نگارنده علاوه بر توهین به یک هنرپیشه سینما جایگاه اجتماعی برخی مشاغل و کسبه محترم را نیز زیر سوال برد و نوشت: «بهنوش بختیاری یک بازیگر طنز و شومن است و اندازه همان سلمونی یا بقال میتوان روی نظرش حساب کرد و بس»
بهنوش بختیاری، بازیگر کمدی سینما و تلویزیون در برنامه رادیویی جمعه -با اجرای فرزاد حسنی- که از شبکه جوان پخش می شد در پاسخ به سئوالی درباره آرزوهایش، گفت: «دوست دارم جامعه شناسی بخوانم تا مثلا بعد از توافق هسته ای سریع ذوق زده نشوم و به عواقب و آینده آن فکرکنم، مثلا درباره اینکه بعد از ترکمنچای چه اتفاقی افتاد!»
اما همین
اظهارنظر کافی بود تا روزنامه آفتاب یزد شدیدترین هجمه را علیه وی به راه بیاندازد
و او را هنرمندی «نان به نرخ روز خور» معرفی کند.
نگارنده علاوه بر توهین به یک هنرپیشه سینما جایگاه اجتماعی برخی مشاغل و کسبه محترم را نیز زیر سوال برد و نوشت: «بهنوش بختیاری یک بازیگر طنز و شومن است و اندازه همان سلمونی یا بقال میتوان روی نظرش حساب کرد و بس«
آفتاب یزد که عنوان «واسه نونه واسه نونه» را برای مطلب خود برگزیده بود، در ادامه نوشت: بهنوش بختیاری چون نیازمند حضور در صداوسیماست چنین حرف مضحکی زده، حتما به اندازه افراد عادی هم نظرش ارزش ندارد.
این ارگان رسانهای در پایان با این جمله کنایه آمیز که :«هر کسی حرفش به اندازه خودش ارزش دارد و دلقک به اندازه خودش...» مطلبش علیه بهنوش بختیاری را به پایان برد.
اما برای بررسی روندی که این روزنامه در پیش گرفته بیان چند نکته ضروری است:
اول آنکه؛ با گسترش فضای رسانهای و ابزارهای مجازی که این روزها در اختیار اکثر قریب به اتفاق مردم جامعه قرار دارد، فرصت اظهار نظر در موضوعات مختلف برای همه فراهم شده است. شبکه های اجتماعی، صفحات شخصی، وبلاگها و وبسایتها تنها بخشی از منابعی است که همه چهره ها اعم از شناخته شده و شناخته نشده می توانند از این بسترها استفاده کرده و نظرات خود را به اشتراک بگذارند.
دوم؛ چه کسی است که نقض آزادی بیان می کند؟! مگر غیر از این است که حق اظهار نظر برای همه افراد محفوظ است و نباید به بهانه هایی مانند عدم تخصص، افراد را از اظهار نظر منع کرد؟!
به عبارت دیگر، همه افراد حق اظهار نظر دارند اما از سوی دیگر، این مخاطب است که می بایست تشخیص دهد در مورد موضوعات مختلف به چه فردی رجوع کند؛ به یک متخصص یا افراد دیگر!
در نتیجه کسانی که با پرچم «آزادی بیان» در مقابل «آزادی بیان» می ایستند بهتر است به جای بستن دست و پای فکر، اندیشه و زبان آحاد مردم، تلاش کنند تا سواد اجتماعی و رسانهای مردم را در این زمینه بالا ببرند نه اینکه افراد را به بهانه عدم تخصص از اظهار نظر منع کنند!
چهارم؛ هرچند به ادعای نگارنده در روزنامه فوقالذکر کارشناسان صاحب نظر باید در مسایل مربوطه اظهار نظر نمایند اما نباید فراموش کرد برخی موارد نیز آنقدر واضح و مبرهن است که نیازی به اظهار نظر کارشناس تخصصی ندارد! به عنوان مثال؛ وقتی یک تیم فوتبال چند بازی پشت سر هم شکست می خورد و چند فصل متمادی را با ناکامی پشت سر می گذارد، حتی اگر کسی عکس با لباس ورزشی هم نداشته باشد براحتی می تواند بگوید این تیم خوب نتیجه نگرفته است!
و در آخر؛ ظاهرا برخی اهالی رسانه که کار جناحی را سرلوحه کار خود قرار دادهاند، پیرو سیاست یک بام و دو هوا شده و تنها زمانی آزادی بیان را نفی می کنند که به ضررشان باشد.
به عنوان مثال زمانی که یک هنرپیشه کمپین دفاع از تیم مذاکره کننده راه می انداخت، هیچ گاه یقه او را نمی گرفتند که چرا در امور غیرتخصصی اظهار نظر کردی؛ با پیشتر زمانی که چند هنرمند دیگر با راهاندازی کمپین «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» همه تلاش خود را برای همراهی با دولت به خرج دادند، بازهم رسانه مذکور نگران اظهارنظرهای غیرتخصصی نشد!
حالا در پایان به نظر می رسد موجسواری سیاسی محدود به محافل سیاسی نیست و حتی هنرمندان و ورزشکاران و سایر اقشار نیز از سیلاب انتقادات در حوزه های سیاسی در امان نیستند؛ فقط کافی است حرفی رانده شود برخلاف میل آقایان! آنوقت است که هم «دلواپس» خوانده می شوی و هم دلقک!