خبرنگار و مجری آمریکایی:

ایران صدای مظلومان را به جهان می‌رساند

تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۳۹۴

مرضیه هاشمی گفت: سیاهپوست‌ها در آمریکا خیلی تحت فشار هستند و اگر آن‌ها به ایران نیایند و حرف خودشان را نزنند پس کجا می‌توانند این کار را بکنند، اگر جمهوری اسلامی ایران نباشد پس چه کشوری این کار را خواهد کرد.

به گزارش گرداب به نقل از مشرق مرضیه هاشمی خبرنگار و مجری شبکه بین المللی پرس تیوی اخیرا به دنبال افزایش خشونت پلیس آمریکا علیه سیاه پوستان در این کشور، اقدام به ساخت مستندی با عنوان "ملتِ دِرِد اسکات" کرده است که فیلمبرداری آن در آمریکا صورت گرفته است. این مستند به تازگی برای اولین بار در ایران اکران شده است. خبرنگار مشرق با مرضیه هاشمی، کارگردان و تهیه کننده این مستند گفتگو کرده است.

** لطفاً درباره مستند توضیح بدهید و این‌که چه عاملی باعث شد تا تصمیم به ساخت این مستند بگیرید.

نام مستند "ملتِ دِرِد اسکات" است. "درد اسکات" یک برده سیاه‌پوست آمریکایی بود که پس از 4 سال زندگی در ایالت ایلینویز، پرونده خود را به دادگاه برد و درخواست آزادی کرد، چون طبق قانون آن زمان آمریکا، اگر یک برده در ایالتی زندگی می‌کرد که قانون برده‌داری را لغو کرده بود، باید آزاد اعلام می‌شد. با این حال دیوان عالی آمریکا اعلام کرد که چون اسکات یک سیاه‌پوست است، طبق قانون، حق ندارد در دادگاه از کسی شکایت کند، و بنابراین با آزاد شدن اسکات مخالفت کرد. این پرونده نقطه عطفی در تاریخ برده‌داری و تبعیض نژادی در آمریکا محسوب می‌شود که تا امروز هم ادامه پیدا کرده است. اتفاقاً اسکات در شهر سنت لوئیس ایالت میسوری فوت کرد، یعنی دقیقاً همان جایی که مدتی پیش شاهد اعتراضات گسترده سیاه‌پوستان به قتل "مایکل براون" نوجوان سیاه‌پوست، به دست پلیس بود. تصمیم ساخت این مستند از آن‌جایی گرفته شد که ما در ایران زیاد درباره خشونت پلیس در آمریکا صحبت می‌کنیم، اما شاید مصداق بارزی از این خشونت‌ها را به مردم نشان نمی‌دهیم. من می‌خواستم این موضوع را از زبان خود آمریکایی‌ها توضیح بدهم.

 

**درباره مستند و موضوع اصلی آن بیش‌تر توضیح بدهید.

موضوع اصلی، خشونت پلیس در تاریخ آمریکا و دلایل آن است و هم‌چنین مبارزات و مقاومت‌های سیاه‌پوستان مقابل خشونت پلیس و برای رسیدن به حقوق برابر با سفیدپوستان. مستند 45 دقیقه است و قرار است از شبکه افق پخش شود. محل فیلم‌برداری در فرگوسن و سنت لوئیس در ایالت میسوری و همین‌طور ایالت شیکاگو بود.

 

**وضعیت سیاه‌پوستان در آمریکا برای مردم ایران خیلی قابل درک نیست، چون در ایران هیچ‌وقت چنین وضعیتی وجود نداشته است. لطفاً درباره وضعیت کنونی سیاه‌پوست‌ها در آمریکا و مشکلات آن‌ها توضیح بدهید.

