Gerdab.IR | گرداب

از جاسوسی تا خرابکاری مجازی

روایت سخنگوی فرماندهی سایبری سپاه از جرایمی که باید با آنها برخورد شود

تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۴

سخنگوی فرماندهی امنیت سایبری سپاه در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، به سوالاتی درباره تخلف های فضای مجازی، جرم هایی که این نهاد با آن برخورد می کند و ... پاسخ می دهد.

به گزارش گرداب به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، مطمئنا همه شما از اخبار انهدام و دستگيري شبکه‌هاي منتشر کننده محتواي مستهجن و ضد دين در اينترنت مطلع هستيد. پس از اين اقدام، خوشبختانه مردم عزيز کشور مثل هميشه قدر زحمات ارگان‌ها و اشخاصي که در کشور بدون هيچ چشم داشتي زحمت مي‌کشند را دانسته و در حرکتها و اقدامات مختلف از عمليات سپاه پاسداران تشکر نمودند.

 اکنون به سراغ «علیرضا رحمانی» سخنگوی فرماندهی سایبری سپاه رفته‌ایم تا روند گذشته مجموعه مذکور و علل تغییر ساختار آن را در مصاحبه‌ای تفصیلی واکاوی کنیم.

جوسازی‌های رسانه‌ای و پاسخ مجموعه

در بازه‌های زمانی مختلف خبرهایی از سوی رسانه‌های معاند نظام علیه مجموعه شما منتشر می‌شود. چه میزان از این مباحث جوسازی رسانه‌ای است و چه میزان از آن واقعیت دارد؟

من فکر می‌کنم اول باید به این سؤال جواب بدهیم که چرا دشمنان نظام، بر حوزه سایبری تمرکز بیش‌تری از سایر حوزه‌ها کرده‌اند؟ چرا موضوعات سایبری کشور و به ویژه متهمان این حوزه برای آن‌ها اهمیت بیش‌تری دارند؟ و چرا با هر متهمی‌که در حوزه امنیتی فعالیت می‌کرده و امنیت ملی کشور را مخدوش کرده، برخورد می‌کنیم، اولین کاری که می‌کنند این است که عنوان وبلاگ‌نویس، فعال شبکه اجتماعی و یا پژوهشگر فضای مجازی را به وی می‌دهند؟ چرا می‌ترسند بگویند که این فعال در این فضا، در حال جاسوسی بوده است؟ چرا می‌ترسند بگویند که این فرد با سایت BBC در ارتباط بوده است؟ مگر نه این که BBC در سراسر دنیا تعریف شده است و در حال انجام کار رسانه‌ای است؟ پس مگر ارتباط با این سایت اشکالی دارد؟ اگر کسی سایتی را برای جبهه معارض طراحی کرده است، چه اشکالی دارد؟ بیاید و آن را اعلام کند. در مورد سایت نارنجی، چرا به سرعت می‌گویند نویسندگان سایت نارنجی؟ ما به نویسندگان سایت نارنجی چه کار داریم؟ این سایت، یک سایت فناوری اطلاعات است. باید دید این نویسندگان سایت نارنجی، چه کاری انجام داده‌اند؟

مصاحبه با علیرضا رحمانی- سخنگوی فرماندهی امنیت سایبری سپاه

پاسخ این چرا ها را در ادامه عرض خواهم کرد.

ضد انقلاب هم بر همین خطاها برنامه‌ریزی می‌کند.مسئله مهم ما این است که اغلب مطالبی که گفته می‌شود، از اصل صحت ندارد و دروغ و تلبیس است. یعنی به باطل لباس می‌پوشانند و به نام حق جلوه می‌دهند. کاربر هم به دلیل آن که از حقایق اطلاع ندارد، با آن‌ها همراهی می‌کند.لذا هر چه به جز اخبار رسمی وجود دارد، در درجه اول باید به آن با شک و تردید نگریست. بعد از آن می‌توانیم در مورد تک تک موارد صحبت و تبیین وضعیت کنیم.اما متأسفانه معمولاً از طرف شما در برابر این عملیات روانی سکوت اختیار می‌شود و نهایتاً بعد از چند ماه اعترافات منتشر می‌شود.

از تعابیر مختلفی برای جریان‌سازی علیه ما استفاده می‌کنند و این به صورت جدی مشکل ایجاد می‌کند. البته کسانی این جریان را هدایت می‌کنند که بزرگان عملیات روانی دنیا هستند، از خدا نمی‌ترسند. لذا دستشان در دروغ، توهین، تهمت و افترا باز است و هر دروغی را به خورد مخاطب می‌دهند.

