به گزارش
گرداب، گرايش افراطي به حضور در فضاهاي مجازي و حتي كم رغبتي به زندگي در فضاي واقعي، امروزه تبديل به يك معضل جهاني شده است.آنگونه كه بسياري از محققان و روانشناسان را وادار ساخته در اين زمينه به كنكاش بپردارند و عوامل و آسيبهاي آن را شناسايي كنند!پرسش اين است ؛ آيا گسترش اينترنت در ابعاد گسترده اي در زندگي مردم و گرايش روز افزون به ويژه جوانان به حضور در شبكه هاي مجازي يك فرصت است يا يك تهديد بزرگ!آثار و تبعات دور شدن مردم از زندگي واقعي و تمايل به ارتباطات مجازي در يك جامعه چيست؟!پاسخ دكتر ويدا عليخاني محقق و استاد دانشگاه با مدرك دكتراي روانشناسي با گرايش مشاوره به اين پرسشها اين است كه امروزه سودجويان از طريق اينترنت ابهت فرهنگي و ديني خانواده ها را شكسته و زمينه آشفتگي هويت را براي جوانان و نوجوانان فراهم مي كنند.وي معتقد است كه درگيري احساسي در اينترنت يكي از مهم ترين مسائلي است كه با آن مواجه هستيم و بسياري از جوانان درگير آن هستند.
مسئول مركز روانشناختي نويد فردا خاطر نشان مي سازد كه عشق اينترنتي و رابطه با جنس مخالف متاسفانه به معضلي تبديل شده كه بسياري از روانشناسان مطالعات و تحقيقات خود را به آن اختصاص دادند.
به گفته اين محقق برجسته سرد شدن ارتباطات عاطفي و نارضايتي ها از زندگي خانوادگي باعث ناكامي و شكست هاي بزرگي در زندگي نوجوانان و جوانان شده و اين ها نشان از مشكلات عميقي در سطح خانواده دارد.به گفته دكتر عليخاني افراط در استفاده از فضاهاي مجازي در ايران عامل طلاق است و تحقيقات نشان مي دهد كه فيس بوك يكي از دلايل دعواهاي زناشويي و متاركه است به عبارتي ،اين شبكه اجتماعي در كشور به يكي از دلايل اصلي طلاق تبديل شده است.اين گفتگو فرا رويتان قرار دارد.
- امروزه مردم با عضويت در گروهها، كانالها و شبكههاي متعدد مجازي بيشتر وقت خود را صرف ارتباطات اينترنتي ميكنند. آثار مخرب اينگونه ارتباطات اجتماعي چيست؟در دنياي امروز، شبكههاي اجتماعي نقش بسيار مهمي در ارتباط مردم سرتاسر جهان ايفا ميكنند، به طوري كه به جزئي جداييناپذير از زندگي بيشتر مردم تبديل شدهاند. اين در حالي است كه اساس پيدايش اين شبكهها تسهيل و كوتاه نمودن مسير ارتباطي ميان افراد جامعه تلقي ميگردد. در ايران نيز اين پديده نهچندان نوظهور روز به روز بر خيل مشتاقان خود ميافزايد. شايد در گذشته نهچندان دور افراد شناخت كمي نسبت به ماهيت و چگونگي استفاده از اين شبكهها داشتند، اما اين روزها در زندگي روزمره شاهد آن هستيم كه طيفهاي متفاوت مردم راجع به اين شبكهها با هم صحبت و تبادل اطلاعات مينمايند. طبقات مختلف در جامعه از زن و مرد، پير و جوان، باسواد و بيسواد از آن حرف ميزنند. عدهاي بسيار مخالف آنها بوده، وجودشان را باعث مضرات اجتماعي و فساد اخلاقي دانسته و مايل به بستن، تعطيل و فيلتر كردن آنها هستند و در مقابل، عدهاي ديگر آنها را مظاهري از تمدن جديد شمرده، وجود آنها را براي پيوستگيهاي اجتماعي مفيد و بلكه لازم ميدانند. فراگير شدن استفاده از اين پديده، پيامدهاي مثبت و منفي بسياري را بر زندگي ما القاء نموده و در مواردي نيز تبعات گريزناپذيري بر ما تحميل داشته است. تا آنجا كه بعضا اصطلاحات مرسوم در اين شبكهها، بخشي از فرهنگ محاورهاي افراد جامعه ما را تشكيل ميدهند.
