به گزارش
گرداب به نقل از برنا، آنچه امروز موجب تمايز ميان عصر حاضر با ساير برگ هاي تاريخ زندگي بشر شده، فن آوري و تبادل اطلاعات و دنياي ديجيتال است که توان تبادل اطلاعات را بسيار افزايش داده است.
آنچه امروز ما با نام اينترنت مي شناسيم جز فضايي مجازي چيز ديگري نيست. فضايي پر از خالي! اما همين دنياي مجازي آنقدر توانمند و انعطاف پذير هست که ما را به آساني با گل فروشي سر خيابان، FAST FOOD هاي بي محتوا و پرزرق و برق سطح شهر، مدرسه بچه ها، سايت هاي خبري و... متصل مي کند.
يکي از کاربران دراين باره مي گويد: «اينترنت براي من به عنوان يک کاربر نيمه حرفه اي که دست کم 70 درصد کارهايم با رايانه انجام مي شود، کاربردهاي فراواني دارد. مرا از آخرين داده ها و نتايج پژوهش هاي علمي آگاه مي کند، دوستان قديمي ام را به من دوباره نزديک کرده، باعث شده دوستان زيادي از سراسر جهان پيدا کنم، سايت هاي هنري مورد علاقه ام را ببينم و حتي کتاب هايي که مايل به ترجمه آنها هستم را مي توانم پيش از خريد بازبيني کنم.»
اما مسئله به همين جا پايان نمي پذيرد...
به اعتقاد کارشناسان اگر افراد در ماه بيش از 20 ساعت به اينترنت وصل شوند بي آنکه کار خاصي جز پرسه زدن و چت کردن داشته باشند باید از تعداد اين ساعت ها کم کنند تا در يک برنامه زمان بندي سه ماهه دست کم به نيمي از اين زمان برسند. چرا که صرف اين زمان براي پرسه زدن در اينترنت مي تواند عواقب خطرناکي را به دنبال داشته باشد.
از زماني که راهنماي تشخيصي- آماري اختلال هاي رواني (ويرايش تجديد نظر شده چهارم/ DSM4TR) در سال 2000 به چاپ رسيد، بحث پيرامون گنجاندن طبقه اي از اختلال هاي رواني با نام اختلال هاي سايبر CYBER قوت يافته است.
پيش بيني هاي انجمن روان شناسي آمريکا به عنوان ناشر و گرد آورنده اين راهنماي معتبر تشخيصي- آماري اين است که در طي ده سال آينده با توجه به حجم کاربرد اينترنت و رايانه ها مي توان در DSM5 و از سوی علم روان شناسي به يافته ها و نتايج پژوهشي براي اعتبار بخشيدن به اين طبقه از اختلال ها دسترسي پيدا کرد.
از جمله اين اختلال ها کساني اند که هميشه در اينترنت در حال پرسه زدن هستند. گاهي ديگران را آزار مي دهند- مثلاً با هک کردن يا چت کردن پي در پي آنها- يا خودشان را آزار مي دهند مثلاً با بررسي پياپي صندوق پست الکترونيکي يا بررسي وسواس گونه و اجباري سايت هاي غيراخلاقي و اصطلاحاً هرزه نگري.
امروز اينترنت نه تنها توانسته در مدتي کوتاه عادت هاي خريد کردن، داده پردازي، تجارت و به طور کلي سطح زندگي ما را دچار دگرگوني کند، اصول و باورهاي اخلاقي و حتي رفتار جنسي ما را هم دستخوش تغيير کرده است.
کنترل والدين بر فرزندان به واسطه کمبود آگاهي والدين از رايانه ها و از سويي ديگر دسترسي آسان به انواع و اقسام سايت هاي غيراخلاقي تنها به اندازه زمان لازم براي تايپ يک"...HTTP://www"، موجب شده که سوءاستفاده از اينترنت کم کم رنگ و روي اختلال به خود بگيرد. اگرچه هرزه نگري يک کژکاري جنسي با تاريخچه طولاني است اما اينترنت اقدام به آن را آسان تر ساخته است. اين کژکاري اغلب خود سرآغازي جهت ابتلا به ساير اختلال هاي جنسي مانند آزارگري، آزارخواهي، همجنس گرايي و... شناخته مي شود.
از سوي ديگر کارشناسان معقدند که اينترنت مي تواند اختلالات فکري و عملي را به دنبال داشته باشد که ويژگي هاي برجسته وسواس، عدم توانايي مهار رفتارها يا انديشه هاي خاص است. اين اختلال را مي توان در بررسي کردن هاي پي در پي پست الکترونيک (وسواس عملي) يا دل نگراني از ONLINE نشدن يک دوست (وسواس فکري) مشاهده کرد.
آزارگري مفهوم ديگري است که در فضاي مجازي رنگ مي گيرد که مي توان از آن به عنوان يک رفتار ضداجتماعي در دنياي سايبر نام برد. آيا تا به حال به واژه SPAM - هرزنامه- که مثل مور و ملخ از ديوار صندوق هاي پست الکترونيکي بالا مي روند برخورد کرده ايد؟ SPAMها را امروزه اغلب اهالي دهکده جهاني به عنوان يک مزاحم مي شناسد. حال اگر فردي مثل يک هرزنامه مزاحم خلوت شما در دنياي سايبر شود در واقع به آزارگري سايبرنتيک پرداخته است.
گسترش شبکه هاي ارتباطي و دسترسي آسان به اينترنت سبب شده است که آسيب هاي به وجود آمده از اينترنت بيش از هر زمان ديگر مورد توجه قرار بگيرد که ضرورت تدوين دروس در زمينه نحوه صحيح استفاده از اينترنت را هر روز پر رنگ تر مي کند.