در این زمینه میزگردی با حضور دکتر ستار پروین، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر منصور فتحی، عضو گروه مددکاری اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار کردیم. متن این میزگرد در ادامه آمده است؛
*ابتدا به عنوان مدخل بحث تاریخچه کوتاهی از روند فضای مجازی و تاثیر آن برخانواده و همچنین کارکردهایی که خانواده در قبل و بعد از این پدیده داشته است، بفرمایید.
پروین: می توان به بحث خانواده و نهادهای اجتماعی از زوایای مختلف پرداخت. به هر حال ما اگر نگاهی ساختی-کارکردی نسبت به جامعه داشته باشیم، نهادهای جامعه در واقع قوام بخش حیات جامعه هستند. هر کدام ازاین نهادها باید کارشان را به درستی انجام دهند و اگر نهادی نتواند کارکرد مناسب خود را به نحو مطلوب انجام دهد، نظم جامعه به هم می خورد. خانواده در جامعه ایران در گذشته بیشتر خانواده سنتی یا سنت محور بود و سنت ها تعیین می کردند که افراد در درون خانواده چگونه زندگی کنند. در نگاه سنتی هنجارها مشخص اند و افراد خوب می دانند که چگونه رفتار کنند. به فرض مثال طبق این سنت ها چگونه باید ازداواج کرد، جایگاه مرد، جایگاه زن، جایگاه ریش سفید کجاست؟ وظیفه بچه ها چیست؟
اما زمانی که کامپیوتر، اینترنت و فضای مجازی وارد زندگی بشریت شد، خانواده و بسیاری از زوایای زندگی نه فقط در ایران بلکه درجهان دچار تغییراتی شد که این تغییرات گاه مثبت و گاه منفی بوده است. این شرایط به تعبیر برخی موسوم به جهانی شدن است. به تعبیر دیگر خانواده در این شرایط در دل دنیایی قرارگرفته که پایان آن نامشخص و نامحدود است. به قول گیدنز معلوم نیست که در پایان به کجا می رسد و این را نباید خاص خانواده ایرانی بدانیم. چرا که به زعم گیدنز خانواده سنتی در تمام دنیا در حال تغییر است. وضعیتی که در یک قرن گذشته شدت بیشتری به خود گرفته است. بنابراین اگر می بینیم که در ساخت و شکل خانواده ها و حتی در کارکرد خانواده ها ما تغییری هست، باید آن را در بستر و فضای جهان ببینیم.
یعنی فضایی که دیگر ورود و خروج داده هایش چندان دست ما نیست. دارای مرز جغرافیای مشخصی نیست که ما قادر باشیم جلوی بعضی چیزها را بگیریم. مرزهایش تقریبا دست هیچ کسی نیست اما شما باید در این فضا قوی باشید تا بتوانید کارتان را به خوبی انجام بدهید و خیلی تاثیرپذیر نباشید. کشورهای دیگر چون این تکنولوژی مبتنی برفرهنگ آنها است و در واقع برای بقیه جهان –عمدتا از طریق رسانه ها-هنجار فرست هستند، احتمالا مشکلاتشان کمتر است. با وجود آنکه خانواده در کشورهای توسعه یافته دارای مسایل و مشکلات خاص خود است اما مشکل عمدتا در کشورهایی مانند ایران است چرا که بیشتر هنجارپذیر هستیم و فناوری و تکنولوژی قوی ای هم در مقابل آن نداریم. بنابراین ما این تغییرات را در دو بخش یعنی هم در بخش ساخت خانواده که تقریبا در همه جای دنیا دارد اتفاق می افتد و بخشی هم مربوط به کارکردهای خانواده است می توانیم بررسی کنیم.
فتحی: همانطور که استحضار دارید خانواده مهمترین نهاد جامعه است و بخش عمده ای از جامعه پذیری افراد در خانواده اتفاق می افتد، منتها اتفاقاتی که در قبل از ورود اینترنت و فضای مجازی در جامعه صنعتی به وقوع پیوست بخشی از کارکردهای خانواده به سایر سازمان های، آموزشی و رفاهی و حمایتی واگذار شد. اما همچنان خانواده نقش محوری در تربیت فرزندان و جامعه پذیری نسل آینده را به عهده داشت. با ورود اینترنت و شبکه های مجازی شاهد کاهش نقش خانواده در جامعه پذیری هستیم.
