Gerdab.IR | گرداب

اساسي ترين اصول و معارف انقلاب اسلامي از ديدگاه رهبر معظم انقلاب

تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۳۸۹

امام خميني، يك حقيقت هميشه زنده است. دشمنان خام طمع و كوردل كه گمان كردند با فقدان امام خميني، دوران جديد با مشخصاتي متمايز از دوران امام خميني (ره) آغاز شده است، سخت در اشتباهند.


گرداب
- اساسي ترين معارف انقلاب اسلامي ايران از منظر مقام معظم رهبري عبارتند از:

1) پيش از هر چيز، زنده داشتن ياد و راه و درس جاودانه امام خميني (اعلي الله كلمته) است، كه مشعل راه و ترسيم كننده خط اساسي حركت و تعيين كننده شاخصهاي اصلي و حياتي اين جاده مبارك و فرجام تابناك آن است. حيات و شخصيت خميني كبير، تجسم اسلام ناب محمدي (صلي الله عليه و آله و سلم) و تبلور انقلاب اسلامي بوده و او خود و سخنش و انگشت اشاره اش، خضر راه اين حركت الهي و روشنگر نقاط مبهم و برطرف كننده همه ترديدها بوده و همچنان خواهد بود. ملت ايران و از همه بيشتر مسئولان كشور، بايد اين درس بزرگ را هرگز از ياد نبرند.

2) اين نهضت مردمي و انقلاب بي نظيري كه در منتهاي مبارزات پانزده ساله آن پديد آمد، و حماسه عظيمي كه در عمر يازده ساله اين نظام به ظهور رسيد و شهادت نفوس طيبه و تحمل آن همه دشواريها و شكنجه ها و مصيبتها از سوي ملت مؤمن و مبارز ما، همه و همه به خاطر اسلام بود. اين ملت بزرگ و امام بزرگوارش، سعادت را در پيروي حقيقي از اسلام دانستند و حاكميت اسلام را وسيله نجات از سلطه شيطانها و طاغوتها و ستمگران ديدند و رضاي خدا را در پيگيري از حاكميت اسلام جستجو كردند. ملتهاي مسلمان و مخلصان دلسوز در سراسر جهان اسلام نيز به خاطر اسلام بوده و هست كه اين انقلاب و اين نظام را متعلق به خود دانسته و از آن حمايت و دفاع كردند و مي كنند. از اين رو، جمهوري اسلامي بزرگترين وظيفه اش آن است كه اسلام را در زندگي مردم تحقق بخشد و جامعه را به صورت يك جامعه نمونه اسلامي درآورد.

براي عملي شدن اين هدف - كه گامهاي اساسي و بلند آن، از آغاز پيروزي به وسيله همه دست اندركاران و با اشراف و اهتمام شديد امام (رضوان الله عليه) برداشته شده - بايد قواي سه گانه كشور هماهنگ و پيگير عمل كنند و حوزه هاي علميه و مراكز فرهنگي و پژوهشي اسلامي، به تلاش وسيع دست زنند و سرچشمه پايان ناپذير تفقه و اجتهاد آگاهانه و بصير را در خدمت عمق و گسترش معارف اسلامي به كار گيرند و دستگاه فكري و عملي نظام جمهوري اسلامي، با هم و در كنار هم، جامعه را در راه اسلامي شدن روزافزون و به سمت هدفهاي اسلامي پيش ببرند.

تمامي آحاد ملت مسلمان، در حفظ و حراست از احكام نوراني آن و سعي در گسترش و تعميق آن در جامعه، داراي وظيفه اي بزرگند. امر به معروف و نهي از منكر كه يكي از اركان اساسي اسلام و ضامن برپا داشتن همه فرايض اسلامي است، بايد در جامعه ما احيا شود و هر فردي از آحاد مردم، خود را در گسترش نيكي و صلاح و برچيده شدن زشتي و گمراهي و فساد، مسئول احساس كند.

