به گزارش
گرداب، مثل بسیاری از فناوریهای دیگر فضای مجازی در غفلت مسئولین بدون پیوست فرهنگی وارد کشور شد. همین عدم پیوست فرهنگی باعث شد تا آسیبهای فرهنگی اجتماعی این پدیده روز به روز بیشتر شود. تاکیدات چندباره مقام معظم رهبری نیز گویا نتوانسته مسئولان مربوط را از خواب سنگین بیدار کند و گویی که برخی خود را به خواب زده اند! حذف بودجه شبکه ملی اطلاعات از برنامه ششم توسعه، شاهد این مدعا است.اما شاید بتوان بزرگترین آسیب فضای مجازی را تغییر خزنده سبک زندگی ایرانیها و به خصوص جوانان دانست. به گونه ای که برخی کارشناسان امور اجتماعی متهم ردیف اول در خیانتهای خانوادگی را گسترش بدون برنامه شبکههای اجتماعی غیر ایرانی می داننند.
در همین زمینه روز دوشنبه نشستی با موضوع "شبکههای اجتماعی و سبک زندگی" با حضور حجت الاسلام محمد فروهر، مدیر رسانه معاونت تبلیغ استان قم و جمعی از اصحاب رسانه به میزبانی «نسیمآنلاین» برگزار شد. مشروح گزارش این نشست تقدیم میشود.
حجت الاسلام فروهر: فضای مجازی و سبک زندگی دو مقوله جدا از هم هستند. هر دو مقوله نیاز به بازبینی و تعریف خواص خود رادارند. ما باید ببینیم که دیدگاهمان به فضای مجازی چیست و تعریفمان از سبک زندگی چه تعریفی است؟در حقیقت نگاههای مختلفی به این مقولهها شده است. ما دراینبین خیلی راحت با این مقوله برخورد کردهایم. امروز متأسفانه چهارچوبی که برای سبک زندگی در دین اسلام تعریف و در نظر گرفتهشده است هرروز مورد اصابت آسیبهای مختلفی قرار میگیرد.
در بازههای زمانی مختلفی صنایع متفاوتی آمدند که مردم را به دغدغه انداختند. از صنعت چاپ شروع شد سپس باروت و بعدازآن شبکههای ماهوارهای که همگی دغدغههایی را برای مردم ایجاد نمودند. امروز هم نگرانی از فضای مجازی است که کاملاً بهجا است. بنابراین ما نمیتوانیم فضای مجازی را یک فضای جدا از زندگی در نظر بگیریم و بگوییم که یک موجود جدیدی است که در حال آسیب زدن است.
درواقع ما یک سبک زندگیای داریم که هرروز آسیبهایی به این در حال وارد شدن است. امروز ما در مواجه با فضای مجازی هستیم. در ابتدای این مواجهه باید ببینیم که تعریف این فضا چیست؟ آیا فضای مجازی همین رسانههای دیجیتالی هستند که ما در حال برقراری ارتباط باهم هستیم؟ وقتی ما روی عنوانها فکر میکنیم میبینیم که هر اصطلاحی که امروزه به کار میبریم تعریفهای متفاوتی را دارد. در حال حاضر دنیای ذهن شما یک فضای مجازی است. شما در یک مکانی مینشینید و در عالم فکر به نقاط گوناگون سفر میکنید، خوب اینیک فضای مجازی است. و یا شما پشت یک دستگاهی قرار میگیرد و شروع به برقراری ارتباط با فردی میکنید. اما اینها نمیتواند یک فضای مجازی باشد. بلکه یک فضای حقیقی است و شما میتوانید تأثیرات و آسیبهای واقعی اینها را در زندگی ببینید.
اسلام دین مبتنی بر پیام است امروز شبکههای اجتماعی که با عنوان مجازی وارد جامعه و زندگی ما شدهاند، در حال تحتالشعاع قرار دادن همهچیز هستند. خیلی از مشکلاتی که امروز در فضای مجازی ایجادشده است به علت نشناختن فضای مجازی است. ما حیثیت این فضا را نشناختهایم. باید این فضا را شناخت تا از رسوخ و ورود موج فضای مجازی بتوان جلوگیری کرد.
ما اگر بخواهیم وارد بحث شویم و به یک بعد از فضای مجازی و سبک زندگی بپردازم باید این را در نظر بگیریم که دین اسلام یک دین مبتنی بر پایه پیام است. ما در قرآن کریم داریم که خداوند متعال میفرماید: یا ایها الرسول بلغ(ای پیغمبر بگو) که نشاندهنده پیام محور بودن دین اسلام است. در عصرهای مختلف هر رسانهای که پا به میدان میگذاشته از این ویژگی استفاده میکرده است. صنعت شعر استفاده کرد، صنعت خطابه آمد و استفاده کرد تا به امروز که ما به رسانههای موجود و شبکههای مجازی رسیدهایم که به تعبیر مارشال مک لوهان دنیا را تبدیل به یک دهکده کردهاند که اگر وی امروز بود از واژه نقطه بهجای دهکده استفاده میکرد زیرا که کارکرد این اپلیکیشن ها این گونه است.خوب در این دنیایی که ارتباطات کم و راحت شده است و از طرفی دین ما یک دین تبلیغ محور و پیام محور است مسلماً این فضا خیلی به درد ما میخورد. مسلماً این فضا یک نعمت بزرگ است، به تعبیر مقام معظم رهبری که فرمودند اینترنت یک نعمت الهی است.
