افشاگری‌های وزیر اطلاعات

تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۳۸۹

در جلسه مشترک زیرمجموعه دو گروه افراطی در تیرماه سال‌جاری از اعمال محدودیت‌ها علیه ایران و حتی از درخواست برخی‌ها از امریکا برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران اظهار خوشحالی کرده و اعمال فشار به نظام را به نفع جریان فتنه توصیف کردند.

 گرداب- به گفته مصلحی چند سفارتخانه اروپایی در تهران، یکی دو حزب اروپایی، پارلمان یک کشور اروپایی، وزارت خارجه چند کشور غربی، چند شرکت اقتصادی و نفتی غربی، دفاتر امور ایرانیان وابسته به امریکا در چند کشور و ده‌ها بنیاد و مؤسسه غربی، کانال تأمین و یا انتقال بخشی از وجوه و کمک‌ها به جریان فتنه بوده است.
 
سربازان گمنام امام زمان(عج) در وزارت اطلاعات در طول دوران تأسیس خود، تأمین امنیت کشور را در عرصه‌های مختلف محقق کرده و با عملیات‌ها و برنامه‌های متعدد و دقیق، حد نصاب جدیدی از فعالیت‌های امنیتی را بر جای گذاشته‌اند. به گفته کارشناسان، اکنون دستگاه اطلاعاتی کشور همه سازمان‌های امنیتی مدعی در منطقه و جهان را پشت سر گذاشته و توانسته قدرت ایران اسلامی را درعرصه اطلاعاتی به رخ مدعیان بکشد. وزارت اطلاعات همچنین سالی پرکار و سخت را در سال 88 گذراند. خنثی سازی و مقابله با توطئه‌های داخلی و خارجی و حرکت در عرصه جنگ نرم، روزهای سختی را برای این وزارتخانه رقم زد. درباره اقدامات مهم وزارت اطلاعات با حجت الاسلام و‌المسلمین حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات به گفت‌و‌گو پرداختیم.

ارزیابی شما از عملکرد یک ساله وزارت اطلاعات در دولت دهم چیست؟
- با سلام به محضر حضرت بقیه‌الله الاعظم(عج) و سلام به روح پرفتوح بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی و شهیدان گلگون کفن و با سلام و عرض ارادت به محضر ولایت امر، رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و با آرزوی توفیق برای همه خادمان اسلام و ملت عزیز و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه مؤمنین و شما عزیزان.

وظیفه وزارت اطلاعات حراست از امنیت ملی است که شامل امنیت نظام، مردم، صیانت از ارزش‌های حیاتی ملت و صیانت از سرمایه‌های انسانی، مادی و معنوی جامعه و مقابله با توطئه‌های دشمنان در همه ابعاد سخت و نرم است.

مأموریت وزارت فقط مبارزه با اقدامات مسلحانه و تروریستی ضدانقلاب و ایادی بیگانگان نیست، بلکه تنها بخشی از تلاش‌های سربازان گمنام امام زمان(عج) به این امر اختصاص دارد. به منظور ارزیابی عملکرد یک ساله برخی از اقدامات را برمی‌شمارم:

1-‌ در حوزه پیشگیری، تلاش‌های بنیادینی را‌ آغاز کرده‌ایم؛ یعنی ضمن رصد اهداف و استراتژی‌های دشمنان در حوزه قدرت هوشمند (سخت و نرم)، با طراحی استراتژی‌های مناسب روند اقدامات پیچیده دشمنان را با انسداد مواجه ساخته‌ و از پیشبرد اهداف و از اقدامات آنها پیشگیری نموده‌ایم. سعی ما این است که هیچ مسأله و پدیده‌ای، امنیتی نشود که بعد مجبور شویم علی‌رغم خواست قلبی خود، به راه‌حل‌های امنیتی بیندیشیم.

صیانت از افراد و آحاد جامعه، مبارزه با مفاسد اداری و اقتصادی، اطلاع‌رسانی و هشداردهی به مسئولان و ارائه مشورت‌های اطلاعاتی را در همین راستا انجام می‌دهیم و یا مثلاً اگر جایی دیدیم که دشمن برای کسی یا جریانی تله گذاشته یا در حال نزدیک شدن است منتظر نمی‌شویم تا فرایند را تکمیل کنند. بلافاصله یا راساً ارتباط را به صورت نامحسوس قطع می‌کنیم و یا در صورت لزوم به نحوی محترمانه و با رعایت‌ شأن و منزلت شهروند ایرانی او را آگاه می‌سازیم؛ لذا بسیاری از تلاش‌های سربازان گمنام هیچگاه به اطلاع مردم نمی‌رسد، چون به خاطر حفظ آبروی آن اشخاص مجاز به اطلاع‌رسانی عام نیستیم وانگهی در موارد بسیاری نگذاشتیم جرمی رخ دهد و طبعاً نباید منعکس شود.