3) فوري ترين هدف تشكيل نظام اسلامي، استقرار عدالت اجتماعي و قسط اسلامي است. قيام پيامبران خدا و نزول كتاب و ميزان الهي، براي همين بود كه مردم از فشار ظلم و تبعيض و تحميل نجات يافته، در سايه قسط و عدل زندگي كنند و در پرتو آن نظام عادلانه، به كمالات انساني نايل آيند.
در نظام اسلامي بايد همه افراد جامعه، در برابر قانون و در استفاده از امكانات خداداد ميهن اسلامي، يكسان و در بهره مندي از مواهب حيات، متعادل باشند.

هيچ كس به خاطر تمكن مالي، قدرت آن را نيابد كه در امور سياسي كشور و در مديريت جامعه دخالت و نفوذ كند و هيچ تدبير و حركتي در جامعه، به افزايش شكاف ميان فقرا و اغنيا نينجامد. پا برهنگان، حكومت اسلامي را پشتيبان و حامي خود حس كنند و برنامه هاي آن را در جهت رفاه و رفع محروميت خود بيابند.

امام بزرگوار ما، اين را يكي از اساسي ترين مسايل جمهوري اسلامي دانسته و قوي ترين بيانات را در اين باره ايراد نموده اند و اين، خصوصيت غيرقابل تفكيك جمهوري اسلامي است.

4) وحدت كلمه، رمز پيروزي ملت ايران در مراحل مختلف بوده و امروزه نيز مهم ترين وسيله ملت ما براي مقابله با تحريكها و توطئه هاست.

ملت ايران و مديران و گردانندگان كشور، بايد بر گرد اصول اساسي نظام جمهوري اسلامي مجتمع گشته و همه توان و نيروي خود را براي تحقق و حراست از آن متمركز كنند و هيچ خواسته و شعار و هيچ انگيزه فردي و گروهي و قومي و فرقه اي نتواند فرد و يا جمعي را از تلاش براي آن اصول و رسيدن به هدفهاي نظام جمهوري اسلامي بازدارد.

5) حفظ عزت و كرامت انقلابي جمهوري اسلامي و ملت ايران در مناسبات بين المللي، يكي ديگر از نقاط اصلي است. پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، تحولي ژرف در ارتباطات بين المللي از دو نظر به وجود آورد:

اول اين كه هيمنه دو ابرقدرت آن روز دنيا را در رابطه شان با دولتهاي ضعيف جهان، شكستي سخت داد و ابهتي را كه به مرور در چشم ملتها و دولتها به دست آورده بودند، به شدت تضعيف كرد.

دوم آن كه به ملتها دلگرمي و شجاعت بخشيد و جرأت و گستاخي در مقابله با دولتهاي دست نشانده را به آنان تزريق كرد.

براي حفظ اين روند رو به اشتعال و تقويت روحيه ملتهاي اصيل و مظلوم، جمهوري اسلامي موظف است كوچكترين تغييري در چهره ي با صلابت و موضع با عزت خود در مناسبات بين المللي ايجاد نكند؛ با قلدران، از موضع قدرت و با دولتهاي ضعيف، از موضع حمايت و با ملتهاي به پاخاسته، از موضع رعايت و هدايت سخن بگويد و عمل كند؛ دولت امريكا را به مثابه رأس فتنه و استكبار و رمز غداري و شيطنت و به خاطر ستمش به كشورهاي ضعيف و حمايتش از صهيونيسم غاصب و دشمنيش با بيداري و آزادي ملتها و خصومت عميق و جنايت بارش با ملت ايران، محكوم و منفور و مطرود دانسته، هيچ فرصتي را براي افشاي چهره تزويرآلود و رسوا كردن آن مدعيان آزادي و غيره و بيان اين حقايق از دست ندهد.

مسأله فلسطين، مسأله اول بين الملل اسلامي است. امروز كه مبارزات ملت فلسطين در زير پرچم اسلام، خواب از چشم دولت غاصب صهيونيست و حاميانش ربوده است، بزرگترين وظيفه ملت و دولت ما و همه ملتها و دولتهاي مسلمان، حمايت از اين مبارزات است. غده سرطاني اسرائيل را تنها از طريق همين مبارزات مي توان ريشه كن ساخت و جهان اسلام را از خطرات مهلك آن نجات داد.