پژوهش ها نشان می دهد که صمیمیت در روابط بین زوجین در حال کاهش است. والدین نظارت کافی بر تربیت فرزندان ندارند و بیشتر تحت تاثیر شبکه های مجازی هستند. البته شبکه های مجازی محاسن و معایبی دارند و اینگونه نیست که ما مخالف باشیم. از جمله محاسن آن این است که دسترسی به منابع اطلاعاتی خیلی بالاست و شما می توانید در کوتاه ترین زمان ممکن به داده های مورد نیازتان دسترسی داشته باشید. همچنین دسترسی به شبکه های دوستان که در شبکه های مجازی به راحتی انجام می شود. منتها مشکلی که در جامعه ایران وجود دارد استفاده افراطی از این شبکه هاست و در خیلی از موارد آمار نشان می دهد که ما در صدر استفاده از شبکه های مجازی هستیم که این نگران کننده است و ما فرصت کافی برای تعامل مناسب بین والدین و فرزندان نداریم و این آسیبی است که دارد خودش را نشان می دهد. بخشی از اینها بنیان خانواده و روابط بین زوجین را سست کرده است. چون حریم ها در این فضاها رعایت نمی شود.
بحثی را که آگبرن به عنوان تاخر فرهنگی مطرح می کند را در این حوزه هم می بینیم که تکنولوژی واردشده اما فرهنگ استفاده از آن نیامده است. یعنی ما استفاده های خیلی افراطی از آن می کنیم و وقت بسیار زیادی برای این عرصه می گذاریم. برخی افراد به دلیل این که حریم را در شبکه های مجازی رعایت نمی کنند، ممکن است به روابط خارج از زناشویی کشیده شوند. بعضا شاهد بداخلاق هایی در این شبکه ها هستیم. اطلاعات شخصی افراد، افشا می شود. افراد ممکن است مورد اغفال صیادان اینترنتی قرار گیرند. چون نظارت کافی بر فرزندان وجود ندارد ممکن است دسترسی به منابع و اطلاعات غلط و غیراخلاقی داشته باشند.
مشکل دیگری هم که در این زمینه وجود دارد این است که در برخی مواقع چون والدین خودشان سواد کافی در این زمینه را ندارند و شیوه استفاده از شبکه های مجازی را بلد نیستند، فاصله بین نسل ها خیلی زیاد شده است. ما در زمانی بحث شکاف نسلی را داشتیم اما الان این شکاف خیلی زیاد شده و شاهد یک شکاف دیجیتالی هستیم. براساس پژوهشی که ما در این حوزه انجام دادیم شروع بخشی از روابط خارج از زناشویی از همین شبکه های مجازی است. بخشی از افراد ممکن است که بگویند من از زندگی ام راضی هستم و هیچ مشکلی ندارم.
بخشی از این موارد به صورت اتفاقی صورت می گیرد. فرد در شبکه های مجازی یکباره در یک فضایی قرار می گیرد که ممکن است فرد را به یک فضاهایی ناسالم و خارج از روابط زناشویی سوق بدهد که می تواند تصادفی یا اتفاقی باشد. بنابراین همانطور که در آموزه های دینی تاکید زیاد بر حفظ حریم در ارتباط با جنس مخالف و رعایت اخلاقیات است، این را ما در شبکه های مجازی هم باید رعایت کنیم و آموزش داده شود که این حریم ها رعایت بشود چرا که اگر این حریم ها رعایت نشود می تواند مشکلاتی را ایجاد بکند کما اینکه تعدادی از مراجعین در مراکز مشاوره از طریق فضای مجازی دچار مشکل شده اند.
*اگر مایل باشید درباره کارکردهای خانواده و تاثیری که فضای مجازی بر این کارکردها داشته است بحث کنیم.