مصاحبه با علیرضا رحمانی- سخنگوی فرماندهی امنیت سایبری سپاه

هم‌اکنون تلاش‌های امپراطوری رسانه‌ای غربی-اروپایی کاملاً تحت نظر است و اشراف مناسبی به‌دست آمده است. وعده می‌دهم در آینده نزدیک توان دشمن در دروغ‌پراکنی و سیاه‌نمایی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کاهش یابد.

ما در پرونده BBC تلاش کردیم هویت BBC در این مورد برای مخاطب آشکار شود. کسانی که دستگیر کردیم، شبکه جاسوسی جمع‌آوری خبر در کشور بودند. در آن دوره (حدوداً اسفند 90) مدیر بی‌بی‌سی فارسی این افراد را پژوهشگر حوزه زنان، عضو بنیاد شریعتی، وبلاگ‌نویس و تعابیری از این قبیل معرفی می‌کرد. در حالی که این‌گونه نبود.

یعنی وبلاگ‌نویس نبودند؟

فرد وبلاگ‌نویس هم هست. اما ما با وبلاگ‌نویسی او کاری نداریم. حداکثری کاری که او در وبلاگ خود انجام خواهد داد، این است که علیه امنیت ملی مطالبی بنویسد و حداکثر کاری هم که جمهوری اسلامی در قبال او انجام خواهد داد، این است که وبلاگش را فیلتر کند. دستگیری افراد به دلیل وبلاگ‌نویسی، دون شان جمهوری اسلامی است و دون شان این نظام است که بخواهد از گفته‌های افراد بترسد. این‌گونه نیست و دستگیری افراد به دلیل اقدامات خلاف قانون آن‌هاست.

مصاحبه با علیرضا رحمانی- سخنگوی فرماندهی امنیت سایبری سپاه

اما در این میان تخلف‌هایی هم شکل می‌گیرد.

البته پیاده‌سازی قانون با عامل انسانی است و لذا ممکن است تخلفاتی هم صورت گیرد. البته تخلف هم نیست و ضریب خطای عملِ عاملِ انسانی است که در همه جای دنیا این ضریب را در نظر می‌گیرند و وجود دارد. خون فردی مانند «ستار بهشتی» ارزشمند است ولی قصد همکاران ما در پلیس فتا هم قطعاً این نبوده و حادثه‌ای بوده که روی داده است و این به معنای عدم برخورد با تخلف نیست. برخورد با تخلف نیز باید بر اساس قانون انجام شود.


ضد انقلاب هم بر همین خطاها برنامه‌ریزی می‌کند.

مسئله مهم ما این است که اغلب مطالبی که گفته می‌شود، از اصل صحت ندارد و دروغ و تلبیس است. یعنی به باطل لباس می‌پوشانند و به نام حق جلوه می‌دهند. کاربر هم به دلیل آن که از حقایق اطلاع ندارد، با آن‌ها همراهی می‌کند.

لذا هر چه به جز اخبار رسمی وجود دارد، در درجه اول باید به آن با شک و تردید نگریست. بعد از آن می‌توانیم در مورد تک تک موارد صحبت و تبیین وضعیت کنیم.

اما متأسفانه معمولاً از طرف شما در برابر این عملیات روانی سکوت اختیار می‌شود و نهایتاً بعد از چند ماه اعترافات منتشر می‌شود.

بر اساس قانون، می‌بایست روند پرونده به جای مشخصی رسیده باشد و اتهامات کاملاً مشخص شده باشد، که ما امکان و اجازه انتشار و ارائه اطلاعات پرونده به افکار عمومی را داشته باشیم.

خوب! گناه کاربر در این اوضاع چیست؟ او دنبال اطلاعات است و وقتی رسانه‌های معاند این اطلاعات را در اختیار او قرار بدهند، به عنوان اطلاعات دست اول، به راحتی می‌پذیرد. علت این عقب‌ماندگی در اطلاع‌رسانی چیست؟

عقب‌ماندگی رسانه‌ای ما، به دلیل الزامات قانونی ایجاد می‌شود و هیچ‌گاه قابل جبران نیست. کاربر می‌بایست به این نکته توجه کند و گوینده و نیت و موقعیت او را تشخیص دهد و بعد از آن در مورد مطالب او قضاوت کند.

اگر قرار باشد به مجرد این‌که اتهامی به فردی وارد می‌شود، او را مجرم جلوه دهیم و بخواهیم اطلاع‌رسانی کنیم، حیثیت و حریم خصوصی افراد لکه‌دار می‌شود.

