Gerdab.IR | گرداب

وبلاگ دانشطلب:

ماجرای شهرام امیری یک افتضاح برای دولت ایران بود

تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۳۸۹

دولت ایران ادعا کرد که امیری “آزادانه” به ایران آمده تا بتواند علیه صهیونیسم حرف بزند، اما دولت آمریکا مصرانه می گفت که ایران با همکاری دولت ترکیه امیری را دزدیده و این ماجرا یک آدم ربایی آشکار است.

شهرام امیری یک محقق سرشناس آمریکایی بود که در سفرش به ترکیه خیلی اتفاقی سر از ایران در آورد!
 
دولت ایران ادعا کرد که امیری “آزادانه” به ایران آمده تا بتواند علیه صهیونیسم حرف بزند، اما دولت آمریکا مصرانه می گفت که ایران با همکاری دولت ترکیه امیری را دزدیده و این ماجرا یک آدم ربایی آشکار است.
 
رئیس جمهوری آمریکا هم از سازمان ملل و سایر نهادهای بین المللی خواست که به این ماجرا حساسیت فوق العاده نشان بدهند و مانع تکرار چنین اتفاقاتی که نقض آشکار حقوق بشر است بشوند.
 
در گیر و دار موضع گیری های دیپلماتیک از طرف سیاستمداران ایرانی و آمریکایی، امیری موفق می شود به یکی از کافی نت های تهران رفته و از آنجا فیلمی را برای خانواده اش بفرستد، امیری در آن فیلم می گوید که مأموران وزارت اطلاعات تحت شکنجه از او خواسته اند تا علیه صهیونیسم حرف بزند و به دروغ ادعا کند که از کمک های هسته ای آمریکا به اسرائیل خبرهایی دارد، اما او مقاومت کرده و هیچ حرفی نزده و حالا این ویدیو را فقط برای روش شدن حقیقت ارسال می کند.
 
امیری به صراحت می گوید که همچنان به آمریکا (و به خصوص به آرمان صهیونیسم) متعهد مانده و اگر از این به بعد هر حرفی خلاف این موضوع بزند تحت تأثیر فشار و شکنجه خواهد بود. در آمریکا رئیس سازمان سیا از روند تهیه این فیلم و انتشارش به عنوان یک موفقیت اطلاعاتی و امنیتی یاد می کند و با افتخار از وظیفه شناسی، حس مسئولیت و فداکاری کارمندان گمنام سازمان سیا که خودشان را برای آرمانهای آمریکا به هر خطری می اندازند تشکر می نماید و در همان حال از اقدامات تجاوزکارانه دولت ایران که حقوق شهروندی انسانها را نادیده می گیرد و به خاطر منافع سیاسی اش (و برای سیاه نمایی درباره آمریکا و صهیونیسم) دست به هر جنایتی می زند به شدت انتقاد می کند.

بعد از این فیلم مصاحبه ای از امیری در صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش می شود که حرفهایی کاملا برعکس حرفهای قبلی در آن گفته می شود و امیری به صراحت تمام گفته های فیلم اول را انکار می کند. امیری در آن مصاحبه می گوید که بر خلاف همه ادعاهایی که در فیلم منتسب به او گفته شده خودش آزادانه به ایران آمده تا به سیاست صهیونیسم اعتراض کند و البته نمی گوید که چرا بدون اطلاع خانواده اش رفته است؟ و چرا خانواده اش در آمریکا در حسرت تماس با او هستند؟
 
بعد از آن مصاحبه عجیب دو فیلم دیگر هم با فاصله نزدیک از امیری پخش می شود که هر دو شبیه فیلم اول هستند و تقریبا همان حرفهای اول را تکرار می کند. امیری این بار مخصوصا از خانواده اش می خواهد که محکم باشند و به خودشان نگرانی راه ندهند چرا که اگه جانش را هم در این راه از دست بدهد هرگز به آمریکا و آرمانهای جهانی اش پشت نکرده است.
 
 در فاصله کوتاهی از انتشار فیلم های جدید، شهرام امیری به سفارت سوئیس در ایران پناهنده می شود و خبر آن به سرعت در اکثر رسانه های دنیا منتشر می شود اما رسانه های طرفدار حکومت ایران به جای بیان حقیقت خبر اصلی را به این صورت تغییر می دهند که امیری به سفارت سوئیس “مراجعه” کرده است! وقتی هم که خبرنگارهای ایرانی از سخنگوی وزارت خارجه ایران درباره ماجرای پیچیده امیری سوال می پرسند جوابی دریافت نمی کنند، سخنگوی وزارت خارجه کاملا به تته پته می افتد و نمی تواند توضیح بدهد که واقعا چه اتفاقی افتاده است.
 
بالاخره امیری بعد از ۱۴ ماه اسارت به آمریکا بر می گردد و به محض ورودش به فرودگاه همان حرفهای خود در فیلم اول را تکرار می کند و اضافه می کند که ایرانیها برای انصراف او از بازگشت به آمریکا یک پیشنهاد ۵۰ میلیارد تومانی هم به او کرده اند. مسئولان وزارت خارجه آمریکا هم هر نوع شائبه معامله امیری با سه تبعه ایرانی که به اتهام جاسوسی در آمریکا بازداشت شده اند را رد می کنند.

بله! ماجرای شهرام امیری یک چنین افتضاحی بود.