پروین: با توجه به مباحث قبل،هم در ساخت خانواده و هم در کارکردهای خانواده در کل دنیا تغییراتی در حال رخ دادن است. در ساخت خانواده دیگر آن خانواده که مرد در راس و نان آور بود و ریش سفید ها منزلت داشتند، خانم ها و بچه ها در رده های بعدی قرار داشتند ضعیف شده است و آن را کمتر می بینیم و مرد به آن معنای سنتی، مقتدر نیست. الان بحث مشارکت خانم ها وجود دارد یا همین چیزی که الان به عنوان فرزند سالاری در سطح جامعه می بینیم و الان فرزندان مهم هستند. بنابراین ساخت تغییر کرده و از اقتدار مرد و سالمندان و مشارکت پایین خانم ها خبری نیست و امروزه می بینیم که بیشتر فرزندان تعیین کننده هستند. حتی ساخت های جدیدی را ما در جوامع مختلف می بینیم که شاید در جامعه ما کمتر باشد. مانند ازداوج های سفیدی که می شنویم و شیوه هایی که غیر از عرف سنتی است و در کشورهای دیگر بیشتر نمایان است.
یکی دیگر از تغییرات در ساخت ها کم شدن حجم خانواده است. نهایت خانواده ها به یک بچه یا دو بچه اکتفا می کنند که خود این هم در آینده اتفاقاتی برای بشریت و به تبع برای جامعه ما ایجاد خواهد کرد. یعنی وقتی که آدم ها تعدادشان کم شود جامعه به سمت کم شدن روابط اجتماعی و فردگرایی سوق می یابد. ما در آینده نزدیک شاهد سرای سالمندان بیشتر و انزوای افراد خواهیم بود.
اما در گذشته خانواده خیلی در زندگی فرد مهم بود، تقریبا همه هستی فرد، منزلت و پایگاه فرد از طریق خانواده منتقل می شده است. اما در دنیای جدید با اینکه خانواده هنوز مهم است و هیچ جایگزینی ندارد و مانند دولت ها که هنوز جایگاه خودش را دارد. درگذشته خانواده خیلی کارکردها داشته اما این کارکردها خیلی فراگیر بوده و همه چیز فرد مانند شغل، آینده، ازدواج و... را تعیین می کرده است. اما در دنیای صنعتی و شهرنشین و دنیایی که تحت تاثیر فضای جهانی شدن از طریق رسانه می شود، بخشی از کارکردهای خانواده یا از بین رفته یا به سایر نهادها تفویض شده است. در گذشته پیش دبستانی یا مدرسه نبوده اما در دنیای جدید است افراد به ناچار مجبورند که به چنین نهادها و سازمانها رجوع کنند. جامعه پذیری که مهمترین کارکرد نهاد خانواده است، امروزه وظیفه خانواده ها نیست.
یعنی اجتماعی شدن را الان بیشتر مدرسه و گروه های دوستی، محله، هم بازی ها و...رسانه ها انجام می دهند. یعنی رسانههاهستند که افراد را جامعه پذیر می کنند و در جامعه می بینیم که خانواده نقش کمتری در جامعهپذیری افراد دارد و افراد خیلی دوست دارند که شبیه رسانه ها و بازیگران و گروه های همسن وسال خود بشوند. پس مهمترین کارکرد خانواده که جامعه پذیری آن است امروزه بخش عمده ای از آن، توسط سایر نهادها انجام می شود.
امروزه دیگر پدر و مادر تعیین کننده تمام فرهنگ وهویت فرد نیست. بنا به اقتضائات زندگی امروزین، نهادها و مراکزی هستند که دوشادوش خانواده قرار گرفته اند. اما باز می توان گفت که وجود و هستی خانواده برای فرد مهم است، اما بخشی از کارکردهایش کم کم به نهادهای دیگر مانند مدرسه، دانشگاه وفضای مجازی تفویض می شود. یعنی ما تغییر کارکرد را می بینیم اما این به معنای از بین رفتن نهاد خانواده نه فقط در ایران بلکه در هیج جامعه ای نیست. خانواده جایگاه خود را دارد اما کارکردهایش تغییر کرده و به سایر نهادهای دیگر تفویض شده است.