مصاحبه با علیرضا رحمانی- سخنگوی فرماندهی امنیت سایبری سپاه

ولی معمولاً کاربر از این پیچیدگی‌ها خبر ندارد و کاری هم به این پیچیدگی‌ها ندارد. او دنبال حل مسئله خودش است.

خوب حرف بنده هم همین است و می‌گویم آن‌چه ما را با چالش در فضای سایبری مواجه کرده، همین است. یعنی حساسیت‌هایی که در حوزه سایبری وجود دارد، در سایر حوزه‌ها نیست. آیا چاره آن است که حریم و حرمت و حیثیت افراد را لکه‌دار کنیم و قبل از آن که جرمش ثابت شده است، اتهاماتش را علنی کنیم؟ پاسخ واضح است: خیر.

آیا به خاطرمسائلی که در گذشته پیش آمده، می‌توانیم در موارد بعدی، موضوع را اصلاح کنیم؟ باز هم پاسخ منفی است. چرا که قانون و مقرراتی وجود دارد که باید رعایت شود.

اما همین مراعات، باعث می‌شود که یک متهم تبدیل به قهرمان بشود.


برای چه کسی قهرمان می‌شود؟ برای خارج از کشور. بالاخره همیشه مقداری ریزش و رویش داریم. اما کاری که ما باید انجام دهیم، اطلاع‌رسانی است و کاری بیش از این هم نمی‌توانیم انجام دهیم.

قانون هم حدود اختیارات ما را کاملاً مشخص کرده است و اگر ما کاری خلاف قانون انجام دهیم، همین افرادی که متهم هستند، می‌توانند علیه ما شکایت کنند. بالاخره مواد قانونی پیچیده است.

لذا کاری که ما باید انجام دهیم این است که کاربر را نسبت به این جریانات توجیه کنیم. از طرفی وقتی مسائل امنیتی در فضای مجازی زیاد می‌شود، اگر بخواهیم دائماً از طریق رسانه ملی و رسانه‌های فراگیر اطلاع‌رسانی کنیم، قبح و حیثیت مسئله مخدوش می‌شود. لذا اطلاع‌رسانی در این گونه موضوعات، مانند چاقوی دو لبه است.

آیا این موضوع مختص کشور ماست؟ یعنی الگویی در این زمینه نیست؟

خیر. همه کشورها همین گونه‌اند.

منظورم این است که اگر آمریکا یک مجرمی را دستگیر کند، این همه هیاهو علیه‌اش به راه می‌افتد؟

طبیعتاً نه. چرا که توان رسانه‌ای ما با توان رسانه‌ای نظام سلطه قابل مقایسه نیست. هر چند ممکن است در آن‌جا بخشی از اخبار از زاویه دستگاه‌های غیر رسمی منتشر شود، ولی آیا امثال فاکس‌نیوز بدون هماهنگی با دستگاه‌های اطلاعاتی چیزی را منتشر می‌کنند؟ من بعید می‌دانم.

پس آن‌ها در مقابل هجمه‌ها چه می‌کنند؟

من می‌گویم در آنجا اصلاً هجمه‌ای به شکلی که ما درگیر آن هستیم شکل نمی‌گیرد. بنگاه‌های خبری بزرگ که علیه ما هجمه می‌کنند، از خودشان محتوایی علیه ما تولید نمی‌کنند. بلکه از محتوای رسانه‌های خُرد معارض استفاده می‌کنند. در واقع رسانه‌های معارض به عنوان حد واسط عمل کرده و برای آن‌ها خوراک تهیه می‌کنند.

ولی آیا در آمریکا رسانه معارض وجود دارد؟ پاسخ آن است که اصلاً نمی‌تواند وجود داشته باشد. چرا که آمریکا با هر اقدامی‌که حیثیت‌اش را لکه‌دار کند، به شدت برخورد می‌کند. این موضوع، از این جنس، فقط مختص کشور ماست. آن‌ها در هر جا که نیاز باشد، با دستگاه‌های عریض و طویل رسانه‌ای خود، طرف مقابل را له می‌کنند.

نکته دیگر قابل ذکر آن است که طی سالیان طولانی استعمار، آمریکایی‌ها فراگرفته‌اند که مخالف و اپوزیسیون را چگونه مدیریت کنند که ضرری برای آن‌ها نداشته باشد و این گونه مسائل را تحت عنوان Oppisition Management تدریس هم می‌کنند.