در بحث آسيبشناسي شبكههاي اجتماعي، نكته حائز اهميت، ريسك بسيار بالاي اين گونه شبكهها از لحاظ آسيبهاي اجتماعي و فرهنگي است. اين شبكهها قدرت برهم زدن روابط و از هم پاشيدن زندگي افراد را دارند. هر پيام زنده، عكس يا اطلاعات شخصي كه در شبكههاي اجتماعي توسط افراد استفاده ميشود، ميتواند بعدها عليه خود فرد به كار برده شود. چنانچه در بررسي بسياري از موارد طلاق در كشور ما اين امر مشهود و ثابت شده است.
رسانه اينترنت با همه سرويسهاي متنوعش، قابليت تبديل شدن به بستري براي تهاجم فرهنگي را دارد. فضاي مجازي و تكنولوژيهاي مرتبط، اعم از سختافزاري و نرمافزاري، دانشي است كه در غرب توليد شده و هنوز هم امتياز اين علم در دست آنان است. اين بدين معناست كه كشورهايي خاص فرصت پيشرفت بيشتري براي حضور در فضاي گسترده و نامتناهي مجازي دارند و لذا امكان وسيعي براي تاثيرگذاري روي ديگر فرهنگها و تمدنها را خواهند داشت. اين موضوع به فرهنگهاي ارزشي، غني و باريشهاي كه به دلايل متعدد، از حضور موثر در فضاي مجازي محروم يا ناتواناند، آسيب جدي وارد ميكند و به نوعي آنها را در معرض استحاله و اثرپذيري از فرهنگهاي بيگانه مسلط بر فضاي مجازي قرار ميدهد. بنابراين، دور از انتظار نيست با سياستگذاريهاي اين دنيا براساس راهبردهاي چنين جوامعي طرحريزي ميشود.
- گرايش افراطي به ارتباط مجازي چه مشكلاتي را براي نوجوانان و جوانان به وجود ميآورد؟ارتباط از طريق فضاي مجازي در سالهاي اخير جايگاه قابل توجهي در بين نسل جوان جامعه ما پيدا كرده است. شبكههاي اجتماعي در ابعاد مختلف زندگي افراد (فردي و اجتماعي) تاثيرگذارند. افراد براي ورود به دنياي مجازي بايد اطلاعات كافي در اختيار داشته باشند تا دچار مشكلات اجتماعي نشوند و با توجه به اينكه بيشتر استفادهكنندگان از اينترنت و فضاي مجازي، نوجوانان و جوانان هستند، فرهنگسازي براي كاهش پيامدهاي آن ضروري است.
كاركرد غالب چتهاي اينترنتي جوانان ايراني در جنبههاي فراغتي و سرگرمكننده آن است كه با فاصله زيادي اولويت نخست استفادهكنندگان را تشكيل ميدهد. نتايج تحقيقات بيانگر اين است كه فضاي غالب در محيط چترومهاي مورد مراجعه نوجوان و جوانان، گفتگوهاي دوستانه جوانان غيرهمجنس است كه با نيت ارضاي كنجكاوي، آشنايي و سرگرمي و گاه ماجراجويي بدان روي ميآورند. در مجموع، گفتگوهاي اينترنتي عرصه جديدي را براي گذران فراغت طيف رو به افزايشي از جوانان و شكلگيري خرده فرهنگهاي مختلف با زمينهها و علايق متنوع فراهم ساخته است. اگرچه نگرش غالب به اين "ميدان" جديد و بهرهمندي از آن اغلب محدود به آشناييها و گفتگوهاي غيرجدي، كنجكاوانه و عادتي است، با اين حال براي اقليتي مجالي را به منظور تامل در "سياست زندگي"، بازي با هويت و بازانديشي در پروژه انباشت و ابراز هويت فراهم ساخته است. اين اقليت از پتانسيلهاي فضاي مجازي براي تقويت سرمايههاي سمبليك و فرهنگي خود در برقراري ارتباط و تنظيم روابط خويش و اجتماع بلافصل خويش استفاده ميكنند. در وجه منفي، سرگرميهاي مجازي علاقه جوانان به مشاركت اجتماعي و فعاليتهاي مدني را با انگيزههاي مختلف تحتالشعاع قرار ميدهد و ممكن است بر مهارتهاي اجتماعي آنان در تدارك فراغتهاي گروهي و تفريحي و بازيهاي غيرمجازي تاثير منفي بگذارد. همچنين مجاورت طولاني با فضاي مجازي ميتواند به فرهنگپذيري يك طرفه و تاثيرپذيري افراطي از هنجارها و ارزشها در عرصههاي مختلف ارتباطي و اجتماعي انجاميده و با تقويت جهانوطني، تعلقات ملي و سنتي كاربران را تحت تاثير قرار دهد.