همچنین فراوان است طرح‌های دشمن که همکاران من، دشمن را ناکام می‌گذارند؛ یعنی به عنوان اقدامی پیشگیرانه توطئه را خنثی می‌کنند لیکن به دلایل مختلف نمی‌توانیم و نباید آشکار شود. مثلاً در پرونده هسته‌ای که به فضل الهی با راهبری‌های رهبر فرزانه و شجاع و مدیریت رئیس جمهوری به نتایج بسیار شایسته رسیده است، وزارت اطلاعات طراحی‌های اطلاعاتی متعدد دشمن را چه برای جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات، چه با هدف عملیات خرابکاری، خنثی کرده است. این روش در همه حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و غیره راهبرد تغییرناپذیر ماست.

2-‌ در حوزه عملیاتی، کانون توجه وزارت اطلاعات برخورد با مهره‌ها، گروه‌ها و جریاناتی بوده است که به عنوان مزدور بیگانگان، منافع ملت ایران را مورد مخاطره قرار داده بودند که با طراحی مناسب و تهاجم به سرشاخه‌های اصلی و با تدبیر و طراحی مدل‌های کارآمد توانسته‌ایم ظرف یک سال گذشته به توفیقات بسیار زیادی برسیم. مهار فتنه، دستگیری عبدالمالک ریگی، برخورد با اشرار و مقابله با جریاناتی که امنیت اجتماعی جامعه را به مخاطره می‌انداختند از جمله اقدامات عملیاتی بوده که ظرف یک سال گذشته به خوبی مدیریت شده است.

3-‌ در حوزه‌های راهبردی توجه وزارت طی یک سال گذشته بر بازشناسی، تحلیل و طراحی الگوی راهبردی متمرکز بوده است؛ یعنی در مقابل تهدیدات و بحران‌هایی که دشمنان در عرصه‌های گوناگون برای کشور تدارک دیدند، حضور جدی داریم.

همان طور که می‌دانید امروزه امنیت اقتصادی بعد مهمی از ابعاد امنیت ملی را تشکیل می‌دهد. در این بخش از سخنانم به این بعد از مجاهدت‌های خاموش همکارانم می‌پردازم:

در عرصه اقتصادی دو رویکرد در برخورد با مسائل مد نظر بود. وزارت در حوزه نرم آن بیشتر درصدد برآمد تا با آسیب‌شناسی تهدیدات احتمالی و فرصت‌های پیش روی نظام، اطلاع‌رسانی به موقع و کارشناسی شده را به مسئولان تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر نظام داشته باشد تا از بروز مشکلات و احیاناً تهدیدات احتمالی متصور جلوگیری شود. در کنار این امر با تهیه گزارش‌های راهبردی درخصوص دیدگاه بازار درباره مالیات سال 1389 و رخدادهای مربوط به آن، قاچاق کالا، بحران مالی غرب، ... اطلاع‌رسانی خوبی به مراکز ذیربط انجام شده است.

یکی از پرونده‌های مهم که در یکسال اخیر به خوبی و با موفقیت پیگیری شد، شرکت‌های هرمی بود. این پرونده با اقتدار اطلاعاتی و با همکاری نهادهای دیگر به پایان رسید.

النهایه، عملکرد وزارت اطلاعات در یک سال گذشته از چند منظر قابل بررسی و ارزیابی است. اعتراف دشمنان جمهوری اسلامی ایران به موفقیت‌های وزارت اطلاعات در مدیریت اطلاعاتی جریان فتنه، دستگیری ریگی و آزادی عطارزاده و امثالهم برکسی پوشیده نیست.

نقطه قوت وزارت اطلاعات را در یک سال اخیر چه می‌دانید؟
- نقاط قوت وزارت فراوانند. البته مهم‌ترین آنها اتکال به عنایات خداوندی و تفضل فرمانده اصلی ما، حضرت بقیة‌الله الاعظم(عج) است. اخلاص، ایمان، شهادت‌طلبی و ایثارگری همکاران ما، عشق به ولایت و همچنین اعتماد رهبر معظم انقلاب به مجموعه، از بزرگ‌ترین نقاط قوت و سرمایه پایان‌ناپذیر ماست. ناگفته نماند انسان‌های روشن، تحصیلکرده، تحلیلگر، هوشمند، دشمن‌شناس و مبتکر در این مجموعه فراوانند. در واقع تعهد و تخصص، هر دو در بدنه تشکیلات اطلاعاتی چشمگیر است.
1-‌ نگاه راهبردی به پدیدارهای امنیتی.
2- تلفیق نگاه راهبردی و نگاه عملیاتی در برخورد با پدیدارهای امنیتی.
3- بازنگری بنیادین در مسائل امنیتی و تمرکز بر مسائل و اولویت‌های راهبردی.

از طرفی در یک سال گذشته هر جا رصد کردیم و دیدیم دشمن قصد حضور یافتن دارد و یا نفوذ و یا اقدام تروریستی را برنامه‌ریزی کرده، دست او را قطع کردیم.

