فراموش نکنیم که در برخی جوامع تروریست ها با سرمایه گذاری درازمدت بر روی چنین مسائلی و سواستفاده از آنها فجایع بزرگی آفریدهاند.
به گزارش گرداب، در هفتهای که گذشت به ناگهان تصاویر شخصی متعددی از یک پسر جوان در گروه ها و کانال های تلگرام منتشر شد. به دنبال انتشار وسیع این تصاویر، پسری که در عکس ها حضور داشت فایل ویدیویی کوتاهی منتشر کرد و با "سلام به همه بی معرفت هایی که انگار خودشان ناموس ندارند"، اظهار داشت انتشار عکس های مذکور به علت سرقت گوشی وی و برای انتقام گیری رخ داده، این عکس ها خانوادگی و خصوصی و مربوط به خواهر، همسر برادر و دخترخاله هایش بوده اند و پخش شدنشان در تلگرام باعث شده وی در عرض سه روز فقط دو وعده غذا بخورد و جنگ اعصاب داشته باشد.
او سپس از مردم خواست از بازنشر و سواستفاده از این تصاویر در تلگرام خودداری کنند و از پیگیری "خیلی خیلی سخت" موضوع توسط پلیس فتا خبر داد و جمله ای را بیان کرد که این روزها به ترجیع بند صدها لطیفه در تلگرام مبدل شده است.
اما انتشار این ویدیو به جای اینکه باعث توقف بازنشر عکس های خصوصی جوان مذکور شود به طراحی و انتشار صدها لطیفه منجر شد، حتی تعدادی لطیفه تصویری بر مبنای مکالمات خیالی دکتر شریعتی، شهاب حسینی، نیچه، ویکتور هوگو، شکسپیر، انیشتین، دو ستاره فیلم های هرزهنگارانه و ... با این جوان در تلگرام پخش شد، عده ای از پسران جوان هم به تقلید از تصاویر اصلی با گرفتن ژست های مضحک از خود عکس گرفته و در گروه ها و کانال های تلگرام منتشر کردند، کارت پایان خدمت خیالی وی با عنوان "نامرد تک خور" طراحی و در فضای مجازی پخش گردید.
سرانجام کار به جایی رسید که پلیس فتا نیز او را دستگیر کرد. در ادامه تحقیقات اعلام شد این جوان که کارگر یک بنگاه معاملاتی ملکی است.
یافتن پاسخ دقیق به این پرسش که چرا تعداد زیادی از کاربران تلگرام به بازنشر عکس های این جوان و لطیفه های متنی و تصویری در مورد آن علاقه نشان داده اند، مستلزم انجام یک تحقیق روشمند دانشگاهی است که در قالب آن با یک نمونه آماری به دقت انتخاب شده از افرادی که چنین کاری انجام داده اند، مصاحبه شده یا پرسشنامه ای در اختیارشان قرار بگیرد اما رخدادی از این دست و رخدادهای مشابهی مانند حملات چندهزار نفری کاربران ایرانی به صفحات اشخاص مشهور ورزشی، هنری و سیاسی در شبکه های اجتماعی و فحاشی به آنها، شکل گیری شایعات مختلف در وب در مورد موضوعات گوناگون سیاسی و اجتماعی - تا بدان حد که دخالت صدا و سیما و رسانه های رسمی برای تکذیبشان ضرورت می یابد- نشان می دهد که توجه جدی به فضای سایبر به علت تاثیرگذاری گسترده آن بر زندگی روزمره مردم و درهم تنیدگی این فضا با فضای حقیقی کاملا ضروری است.
نگارنده در حد بضاعت و درک خود از موضوع و پس از مطالعه و بررسی برخی لطیفه ها و جک های منتشر شده بعد از این ماجرا گزاره های زیر را به عنوان پاسخ احتمالی به سوال بالا مطرح می کند و امیدوار است دیگر پژوهشگران و صاحب نظران نیز نگاهی عمیقتر و جدیتر به این موضوع داشته باشند:
1- کاربران تلگرام پس از انتشار اولیه تصاویر خصوصی و اظهارات جوانی که در همه عکس ها حضوردارد، بازنشر این عکس ها را ادامه دادند و صدها لطیفه بر همین مبنا منتشر کرده اند و اهمیتی برای به خطر افتادن آبروی شهروندان، فشارهای عصبی به آنها و ... قائل نشده اند.