اعتياد به اينترنت ميتواند مشكلات جدي تحصيلي و خانوادگي را براي مخاطبان به وجود آورد. متاسفانه ما شاهد اين پديده در ميان جوانان هستيم، به طوري كه برخي از جوانان شبها را تا صبح با اينترنت و يا فضاهاي مجازي ميگذرانند به نحوي كه تمام صبح را خوابآلوده هستند و اين مسئله آغازگر آسيبهاي متعدد ديگر نيز ميشود. ازجمله اين آسيبها ميتوان به آسيبهاي خانوادگي، ارتباطي، عاطفي، رواني، جسمي، اقتصادي و تحصيلي اشاره كرد.
امروزه دنياي رايانه، هويتيابي نسل جوان را در ابعاد فكري و اخلاقي تحت تاثير قرار داده و موجب اعتياد نو و مدرن شده و بدين وسيله سبب آسيب اجتماعي ميشود. سودجويان از طريق اينترنت، ابهت فرهنگي و ديني خانوادهها را ميشكنند و زمينههاي آشفتگي هويت را براي نوجوانان و جوانان فراهم ميكنند.درگيري احساسي در اينترنت، يكي از مهمترين مسائلي است كه با آن مواجه هستيم و بسياري از جوانان درگير آن هستند."عشق اينترنتي" و رابطههاي جنس مخالف متاسفانه به معضلي تبديل شده است كه بسياري از روانشناسان، مطالعات و تحقيقات خود را به آن اختصاص دادهاند. برنامهها و همايشهاي زيادي كه رسانهها و مجامع به آن ميپردازند، يكي از بزرگترين نگرانيهاي خانوادههايي شده است كه فرزندانشان به اين روش گرايش دارند، زيرا سايتهايي وجود دارد و چترومهايي طراحي شده است كه مكاني براي دوستيابي دختران و پسران ميباشد.در نهايت به اين مسئله ميتوان اشاره كرد كه اينترنت شكاف ميان نسلها را بيشتر كرده است و اكنون شكاف ميان نسل دوم و سوم علاقهمند به اينترنت نيز آشكار شده، به گونهاي كه هيچ يك زبان ديگري را نميفهمند.
