گرداب- اخيراً اعلام شد كه تعداد ساكنان مجازي يكي از شبكههاي اجتماعي، از مرز 500 ميليون نفر گذشته است. از هر 14 نفر ساكن كره زمين، يك نفر در آن شبكه اجتماعي فعال است. ما امروز ناچار از درك اين واقعيت هستيم كه جامعه مجازي، انسان مجازي و واقعيت مجازي داريم. اين ظرفيت بزرگي است كه ميتوان در آن به نشر و اشاعه فرهنگ غني و ارزشهاي اخلاقي پرداخت. اين ظرفيت را نميتوان با عدد توضيح داد. شبكه اجتماعي با اثر و تأثيرگذاري قابل توضيح است.
در چند قرن گذشته، مردم ايران شبكههاي اجتماعي سنتي مانند مساجد، تكيهها و حسينيهها را تجربه كردهاند. كاركرد اجتماعي اين شبكهها در رشد آگاهي و تعميق ارتباطات ميان افراد جامعه، محسوس و مشخص بوده است.
با اين تجربه ارزشمند در استفاده از شبكههاي اجتماعي، براي رشد و تكامل جامعه، اكنون به نظر ميرسد ما در شبكههاي اجتماعي فضاي مجازي چندان حضور مؤثر و اثربخش نداريم. به نظر ميرسد در اين فضا دچار انفعال شدهايم و به جاي برخورد ايجابي و اثباتي و توليد محتوا به پشتوانه فرهنگ بسيار غني خود، بيشتر برخورد سلبي در پيش گرفتهايم.
شبكه اجتماعي چيست؟شبكههاي اجتماعي، فضاهايي هستند كه در دنياي مجازي براي ارتباط ميان افراد مختلف، با سطوح مختلف دسترسي، همانند فضاهاي واقعي به وجود ميآيند. ايجاد ارتباطات جمعي و ميان فردي، تشكيل اجتماعات مجازي، اطلاعرساني و تبادل اطلاعات و نظرات، از شناخته شدهترين كاركردهاي اين فضاها به شمار ميرود.
امروزه در دنياي سياست و جامعه، تفاوتهاي اساسي در ابزارهاي ارتباطي پديد آمده است كه اين تفاوتها، مناسبات اجتماعي را تا حد زيادي دچار دگرگوني كرده است.
ويژگيهاي شبكههاي اجتماعياگر تفاوت ميان «گفتوگو» و «تكگويي» را در نظر بگيريم، شبكههاي اجتماعي، فرهنگ عمومي را به سمت گفتوگو سوق ميدهند. قبلاً رسانهها تكگويي ميكردند اما اكنون رسانههاي جديد با مخاطب خود گفتوگو ميكنند، ميگويند و ميشنوند.
در اين نوع رسانهها، انسانها مستقيماً يكديگر را مورد خطاب قرار ميدهند. اين ويژگي به تمركززدايي از جامعه مدد ميرساند و از سويي به تعامل آگاهانه مردم با محيط اطراف ميانجامد. در اين وضعيت بازيگران عرصه اجتماعي در اتاق شيشهاي قرار ميگيرند و رفتار و كنش آنان، از چشم شهروندان دور نميماند. در اين شرايط آنهايي ماندگارند كه با اين عرصه جديد تعامل داشته باشند. از اين رو نحوه و چگونگي تعامل دولتها با اين عرصه، از مهمترين مسائل جهان امروز به شمار ميرود.
بارزترين ويژگي شبكههاي اجتماعي را ميتوان «هويت» دانست، به اين معنا كه هويت در شبكههاي اجتماعي مجازي به سمت هرچه واقعي تر شدن پيش ميرود. اين ويژگي درعصر وبلاگها تا حد زيادي آشكار نبود؛ يعني افراد مايل به شناخته شدن نبودند. اما اكنون چون هيچ كس مايل نيست، فرد ناشناس را به ليست دوستان خود اضافه كند، بنابراين افراد حاضر در شبكه با افراد واقعي طرف هستند.