این اقدام نقض صریح حریم شخصی و حقوق شهروندی این افراد محسوب می شود و بی توجهی کاربران نشان می دهد یا آنان این جوان را فردی دروغگو می دانند و لذا اهمیتی برای اظهارات وی قائل نیستند یا اینکه به فرض صحت اظهارات وی، باز هم خنده و شوخی با این موضوع و تفریح کردن با عکس های یاد شده را برای خود مجاز می دانند که این امر هم یکی از نشانه های حرکت بخشی از جامعه ایران (میلیون ها نفر از کاربران تلگرام و دیگر نرم افزارهای گپ موبایلی و ... که این عکس ها و لطیفه ها را بازنشر کرده اند) در مسیر فروپاشی اخلاقی و بی ارج و قرب بودن قوانین در کشور و ضمانت اجرای ضعیف آنهاست.
در مجموع هر کدام از دو فرضیه که پذیرفته شود جلوه هایی از گسترش رذائل اخلاقی در جامعه امروز ایران آشکار می گردد. زیرا بر مبنای فرض اول تعداد قابل توجهی از مردم ایران به طور پیش فرض یکدیگر را دروغگو فرض می کنند و هیچ اعتمادی به هم ندارند و بر مبنای فرض دوم تعدادی از هموطنان که تعدادشان کم نیست اصولا تنها به کیف کردن و خوش بودن خودشان اهمیت می دهند و تعهدی در قبال دیگر افراد جامعه و پیامدهای رفتارهای خود بر سرنوشت آنان ندارند .
این افراد حتی رعایت قانون را هم ضروری نمی دانند، زیرا احتمالا شاهد برخورد جدی با قانون شکنانی که با آبروی دیگران بازی می کنند نبوده اند و جایگاهی نازل برای قواعد حقوقی قائل هستند.
2- در تعدادی از لطیفه های ابداع شده رگههایی از حسادت و حتی کینه نسبت به این جوان به چشم می خورد. ظاهرا حضور او در خانه های نسبتا بزرگ همراه با چشم اندازهای دلنواز برای افرادی که به چنین امکاناتی دسترسی ندارند و به دلایل مختلف نمی توانند چنین امکاناتی داشته باشند باعث شده تا افرادی کینه به دل بگیرند و با بازنشر تصاویر مذکور و برخی لطیفه های زننده به تلافی بپردازند.
استفاده از واژه "تک خور" در کارت پایان خدمت قلابی این جوان می تواند موید این ادعا باشد. این امر و به خصوص ادبیات مورد استفاده در برخی از لطیفه های مرتبط با این موضوع – که به علت ادبیات نامناسب قابل بازنشر نیست- احتمالا نشانگر بحران عمیق جنسی در جامعه ایران و وجود حساسیت های قابل توجه میان فقیر و غنی است که قبلا هم در جریان هجمه به صفحه بچه های پولدار تهران در اینستاگرام شاهد آن بودیم.
استقبال از چنین لطیفه سازی هایی حساسیت های اجتماعی را تعمیق کرده و می تواند در درازمدت مشکل ساز شود. با توجه به وجود حساسیت های قومیتی (اعتراضات هموطنان محترم آذری به برنامه تلویزیونی فیتیله را به یاد آورید)، جنسیتی و .... در جامعه ایران و هم پوشانی تعدادی از این حساسیت ها در برخی استان ها، رفع اختلاف درآمدی و حل بحران های جنسی از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است.
فراموش نکنیم که در برخی جوامع تروریست ها با سرمایه گذاری درازمدت بر روی چنین مسائلی و سواستفاده از آنها فجایع بزرگی آفریده اند.
نگارنده مجددا تاکید می کند که نمی توان بدون انجام یک بررسی روشمند و هدفمند دانشگاهی به دلایل وقوع رویدادهایی از این دست به طور کامل پی برد و باید توجه داشت که این موضوعات تا بدان حد اهمیت دارد که لازم است بررسی های زیادی در مورد آن صورت پذیرد. امید است با بررسی نظاممند و علمی رویدادهایی از این دست شاهد تقویت سرمایه اجتماعی در ایران باشیم.
منبع: عصر ایران