به گزارش
گرداب، دیپلماسی واژهای آشنا و پرکاربرد در دنیای امروز به حساب میآید و ما ایرانیها به خوبی با این واژه آشنایی داریم. مخصوصاً طی چند روز اخیر که ماجرای اجرایی شدن برجام در کانون توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفته، این واژه نقل محافل گوناگون ما ایرانی ها شده است.
شاید در بین عامه مردم کمتر کسی بداند که این واژه صرفاً کابردی سیاسی نداشته و روی دیگر آن متفاوت یا بهتر بگوییم خشن است.خشونتی که به ظاهر دیده نمیشود اما در لایههای پنهان خود موجب ایجاد هرج و مرج اجتماعی و در نهایت تقلیل قدرت یک کشور میشود.
"دیپلماسی وب محور" چند سالی است که با همین هدف اساساً در ادبیات سیاسی- استراتژیک دنیا تعریف شده است.
تعریف دیپلماسی وبمحور در یک جمله خلاصه اگر بخواهیم دیپلماسی وبمحور را تعریف کنیم باید بگوییم بهرهگیری از فضای مجازی به منظور ایجاد تغییر در ارزشهای یک جامعه و به وجود آوردن نارضایتی اجتماعی در سطح آن.
محمد حسین فیروزی فرمانده قرارگاه سایبری مرکز بسیج صدا و سیما در تعاریف این واژه به خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان گفت: "این موضوع که نوع جدیدی از تهدیدات علیه ارزشهای یک کشور به حساب میآید با بهره گیری از ظرفیت فضای مجازی، اعتقادات، ارزشها و هنجارهای یک ملت را مورد هدف قرار میدهد. همچنین ایجاد نارضایتی اجتماعی در بین توده مردم بعد دیگر این نوع تهدید جدید است که موجب میشود قدرت چانه زنی یک کشور در عرصه روابط بین الملل کاهش یابد"
بر اساس تعریفی که ارائه شد، کشوری که مورد هدف دیپلماسی وب محور قرار می گیرد از طریق ظرفیت های فضای مجازی ارزش های جامعه اش به چالش کشیده می شود و همچنین دولت مهاجم با تحریک افکار عمومی نسبت به ایجاد نارضایتی اجتماعی و در نهایت اغتشاش عمومی اقدام می کند که در بسیاری از مردم کشور هدف متوجه نیت مهاجمین نمی شوند یا اساسا احساس هدف قرار گرفتن را نمی کنند.
ایران چقدر هدف دیپلماسی وبمحور بوده است؟بدون شک جمهوری اسلامی ایران به دلیل نوع ایدئولوژی سیاسی خود یکی از اهداف اصلی دیپلماسی وبمحور به حساب میآید. شاهد این مدعا را میتوان تحرکات گسترده ایالات متحده در جریان آشوبهای خیابانی سال 88 در عرصه شبکههای اجتماعی عنوان کرد که با بهره گیری از ظرفیت این گونه شبکههایی همچون فیسبوک، توییتر و دیگر ظرفیتهای فضای مجازی به تحریک و ایجاد اختشاشات خیابانی مبادرت می کرد.
در همین رابطه می توان به نمونه دیگری از این نوع تحرکات اشاره کرد. فرمانده قرارگاه سایبری بسیج صدا وسیما به در این باره بیان داشت: چندی پیش آمریکاییها اقدام به ایجاد صفحهای در یکی از شبکههای اجتماعی کردند که در زمینه ترویج بدحجابی و بیحجابی فعالیت می کند. صفحه مذکور به سه زبان فارسی، انگلیسی و ترکی به انتشار محتوا پرداخته و سعی میکند تا از ارزش ملی و دینی ایرانیان مثل حجاب تقدسزدایی کند.
فیروزی به عناوین این صفحه مجازی اشاره کرد و گفت: این صفحات با عناوینی همچون آزادی یواشکی ایرانیان اقدام به انتشار محتوا می کند اما نکتهای که در این میان مهم است این است که مدیران این صفحه در شبکههای اجتماعی با برداشتن عکسهای خمصوصی افراد از صفحات شخصی آنان در شبکههای اجتماعی آن ها را در صفحه خود قرارا داده و این گونه القا میکنند که اینان زنانی هستند که می خواهند در ایران بیحجاب شوند.
مهندس فیروزی جامعه هدف این صفحه اجتماعی را در ابتدا مردم ایران و سپس ساکنان کشورهای اسلامی عنوان کرد.
این نکته صرفاً یک تحلیل به حساب نمی آید بلکه اعترافات صریح هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا گواهی بر این مدعا است. اما نکته مهم این است که کشور ما چقدر از ظرفیت فضای مجازی به عنوان پاتک و ضدحمله علیه این گونه تحرکات استفاده نکرده است؟
در این جا باید به این نکته اشاره کنیم که گرچه آمریکا به عنوان مهد اینترنت و شبکههای اجتماعی همواره پیشروترین کشور جهان در عرصه فعالیتهای فضای مجازی به ویژه جنگ نرم به حساب میآید لیکن بهرهگیری مناسب جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر از توانمدیهای سایبری خود موجب شده تا تحرکات آمریکا و دیگر کشورهای متعارض با جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی تا حد زیادی خنثی شود.
اما مسئله مهمی که در پایان باید به آن توجه شود آن است که علی رغم تمام اقدامات فرهنگی و رسانهای دستگاههای متولی در کشورمان باید بگوییم هنوز در مقابل ترفندهای دشمن در این عرصه عقب هستیم و لذا در انداختن طرحی نو که بتواند سقف سیطره سایبری دشمنان را به طور کامل بشکافد نکتهای است که باید مورد توجه همگان قرار گرفته و در این میان مردم شاید خود مهمترین نقش را بر عهده داشته باشد پس نگاه به توانمدیهای مردمی در عرصه جنگ نرم و تقویت آن نکتهای کلیدی در این میدان است.