دکتر اقلیما در گفتگو با گرداب:

ارتباط بیش از 30 درصد همسران از طریق شبکه های اجتماعی/ نسخه‌های تکراری مشاوران، جوانان را به سمت سراب سوق می‌دهد

تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۳۹۴

وقتی آدم ها را درک نمی کنیم و نمی دانیم چه می گویند و چه می خواهند و با تفکر خود برایشان راه حل ارائه می دهیم مشکل را دنباله دار کرده ایم. افراد هم که مشکلشان حل نمی شود برای جبران و شاید آرام کردن خود وارد شبکه های مجازی شده و با افراد در آنجا ارتباط می گیرند و اینگونه است که می گویند شبکه های موبایلی به راحتی جای خود رادر میان شهروندان ایرانی باز کرده اند.

گروه شبکه های اجتماعی گرداب- هنوز چند سالی از ظهور و بروز شبکه ها  اجتماعی موبایلی در ایران نمی گذرد اما این شبکه ها به راحتی توانستند جای خود را در میان شهروندان ایرانی باز کنند و به یک یار همیشه همراه برای خیلی از مردم مبدل شوند؛ این شبکه ها در کنار سهولت دسترسی و افزایش ارتباطات کاری و شخصی سبب دوری استفاده کنندگان آن به ویژه نسل جوان از فرهنگ اصیل ایرانی، عادت اعتیاد گونه به شبکه های اجتماعی،  بی تفاوتی نسبت به مذهب، بروز مشکالت روانی، کاهش اعتماد متقابل میان زوج‌های جوان، کم شدن ارتباط چهره به چهره افراد، فاصله گرفتن اعضای خانواده از یکدیگر، ویرانی وقت جوانان، انزوا، افسردگی و مردم گریزی و در نهایت بروز اضطراب و استرس می شود.

مقام معظم رهبری هم به دلیل همین آسیب ها و معضلاتی که در اثر استفاده بی رویه از این شبکه ها در جامعه بروز می کند، می‌فرمایند:«امروز نشر افکار باطل نه فقط به وسیله‏ ابزارهاى ارتباط جمعىِ فراوان مثل رادیو، تلویزیون، اینترنت و انواع و اقسام روشهاى الکترونیکى انجام مى‏گیرد، بلکه از شیوه‏‌هاى هنرى هم استفاده می‌شود. امروز در دنیا پول خرج می‌کنند و فیلمهاى گران‏قیمت می‌سازند، براى این ‏که غیرمستقیم فکرى را وارد ذهن‌ها کنند یا فکرى را از ذهن‌ها بیرون بیاورند.»

حال این سوال مطرح است این شبکه ها چطور توانستند اینقدر راحت جای خود را در میان شهروندان ایرانی بازکنند؟ برای پاسخ به چنین سوالاتی به سراغ  دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمى مددكارى اجتماعى ایران رفته ایم. آنچه در ادامه می خوانید حاصل گفتگوی ما با این روانشناس شهیر است.

*جناب دکتر چرا شبکه های موبایلی و فضای مجازی توانستند به راحتی جای خود را در میان شهروندان ایرانی باز کنند؟ چه ویژگی هایی داشتند که این موفقیت نصیب‌شان شد؟

مشکل اصلی این امر را باید در بطن جامعه جستجو کرد؛ ببینید ما وقتی تنها می شویم و برنامه ای هم برای گردش و تفریح نداریم و هزینه گردش و تفریح هم گران است از طرفی فشار زندگی کلافه مان کرده است خواه ناخواه به سمت شبکه های اجتماعی و فضای مجازی کشیده می شویم و پا به محیط هایی در این دنیای مجازی می گذاریم تا بتوانیم وقتمان را بگذرانیم و رفته رفته بدان وابسته می شویم به طوری که این شبکه های اجتماعی  امروز به یکی معضلات بزرگ شهروندان مبدل شده است؛ سراغ علت که می روی میبینی طرف از سر کار می آید آن هم یک روز پر مشغله با فشار های روزانه برای جبران این فشار نمی تواند هزینه کند پای موبایل می نشیند وارد گروه های مختلف می شود تا وقتش بگذرد، همسر این فرد هم برای جبران همین کاستی وارد گروه های مختلف می شود تا با آدم هایی شاید مثل خودش هم صحبت شود و او هم به نوعی وقت خود را بگذراند.

معضل دیگری اینست که بعضا ارتباط خود همسران هم از همین راه برقرار می شود، امروزه بیش از 30 درصد همسران از طریق شبکه های اجتماعی با هم در ارتباط هستند چرا که به قول خودشان از این طریق بهتر با هم برخورد می کنند و توانایی برقراری ارتباطات کلامی را ندارند که این امر هم باز به جامعه معضلات و فشار های آن بر می گردد. از طرفی مشاوران ما هم مشاوران جهان سومی شده اند و بدون گوش دادن به صحبت های افراد برایشان نسخه می پیچند؛ در ایران هر شهر و هر‌منطقه ای فرهنگ خاص خود را دارند و با آنچه ما در خارج از کشور خوانده ایم تفاوت بسیاری دارد ولی متاسفانه مشاوران ما هم از عمق معضل اطلاعی ندارند و به نوعی مشاوره دادن ها مسخره شده است.