سیاه‌پوستان در آمریکا هیچ‌گاه شاهد عدالت نبوده‌اند. ساختار دولت آمریکا یا حتی طرز تفکر خیلی از سیاه‌پوستان این‌گونه است که فکر می‌کنند نسبت به سیاه‌پوستان برتر هستند. بگذارید یک مثال از وضعیت کنونی سیاه‌پوستان در آمریکا برایتان بزنم. فکر می‌کنم حدود دو سال پیش در فلوریدا بود: دو جوان سیاه‌پوست، خودرویشان را کنار خیابان پارک می‌کنند و با صدای بلند، موزیک گوش می‌دهند. یک مردم سفیدپوست که بیش از 50 سال سن داشت به آن‌ها می‌گوید صدای موزیک‌تان را کم کنید. دو جوان می‌گویند اگر کم نکنیم، چه کار می‌خواهی بکنی؟ و آن مردم سفیدپوست اسلحه‌اش را درمی‌آورد و دو جوان را می‌کشد. به همین راحتی. از این اتفاقات بسیار زیاد می‌افتد، چون سفیدپوست‌ها واقعاً فکر می‌کنند نژاد برتر هستند. همان ماجرای مایکل براون فکر می‌کنید چگونه پیش آمد؟ من خودم به آن محله رفته‌ام. محله ساکت و خلوتی است. مایکل با دوستش کنار خیابان راه می‌رفته که پلیس می‌آید و با فحش و ناسزا به آن‌ها می‌گوید به پیاده‌رو بروند. وقتی مقاومت می‌کنند، پلیس به راحتی دست به اسلحه می‌برد و مایکل را می‌کشد.

 

**چه چیزی باعث می‌شود این اتفاقات بیفتد؟ آیا رسانه و فیلم باعث می‌شود این فاصله و نژادپرستی حفظ شود، یا علتش واقعاً بالا بودن آمار جرم و جنایت در میان سیاه‌پوستان است که باعث می‌شود مردم نگاه بدی نسبت به آن‌ها داشته باشند؟

هم هالیوود، هم واشنگتن و هم خود مردم تا اندازه‌ای مقصر هستند. شما کافی است حتی از مخاطبین ایرانی بپرسید که نظرشان درباره سیاه‌پوستان آمریکایی چیست. به شما می‌گویند، خواننده‌های خوبی هستند، رقاص‌های خوبی هستند. چون تنها تصویری که هالیوود از آن‌ها ارائه داده، همین است. هیچ‌وقت نمی‌گویند که سیاه‌پوستان در طول تاریخ چه‌قدر از نظر علمی و غیره برای آمریکا زحمت کشیده‌اند. از طرفی چون الگوهای سیاه‌پوست که در هالیوود ارائه می‌شود، همه خواننده و رقاص هستند، کودکان سیاه‌پوست هم به خصوص اگر فقیر باشند، نهایت هدفشان می‌شود این‌که خواننده و رقاص بشوند، چون فکر می‌کنند تنها راه پیش‌رفتشان همین است. هیچ‌کس به آن‌ها نمی‌گوید که شما می‌توانید درس بخوانید و پیش‌رفت کنید. مسئله دیگر، مسئله مواد مخدر است. این همه مواد از کجا می‌آید؟ من خودم یک سیاه‌پوست هستم و در محله‌های سیاه‌پوستان بزرگ شده‌ام. زمانی که من بچه بودم، محله‌های سیاه‌پوست از نظر امنیت خیلی عالی بود، چون همه مانند یک خانواده بزرگ بودند. همه به فکر بچه‌های هم‌دیگر بودند. اما الآن این محله‌ها را نابود کرده‌اند. به جای کلیساها، مشروب‌خانه تأسیس کرده‌اند. مخصوصاً در دهه 80 میلادی که معضل کراک در این محله‌ها بی‌داد می‌کرد. چه کسی این‌ها را وارد محله‌های سیاه‌پوستان می‌کرد؟ خود دولت بود که این کار را می‌کرد. از همین راه، محله‌ها و جوان‌های سیاه‌پوست را نابود کردند.