- چرا ارتباطات در دنياي مجازي بر روابط زوجين و رابطه آنها با فرزندانشان اثر سوء داشته است؟ آيا شواهدي در اين زمينه موجود ميباشد؟يكي از بزرگترين مسائل اجتماعي كه جوامع امروزي به آن مبتلا ميباشند، ضعف بنياد خانواده است. از آنجايي كه مشكلات خانوادهها به صورت ناهنجاريهاي اجتماعي بروز ميكند، خانواده و سلامت آن از اهميت فوقالعادهاي برخوردار ميباشد. سرد شدن ارتباطات عاطفي و نارضايتيها از زندگي خانوادگي، باعث ناكامي و شكستهاي بزرگي در زندگي نوجوانان و جوانان شده و اينها نشان از مشكلات عميقي در سطح خانواده دارد. امروز با ورود تكنولوژي و وسايل ارتباط جمعي به خانواده، خانواده ايراني با مسائل و مشكلات عديدهاي روبه رو شده است. در بررسي وضعيت خانوادههاي ايراني ميتوان چنين گفت كه آنها در معرض تغييرات مهمي كه ناشي از پيدايي و ورود تكنولوژيهاي جديد به حريم خانواده است، قرار دارند. در ميان تكنولوژيهاي نو، اينترنت به لحاظ ويژگيهاي خاص، داراي اهميتي شگرف است، زيرا سبب شده تا ساختار تازهاي در خانوادهها در شرف تكوين باشد. درخصوص اين پديده آنچه در خانوادهها مشاهده ميگردد، اين است كه حضور اين رسانه و به طور كلي رايانه شخصي، ارتباطات خانوادگي را دستخوش تغيير نموده است. استفاده از فضاي مجازي، فعاليتي زمانبر ميباشد كه مدت تعامل افراد خانواده را با يكديگر كاهش ميدهد. در اين ميان نوجوانان و جوانان به واسطه فراغتي كه دارند، نسبت به بزرگسالان مدت زمان بيشتري را به فضاي مجازي اختصاص ميدهند. از طرف ديگر، فضاي مجازي، كشمكشهاي جديدي را در خانواده ايجاد ميكند كه شامل زمان استفاده از اينترنت، نوع صفحاتي كه توسط اعضاي كاربر خانواده مورد استفاده واقع ميشود و دستيابي جوانان و والدين آنان به اطلاعات خصوصي يكديگر و... ميباشد. چنانچه جوان در پيوندهاي عاطفي و درك متقابل با ساير اعضاي خانواده دچار مشكل باشد، احساس تنهايي، افسردگي و بيتفاوتي كرده و براي جبران آن به يك دوست، سرگرمي خاص و... روي ميآورد و فضاي مجازي مناسبترين محمل براي اين مقصود است. بنابراين، يكي از زمينههاي اصلي در بروز مشكلات خانوادگي و اصولا نارضايتي از زندگي مشترك، فضاي مجازي است كه تحت تاثير توليدات رسانهاي به وجود آمده و باعث آن گرديده تا سطح توقع از زندگيهاي مشترك را بهخصوص در ميان نسل جوان بالا ببرد. تحت تاثير اين فضا آنچه جوان بايد از زندگي مشترك انتظار داشته باشد، به نوعي تحريف ميشود. لذت و رضايتي كه از برنامهها و محتويات رسانهها مانند فيلمها و سريالها در اذهان جوانان نقش ميبندد تا حد بسيار زيادي در زندگي طبيعي قابل دستيابي نخواهد بود و اين ميتواند تبعات زيانباري براي آينده جوانان به همراه داشته باشد. شواهدي كه در اين زمينه موجود است، همانا رجوع تعداد كثيري از خانوادهها پيرامون مسائل فوقالذكر به مراكز مشاوره است!
- مزاياي ارتباط اجتماعي مجازي چيست؟ آيا ميتوان از آثار مخرب آن كاست؟