به گزارش
گرداب، این بار به جای نسیم روح نواز جنگل های شمال و صدای گوشنواز امواج دریا که یادآور خاطراتی خوش از سفر به این خطه است، وحشت، عربده کشی و فریادهای گوشخراش است که احساس می شود. این روزها در شبکه های اجتماعی مجازی شاهد کلیپ هایی خشن و و رعب آور از اراذل و اوباش برخی از شهرهای شمال کشور هستیم. فیلم هایی که در آن افرادی با بدن های نخراشیده و عضلانی که با خالکوبی های رنگ به رنگ نقاشی شده اند رو به دوربین مشغول رجزخوانی های عجیب و غریب هستند.
بین این اراذل و اوباش بزهکار، رقابتی آشکار برای کسب جایگاهی بی رقیب و یکه تاز وجود دارداین رجز خوانی ها درکنار کلیپ های مربوط به درگیری ها و جشن و شادمانی های عجیب و غریب آنان، اگر چه برای بسیاری از کاربران و شهروندان تازگی دار اما سابقه آن در فضای مجازی بیشتر از این حرف هاست.
جالب اینجاست که بین این اراذل و اوباش بزهکار، رقابتی آشکار برای کسب جایگاهی بی رقیب و یکه تاز وجود دارد. آن گونه که تابناک نوشته است، این را می توان از فخر فروشی این اراذل و هوادارانشان فهمید که به ساخت ترانه و نماهنگ برایشان و انتشار گسترده آن در سایت های اشتراک گذاری ویدئو و موسیقی هم رسیده و در کمال شگفتی، به راحتی در دسترس عموم کاربران اینترنت در کشورمان است.
از آن عجیب تر اینجاست که میبینیم از تمامی حرکات و سکنات این اشرار سرشناس(!) فیلم های متعددی در فضای مجازی به چشم میخورد. از بساط سور و سات این افراد و میگساری هایشان گرفته تا برگزاری جشن برای آزادی این اشرار از بند زندان، مطالبی در افسانه سرایی از درگیری های خونین ایشان، نزاع اشرار با پلیس و… .
اوضاع به قدری عجیب است که حتی میتوان فیلم ها و تصاویر دستگیری های این افراد توسط پلیس، دورگرداندن ایشان در سطح شهر توسط ماموران انتظامی، شلاق خوردن ایشان در ملا عام و حتی اعدام برخی اشرار منطقه را هم در فضای مجازی یافت؛ آن هم نه در قالب عبرت آموزی، که برعکس، در راستای تعریف و تجمید از دلاوری های این اراذل و اوباش و احتمالا برتری بر سایر رقبا در سابقه شرارت آفرینی!
این همان اصل معروف است که می گوید گاهی احساس امنیت از خود امنیت مهم تر می شوداین تولید محتوای بزهکارانه و گسترده در حالی زیرگوش نهادهای متولی و امنیتی کشور و استان مازندران رخ می دهد که ماهیت بسیاری از بازیگران وچهره های اصلی آن برای این نهادها روشن است. گواه این که دادستان بابل در گفتوگو با خبرگزاری دستگاه قضا، از تحت تعقیب قرار گرفتن یک از چهره های اصلی این کلیپ ها خبر داد و از شهروندان خواست که برای هرچه سریعتر به دام افتادن این شرور بنام، اطلاعات احتمالی خود در این خصوص را در اختیار ماموران انتظامی قرار دهند.
مرادی با تاکید بر محارب بودن این شرور –که خود را شاه مازندران معرفی میکند-، سوابق محکومیتی طالبی را مورد اشاره قراره داده و گفت: «این فرد در حال حاضر متواری شده است ولی هماهنگیهای لازم بین فرماندهی شهرستان بابل و فرماندهی انتظامی استان مازندران انجام شده تا برای دستگیری وی از همه نیروهای انتظامی و نظامی استان استفاده شود».
برخی از کاربران اینترنت پرداختن به این موضو ع و انتشار اخبار مربوط به آن را چندان مطلوب ارزیابی نمی کنند. استدلال آن ها بر پایه عوارض نامطلوب شکستن قبح این حرکت و جلوگیری از مشهور شدن عاملان آن قرار دارد. چیزی که مدنظر این خلافکاران بدهیبت هم هست. اما نکته ای که نباید ازآن به سادگی گذشت لزوم برخورد قاطع و سریع با پدیده های این چنینی است. پدیده هایی که اگرچه در مقایسه با برخی جرایم دیگر، به صورت مستقیم با امنیت جانی گستره وسیعی از مردم ارتباط ندارد اما به شکلی جدی امنیت روانی آنان را تهدید می کند. این همان اصل معروف است که می گوید گاهی احساس امنیت از خود امنیت مهم تر می شود. اصلی مهم که در این قضیه مصداق بارز آن را می بینیم.
کشف و برخورد با این قبیل افراد برای پلیس و نهادهای قضایی کشور کار چندان سختی نیست و احتمالاً به زودی خبر دستگیری تعدادی از این قانون شکنان در رسانه ها منتشر خواهد شد. اما آنچه مهم است تداوم برخورد با هرگونه حرکتی است که امنیت روانی جامعه را مختل می سازد. امنیتی که در سایه آن می توان به اهداف کلانی همچون توسعه پایدار و پیشرفت دست یازید.پس رسیدگی و برخورد با این ناهنجاری ها امری ضروری است که جز در سایه اطلاع رسانی همگانی عملی نخواهد شد.