گروه سیاست گرداب- فضای ایران هراسی فضایی است که آمریکا در سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بسیار از آن بهره برده است. در حقیقت در دوران جنگ سرد آمریکاییها به عنوان رهبر بلوک غرب از شوروی و بلوک شرق به عنوان دشمن خارجی برای اتحاد مردم خود و کشورهای غربی بهره می بردند و طبیعتا پس از فروپاشی شوروی تداوم اتحاد ملت ها و دولتها در غرب که بیش از منافع مشترک بوسیله دشمن مشترک توجیه می شد نیازمند دشمن مشترک دیگری بود که در هراس آفرینی به پای شوروی و بلوک شرق برسد.
در همین راستا آمریکاییها پروژه اسلام هراسی را با محوریت ایران هراسی کلید زده و سالها بر طبل تروریست بودن ایرانیان کوبیدند و اسلام هراسی و ایران هراسی را تبلیغ کردند پروژه ای که نه تنها گذشت زمان آن را متوقف نکرد، بلکه بررسی اظهارات اخیر مقام آمریکایی نشان می دهد که حتی توافق هسته ای نیز نتوانسته مانع اظهارنظرهای آنان شود. نکته ای که در این بین باید بدان اشاره کرد این است که در تمام این سالها ایران هراسی ثابت بوده و هیچ گاه آمریکاییها از این رفتار خود دست نکشیده اند اما شیوه های ایران هراسی به اقتضای زمان تغییر کرده
است؛ از موشکهای ایران گرفته تا توانمندیهای سایبری.
ایران هراسی؛ اینبار با طعم سایبری
اضافه شدن یک موضوع جدید در پروژه ایران هراسی را به وضوح میتوان در ادبیات مقامات آمریکایی طی چند ماه اخیر یافت:
1. چیزی از مذاکرات نگذشته بود که در نشستی که در واشنگتن برگزار شد، پیرامون مأموریتهای سایبری آمریکا در آن بحث و تبادلنظر شد. در این نشست که شرکتکنندگان برجستهای مانند مایکل راجرز (Michael Rogers)، رئیس «NSA» حضور داشتند، اتهاماتی به ایران، در زمینه حملات سایبری نسبت داده شد.
2 . مایک راجرز (Mike Rogers) رئیس کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان آمریکا در مصاحبهای با The Hill: "[ایرانیها] هر لحظه به این باور برسند که حملات سایبری جدید و بیشتر به آمریکا به سودشان است، حملات را آغاز میکنند." (4 آذر 93)
3 . آسو شیتدپرس 27 فروردین 1394 در گزارشی مینویسد: «ایران به عنوان یک تهدید سایبری قابل توجه برای ایالات متحده و متحدان، در حال ظهور است. توانایی ایران در حوزهی سایبری به صورت قابل توجهی در سالهای اخیر بهبود داشته است. ایران در حال حاضر به شبکههای بسیار مقاوم در ایالات متحده و عربستان سعودی نفوذ کرده و اطلاعات حساس آنها را کشف و ضبط نموده و از بین برده است. با وجود تحریمهای اقتصادی و مذاکرات پرمخاطره بین ایران و قدرتهای جهان بر سر برنامه هستهای تهران، توانایی سایبری این کشور گسترش یافته است.»
5 . سوزان کالینز (Susan Collins)، یکی دیگر از سناتورهای آمریکایی: «ایران در کنار چین و روسیه، بیشترین عاملان حملات سایبری هستند.»( 31 تیرماه 94)
6. جان مک کین (John McCain)، رئیس کمیته خدمات ارتش در سنا: «[ایران برای ما] نگرانکننده است؛ اما سطح پیچیدگی آنها در سایبر همسطح چین و روسیه نیست ولی یقیناً یک مسئله مهم است. بیشتر قانونگذاران، گفتهاند که اکنون دستیابی به سلاح هستهای برای ایران یکراه رسیدن به قدرت است.» (31 تیرماه94)
7. این اظهارات توسط مسئولین آمریکا تا جایی افزایش یافت که باراک اوباما نیز در سخنرانی خود در میان جمعی از نظامیان این کشور در 25 شهوریور ماه از هراس از قدرت سایبری ایران و حملات سایبری ایران در کنار چین دم زد. رئیس جمهور امریکا در جمع یگان جنگ سایبری پنتاگون گفت که تهدیدات ایران و چین، کاخ سفید را کلافه کرده است.