*آقای دکتر بحث جامعه پذیری در خانواده را مطرح کردید که مهمترین کارکرد خانواده بود و الان فرایند جامعه پذیری دستخوش این تغییرات شده. به نظر شما با این روند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
فتحی: بخشی از این مسأله اجتناب ناپذیر است. وقتی که پدر و مادر شاغل هستند طبیعتا وقت کمتری دارند اما می توانند کیفیت روابط را ارتقاء دهند و ساعت هایی که در کنار هم هستند با فرزندان و همسر تعامل داشته باشند. نگرانی ما این است که این اتفاق نمی افتد و حتی ساعت هایی که در خانه در کنار هم هستند هر کدام به تنهایی در شبکه های مجازی هستند و آن ارتباط و صمیمیت و محبت بین والدین و بچه ها یا حتی بین زوجین اتفاق نمی افتد. خیلی از مراجعین گله مندند که همسر من وقتی که از سرکار می آید مدام در شبکه های مجازی می چرخد و سرش در گوشی اش است و توجه نمی کند که من چه کار می کنم و همین مشکل هم برای بچه ها صادق است. این اتفاق باعث ایجاد خلأ عاطفی می شود و فرد در فضای مجازی به دنبال پر کردن بخشی از این خلاهای عاطفی می رود که خطرناک است.
صیادان اینترنتی در کمین هستند. ما وقت محدودی داریم. اما همین وقت محدود را می توانیم با کیفیت بیشتری مدیریت کنیم و باید آموزش بدهیم که زوجین بیشتر به هم توجه کنند. الان بخشی از نگرانی این است که می گویند که همسرم زمانی هم که هست پنهان کاری می کند، رفتارهای مشکوک از خود نشان می دهد. لحظه ای از تلفن همراه خود جدا نمی شود. حتی موقع غذا خوردن هم سرش تو گوشی موبایل است. اصلا توجه نمی کند که من هم هستم. پایه های اعتماد که مهمترین سرمایه در یک خانواده است، دارد متزلزل می شود. بسیاری نگران اند که آیا همسرشان به آنها وفادار است یا نه ممکن است با اسم مستعار وارد شبکه های مجازی شود و همسرش را امتحان کند و یا اگر فرصتی پیش بیاید گوشی اش را چک کند.
از طرفی دیگر وقتی فرد وقت کافی برای فرزندان خود صرف نمی کند و یا تعامل مناسبی با فرزندان ندارد در این صورت فرزندان نیازهایشان را چه کار می کنند؟ معمولا از طریق بازی های رایانه ای که بخش عمده آن نظارت شده نیست و مروج پرخاشگری و خشونت است و یا از نظر اخلاقی مناسب نیستند، اوقات خود را سپری می کنند. باید آگاهی به والدین داده شود چرا که این می تواند اثرات مخربی به جا بگذارد. نمونه آن مشکلاتی است که ما الان در مراکز مشاوره می بینیم. برخی ها می گویند که ابتدا به خاطر سرگرمی وارد فضای مجازی شدیم اما الان زندگی ام دارد از هم می پاشد. بنابراین باید ابتدا این آگاهی ها داده شود تا ما در فضای مجازی هم آن حریم ها را رعایت کنیم. اگر این حریم ها رعایت نشوند ممکن است که زندگی را به خطر بیاندازد.
*بفرمایید که این مسأله اختلال در کارکردهای خانواده به واسطه شبکه های مجازی، مختص جامعه ماست یا در جوامع دیگر هم صادق است؟
فتحی: نه این فقط مختص جامعه ما نیست و در جوامع دیگر هم تاثیرگذار بوده و هست، اما به مرور این آگاهی به افراد داده می شود. پژوهش ها نشان می دهد که افراد متاهلی که وارد روابط خارج از زناشویی می شوند، الزاما آنهایی نیستند که از زندگی و روابط زناشویی ناراضی هستند بلکه بخشی از این روابط اتفاقی پیش می آید و به دلیل فرصت تعامل با جنس مخالف که طبیعتا در فضای مجازی راحت تر اتفاق می افتد. چون در آنها حریمها رعایت نمی شود و افراد مراودات زیادی با جنس مخالف دارند.
ما فرهنگ مجازی را جایگزین خیلی از چیزهای خوب کرده ایم. مثلا سرانه استفاده از کتاب خیلی پایین است اما برعکس میزان استفاده از شبکه های مجازی بسیار بالاست. در حالیکه خیلی از داده هایی که ما در فضای مجازی به دست می آوریم خیلی سطحی است و عمق ندارد. ما در معرض بمباران اطلاعاتی هستیم که خیلی از آن ها مفید نیستند.