وقتی آدم ها را درک نمی کنیم و نمی دانیم چه می گویند و چه می خواهند و با تفکر خود برایشان راه حل ارائه می دهیم مشکل را دنباله دار کرده ایم. افراد هم که مشکلشان حل نمی شود برای جبران و شاید آرام کردن خود وارد شبکه های مجازی شده و با افراد در آنجا ارتباط می گیرند و اینگونه است که می گویند شبکه های موبایلی به راحتی جای خود رادر میان شهروندان ایرانی باز کرده اند.

*این شبکه ها چه مشکلاتی برای جامعه ایرانی در پی داشته اند؟

وقتی آدم ها از طریق شبکه های مجازی با هر فرد غریبه ای ارتباط می گیرند و وارد روابطی خارج از عرف می شوند خود به خود مشکل درست می شود، ایرانیان در استفاده از شبکه های مجازی گوی سبقت را از همه دنیا ربوده اند، در بسیاری از کشور های دیگر از این فضا بیشتر برای کار و تجارت استفاده می شود ولی متاسفانه در کشور ما تبدیل به محلی برای ارتباطات نامتعارف و گاهی غیر مجاز شده است، هر از چند گاهی گروه های خوبی هم تشکیل می شود و به ارائه مشاوره و مسائل روانشناسی می پردازد ولی آدم های امروز بیشتر از اینکه به دنبال نصیحت باشند به دنبال شنیده شدن هستند. وقتی میزان درآمدها پایین می آید و مشکلات و فشار ها بالا می رود و دیگر فرصتی برای حضور در جمع های خانوادگی نمی ماند شهروندان به سمت شبکه های مجازی سوق می یابند.

این شبکه های موبایلی بیشترین معضلی که برای جامعه ایرانی داشته است آزاد کردن روابط میان زن و مرد بوده به طوری‌که طبق آمار ها 80 درصد مردان بالای 40 سال به همسران خود خیانت می کنند و این یک فاجعه است؛ ازدواج های درون شبکه‌ای معضل دیگری است که نه تنها خیلی اوقات به ازدواج نمی انجامد  بلکه با برقراری ارتباطات نامشروع لطمه دیگری به افراد وارد می کند.

*شبکه های اجتماعی چقدر توانسته به گسترش معضلات و آسیب های اجتماعی و خانوادگی  دامن بزند؟

شبکه های اجتماعی به خودی خود مشکلی ندارد بلکه نحوه استفاده ماست که مشکل را ایجاد می کند و این شبکه ها چه داخلی و چه خارجی باشند باز هم همین بساط راه می افتد. آدم ها به دنبال جایی هستند که خود را مطرح کنند، در مددکاری اصلی وجود دارد که می گوید"آدم ها اشتباه فکر نمی کنند بلکه درک کردن ها متفاوت است" یعنی هر فردی با همان تصور خود نسبت به قضیه نگاه می کند اگر مردم اجازه داشته باشند راحت تر مشکلات و درد دل خود را مطرح کنند این معضلات ایجاد نمی شود اما متاسفانه شاهدیم که معضلات و آسیب های اجتماعی و خانوادگی به قدری در جامعه زیاد شده که دیگر جایی برای درد دل باقی نمی ماند والدین فرزندان را و فرزندان والدین را درک نمی کنند و همسران هم نسبت به هم بی اعتماد شده اند و این می‌شود که به سراغ شبکه های اجتماعی می روند.

*آیا راهکاری هم برای جبران این مافات وجود دارد؟

 بله مسلما همیشه راهکاری وجود دارد همانطور که رهبر انقلاب نیز در رهنمود های خود می فرمایند باید همیشه افراد شایسته و پاسخگو کار ها را بر عهده داشته باشند اگر این دو اصل در کشور ما رعایت شود ریشه خیلی از مشکلات و معضلات اجتماعی کنده می شود.

تا علت ها را حل نکنیم معلول ها باقی هستند؛ فشار های جامعه زیاد شده است، بیکاری و تورم کولاک کرده و برخی از آمار ها حاکی از افزایش یک میلیون بیکار در سال دارد و این معضل بزرگی است چرا که وقتی در خانواده افراد بیکار بوده و نتوانند امرار معاش کنند، فشارها زیاد می شود  این مهمترین عامل برای افزایش معضلات و آسیب های اجتماعی است. اگر زیر ساخت ها درست شود، کار و بیکاری حل شود، رشد اقتصادی روی می دهد و خیلی از مشکلات حل می شود. فقر و بیکاری مهمترین مواردی است که افراد را به سراغ شبکه های اجتماعی می برد.