6) تكيه بر مردم و حاكميت اراده و خواست و تشخيص آنان، ركن مهم ديگري است كه روز به روز بايد تحكيم و تقويت شود.

7) همكاري دولت و ملت و پيوند عاطفي و عقيدتي مردم با مسؤولان كشور، يكي از مظاهر اساسي حكومت مردمي است و تاكنون گره گشاي مسايل بسيار مهمي بوده است و بايد هميشه با همان قوت و استحكام باقي بماند.

8) سازندگي كشور و آبادسازي اين سرزمين پر بركت و مستعد و جبران عقب ماندگي هاي تأسف باري كه در دوران حكومت طواغيت، بر اين ملت با استعداد تحميل شده است، يكي از هدفهاي اصلي جمهوري اسلامي است.

9) گسترش دانش و تحقيق و رشد علمي و شكوفايي استعدادهاي انساني و گسترش آگاهي و معرفت عمومي، يكي ديگر از نقاط اساسي انقلاب است.

10) روحانيت، عنصر اصلي در مبارزات پانزده ساله منتهي به پيروزي انقلاب و سپس در تشكيل نظام مقدس اسلامي و برافراشتن پرچم اسلام در جهان و در مقاومت پرشور ملت ايران در برابر تهاجم هاي گوناگون دشمنان و پيش از اينها و در طول قرن هاي متمادي، عامل اصلي حفظ معارف اسلامي و ايمان عميق و صادقانه ملت ايران به مكتب حياتبخش اسلام و رشد تفكرات ديني در همه جا بوده است.

11) در اين مقال، لازم است بزرگداشت وفاداران فداكار نيز به عنوان يكي از نقاط عمده معارف انقلاب ذكر شود. مقصود از وفاداران انقلاب، آنهايند كه با نثار جان خود يا عزيزان خود يا سلامتي خود، پايه هاي انقلاب را استحكام بخشيدند و دست دشمنان را از كشور و نظام اسلامي كوتاه كردند: خانواده هاي مكرم شهيدان، دليرمردان جانباز و اسير و مفقود و خانواده هاي بزرگوار آنان، رزمندگان نيروهاي مسلح و عناصر پاكباز بسيج كه عمر خود را در جبهه ها گذرانيده اند، جهادگراني كه نيروي خود را در دو جبهه ي جنگ و سازندگي صرف كردند... و همه ي كساني كه در اين امتحان الهي، با سختيها و ابتلائات بزرگش دست و پنجه نرم كردند، بايد مورد تكريم و قدرشناسي هميشگي ملت باشند.

12) ختام سخن آن است كه دوران ده ساله حيات مبارك امام خميني (رضوان الله تعالي عليه)، الگو و نمونه حيات جامعه انقلابي ماست و خطوط اصلي انقلاب، همان است كه امام ترسيم فرموده است. دشمنان خام طمع و كوردل كه گمان كردند با فقدان امام خميني، دوران جديد با مشخصاتي متمايز از دوران امام خميني (قدس سره) آغاز شده است، سخت در اشتباهند. امام خميني، يك حقيقت هميشه زنده است. نام او پرچم اين انقلاب، و راه او راه اين انقلاب، و اهداف او اهداف اين انقلاب است. امت امام و شاگردان او كه از سرچشمه فياض آن موجود ملكوتي سيراب شده و عزت و كرامت اسلامي و انساني خود را در آن جسته اند، اكنون شاهد آنند كه ملتهاي ديگر، حتي ملتهاي غيرمسلمان، نسخه تعاليم انقلابي آن قائد عظيم را مايه نجات خود دانسته و آزادي و عزت خويش را در آن يافته اند. امروز به بركت نهضت آن يگانه دوران، مسلمانان در همه جا بيدار شده اند و كاخ امپراتوريهاي سلطه ظالمانه، رو به ويراني نهاده است. ملتها ارزش قيام ملي را دريافته و غلبه خون بر شمشير را تجربه مي كنند و همه در همه جا، چشم به ملت مقاوم و نستوه ايران دوخته اند.

منبع: كتاب حديث ولايت، جلد چهارم، صص 271-252