اینکه ما وقتمان را در حوزه هایی که سودآور نیست، صرف کنیم، این نگران کننده است. ما در استفاده از برخی شبکه های مجازی رتبه اول دنیا را داریم. باید به این مسأله فکر شود، آموزش داده شود و آسیب های آن شناسایی شود. از طریق رسانه ها و نهادهای دیگر مانند مدرسه آموزش داده شود که این پدیده چه آسیب هایی می تواند داشته باشد. در عین حال مزایای فضای مجازی و اینترنت را نمی توان انکار کرد. به فرض مثال در مسائل علمی و دسترسی به اطلاعات خیلی می تواند به ما کمک کند اما شکل افراطی آن بسیار آسیب زاست.
پروین: به هر حال فضای مجازی واقعیت زندگی ماست و نمی توان آن را انکار کرد، می تواند خوب یا بد باشد. همانطور که گفته شد در کشورهایی که دارای این تکنولوژی هستند چون مبتنی بر فرهنگ آنهاست، کمتر آسیب زا است. در کشورهایی مشکل زاست که سنت ها و ارزش های بومی آنها را به چالش می کشاند. مانند موجی است که اگر شدید باشد همه چیز را به هم می ریزد، اما اگر آرام باشد می توان آن استفاه کرد و از آن لذت برد. از پدیده ای مانند فضای مجازی اگر درست استفاده نشود، روابط چهره به چهره و واقعی را به روابط غیر واقعی و مجازی تبدیل می کند. روابط چهره به چهره گرم و عمیق است و آدم ها از آن، بیشتر لذت می برند اما روابط مجازی سطحی و گذراست و شاید انسان خیلی هم از آن لذت نبرد.
همان طورکه آقای دکتر فتحی فرمودند می توان از زاویه تاخر فرهنگی و شکاف فرهنگی به موضوع نگریست چون فرهنگ بومی مان با این سیستم سازگار نیست به آن تنه می زند و پیامدهای آسیب زایی نمود پیدا می کند. به فرض مثال آمار طلاق بالا می رود. چرا که افراد برای همدیگر وقت نمی گذارند و بیشتر در فضای مجازی به سر می برند. چرا تعارضات خانوادگی زیاد است؟ چون افراد برای همدیگر وقت نمی گذارند.
*آقای دکتر ما هر تکنولوژی ای را که وارد کرده ایم به نوعی به فرهنگمان تنه زده درصورتیکه ما همیشه داعیه این را داریم که کشوری با فرهنگیم و با فرهنگمان با دنیا باید ارتباط برقرار کنیم. اما متاسفانه در مواجه با پدیده های جدید همیشه دچار مشکل شده ایم.
پروین: ببینید ما فرهنگ غنی و بومی خودمان را داریم. به هر حال نسل ها و قرن ها داریم با این فرهنگ زندگی می کنیم و به آن عادت کرده ایم و برایمان لذت بخش هم هست. مواردی مانند احترام به پدر، مادر، خانواده، صله رحم، و... است که این احترام را ما در عرصه های مختلف می بینیم. اما مشکل زمانی است که ما دریچه فضای مجازی را بدون ایجاد بسترهای لازم باز کردیم که آسیب های زیادی را به دنبال داشته است و متاسفانه خودمان را آماده چنین فضایی نکردیم.
دو موضوع محوری در اینجا مهم است یکی اینکه پدیده را به سطح مسائل فردی تقلیل ندهیم و نگوییم افراد مشکل دارند، بلکه این وضعیت ساختاری است. دوم اینکه نباید همه راهکارها را به دولت تقلیل داد و بگوییم که دولت باید فلان کارها را انجام دهد. درست است که نقش دولت مهم است، اما نقش و مشارکت افراد را نباید نادیده گرفت. یعنی خانواده ها هم باید خودشان را آماده کنند، احساس کنند که در مقابل آینده بچه های این جامعه تعهد دارند. وقتی که خانواده در یک جامعه ضعیف می شود، تقریبا همه چیز خراب می شود و به هم می ریزد. بنابراین رشد و تعالی هر جامعه ای در قبال خانواده خوب و متعالی آن است.