8. شاید بتوان علت این اظهار نظر های مقامات آمرکایی را در این اظهار نظر کریستن ایچنسهر (Kristen Eichensehr)، مشاور حقوقی سابق معاون وزارت
خارجه آمریکا جستجو کرد: «ایران قبلاً نیز موضوع تحریمهای شدید بود؛ اما اگر این
تحریمها به خاطر قضیه هستهای کم شوند، تحریمهای سایبری جدید ممکن است
شدیدتر {علیه ایران} اجرا شوند.»
ایران آماده حضور در هر نبرد سایبری است از سوی دیگر ایران نیز طی سال های اخیر به دستاوردهای خوبی در حوزه سایبری دست یافته که در این راستا بیان چند نکته لازم و ضروری است:
اول آنکه؛ غرب با شاخصهای خود، هیچ گاه نخواهد توانست بر آورد مشخصی از توان ایران در نبرد سایبری _چه به لحاظ نیروی انسانی، چه به لحاظ فنی_ به دست آورد.
نکته بعدی که نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد؛ اظهارات جالب توجه سردار حسین سلامی جانشین
فرمانده کل سپاه در رابطه با توان سایبری ایران است. وی چندی پیش در یک برنامه زنده تلویزیونی گفته بود: کشور ما و به خصوص سپاه پاسداران
چون همواره خود را با اقتضائات جدید تطبیق میدهند و هرگز خود را از
توانمندیهای دشمن عقب نگه نمیدارند، سعی کرده تا به توانمندیهای قابل
قبولی در عرصه سایبری برسد و ما بازدارندگی سایبری را در سطح بالایی توسعه
دادهایم. اگر دشمن بخواهد در این زمینه کشور
ما را آزار دهد، پاسخهای ویرانگری به آن خواهیم داد که این توانمندی
امروز وجود دارد.
وی در عین حال تصریح کرده بود: ما ابتدا به ساکن به هیچ
کشوری حملات سایبری نمیکنیم اما اگر کشوری بخواهد با ما وارد جنگ در این
حوزه شود، قاعدتاً به آن پاسخهای مخربی خواهیم داد و در این زمینه اعلام
میکنیم که ما در لبه تکنولوژی حرکت میکنیم، هم نیروی انسانی هوشمند داریم
و هم از دانش آن بهرهمندیم.
و لذا می توان گفت پاسخ های مخرّب ایران در نبرد سایبری یکی
از عکسالعمل های خشن ملت ایران در برابر تهدیدات خارجی است.
سوال نهایی؛ قدرت سایبری یا ایران هراسی؟!
اما در پایان یک سوال بوجود می آید و آن این است که بالاخره سخن گفتن مقامات غربی از توان سایبری ایران، اعتراف به این توانمندی است یا ایران هراسی در حوزه سایبری؟!
پاسخ به این سوال چندان دشوار نیست و میتوان به نحوی هر دو را تایید کرد. غربی ها از
یک سو به توان بالای نیروهای جوان ایران در حوزه سایبر ایمان پیدا کرده
اند و از سوی دیگر، تلاش دارند با جنگ روانی و به راه انداختن ایران هراسی سایبری، به منافع خود دست یابند. هر چند همانگونه که بیان شد، ایران یکی از قدرت های سایبری جهان است، اما کشورهای دیگری نیز از این توان برخوردارند. اما آنچه که برای غرب مهم است، همسویی با منافع آنان است. اگر کشوری در راستای منافع آمریکا حرکت کند، نه داشتن بمب هستهای برای مجامع به اصطلاح جهانی اهمیت دارد، نه توانایی سایبری، نه نقض حقوق بشر و حقوق زنان و نداشتن انتخابات و نه هیچ چیز دیگر.
اما اینکه تنها در مورد ایران این مباحث مطرح می شود، تنها به دلیل عدم همراهی با استکبار و پافشاری ما بر هویت ملی و اسلامی و دفاع از مظلومان است و این دشمنی
تا زمان تحقق اقتدار همهجانبهی سیاسی، اقتصادی و علمی ایران ادامه خواهد داشت.