استفاده از اينترنت و فضاهاي مجازي به خودي خود ابزار بيضرري هستند، اما استفاده بيش از حد و نادرست و مهارنشده از آنها ممكن است آثار منفي بر سازگاري اجتماعي، شغلي، آكادميك، زناشويي و ميانفردي، سلامت رواني و جسماني، روابط خانوادگي و وضعيت هيجاني افراد داشته باشد كه اين پديده مشكل عمدهاي براي "بهداشت رواني" جامعه ايجاد ميكند. در اين ميان نقش خانواده در هدايت استفاده از فضاهاي مجازي بسزاست. آشنايي فرزندان با خطرات جسماني، رفتاري، اخلاقي و تقويت مباني ارزشي - اخلاقي و ديني فرزندان و ايجاد خودكنترلي و خودايمني در آنها براي استفاده بهينه از فناوريهاي جديد بسيار پراهميت است. نتايج تحقيقات و همچنين نظر متخصصان، مويد اين نكته است كه بهترين كاري كه ميتوان در اين خصوص انجام داد، اين است كه قبل از فراهمآوري امكان استفاده از اينترنت و يا فضاهاي مجازي يك خط مشي كامل، شفاف و دقيق درباره نحوه استفاده از اين شبكهها ترسيم شود. هر يك از وسايل ارتباط جمعي ضمن اينكه به لحاظ تسهيل امور آثار مثبتي در جامعه داشته و دارند ولي به لحاظ سوءاستفادهاي كه از آنها ميشود، ممكن است آسيبهايي را براي جامعه به دنبال داشته باشند. هرچه وسايل ارتباط جمعي بيشتر قابل كنترل باشند، آسيبهاي ناشي از آنها كمتر است. در مقابل تسهيلات ارتباطي به ما امكان ميدهد تا در سطح جهاني و از راه دور به شيوهاي جديد به اجتماعاتي كه منافع مشتركي داريم، بپيونديم. در نتيجه با پيوستن به اين "اجتماعات از راه دور" قادر خواهيم بود تا در دنياي واقعي نيز روابط اجتماعي بهتري با اطرافيان، همكاران و ساير شهروندان برقرار سازيم.چتروم اينترنت ميتواند يك محيط علمي باشد، ولي تبديل به يك محيط مبتذل براي بسياري از كاربران ايراني شده است. چتروم با توجه به زنده بودن محيط، موجب انحراف و سوء استفاده از بسياري نوجوانان و جوانان و حتي زنان شده و نهايتا باعث از هم پاشيدن خانوادهها گرديده است.
- چرا ارتباطات نامناسب اجتماعي در دنياي مجازي درصد طلاق در ايران را افزايش داده است؟آنچه در خانوادهها مشاهده ميگردد، اين است كه حضور اين رسانه و به طور كلي رايانه شخصي، ارتباطات خانوادگي را دستخوش تغيير نموده و استفاده از فضاهاي مجازي، فعاليتي زمانبر شده كه مدت تعامل افراد خانواده را با يكديگر كاهش ميدهد. بنابراين يكي از زمينههاي اصلي در بروز مشكلات خانوادگي و اصولا نارضايتي از زندگي مشترك، فضاهاي مجازي است كه تحت تاثير توليدات رسانهاي به وجود آمده و باعث آن گرديده تا سطح توقع و ارضاء از زندگيهاي مشترك را بهخصوص در ميان نسل جوان بالا ببرد و تحت تاثير اين فضا آنچه افراد بايد از زندگي مشترك انتظار داشته باشند، به نوعي تحريف ميشود و اين ميتواند تبعات زيانباري براي آينده آنها به همراه داشته باشد و همچنين افراط در استفاده از اينترنت و يا فضاهاي مجازي روابط چهره به چهره را كه موجب صميميت ميشود، از بين ميبرد. كساني كه در استفاده از فضاهاي مجازي افراط ميكنند به جاي اينكه به دنبال ارتباط برقرار كردن با اطرافيان باشند، به دنبال دوستيابي در خارج از خانه هستند و حتي افراط استفاده از فضاهاي مجازي نيز در برخي از زوجين موجب طلاق گرديده است. تحقيقات نشان ميدهد كه فيسبوك يكي از دلايل دعواهاي زناشويي و متاركه است و اين شبكه اجتماعي در كشور ما به يكي از دلايل اصلي طلاق تبديل شده است. در حقيقت پستهايي كه افراد روي پروفايلهاي خود مينويسند، ميتواند زندگي زناشويي آنها را به خطر بيندازد. روابط روي اين شبكه اجتماعي با يك پيام معمولي آغاز ميشود، اما در درازمدت ميتواند به ماجرايي تبديل شود كه ازدواج فرد را در يك موقعيت مخاطرهآميز جدي قرار دهد و همچنين تحقيقات منتشرشده درباره پيامدهاي اجتماعي فيسبوك نشان ميدهد كه پيامها و عكسهاي غيراخلاقي كه در سايت فيسبوك از سوي كاربران منتشر ميشوند، باعث بالا رفتن آمار طلاق در كشور شده است.