جای خالی بعد حاکمیتی پیام در کشورمسئلهای که ما امروز در پیرامون فضای مجازی با آن روبهرو هستیم این است که نسبت به چند مورد غفلت کردهایم. امروز متأسفانه نگاه به فضای مجازی دچار یکروند غلط شده است. اگر به شاخصههای اصلی یک پیام نگاه کنیم متوجه این غفلتها میشویم. این غفلت بین نخبگان، مدیران، تأثیرگذار و بین عامه مردم نفوذ پیداکرده است و یک جریان بزرگی را رقمزده است. امروز ما در تعریف پیام مشخصههایی داریم، ارکان یک پیام از ارسالکننده، گیرنده و متن پیام(محتوا) تشکیل میشود. در تمام شاخص گذاریهایی که برای ارکان پیام در نظر گرفتهشده است فقط صحبت از مشخصههای یک پیام که شامل ارسالکننده، گیرنده، محتوا، ابزاری که پیام را جابهجا میکند و پارازیتهایی که دراینبین وجود دارد میشود.
اگر دقیقتر نگاه کنیم متوجه میشویم که ما به بعد حاکمیت محتوای پیام نگاه نکردهایم. دقیقاً بعدی است که به پیام جهت میدهد و حتی باعث میشود که ما پیام را نبینیم و به ما نرسد. امروز متأسفانه به این بعد دقت نشده است. امروز متأسفانه به بحث فضای مجازی و اپلیکیشن ها فقط به چشم یک ابزار نگاه میشود که مشکل خیلی بزرگی را برای ما به وجود آورده است.
امروز افرادی که به این مقوله فقط به چشم یک ابزار نگاه میکنند به پشت پرده این ابزارها توجه نمیکنند. ممکن است پشت این ابزارها یک مدیریت باشد. جالب است بدانید که قرآن کریم وقتی ابعاد مختلف پیام را موردبررسی قرار میدهد به این بعد پیام توجه ویژهای داشته است. ما در قرآن کریم در آیه ششم سوره حجرات داریم که خداوند متعال میفرماید: به بعد حاکمیتی پیام توجه کنید، به بعد مدیریتی پیام توجه کنید. وقتی یک پیامی برای شما آمده است دقت کنید که این پیام از کجا برای شما آمده است.
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ: ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید.)
متأسفانه این غفلتی که امروز شما در جامعه میبینید به دلیل عدم توجه به بعد حاکمیتی پیام است. امروز شاهد این هستیم که یک شبکه اجتماعی را بهعنوان یک شبکه پیامرسان معرفی میکنند، سپس سیل عظیمی از مردم در این شبکه سرازیر میشوند. امروز باید بعد مدیریتی که پشت این شبکهها هستند را مدنظر قرارداد. جریان سازیهایی در این شبکهها در حال شکلگیری است که از طریق دیتاماینینگ شخصیت افراد موجود در این شبکهها شناسایی میشود و سپس جریان سازیهای متناسب با آنها صورت میگیرد.
این جریانات بهصورت موجهایی در جامعه به راه میافتند که وقتی متوجه آنها میشویم میبینیم که در آنها نقشی نداشتهایم و حتی نمیدانیم از کجا آمدهاند. واقعاً امروز فالورها و پیامهای موجود در صفحات مجازی را چه کسی بالا میبرد و مدیریت میکند؟ باید بدانیم که این جریان بهصورت هدفمند در حال شکلگیری است.
امروز متأسفانه حاضر نیستیم قبول کنیم که به بعد حاکمیتی و مدیریتی پیام بپردازیم و قبول نمیکنیم که پشت این پیامهای ارسالی یک جریان مدیریتشدهای قرار دارد. در کشور ما کمترین بحث درباره بعد حاکمیتی پیام صورت میگیرد. مگر ممکن است که فردی دسترسی بهتمامی اطلاعات افراد شبکههای اجتماعی داشته باشد و از آنها استفاده نکند؟ مسلماً از این اطلاعات استفاده میکنند و امروز بهراحتی این اطلاعات در حال سرقت رفتن است.
عدم شناخت لایههای فضای مجازی در کشوراما یک مسئله دیگری که در بحث فضای مجازی مورد غفلت قرارگرفته، عدم شناسایی لایههای فضای مجازی است. ما در فضای مجازی سه لایه داریم. اولین لایه حاکمیت است. یعنی یک حاکمیتی پشت اینترنت و فضای مجازیای که ما استفاده میکنیم است. حاکمان قانونگذاری میکنند و تعیین میکنند که اینترنت به چه سمتی برود و به چه سمتی نرود. لایه دوم مدیران هستند. وقتی اینترنت در سطح خدمات قرار میگیرند شرکتهایی هستند که این را مدیریت میکنند. لایه سوم لایهای است که آن حاکمیت با توان این مدیران فضایی را ایجاد کردهاند که یک محصولی را تولید کردهاند که ما از این محصول استفاده میکنیم که شامل نرمافزارهای پیامرسان و موتورهای جستجوگر میشوند.