امروز می بینیم که متاسفانه محتوای برنامه های ماهواره ای چند چیز را هدف گرفته که اولین آنها خانواده است. یعنی با ظرافت دارد برروی تغییر ارزش های نسل جدید کار می کند و پیامدش را در مسائلی مانند طلاق، ناراضایتی، خیانت ها و... می بینیم. این برنامه ها دقیقا هسته خانواده را نشانه گرفته و متاسفانه ما هم بسیار غافلیم. لذا ما نباید تا این اندازه در مقابل این فضا خودمان را منفعل ببینیم.
فتحی: در تائید صحبت های آقای دکتر، ما یک پژوهش به عنوان تاثیر ماهواره در سوق دادن افراد به روابط فرا زناشویی یا بی وفایی انجام دادیم. اکثر افرادی که درگیر این روابط شده بودند اظهار می کردند که تحت تاثیر برخی سریال ها و فیلم های شبکه های ماهواره به این روابط کشیده شده اند. اغلب فیلم ها و شبکه هایی که در ماهواره پخش می شود دست روی بنیاد خانواده گذاشته اند و اغلب محتوی آنها بحث بی وفایی است. معمولا چند قسمت از این فیلم ها به صورتی که خانواده را جذب کنند، پیش می روند که در آن چند قسمت معمولا یک سری موارد را رعایت می کنند. بعد محتوای فیلم به سمتی پیش می رود که درآن بی وفایی و داشتن روابط خارج از زناشویی عادی جلوه داده می شود و این در تغییر نگرش مخاطب تاثیرگذار است. افرادی که دراین پژوهش با آنها مصاحبه کردیم می گفتند از زمانی که این فیلم ها را نگاه کردیم نگرشمان را عوض کرد.
در حوزه فرهنگی ما باید ببینیم که چکار می توانیم بکنیم که سلایق و نیازهای افراد، شناسایی بشود. به نظرم باید سرمایه گذاری بیشتری در حوزه پیش دبستانی و مهد کودک که بخش زیادی از شخصیت کودک در آنجاها شکل می گیرد، داشته باشیم. می دانید که رسالت مدرسه تنها این نیست که فقط بچه در آن درس بخواند بلکه بخشی از فرایند جامعه پذیری باید در آن انجام شود و این نهادها باید با هم ارتباط داشته باشند. الان مدرسه و خانواده دارند برای خودشان کار می کنند و شاید هم در بعضی جاها با هم در تضاد باشند.
*به نظرتان با این روند، وضعیت نهاد خانواده در ایران به کجا خواهد رسید؟
پروین: خانواده همچنان وجود دارد و در همه جای دنیا هم این وجود دارد. اما خانواده از شکل سنتی خود تغییر خواهد کرد همانطور که همواره تغییر کرده است. این تغییر هم در ساخت و هم در کارکردش است. ساخت خانواده ما هسته ای خواهد بود که متشکل از مرد، زن و بچه می شود و شاید منزلت ریش سفیدها در خانواده دیگر معنایی نداشته باشد. ساخت روابط قدرت خانواده به سمت بچه ها متمایل خواهد شد و بچه ها هستند که تعیین کننده اند و خیلی به پدر و مادر نیاز ندارند. حجم خانواده ها قطعا کوچکتر خواهد شد.
درکل به لحاظ ساخت، خانواده کوچک می شود و شاید ازدواج هایی جدید از جمله سفید، مدلی از ساخت خانواده باشد که با عرف و گذشته تاریخی ما همخوانی ندارد. به لحاظ کارکردها هم خانواده کارکردهای اصلی اش را دارد و هنوز خانواده مهم و جامعه پذیر کننده است. اما دیگر تنها جامعه پذیر کننده نیست. بلکه گروه های دوستی، فضای مجازی، ماهواره ها و... هستند که فرد را جامعه پذیر می کنند. یعنی بخشی از کارکرد جامعه از بین می رود منتها خانواده هنوز جایگاه خود را دارد. اما اگر جامعه به خودآگاهی نرسد و ما خودمان را آماده نکنیم و رسالتی در حفظ سنن خانواده نداشته باشیم دچار مشکل خواهیم شد. جامعه باید به این رسالت باور داشته باشد که خودش پاسبان و حافظ این سنت های خوب باشد.