 

**با توجه به اعتراضات چند سال اخیر در آمریکا برخی می‌گویند ممکن است در آینده نزدیک یا دور، سیاه‌پوست‌ها در آمریکا انقلاب کنند. به نظر شما واقعاً چنین احتمالی وجود دارد؟

این احتمال به هر حال، وجود دارد، اما مشکلی که سیاه‌پوستان دارند، در رهبری است. هر کس این پتانسیل را داشته باشد که سیاه‌پوستان را رهبری کند، دولت او را می‌کشد یا به زندان می‌اندازد یا به روش‌های دیگر، از صحنه حذف می‌کند. از طرف دیگر، سیاه‌پوستانی که کاملاً وابسته به خود آن‌ها هستند، مانند "ال شارپتون" را می‌گذارند تا جریان‌های سیاه‌پوستی را از مسیر خود منحرف کنند. شما ببینید، تا اتفاقی می‌افتد، سیاه‌پوستی کشته می‌شود و یک حرکتی اتفاق می‌افتد، بلافاصله "ال شارپتون" می‌رود و سخنرانی می‌کند که "ما فلان کار را می‌کنیم و بهمان کار را می‌کنیم" اما بعداً چه می‌شود؟ دوباره می‌گوید که ما اهل خشونت نیستیم، باید کوتاه بیاییم و غیره. یعنی جلوی هرگونه حرکتی را می‌گیرند. جالب است بدانید که در شیکاگو، همه اقلیت‌ها کاملاً جدا از هم زندگی می‌کنند، یعنی شکاف محسوسی میان آن‌ها وجود دارد. یکی از قسمت‌های مستند نشان می‌دهد که مثلاً در مترو، یک‌دفعه، همه مسافرها سفیدپوست می‌شوند، یا یک‌دفعه آسیایی می‌شوند، یا مثلاً سیاه‌پوست. یک سیاه‌پوست هیچ‌وقت به خودش اجازه نمی‌دهد وارد محله آسیایی‌ها بشود، یا بعکس. کاملاً جدای از هم زندگی می‌کنند. این نشان می‌دهد که مشکل اصلی و دلیل عدم اتحاد اقلیت‌ها در آمریکا، طرز فکری است که دولت میان آن‌ها جا انداخته است.

 

**نظر مردم ایران درباره آمریکا یا از طریق فیلم‌هایی که دیده‌اند شکل گرفته و یا از طریق فامیل‌هایی که ممکن است آن‌جا داشته باشند. معمولاً هم از زندگی در آمریکا تعریف می‌کنند و نظر مثبت نسبت به آن دارند. این آمریکایی که مردم ایران می‌شناسند، با برج‌های بلند و تابلوهای رنگارنگ و مغازه‌های بزرگ و شیک، با آمریکای واقعی چه اندازه تفاوت دارد؟

باید این را بدانید که آمریکا کشور بزرگی است و تناقض در آن فوق‌العاده زیاد است. ظاهر خیلی از شهرهای آن ممکن است ظاهر زیبایی باشد. شاید آب و هوا و مسائل دیگری داشته باشد که برای خیلی‌ها جذابیت دارد. اما مهم‌تر از این‌ها، بحث رسانه‌ای است. آمریکا روی تصویری که از خودش به دنیا نشان می‌دهد، خیلی کار می‌کند. اما وقتی وارد سیستم می‌شوید، متوجه می‌شوید که سیستم کاملاً کاپیتالیستی است؛ فقط پول در آن مطرح است. وقتی مدتی در این سیستم زندگی کردید، می‌فهمید که این آمریکا با آمریکا 20 یا 30 سال پیش خیلی فرق می‌کند. آن زمان شاید شرایط از نظر کار و بیمه و رفاه، برای بعضی‌ها خیلی خوب بود، اما الآن این‌گونه نیست. نهایتاً می‌بینید که همه عمرتان را کار می‌کنید، اما جیبتان همیشه خالی است. در آمریکا اگر یک ماه به هر دلیلی نتوانید کار کنید، بی‌چاره می‌شوید، چون هیچ پس‌اندازی ندارید. با گذشت زمان می‌فهمید که همه زندگی‌تان استرسِ کار شده است. هر چه در ماه در می‌آورید باید خرج کنید. همه درگیر بدهی هستند، چون کل سیستم این‌گونه طراحی شده است.