امروز خیلیها تلاش میکنند که ذهن مردم و نخبگان ما معطوف به بعد کاربری فضای مجازی شود. اصلاً ما فکر نمیکنیم که چه حاکمیت و مدیریتی در اینترنت در حال شکلگیری است. متأسفانه بهجای پرداختن به این مواضع شاهد هستیم که در رسانه ملی ما ساعتها بحث میشود که آیا یک شبکه مجازی فیلتر شود یا نشود؟ شما هیچ کجای دنیا شاهد اینگونه ادبیات نخواهید بود. امروز متأسفانه در کشور ما یک شخصیت ردهبالای حقوقی طی نامهای از یک شرکت خصوصی خارجی تقاضا میکند که صفحات مستهجنش را از فضای مجازی حذف کند. ما در هیچ کجای دنیا چنین مسائلی را نمیتوانیم ببینیم. این مسائل ناشی از توجه به بعد کاربری فضای مجازی است.
اریک امرسون اشمیت چند وقت پیش گفته بود که ما در حال تدارک برنامهای هستیم که وقتی کاربر پشت سیستم قرار میگیرد نیازی به جستجو نداشته باشد و ما نیازهایش را بهطور خودکار برایش تشریح میکنیم. این نشان از وجود بعد مدیریتی و حاکمیتی پشت جریان فضای مجازی است. امروز دستهایی پشت پرده است که مردم را درگیر ادبیات خام تکنولوژی کرده است.
درواقع ابزارهای پیامرسان و موتورهای جستجوگر تکنولوژی نیستند. بلکه یک محصولی هستند که از یک تکنولوژی گرفته شده است. ما با اصل تکنولوژی مشکلی نداریم. دین و فرهنگ ما، ما را تشویق میکند که به سمت تکنولوژی برویم. در قرآن کریم خداوند متعال میفرماید: بهترین تکنولوژی حق ما است. اما فنّاوریای که در آن جهت و مدیریتی است که افکار و روش زندگی ما را هدف قرار داده است را کدام عقل سالمی اجازه میدهد که سراغ آن و محصولاتش برویم؟ متأسفانه این هم از غفلتهایی است که در مورد فضای مجازی صورت گرفته است.
تنها مقام معظم رهبری بعد حاکمیتی فضای مجازی را میبیننددر کشور ما در حال حاضر تنها مقام معظم رهبری به بعد حاکمیتی و مدیریتی فضای مجازی توجه میکنند. ایشان مکرراً دغدغههای خود را در مورد فضای مجازی و آسیبهای آن مطرح کردهاند. پیشنهاد راهاندازی شبکه ملی اطلاعات که مربوط به سال 1390 است اولین حکمی بود که رهبری به شورای عالی فضای مجازی در راستای دغدغههایشان دراینباره دادند. ایشان نسبت به راهاندازی شبکه ملی اطلاعات تأکید مؤکد داشتند.
امروز متأسفانه تصمیم گیران و تصمیم سازان در کشور ما با علم بر اینکه حاکمیت دنیای اینترنت در تصرف کشور امریکا است، بازهم تأکید دارند که اینترنت بهتمامی نقاط کشور ما برسد.
ناقوس مرگ اینترنت آمریکایی به صدا در آمده است
آژانس امنیت ملی امریکا(اناسای) و آیکان دو مجموعه مدیریت فضای مجازی هستند که تحت حاکمیت امریکا در حال فعالیت هستند. جالب است که اناسای با تعاریفی که ادوارد اسنودن از آن داشت یک بنگاه جاسوسی در اختیار حاکمیت امریکا است. جالبتر این جریان این است که بعد از افشاگریهای ادوارد اسنودن در مورد اینترنت و جاسوسیهای امریکا، کشورهای جهان متوجه شدند که چه اتفاقات و جریانات خطرناکی پشت این پرده قرار دارد. این آگاهی ناقوس مرگ اینترنت آمریکایی را به صدا درآورد.
بازخورد این جریان اقدامی بود که کشورهای جهان شروع به انجام آن کردند. آنها شروع به ملی کردن اینترنت خود کردند. کشورهای کره، چین ، ژاپن، برزیل و ... اینترنت خود را ملی کردند تا از این اقدامات شوم در امان بمانند. جالب اینجا است که خیلی از کشورهایی که اینترنت خود را ملی کردند خیلی کمتر از کشور ما مورد هجوم قرارگرفته بودند. کشور ما در خط قرمز حمله اینترنت اناسای است. ادوارد اسنودن گفته بود که فقط در یک ماه 14 میلیارد پیام اطلاعاتی را از ایران برداشتیم.
