه مواردی را باید مثال بزنیم؟
منتظرالقائم :آن چیزهایی که الان کاربران ما از فضای مجازی استفاده میکنند و آن مزیتهایی که از آن احساس میکنند، الزاماً همان مزیتهای واقعی نیستند، مزیتهایی که در تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات وجود دارد، فراتر از آن چیزهایی است که ما تصور میکنیم. کاربر ایرانی در حال حاضر اینترنت را بهعنوان یک ماشین دانلود میشناسد و در شرایط بسیار محدودی ارتباطاتی را با افراد دیگر برقرار میکند که در محیط عادی برقراری آن ارتباطات برای کاربر امکان پذیر نبوده و دلایل آن هم قابل بحث است. کاربردهایی که ما از فناوری اطلاعات میشناسیم و شامل حال ما هم هست، متعدد هستند، از جمله میتوان به کمک به بهینهسازی مصرف سوخت و منابع فسیلی اشاره کرد. وقتی ما تعداد سفرهای برون شهری و درون شهری را کاهش بدهیم، مسلماً استفاده از خودروها کاهش مییابد. در واقع با استفاده از فناوری اطلاعات میتوانیم ارتباطات اداری را در محیطی امن و مطمئن شکل بدهیم، نیازی نیست یک ایرانی از یکی از شهرهای کشور مسافت زیادی را جابهجا شود تا ارتباط و فعالیتی شکل بگیرد، آنهم با وسعت جغرافیایی که ما داریم.
موضوع بعدی سرعت انجام وظیفه است، وقتی شما فرآیندههای سنتی اداری را تبدیل به فرآیندههای فناوری اطلاعات میکنید،کامپیوتر به پردازش، نگهداری و بررسی صحت و سقم آنها کمک خواهد کرد و وقتی حضور آدمها به کامپیوتر ختم شود، این مسئله در سرعت دخالت دارد.
موضوع بعدی جلوگیری از خطا و اشتباه است، کامپیوتر میتواند در قالب یک برنامهریزی درست از خطا جلوگیری کند، البته کامپیوتر هم مصون از خطا نیست چون کامپیوترها را هم آدمها برنامهریزی میکنند، اما به هر حال خطای انسانی کمتری رخ میدهد.
موضوع دیگر گسترش کسب و کار است، چرا که در فضای اینترنت فقط با داخل کشور در ارتباط نیستید و اگر یک کسب و کار جذاب و خوب وجود داشته باشد، مخاطب اول آن گروه فارسی زبانان دنیا هستند که اصلاً محدود به ایرانیان نمیباشد؛ افغانستان، تاجیکستان، قسمتی از ترکیه و عراق و قسمتی از کشورهای عربی مسلمان را هم شامل میشود.
اما کاربرهای ما چه استفادههایی میکنند؟ یکی از کاربردها دانلود است، به راحتی بدنبال این هستیم که فیلمها و نرمافزارهای ساخته دیگران را کپی و استفاده کنیم. استفاده دیگر ارتباطات است،کاربران ما در استفادههای علمی از اینترنت بسیار کم هستند، که البته دادههای علمی که در فضای فناوری اطلاعات هستند، از اعتبار کمتری نسبت به ژورنالهای علمی برخوردارند.
بعد از مواردی آقای منتظرالقائم بهعنوان فرصتهای پیش روی کاربران در فضای اینترنت نام بردند، لازم است کمی هم در مورد تهدیدها و آسیبها صحبت کنیم، هر چند که این حوزه موارد بسیار زیادی دارد اما بالاخره میتوان برخی از تهدیدها را به عنوان تهدیدهای اساسی و نگرانکنندهتر نام ببریم، آقای مومننسب بفرمایید که در این خصوص چه دستهبندی وجود دارد؟
مومننسب: ما اگر میخواهیم در خصوص بحث تهدیدها جملهای بگوییم که مبنایی باشد، این است که تا زمانی که زمینی متعلق به ما نیست، در نتیجه هر بنایی هم روی آن بسازیم، باز هم به ما تعلق ندارد. در واقع در فضای مجازی، هم زیرساخت این ویژگی را دارد و بقیه ارکان آن، هر کدام از عناصر و ارکان فضای مجازی را میخواهیم اسم ببریم، میبینیم که ماهیت اجارهای دارد. اگر بخواهیم سروری برای راهاندازی یک سایت بگیریم، باید آن را اجاره کنیم و خرید آن معنی پیدا نمیکند، اگر بخواهیم یک دامنه بگیریم که چند حرف انگلیسی است و هزینهای که برای آن میگیرند هزینه بسیار زیادی است، آن را نیز باید مثلاً برای یک سال اجاره کنیم. یک مستاجر بر روی ملکی که به آن تعلق ندارد، نمیتواند خیلی سرمایهگذاری کند، اگر ما هم در حوزه فضای مجازی پیشرفت نمیکنیم همین عبارت ساده است که ما آنجا مستاجریم و حداکثر میخواهیم در زمین دیگران، بنایی بسازیم. خود این مسئله یک تهدید است، وقتی اسم تهدید میآید، ما میرویم به سراغ کاربر نهایی! ما قبل از اینکه به کاربر نهایی برسیم تهدیدهایی داریم که عمده آن در این بستر مطرح است که اولین آن این است که زمین فضای مجازی متعلق به ما نیست.
حال چطور میشود این بستر متعلق به ما باشد؟ شورای عالی فضای مجازی تشکیل شد، در برنامه پنجم توسعه قبل از اینکه این شورا هم تشکیل بشود، قسمتی از تکالیف قانونی است که مجلس هم تصویب کرد که شبکه ملی اطلاعات باید راهاندازی شود. شبکه ملی اطلاعات یعنی اینکه ما باید بستر فضای مجازیمان در داخل کشور ایجاد شود و بتوانیم در آن بستر توسعه داشته باشیم. این بستر چگونه میتواند برای ما باشد؟ بعد از افشاگریهای اسنودن تقریباً همه کشورهای دنیا به این فکر افتادند که تبادل اطلاعات را در داخل کشور انجام دهند، الان وقتی میخواهیم از اینترنت استفاده کنیم چه اتفاقی می افتد؟ هر کس از اینترنت استفاده میکند، اول از یکISP اشتراک میگیرد، یعنی صفحهای که ما میبینیم از مرورگر بهISP ارسال میشود و از آنجا بهPAP که مراکز اینترنت هستند ارسال می شود، ازPAP به شرکت ارتباطات زیرساخت ارسال میشود که متعلق به مخابرات است و از آنجا به کشوری همسایه -چون مستقیم از آمریکا نمیتوانیم اینترنت تهیه کنیم- و سپس به آمریکا ارسال میشود و از آمریکا به کشور محل سایت و سپس به سرور سایت ارسال میشود و این مسیر طی میشود که ما بتوانیم یک سایت را ببینیم.
حال منطق این چیست، اگر ما بخواهیم از یک مرورگر یک سری اطلاعات فارسی بگیریم، از آنجا که تولیدکننده محتوا ایران است، چرا باید این مسیر طی شود؟ این مسیر یازده محل است! وقتی میگویند سرعت اینترنت پایین است به همین خاطر است و طبیعتاً در هر جای این مسیر اطاعات ذخیره و هزینههایی دریافت میشود و سرعت اینترنت به یازده مسیر بستگی دارد.