Gerdab.IR | گرداب

رسانه ملي، شبكه هاي بيگانه و تلويزيون خصوصي

تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۸۹

عملكرد صدا و سيما در ماه هاي گذشته در جهت بروز و ظهور بيشتر قابليت هایش بوده است، اما هنوز راه فراواني تا هدف نهايي مانده است.

گرداب- 1- طي يكي دو سال اخير، با افزايش هجوم فركانس هاي بيگانه به حريم زندگي ايراني، برجستگي نقش رسانه ملي افزايش يافته است.
شكي نيست خط مقدم نبرد رسانه اي در جبهه ايران، صدا و سيماست. گرچه نمي توان جايگاه ساير رسانه ها را ناديده گرفت، اما مي توان گفت كه برآيند و نتيجه غالب فعاليت هاي فرهنگي و رسانه اي كشور، از دريچه صدا و سيما تكثير و اشاعه مي يابد. به همين دليل اين رسانه ملي بيشترين قابليت را براي تحكيم اتحاد ملي و تسخير سنگرهاي رسانه اي مهاجم دارد.

2- اين وضعيت خطير، آزمون و فرصتي پيش روي صدا و سيما است. چالش جديد اين دستگاه رسانه اي، بستري است براي بيدار كردن بسياري از استعدادهاي خفته، جاري ساختن نيروهاي تازه و فتح كردن عرصه هاي جديد.
وضع موجود رسانه ملي، تنها بخش كوچكي از داشته ها و توانمندي هاي آن است و معتقديم اگر صدا و سيما ويژگي هاي بالقوه خود، كه تنها در انحصار صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران است را بيش از پيش بالفعل نمايد، كاري مي كند كارستان!

مصداق هاي فراواني را مي توان يادآوري كرد؛ از جمله سال گذشته و در جريان كوران فتنه، عملكرد و تأثيرگذاري صدا و سيما قابل تأمل بود. به طوري كه در ماه هاي آذر و دي88 كه رسانه ملي از جايگاه منفعل به جايگاهي فعال تغيير جهت داد، جنبش مردمي مدافع انقلاب نيز گرمتر شد و به حماسه هاي عظيم 9دي و 22بهمن منجر گرديد.
 
در روزهاي اخير نيز با فعاليت بيشتر در حوزه مجموعه هاي نمايشي، امواج بيگانه عقب نشيني محسوسي كردند.
اين مصاديق تنها گوشه اي از قابليت صدا و سيماست و حال حساب كنيد كه اگر همه قدرت و ظرفيت صدا و سيما تجلي پيدا كند، چه خواهد شد.
عملكرد صدا و سيما در ماه هاي گذشته در جهت بروز و ظهور بيشتر اين قابليت بوده است، اما هنوز راه فراواني تا هدف نهايي مانده است.

3- رسالت و جايگاه شبكه هاي بيگانه را مي توان بخشي از مهندسي معكوس غرب عليه ايران دانست. "فرانسيس فوكوياما"، نظريه پرداز مشهور غربي، در مقاله معروف «بازشناسي هويت شيعه»، شيعيان را شكست ناپذير معرفي كرده و تنها راه مغلوب ساختن آن ها را اجراي طرحي به نام مهندسي معكوس دانسته است.
 
بدین صورت كه با آسيب رساندن به سه عنصر اساسي مكتب شيعه، يعني "ولايت پذيري"، "شهادت طلبي" و "عدالت‌خواهي" (مهدويت)، بايد شيعه را به شكست وادار كرد. براساس نظريه مهندسي معكوس فوكوياما، اول بايد عنصر ولايت پذيري، تخريب و سپس رفاه طلبي جايگزين شهادت طلبي شود كه با انجام اين دو كار، به طور خود به خود عنصر مهدويت و عدالت‌خواهي نيز از ميان شيعيان رخت خواهد بست.

با بررسي آنچه که از شبكه هاي مهاجم به ايران، پخش مي شود، مي توان فرآيند مهندسي معكوس را توسط آن ها به عينه ديد.

4- در صدر و رأس فرآيند رسانه اي مهندسي معكوس، دو شبكه "بي بي سي فارسي" و "فارسي وان" قرار دارند. اين دو شبكه با اتخاذ تاكتيك ها و تكنيك هاي به ظاهر ايجابي، در حال عملياتي ساختن استراتژي سلبي خود هستند.
 
شبكه انگليسي مذكور در پي سلب وحدت ملي ايرانيان و سرانجام جنگ داخلي است و شبكه صهيونيستي نام برده نیز، سلب انسجام خانوادگي را هدف قرار داده است.
 
البته این دو، ضعف دشمنان ايران را هم نشان مي دهند؛ نشان مي دهند تا زماني كه مردم ايران همدل و همراه هم هستند و تا آن وقت كه اخلاق و ارزش هاي اسلامي و انساني را پاس مي دارند، كاري از دست بدخواهان برنمي آيد؛ بنابراين تنها راه صدا و سيما نيز تضاد با همان مهندسي معكوس است. يعني تقويت ولايت پذيري، شهادت طلبي و عدالتخواهي.

5- فضاي رسانه اي ايران، به خصوص با صف آرايي شبكه هاي تصويري غريبه در برابر رسانه ملي، فرصتي هم براي فرصت طلبان شده است.
اين گروه از يك طرف سعي دارند صدا و سيما را به سمت اهداف و اميال مورد نظر خود، كه مطابق نظريه مهندسي معكوس غرب است، سوق دهند و از طرف ديگر آرزوي ديرينه خود يعني راه اندازي تلويزيون خصوصي را تحقق بخشند.
 
اين طيف از منتقدان صدا و سيما، كاسب كاران فرهنگي و رسانه اي اند و خطر آن ها از شبكه هاي بيگانه كمتر نيست، چون هدف نهايي اين منتقدان بدخواه رسانه ملي، گسترش پايگاه هاي فرهنگي براي اجراي طرح هايي، در راستاي مهندسي معكوس غربي هاست.

6- نبايد و نمي توان صدا و سيما را با رسانه هاي لجن پراكن متخاصم مقايسه كرد. نقد رسانه ملي با اين قياس، يك اشتباه استراتژيك است. معلوم است كه صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران با شبكه هاي فارسي زبان وابسته به نظام سرمايه داري جهاني، قابل مقايسه نيست. سريال ها و برنامه هاي صدا و سيما با تمام ضعف هايش بر برنامه هاي ماهواره ها ارجحيت دارد. مقصود از انتقاد از صدا و سيما، مقايسه آن با "دانشگاه بزرگ" بودن است. انتقاد وقتي سازنده است كه از اين زاويه صورت گيرد.

7- مشغول كردن صدا و سيما به رقابت با شبكه هاي متجاوز غربي، اسير روز مرگي و انفعال شدن است. رسانه ملي با پررنگ تر كردن تشخص، هويت و تمايز خودش با ساير شبكه هاي جهان، پوياتر شدن بيش از پيش در زمينه باز توليد فرهنگ ايراني- اسلامي و بومي ساختن ذائقه مخاطبانش در گستره اي جهاني، مي تواند از موضع مدافع به مقام مهاجم ارتقا يابد.
 
منبع: کیهان