ويژگي ديگر شبكههاي اجتماعي به اشتراكگذاري و يادگيري است. افراد علاقهمند هستند هر چه سريعتر، اطلاعات يا محتوايي را كه توليد كردهاند، به اشتراك بگذارند. اين محتوا ممكن است خبر، فيلم، عكس، مقاله يا ديدگاه مشخص يا تجربيات آنها باشد.
بسيجكنندگي و سازماندهي نيز از مهمترين ويژگيهاي شبكههاي اجتماعي در فضاي مجازي به شمار ميرود. اين شبكهها ميتوانند افراد را در يك زمان و يا مكان در محيط واقعي گرد هم آورند. طرح شبكههاي اجتماعي خود جوش، بيشمار و گسترده در سطح جامعه از بديعترين تجربيات اين شبكهها به حساب ميآيد.
قابليت اعتماد به شبكههاي اجتماعي بيش از وب سايتهاست، چون اطلاعات به صورت خام منتقل ميشود و قدرت اعتماد به شاخص بودن يا مشهور بودن فرد توليدكننده اطلاعات بستگي دارد.
در شبكههاي اجتماعي به جاي مخاطبان انبوه، حلقههاي كوچك و بزرگ از مخاطبان شكل ميگيرد. اين حلقهها در جاهايي با يكديگر همپوشاني دارد. تأثيرگذاري هر شبكه برحلقه ميتواند به تناسب تخصصي بودن يا گرايش خاص آن شبكه باشد. در شبكه اجتماعي افراد قابليت لينكدهي و كندوسازي دارند.
از ديگر ويژگيهاي شبكههاي اجتماعي، چند رسانهاي بودن آن است. در اين شبكهها ميتوان از فيلم، عكس، انيميشن، متن،گرافيك و لينك استفاده كرد. ويژگي مهم شبكههاي اجتماعي ايجاد پرستيژ براي افراد است.
امروزه اساتيد دانشگاهها، دانشجويان، مجريان رسانهها، روزنامه نگاران، سياستمداران و هنرمندان به جاي آدرس ايميل يا وب سايت يا وبلاگ، شناسه فيسبوك خود را اعلام ميكنند. حتي برنامههاي تلويزيوني نيز آدرس فيس بوك دارند.
زبان مرسوم در شبكههاي اجتماعي متفاوت از رسانههاي رسمي است. زباني عريانتر، صريحتر و بيتكلفتر؛ بنابراين فضاي تعاملي خوبي براي اثرگذاري و اثرپذيري وجود دارد. در اين شبكهها امكان دنبال كردن و يا دنبال شدن افكار و انديشههاي افراد وجود دارد. شخصينگاري و يا روزنگاري از ويژگيهاي شبكههاي اجتماعي است.
شبكههاي اجتماعي بهترين فضاي افكارسنجي محسوب ميشود. آنچه به عنوان «همگان» در جامعهشناسي بحث ميشود، در شبكه اجتماعي موجود است. حذف مرزهاي زباني با استفاده از مترجم گوگل، مهمترين اتفاقي است كه در فضاي جديد وب اتفاق افتاده است و تا 15 سال آينده، هر كسي با هر زباني، ميتواند به طور همزمان مطلب مورد نظر خود را به زبان دلخواه خود دريافت كند. ديگر ويژگي شبكههاي اجتماعي ابتكار و خلاقيت است. نوآوري در ذات شبكههاي اجتماعي است.
وضعيت موجودآينده متعلق به اين شبكههاي اجتماعي است. مردم مهمترين توليدكنندگان و مصرفكنندگان اطلاعات در محيط شبكهها هستند. اين شبكهها، چالش اصلي دولتها در جامعه اطلاعاتي محسوب ميشوند و جالب آن است كه از شبكههاي اجتماعي در ايران شناخت درستي به صورت علمي و آكادميك وجود ندارد. آنچه اكنون در ارتباط با شبكههاي اجتماعي ديده ميشود، برخوردي منفعلانه و دفاعي است، نه حضور مؤثر و توليد محتوا.