خوب در این شرایط میبینیم که کشورهایی که کمتر از ما مورد هجوم قرار گرفتند به سمت ملی کردن شبکه اینترنت خود رفتند اما ما که بیشترین هجمه را داشتهایم هنوز به سمت شبکه ملی اطلاعات نرفتهایم. این غفلتی است که امروز باید با صدای بلند فریاد زده شود. متأسفانه شاهد هستیم بهجای اینکه روزبهروز به ملی کردن شبکه اینترنت نزدیکتر شویم دورتر میشویم.
عدم توجه به شبکه ملی اطلاعات در برنامه ششم توسعهدر برنامه ششم توسعه متأسفانه بودجه شبکه ملی اطلاعات حذفشده است. خوب وقتی بودجه نباشد مطالبهای هم نخواهد بود. امروز بهجای پرداختن به اصل ماجرا به فرعیات پرداختهاند. دقیقاً کلمه فروش پهنای باند در بحث زیرساختهای شبکه ملی اطلاعات در برنامه ششم توسعه اشارهشده است. مگر شأن وزارت ارتباطات در حد فروش پهنای باند و حجم ترافیک اینترنت است؟ امروز پس نقش جوانانی که تا حد تخصص درزمینههای اطلاعات و ارتباطات تحصیلکردهاند با این سیاستگذاری چه میشود؟ پس قرار است از اینها در کجا به کار گرفته شود؟
ما در کشورمان اینترنت استفاده میکنیم و پول میدهیم درصورتیکه در دنیا به خاطر اینترنت پول درمیآوردند. ما اینترنت استفاده میکنیم و اطلاعات میدهیم درصورتیکه دنیا اینترنت استفاده میکند و اطلاعات میگیرد . این غفلتی است که ما باید مطالبه کنیم . رهبر معظم انقلاب تأکیددارند که درراه اندازی شبکه ملی اطلاعات تسریع شود. اما متأسفانه نهتنها تسریع نمیشود بلکه در برنامه ششم توسعه بودجه این برنامه نیز حذف میشود.
چرا تلگرام را مانند ویچت نمیبینیم؟در بحث نگاه به نرمافزارهای پیامرسان فضای مجازی ما درگذشته اقدام خوب و مؤثری را نسبت به فیلتر کردن ویچت داشتیم. زیرا هم مردم و هم اعضای کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه این خواسته را داشتند. اما امروز در برخورد با تلگرام که کارکردش نسبت به ویچت بیشتر و تأثیرگذارتر است تعلل صورت گرفته است. جلسه تشکیل میدهند و اعضا شرکت نمیکنند یا آخرش هم میگویند فیلتر نشود.
بنابراین جمعبندی ما از غفلتهای صورت گرفتهشده شامل سه بخش میشود، غفلت اول از پیام و محتوای پیام است. غفلت دوم شامل سوق دادن و درگیر کردن مردم به بعد کاربری فضای مجاز است و غفلت سومی که صورت گرفته است این است که آقایان این فضا را یک تکنولوژی میدانند و معتقدند که باید از این تکنولوژی استفاده کرد.
جای خالی نرم افزارهای پیام رسان داخلی در فضای مجازیامروز کسانی که در این مورد صحبت میکنند یکسویه نگاه میکنند. در درجه اول باید بدانند که این اصلاً تکنولوژی نیست بلکه اینها فقط محصول یک تکنولوژی است که ما در حال استفاده از آنها هستیم. ما در نصب شبکههایی اجتماعی مشکلی نداریم . این نرمافزارها تسهیلکننده پیامرسانی هستند. مشکل ما با نصب نرمافزارهای تلگرام و بیگانه است. امروز اینقدر بحث دسترسی به تکنولوژی شبکههای پیامرسان را مشکل کردهاند که کسی جرئت نمیکند طرف اینها بیاید. درصورتیکه آن تشکلات پیچیدهای که ما در انرژی هستهای و نانو تکنولوژی طی کردیم بهمراتب سخت تر از دسترسی به تکنولوژی شبکههای اجتماعی پیامرسان است. خوب در این شرایط مشخص است که دستهایی در کار است که نمیخواهند ما به این تکنولوژی دست پیدا کنیم.
شما ببینید وقتیکه فیلترینگ تلگرام به کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه رسید تلویزیون شروع به تبلیغ کانالهای تلگرام درزمینههای مختلف کرد. این دور از شأن است که یک رسانه ملی نرمافزار پیامرسان خارجی را تبلیغ کند. جای تأسف دارد که یک برند خارجی در رسانه ملی ما تبلیغ شود. امروز باید از صداوسیما پرسید که آیا شما چهارچوب مشخصی را برای تبلیغات ندارید؟ آیا درست است که یک برند خارجی(تلگرام) در رسانه ملی ما تبلیغ شود؟ با این شرایطی که ما در تلگرام شاهد هستیم ممکن است همه نمایندگان قبل از ورود به مجلس برای خود کانالی تشکیل دهند. خوب در این حالت نماینده محترم در آن کانال قرار است طرحها و عقاید خود را مطرح نماید. بنابراین یک نماینده قبل از ورود به مجلس تمامی عقاید و افکارش در اختیار مجموعههایی قرار میگیرد که مدیریت این نرمافزارها را به عهدهدارند.