بنابراین خانواده تغییر می کند اما ما باید خودمان را در مقابل این امواج آماده کنیم. دو ساختار سنتی و مدرن خانواده می توانند در کنار هم قرار گیرند، به شرطی که ما خودمان را در برابر این امواج آماده کنیم. خانواده کماکان وجود خواهد داشت و هیچ چیزی جایگزین آن نخواهد شد.
*پس به نظر شما هنوز ساختار خانواده در مقابل این مسائل خیلی ضعیف نشده است.
پروین: ما تغییر می بینیم، اما خانواده هنوز مهم است و ما نباید تا این اندازه بد بین باشیم و بگویم که خانواده دارد از ببین می رود. درست است که طلاق زیاد شده و افراد به صورت مدرن ازدواج می کنند و همانطور مدرن هم طلاق می گیرند. اما هنوز خانواده مهم است و به آن معنای فروپاشی که خانواده از بین برود نه تنها در ایران بلکه در هیج جای جهان نداریم.
فتحی: نکته ای که من در اینجا اضافه می کنم این است که اگر ما آموزش های لازم را داده باشیم و مصون سازی کرده باشیم، خیلی نگرانی در فضای مجازی یا جاهای دیگر نخواهیم داشت. بحث این است که این ارتباط باشد و قطع نشود، به فرض مثال فرزند من رابطه اش با من خوب باشد و من بتوانم نظارت کنم و نه اینکه کنترل کنم، چرا که کنترل را بچه ها در یک سنی دیگر دوست ندارند. اما فضا باز باشد و اگر اطلاعاتی به آن می دهم در یک جاهایی آزادی عمل هم به آن بدهم. این به این معنی است که به تو اعتماد دارم، اما این خطرات هم می تواند باشد. هر وقت احساس کرد می داند که دسترسی دارد و می تواند از من کمک بگیرد. اما فضای مجازی جایگزین آن مراوده اصلی نباشد.
به فرض مثال سرای محله ها می توانند فضاهای مناسبی باشند که بتوان شبکه های حمایت را در فضای واقعی ایجاد کرد و مشارکت محلی را بالا برد، همچنین احساس تعلق را بالا برد. از این نوع پتانسیل های خیلی قوی داریم از جمله مساجد پتانسیل خیلی قوی دارند که می توانیم از اینها در طول سال استفاده بکنیم.
بحث دیگری که نگران کننده است بحث اعتیاد به اینترنت است و بیشتر علائم آن مانند اعتیاد به مواد مخدر است. یعنی اینکه اگر فرد به اینترنت دسترسی نداشته باشد، بی قرار و دچار اضطراب می شود آرام و قرار ندارد و این آگاهی هم باید داده شود که استفاده بیش از حد می تواند فرد را وارد عرصه اعتیاد به این شبکه بکند که درآن صورت درمان آن مشکلات خاص خود را دارد و این نگران کننده است چرا که شیوع آن را ما داریم می بینیم.
*وسخن آخر؛
پروین: انشالله که خانواده های ما بتوانند کارکرد خودشان را انجام بدهند و خانواده ای سالم ومتعالی داشته باشیم. چرا که خانواده سالم یعنی فرد سالم، فرد سالم یعنی جامعه سالم، اینها کاملا در هم تنیده هستند. اگر ما بخواهیم جامعه موفقی داشته باشیم باید خانواده خوبی داشته باشیم. خانواده ای که کارکردش را به نحو احسن انجام بدهد و افرادی را برای نقش پدری و مادری نسل آینده پرورش بدهد. ولی ما دچار این دوگانه سنت - مدرنیته هستیم و اگر تعادلی در بین این دو وجود داشته باشد به هر صورت آسیب های آنها کم می شود.
فتحی: باید از نتایج پژوهش های مراکز علمی و دانشگاهی در خصوص آسیب های اجتماعی نوپدید در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها بهره گرفته شود و فضای مناسبی برای پژوهش در این حوزه ها فراهم شود تا انشاء الله شاهد کاهش این نوع آسیب ها در جامعه باشیم.