وضعيت موجود حاكي از آن است كه ابتكار عمل دست كساني است كه در مصاف فرهنگي در مرتبه اي پائين تر از فرهنگ ما قرار دارند. احتياط، بدگماني و واهمه از گستردگي شبكههاي مجازي، ما را به انفعال وا داشته است. اين در حالي است كه فرهنگ پويا و محتواي ژرف داشتههاي ما، تاكنون بازتاب اندكي در اين گستره همگاني داشته است.
ديدگاه انتقاديگفته ميشود شبكههاي اجتماعي جو لذتجويانه مجازي براي افراد ايجاد ميكنند، به طوري كه شخص احساس حضور غيرمؤثري را تجربه ميكند. به اين معنا كه به جاي آنكه مردم به دنبال فعاليتهاي واقعي اجتماعي بروند، بكوشند تا از طريق اين مشاركت مجازي، ارضاي خاطر به دست آورند. در اين وضعيت بعيد نيست كه قدرتهاي بزرگ سلطهگر، احساسات مردم را كنترل و به سمت و سويي خاص كاناليزه كنند، مثل نسلكشي در رواندا، كنگو و جنگ عراق. در دهههاي 50، 60 و 70 ميلادي قدرتهاي بزرگ، مردم كشورهاي تحت ستم را چنان مسحور تلويزيون نموده بودند كه خواستههاي مردم حول تلويزيون ميچرخيد.
منتقدين ميگويند شبكههاي اجتماعي مجازي به تضعيف ارتباطات واقعي ميانجامد. اين شبكهها و گروههاي اجتماعي، ابزارهايي هستند كه اگر بتوان پيامها را توسط آنها خوب انتقال داد، راه توسعه به روي ما گشوده خواهد شد اما اگر قادر به اين كار نباشيم، از جريان اصلي دور ميافتيم و در فضاي مجازي سرگردان خواهيم ماند.
چه بايد كرد؟ما معتقديم صاحب فرهنگي ارزشمند هستيم و فرهنگ ما سازگارترين فرهنگ با فطرت انساني است و اين فرهنگ غني راه سعادت و خوشبختي را به بهترين وجه معرفي كرده است. از ديگر سو، دنياي امروز تشنه معنويت است؛ معنويتي كه ما خود را پرچمدار آن ميدانيم.
بنابراين در فضاي مجازي و در ميان انبوه انسانهاي جستوجوگر حاضر در شبكههاي اجتماعي، ما حرفهاي زيادي براي گفتن داريم. فرهنگ منطبق با فطرت ما، جذابيتهاي فوقالعادهاي براي جذب روح تشنه ميليونها انسان علاقهمند دارد؛ بنابراين لازم است حساب ويژهاي براي حضور مؤثر در اين شبكهها براي گسترش ارزشهاي الهي باز كنيم.
حوزههاي علميه ما در اين زمينه مسئوليت سنگينتري دارند. اكنون حضور حوزهها در فضاي وب چندان مؤثر و قابل توجه نيست. بيشترين تلاش آنها تاكنون رفع شبهات بوده است، در حالي كه ميطلبد آنها با توليد محتوا و طرح آن در شبكههاي اجتماعي، به جذب افراد و آشنا ساختن آنها با اين منبع بپردازند. امروزه حضور ايرانيان در شبكههاي اجتماعي، گرفتار چنبرهاي از مباحث سطحي و پيش پا افتاده سياسي است، در حالي كه ما منادي فرهنگ والاي شيعي هستيم و اعتقاد داريم كه هر انساني در فطرت خود پذيراي آن است. حضور مؤثر در شبكههاي اجتماعي، نياز فوري امروز ماست و قطعاً فردا دير خواهد بود.
قادر باستاني- پژوهشگر حوزه علوم ارتباطات اجتماعي
http://www.iran-newspaper.com/1389/5/7/Iran/4562/Page/22/Index.htm