مسئولان توجیه مشخصی برای فیلتر نشدن فضای مجازی ندارنددر این شرایط یک دلیل برای فیلتر شدن این نرمافزارها وجود دارد. دین و شرع و قانون ما بیان میکند که نباید محتوای مجرمانه، ضد اخلاقی و منافی باعفت در کشور تبلیغ شود. دراینبین یک سؤال پیش میآید که آقای وزیر ارتباطات وقتی شما خودتان میگویید که محتوای در تلگرام رمزگذاری شده است و امکان رصد و فیلترینگش در کشور نیست پس چرا این محتوا باید در دست و پای مردم باشد؟ چرا باید مردم متصل شوند به دنیای مستهجنت و منافی باعفت؟ ما در جلساتی که با عموم مردم برگزار میکنیم از نزدیک با مشکلات آنها آشنا هستیم. خانوادهها امروز نگراناند. امروز فرزندان خانوادهها به گوشیهای همراهی مجهز شدهاند که دسترسی آنها را به شبکهها و کانالهای مستهجن فقط 5 ثانیه زمان میبرد. اولین کانال مستهجنی که کاربر به آن متصل شود از طریق دیتاماینینگ تشخیص داده میشود و مرتباً کاربر را با کانالها و مطالب مرتبط بمب باران میکنند. اینها غفلتها و آسیبهایی است که اگر الآن با آنها برخورد نشود در آینده سخت میشود با آنها برخورد کرد.
امروز دستهای پشت پرده این نرمافزارها و فضاهای مجازی به پورنو گرافی دامن زدهاند. در کارتونها، بازیها و علیالخصوص در شبکههای مجازی این امر مشهود است. اگر در روایات و آیات قرآنیمان تمرکز کنیم متوجه میشویم که چرا حاکمیتها و مدیریتهای پشت این ماجرا به بحث پورنو گرافی دامن زدهاند. ما در روایاتمان داریم که کسی که از شهوت پیروی کند عقلش زائد میشود، دینش از دست میرود. وقتی مسئله شهوت به وسط بیاید پای خواص هم میلرزد. از حضرت امیرالمؤمنین روایت داریم که میفرمایند: شیرینی شهوت باعث میشود حتی انسانهایی که ترس از آبرودارند نیز پایشان بلرزد. این مسائل همگی از نگاهی نشاءت میگیرد که به این فضا بهصورت یک تکنولوژی نگاه میکند.
نقش نخبگان در پیش برد تکنولوژی نرمافزارهای مجازییکی دیگر از مسائلی که در مقوله فضاهای مجازی جای بحث دارد نقش نخبگان ما در پیش برد فضاهای مجازی و بومی کردن آنها است. چرا امروز ما نتوانستهایم که یک موتور جستوجوگر قوی داشته باشیم؟ چرا نتوانستهایم یک شبکه اجتماعی خوب داشته باشیم؟ در حال حاضر ضعف نرمافزارهای مجازی داخلی مگر چیست؟
وقتیکه با مدیران و نخبگان تولید شبکههای مجازی داخلی صحبت میکنیم بزرگترین دغدغهشان را عدمحمایت مطرح میکنند. امروز متأسفانه یکشبه کاپیتولاسیونی در این بحث ورود کرده است. متأسفانه یک شبکه خارجی بدون هیچ روادیدی در شبکه اینترنت ما سیر میکند. بدون پرداخت هیچگونه مالیاتی در جامعه ما رسوخ کردهاند. حال اگر شرایط شبکههای مجازی داخلی مانند بیسفون، نوا، انارک و غیره را بررسی کنیم متوجه میشویم که چه روادیدی را پشت سر گذاشتهاند. کل برنامهنویسی شبکه اجتماعی باید در 5 کمیسیون بررسی محتوایی شود. بعد از بررسی وقتی در حالت اجرا قرار میگیرد این شبکهها باید 39 درصد درآمدشان را مالیات بپردازند. خوب بااینهمه سختی قرار است شبکه اجتماعی در کشور ما کار کند. اما تلگرام و واتسآپ و غیره بهراحتی در کشور ما بدون هیچ محدودیتی فعالیت میکنند.