- با توجه به اينكه حذف تكنولوژي و ارتباطات اجتماعي از زندگي مردم سخت و ناشدني است، چگونه بايد با اين مسئله برخورد نمود؟فيلترينگ و قطع دسترسي و كلا اعمال محدوديتهاي اجتماعي به هيچ عنوان راهكار مناسبي براي كنترل بازتابهاي منفي اين پديده نيست و بعضا نتايج عكس را در پي دارد. در واقع بهتر است با افزايش سطح آگاهيها و آموزشهاي لازم، افراد جامعه را به سمت استفاده مطلوب و درست از اين شبكهها سوق داد و در مقابل مخاطرات آن واكسينه نمود. دولتمردان بايد بستر لازم را فراهم آورند تا افراد جامعه خود به اين بلوغ فكري دست يابند كه كدام بخش از اين پديده يك تهديد و كدام ابزار آن يك فرصت در جهت اعتلاي سطوح فردي و اجتماعيشان است.
- گرايش افراطي زنان به ارتباطات اجتماعي مجازي چه عواقبي براي خانوادهها دارد؟هر شبكه اجتماعي، فرهنگ ارتباطاتي خاص خود را يعني منش و گفتار مخصوص و منحصر به فردي را براي خود برگزيده است. البته ميتوان شبكههايي را يافت كه فرهنگ ارتباطي تقليدي را براي خود برگزيدهاند. فرد با عضويت در هر شبكه اجتماعي درگير نوع خاصي از فرهنگ ارتباطي ميشود كه شامل برخورد، تكيهكلام، اصطلاحات مخصوص، رفتار، تيپ شخصيتي و ظاهري و... است. بدون ترديد ميزان تاثيرپذيري فرد از اين محيط صفر مطلق نخواهد بود. پس هر شبكه اجتماعي، هويت مطلوب خود را ترويج ميكند. در سايتهايي مثل فيسبوك و فرند فيلتر و توئيتر، كاربر در كنار اينكه عضو جامعه بزرگ پايگاه مورد نظر است، در گروه و شبكههاي اجتماعي كوچكتري نيز عضو ميشود. هر كدام از اين گروهها وابستگي خاص خود را دارند و بالطبع، فرهنگ ارتباطاتي مخصوص. بنابراين فرد در تاثيرپذيري از فرهنگ ارتباطاتي اين گروهها بر خود لازم ميبيند كه هويت ارتباطاتي خود، يعني سبك و هويت كنشهاي كلي خويش در ارتباط با ديگران را تغيير دهد. هرچند اين تغيير هويت، موقت و محدود به زمان و مكان خاصي باشد، ولي بدون ترديد در هويت واقعي فرد بيتاثير نخواهد بود و به طور كلي، همه اجزاي يك شبكه اجتماعي كه فرد با آن در تعامل است، در ضمير ناخودآگاه فرد تاثير ميگذارد. در نهايت زناني كه گرايش افراطي به ارتباطات اجتماعي مجازي دارند، همدلي، نزديكي و صحبت با اعضاي خانواده و اطرافيان خويش را از دست ميدهند و چون بيشتر وقت خود را در شبكههاي اجتماعي مصروف ميدارند، ديگر نميتوانند آنطور كه بايد و شايد به همسر و فرزندان و امور خانواده بپردازند و همين مسئله منجر به بروز اختلافات در خانواده ميگردد.
- در اغلب اوقات ملاحظه ميشود كه در مهمانيها، به جاي اينكه افراد با هم صحبت كنند، ترجيح ميدهند كه در فضاي مجازي يكديگر را به اصطلاح لايك كنند، يعني تمايل به ارتباط غيرواقعي بيش از واقعي است. چرا؟اختلال در ارتباطهاي اجتماعي و عاطفي كاربران و جايگزيني دوستان مجازي با دوستان واقعي فرد از معايب استفاده از شبكههاي اجتماعي است كه به طور ناخودآگاه بر فرد اثر ميگذارد و نتيجه استفاده مدام از اين شبكهها ميباشد. شبكههاي اجتماعي، به تدريج روابط رودرروي افراد را كمرنگ كرده و اين امر به انزواي اجتماعي و در نهايت عدم جامعهپذيري صحيح در روند اجتماعي شدن افراد منجر خواهد شد. اين محيط ميتواند با ارائه امكانات جديد رابطه بيشتر را روز به روز با دنياي خارج كمتر كند و نقش انسانياش را در جامعه كمتر و كمتر نمايد.
- متشكرم.