**این چهره واقعی را چگونه می‌توان به مردم ایران نشان داد؟

من خودم در رسانه‌های ایرانی حضور دارم، اما معتقدم که متأسفانه ما خیلی به صورت پروپاگاندا صحبت می‌کنیم. نباید بگوییم همه چیز درباره آمریکا بد است. واقعیت این است که همه چیز درباره آمریکا بد نیست. ما هم باید واقعیت را کامل بگوییم. باید بگوییم که هدف از زندگی چیست، چه چیزهایی در زندگی انسان مهم است و این‌ها در آمریکا وجود ندارد. من خودم وقتی با خانم‌های ایرانی صحبت می‌کنم، چند تا کلیپ دارم که به آن‌ها نشان می‌دهم. این کلیپ‌ها را خود زنان آمریکایی ساخته‌اند تا نشان بدهند که چگونه تبدیل به یک "کالای تجاری" شده‌اند. وقتی می‌خواهند یک خودرو را تبلیغ کنند، یک زن نیمه‌برهنه را می‌گذارند. الآن خود زنان آمریکایی می‌پرسند که چرا باید این‌گونه باشد؟ چرا در آمریکا ادای عدالت را درمی‌آورند، اما واقعیت جامعه چیز دیگری است. ادای حقوق بشر را درمی‌آورند، اما در عمل آن را زیر پا می‌گذارند. ما باید همین واقعیت‌ها را نشان بدهیم. بگوییم که بیش‌ترین تعداد زندانی در آمریکاست. درست است که آمریکایی‌ها دارند علیه ما پروپاگاندا می‌کنند و دروغ می‌گویند، اما ما نباید لزوماً روش آن‌ها را دنبال کنیم. کافی است واقعیت‌ها را درباره آن‌ها نشان دهیم. حرف‌هایی که الآن زده می‌شود، دروغ نیست، اما چون ما راهِ گفتن آن‌ها را بلد نیستیم، جوان‌ها آن‌ها را باور نمی‌کنند.

**قرار است به زودی گروهی از سیاهپوستان برای شرکت در کنفرانس "افق نو" به ایران سفر کنند. فکر می کنید این کنفرانس چه اهمیتی می تواند داشته باشد؟

امام خمینی همیشه درباره اهمیت حمایت از مستضعفین صحبت کرده اند. انقلاب ایران برای مبارزه با ظلم و حمایت از مظلوم پایه گذاری شده است. اگر ما به تصمیم حضرت امام در آزادسازی زنان و سیاهپوست ها در مساله تسخیر لانه جاسوسی نگاه کنیم متوجه میشویم که دلیل این اقدام امام چه بوده است. سیاهپوست ها در آمریکا خیلی تحت فشار هستند و خشونت پلیس هر روز بیشتر میشود. اگر اینها به ایران نیایند و حرف خودشان را نزنند پس کجا می توانند این کار را بکنند. اگر جمهوری اسلامی ایران نباشد پس چه کشوری این کار را خواهد کرد. آقا بعد از خشونت های صورت گرفته در فرگوسن پیغام های مختلف به سیاهپوست ها داده بودند. سیاهپوست ها می توانند در ایران با خیال راحت و بدون ترس از وجود نفوذی ها و ماموران امنیتی مشکلات خود را بررسی کنند. از زمانی که گروه های سیاهپوست متوجه اقدام ایران برای برگزاری کنفرانسی با موضوع سیاهپوستان در آمریکا شده اند خیلی خوشحال شده اند که یک کشور در جهان وجود دارد که صدای آنها را بشنود.

 

**کنفرانس های اینچنین چقدر می تواند در شناساندن انقلاب ایران به مردم خارج از ایران تاثیر داشته باشد؟

انقلاب ایران یک انقلاب ناسیونالیستی نبود و یک انقلاب اسلامی بود. انقلاب اسلامی ایران محدود به یک نژاد و رنگ و مزر مشخص نیست. انقلاب ایران به دنبال محقق کردن حق و مبارزه با باطل است. حمایت ایران از مقاومت در فلسطین نمونه ای از این روحیه است. دعوت از گروه های آزادی خواه دنیا هرچند که حتی مسلمان نباشند بخشی از روح انقلاب است. ایران باید به مردم جهان درست معرفی شود و همه بدانند که ایران مرکز مقاومت در جهان است.