سبک زندگی اسلامی زیر تیغ فضای مجازی؛آسیب های فضای مجازی بر بعد اقتصادی خانوادههادر سبک زندگی مقولههای مهمی هستند که شامل اخلاق، گفتمان محوری، مدیریت زمان و غیره هستند. امروز متأسفانه مقولههایی که در سبک زندگی تعریفشدهاند در بستر فضای مجازی مورد هجوم و آسیب قرارگرفتهاند. در آمارهای منتشرشده ارتباط کلامی خانوادهها به زیر 13 دقیقه رسیده است. متأسفانه اوضاع اخلاق در جامعه تحت تأثیر فضای مجازی قرارگرفته و شرایط مناسبی ندارد. بعد اقتصاد در سبک زندگی اهمیت زیادی دارد درصورتیکه شاهدیم هزینه گزافی را بابت این شبکههای پرداخت میکنیم. در بعد اقتصادی آمارهای جالبی تجمیع شده است. برای مثال شما اگر صفحه اینستاگرام را در روز فقط باز و بست کنید در طی یک ماه مبلغ 7 هزار تومان را باید برای اینترنت مصرفشده بپردازید. با یک حساب سرانگشتی که حداقل 10 میلیون ایرانی عضو این شبکه مجازی هستند اگر فقط صفحه شخصی خودشان را در این نرمافزار باز و بست کنند در ماه 70 میلیارد تومان برای این عمل پرداخت میشود. خوب این پول به جیب چه کسانی میرود؟
خوب در این شرایط است که نتانیاهو گفت پروژه ایران برای شکست اسرائیل با شکست مواجه خواهد شد چراکه ما در فلش مموری های شما، درگوشیهای شما در جیب شما هستیم. خوب این قدرت از کجا آمده است؟ غفلت مدیران و مسئولان مربوطه در کشور ما این اجازه را به آنها داده است که بتوانند اینقدر راحت در همهجا رسوخ کنند.
در آمار جالبی که منتشرشده است 12 درصد پهنای باند اینترنت کشور صرف نرمافزار تلگرام میشود. این زنگ خطری است که باید بهطور جدی موردبررسی قرار گیرد. اما آقایان و مسئولانی که این را خطر نمیبینند و تأکید بر ماندن این نرمافزارها دارند توجیهی که دارند این است که ما در این فضاها کانالهای مذهبی ایجاد کردهایم و تبلیغ دین میکنیم. باید از این آقایان پرسید تبلیغ اینقدر پرهزینه؟
تشکیل امپریالیسم فرهنگی در جامعهاز مسائل جالبتوجه دیگری که در این حوزه گزارشهای قابلتوجه ای از آن منتشرشده است بحث نصب نرمافزارهای پیامرسان و دست رسی به اطلاعات گوشی از طریق این نرمافزارها است. شما وقتی یک نرمافزار پیامرسان را روی گوشی همراه خود نصب میکنید اجازه دسترسی بهتمامی شاهراههای اصلی گوشی خودتان را به سرویسهای جاسوسی و سازمانهای مدیریتی که پشت این نرمافزارها هستند را میدهید. خوب با این اوضاع شاهد این هستیم که میلیونها ایرانی وارد این شبکهها شدهاند و طرفهای مقابل درآنواحد اطلاعات بیش از 20 میلیون ایرانی زیردستشان است. وقتی مدیران چنین شبکههای بهراحتی به اطلاعات ما دسترسی دارند شخصیت شناسی میکنند، افکار شناسی میکنند.
در این اوضاعواحوال ما با یک جستوجوی ساده در گوگل ترند به نتایج جالبی دست پیدا میکنیم. 10 کلمهای که بیشترین سرچ در مورد آنها صورت گرفته است نه سیاسی هستند، نه فرهنگی و نه اجتماعی هستند. بلکه فقط مستهجن هستند.
مدیران و مسئولان مربوطه ادعا کردند که میخواهند از این شرایط برای تأثیرگذاری استفاده کنند. برای مثال مدعی شدند که میخواهند در یوتیوب با انتشار فیلمهای مؤثر تأثیرگذاری کنند. ما در یک آماری 100 فیلم برتری که در یوتیوب بیشترین بازدید را داشتهاند را شناسایی کردیم. نکته قابلتأمل در این آمار نبود هیچ فیلم تأثیرگذاری در این جامعه آماری است. همه فیلمها مربوط به موسیقی و موارد هزل و هجو میشوند.
در مورد فیسبوک نیز این اقدام صورت گرفته است. در این شبکه 100 صفحه برتر فیسبوک در امریکا شناساییشده است. این صفحات همگی مربوط به خوانندهها، رقاصها، برندهای تجاری و غیره مربوط میشود. با این ادعای آقایان که بحث تأثیرگذاری را در این فضاها مطرح نمودند سوژه را موردبررسی قراردادیم و به یک نتیجه قابلتأمل رسیدیم. 100 صفحه برتری که در ایران موردبررسی قرارگرفته است دقیقاً همان 100 صفحهای بود که در آمریکا موردبررسی قرارگرفته بوده است. به این شرایط امپریالیسم فرهنگی میگویند.
توجیه مسئولان در گسترش فضای مجازی؛ مسئولان معتقدند به جای حذف از این فضا باید استفاده کردامروز صحبت ما با مسئولان مربوطه این است که چرا نباید یک شبکه اجتماعی بومی خوب داشته باشیم؟ ما باید دشمنانمان را مورد هجوم قرار دهیم نه اینکه مورد هجوم قرار بگیریم. بحثی را که مسئولان مربوطه مطرح کردهاند در این زمینه این است که بهجای سرمایهگذاری در تولید از تکنولوژی آنها استفاده کنیم. ظرفیت خودکنترلی مردم را بالا ببریم که وقتی در این نرمافزارها حضور دارند بدیها را نادیده بگیرند و فقط از خوبیهای آن استفاده کنند. باید از این ایده پردازان عزیز پرسید که شما با چه مجوزی مردم را وارد این فضایی که محتوایش ضد دین و منافی عفت عمومی است کردهاید؟ باید از این آقایان این سؤال را پرسید که آیا هزینه فرهنگسازی مردم بالاتر است یا هزینه تولید نرمافزارهای بومی؟
دشمنان ما در برنامهنویسی این برنامه ها بهصورت کاملاً تخصصی کارکردهاند. برای مثال در برنامهنویسی فیسبوک به نحوی ایجادشده است که شما وقتی وارد این فضا میشوید باید با جنس مخالف ارتباط برقرار کنید. حال وقتی میدانیم که برنامهنویسی این فضا بر این پایه نوشتهشده است چرا باید این را نادیده بگیریم و برای اینکه بتوانیم با این مقابله کنیم برویم در آن صفحهای ایجاد کنیم و به ترویج اسلام بپردازیم برای اینکه تأثیرگذار باشیم. اقداماتی که در این فضاها صورت گرفته است نشاندهنده این موضوع است که وقتی شما در این فضاها شروع به تأثیرگذاری میکنید حذف میشوید. نمونههایی از این حذفیات در شبکههای مجازی وجود دارد، مانند حذف نامه دوم رهبری در یوتیوب یا حذف صفحه حضرت امام در اینستاگرام و نمونههای دیگری که بیانگر این امر است.
مدیران و حاکمان فضای مجازی از دست پیدا کردن ایران به این تکنولوژی ترس دارنددر تکنولوژی برای ما دو حریم ممنوعه ایجاد کردهاند. اول اینکه باید فقط استفاده کنیم و دوم اینکه علم این تکنولوژی در انحصار آنها باشد. خوب این ممنوعیتها هستند که نگرانیها را برای این فضاها ایجاد کرده است. زیرا وقتی قرار باشد ما به علم این تکنولوژیها دست رسی نداشته باشیم نمیتوانیم از انحصار اطلاعات حفاظت کنیم و اطلاعات ما بهراحتی در اختیار آنها قرار میگیرد. اگر ما بتوانیم از یک تکنولوژی محصولی را بسازیم که تأثیرات منفی بر سبک زندگی نداشته باشد حتی دشمنان ما نیز راغب به استفاده از آن میشوند.
درست است که ما در جنگ سخت جهاد ابتدایی نداریم اما در جنگ نرم باید این جهاد را داشته باشیم. قطعاً ما میتوانیم در جهت یک جریان فرهنگی قوی حاکمیت آمریکا را تحت تأثیر قرار دهیم. جریان بیداری اسلامی از همین جریانات است که امروز به راه افتاده است. خوب در مقابل میبینیم که شخصیتهای تأثیرگذار این جریانات مانند شیخ زکزاکی و شیخ نمر را حذف میکنند تا این جریان را منحرف کنند و متوقفش کنند.
متأسفانه امروز شاهد هستیم که در بحث فضای مجازی از بیانات مقام معظم رهبری سو استفاده کردهاند. ایشان درست است که فرمودند ابزار تسهیلکننده ارتباطات از نعمات الهی است. درست است که ایشان این مطلب را فرمودند اما باید دید که نگاه رهبری به این مقوله از چه جهتی است؟ مطمئناً نگاه مقام معظم رهبری به محصول تکنولوژی نیست بلکه به خود تکنولوژی است.
سؤال: در بحث شبکه ملی اطلاعات این بحث مطرح است که اگر این شبکه راهاندازی شود ما به خودکفایی میرسیم و حتی میتوانیم صادرات اینترنت نیز داشته باشیم . از طرفی شرکتهای تولیدکننده محتوا در اینترنت بابت تولید محتوا هزینه پرداخت میکنند. حال اگر این شبکه راهاندازی شود آیا درست است که ما از شرکتهای تولیدکننده محتوا همچون مخابرات هزینه دریافت کنیم یا خیر؟
قطعاً همینطور است. این امری بدیهی است که در خیلی از کشورهای دنیا در حال رخ دادن است. یعنی خیلی از کشورها بابت مصرف پهنای باند اینترنت از مخابراتشان هزینه دریافت میکنند. اگر در شبکه ملی اطلاعات سازوکار مناسبی وجود داشته باشد میشود از این شبکه درآمدزایی کرد.
سؤال:به نظر شما امروز موانع تشکیل شبکه ملی اطلاعات چیست؟ چه عواملی هستند که اجازه شکلگیری و خودکفایی ما را در اینترنت نمیدهند؟
اینکه چرا این شبکه در کشور ما اجرایی نمیشود را از ابعاد مختلف میتوان موردبررسی قرارداد. یکی از عوامل اصلی جهلی است که در مواجه با این مقوله نشان دادهشده است. یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار مافیای مالی پشت این ماجرا است. وزارت ارتباطات در خرید پهنای باند انحصار دارد بنابراین راه افتادن شبکه ملی اطلاعات یک مقدار از این را کم خواهد کرد. وقتی 35 درصد درآمد وزارت ارتباطات از فروش پهنای باند است راه افتادن این شبکه این مقدار را دستخوش تغییر قرار میدهد. این جهل یک جهل عموی است و تنها مختص مسئولان یا مردم نیست.
یکی دیگر از عواملی که امروز در شکل نگرفتن این شبکه تأثیرگذار است این است که افرادی که تأثیرگذار هستند و در شرایط حساس خیلی میتوانند تأثیرگذار باشند این مقوله را مطالبه نمیکنند. متأسفانه امروز هیچ مقاله خوبی در مورد مطالبه شبکه ملی اطلاعات رهبری از مسئولان را نمیتوانید ببینید.
جالب است که بدانید بعضی از اعضای محترم شورای عالی فضای مجازی نامه مقام معظم رهبری را که شامل 40 بند بوده است را مطالعه نکردهاند. درصورتیکه آن نامه از اهمیت بالای برخوردار بوده است و تأکیدات مهمی در آن نامه راجع به بحث فضای مجازی شده است.
سؤال:امروز فقه و فقههای ما در رابطه با بحث فضای مجازی و مسائل ریزی که در آن وجود دارد چه پاسخ و استفتاءهایی دارند؟ چون احساس میشود در بعضی از مواقع یا پاسخی ندارند یا خیلی دیر جواب میدهند.این خلاء را ناشی از چه میدانید؟
باید اعتراف کنم که ما متأسفانه در این زمینه خیلی ضعف داریم و غفلتهایی که در رابطه با این فضا صورت گرفته است اصلاً قابلاغماض نیست. امروز متأسفانه مرکزی را که کلیت فضای مجازی را رصد کند نداریم. اخیراً یک تغییر عجیبی ایجادشده است. برای مثال ما در دوره قبلی تربیت مدرس فضای مجازی کل مباحث رسانه را درسنامه کردیم. تقریباً نزدیک به 7 درسنامه پیرامون رسانه و فضای مجازی نوشتهشده است. شاید بتوان گفت تنها کار متمرکزی که انجامشده است همین است. اما متأسفانه در حوزه افتاء در نگاه به فضای مجازی هیچ اتفاق خواصی نیفتاده است. ما امروز در سازوکارهای فضای مجازی شاهدیم که با اصل مسائل دینی ما متفاوت و مخالف است.
در دین ما آمده است که نباید به ظالم کمک کرد اما در شبکههای مجازی شاهد این هستیم که بیشترین کمک را به اسرائیل ظالم میکنیم. امروز متأسفانه 20 میلیون جوان روزانه 2 ساعت بازی کامپیوتری انجام میدهند. بازیهایی که از شرکتهایی بیرون میآید که تحت سرمایهگذاری و حمایت رژیم ظالم اسرائیل است. به تعبیری میتوان گفت که دشمنان ما از این طریق در کشور ما دانشگاهی ایجاد کردهاند که 20 میلیون دانشجو دارد.
متأسفانه امروز این سازوکار دیده نشده و مورد غفلت واقعشده است. متأسفانه فضا جدی گرفته نشده است.همانطور که گفتم تنها نقطه عطف این بحث برگزاری دورههای تربیت مدرسی است که در دوره قبل 1200 نفر مشتاقانه در این دورهها شرکت نمودند.
ما در حوزه استعدادهای خیلی خوبی راداریم. حوزه یک جریان ساکن است که اگر تبدیل به موج شود خدا میداند که چه تأثیرگذاری خواهد داشت. مادر این دورهها بااستعدادهای خیلی خوبی مواجه شدیم. برای مثال بزرگترین بازیساز ارزشی خاورمیانه یک طلبه به نام داستانی بنیسی در قم است که نزدیک به 100 بازی خوب را تولید کرده است.
جای دارد در اینجا توضیحات کاملتری نسبت به دورههای تربیت مدرس ارائه کنم. همانطور که گفتم در این دورهها 1200 نفر ثبتنام نمودهاند. برای این دوره 7 درسنامه تدوینشده است. یکی از این درسنامهها مربوط به کلیات مبانی پیرامون رسانه است. یکی دیگر از این درسنامهها قالبهای رسانه است که پنج قالب را برای آن تعریف کردهایم. این قالبها شامل انیمیشن، بازی کامپیوتری، فضای مجازی، سینما و فیلمسازی و شبکههای کامپیوتری هستند. یکی دیگر از این درسنامهها راهکار است. در این درسنامه راهکارهای مناسبی برای مقابله با آسیبهای فضای مجازی و دیگر مسائل فضای مجازی و رسانه باید مطرح شود. تقریباً 150 صفحه راهکار تدوینشده است.
لازم به ذکر است که در حال حاضر این دوره ششمین دورهای است که در حال برگزاری است. امیدواریم که بتوانیم از طریق این دورهها تأثیرگذاری مثبتی در حوزه رسانه و فضای مجازی داشته باشیم تا از آسیبهای این فضا کم کنیم.
منبع: نسیم آنلاین