در حوزه فرهنگ، ادب، هنر، تاریخ، صنعت، تجارت، سیاست خارجی، دانشگاه‌ها و مدارس دشمنان طرح دارند و برنامه‌ریزی کرده‌اند. در یک سال اخیر هم با قوت و قدرت برنامه‌ها و طرح‌های دشمن را رصد، تحلیل و با آنها مقابله کردیم.

همکاری و تعامل با اعضای جامعه اطلاعاتی کشور با قوت بیشتر دنبال شد. چون قانوناً وزارت اطلاعات نهاد اصلی، حامی و راهبری‌کننده واحدهای اطلاعاتی کشور می‌باشد و وظیفه برقراری ارتباط برادرانه به منظور ارائه تحلیل، اطلاعات و مباحث توجیهی را برعهده دارد این مهم به خوبی مورد پیگیری قرار گرفت.

از نقطه قوت‌های بزرگ ما حسن اعتماد و حسن نظر ریاست محترم جمهوری درباره مجموعه، همکاران و بدنه وزارت است. ایشان بی‌دریغ از مجموعه حمایت کرده‌اند و در رفع موانع و مشکلات مساعدت می‌فرمایند. چنین حمایت همه جانبه بی‌نظیر است.

نقطه قوت دیگر ما اقتدار در حوزه فضای مجازی است.
در یک سال اخیر سربازان گمنام امام زمان (عج) طرح‌های پیچیده و استراتژیک امریکا و ... را در فضای سایبری خنثی کردند. این نقطه قوت برجسته‌ای است. صلاح نیست همه طرح‌ها و برنامه‌ها را بگوییم ولی اشاره‌ای کوتاه خواهم نمود.

دشمنان با راه‌اندازی رسانه‌های مختلف ماهواره‌ای و اینترنتی و تشکیل شبکه‌های اجتماعی قصد ایجاد دگرگونی‌های اجتماعی زیربنایی داشتند و با حجم بالای سرمایه‌گذاری‌ها کار را تمام شده می‌دانستند. آنها با امکانات سایبری حیرت‌انگیز خود هم جریان‌سازی می‌کردند، سازماندهی می‌نمودند. هم فیدبک می‌گرفتند و هم جمع‌آوری اطلاعات استراتژیک می‌کردند. آنها برای نفوذ در دستگاه‌های مختلف طرح‌های دقیق تدوین کرده بودند و هم اینکه در جریان فتنه بخش عمده‌ای از مدیریت راهبردی و عملیاتی را به عهده داشتند. گزارش رسمی اوباما به کنگره را بخوانید که متأسفانه رسانه‌های ما به راحتی و با اغماض از آن گذشتند. او به کنگره گزارش می‌دهد که چقدر هزینه کردند "شورای مدیران پخش" تشکیل دادند تا رسانه‌های دیداری و شنیداری (مجازی و حقیقی) را مدیریت کنند. این اقدامات در حمایت از جریان فتنه و مدعیان اصلاحات صورت گرفت.
اوباما بارها به این واقعیت اذعان کرده است. البته این گزارش یکصدم کارهایی که آنها صورت دادند نیست.

چه بجاست که رسانه‌های ما مجدداً لااقل گزارش اوباما به کنگره را تحلیل و موشکافی کنند.
می‌دانید که جمهوری اسلامی با هدف پیشرفت کشور به گسترش و سرمایه‌گذاری در عرصه اینترنت و زیرساخت‌های IT پرداخت، اما دشمنان از این امکانات سوء استفاده و شبکه‌های اجتماعی بسیار گسترده‌ای برای براندازی فرهنگی و سیاسی سازماندهی کردند.

علی‌ ایحال امریکایی‌ها صدها میلیون دلار فقط در یک سال اخیر و فقط در فضای مجازی هزینه کردند. همان گونه که گفتم، جمع‌آوری اطلاعات استراتژیک می‌نمودند، شبکه‌سازی‌های وسیعی انجام دادند.

اما سربازان امام زمان (عج) با مجاهدت‌های خاموش، هوشمندانه ابتکار و ابداع به خرج دادند و در جنگ هوش پیروز شده و شبکه‌های آنها را به هم زدند، اقدامات جمع‌آوری آنها را ناکام گذاشته، اقدامات فیدبکی آنان را با ناکامی دچار ساختند، اطلاعات غلط برای آنها فرستادند، عده‌ای از عناصر این شبکه‌ها را جلب همکاری نمودند و در کل فرآیندهای آنها اختلال اساسی ایجاد کردند. شبکه‌های کلیدی آنها را شناسایی شده و ضربه خورد.

شبکه‌هایی که آنها تشکیل داده بودند و به کف خیابان می‌آمدند و اغتشاش می‌کردند را به روش‌های مختلف دچار اضمحلال کردیم و البته با رأفت و عطوفت مثال زدنی اعضای شبکه‌ها را ارشاد، نصیحت و توجیه نمودیم که تقریباً همه آنها اظهار ندامت و پشیمانی کردند و عده‌ای از آنها پس از آگاهی یافتن از دام دشمنان حاضر شدند با ما همکاری کنند. اکنون امنیت فضای مجازی مرهون مجاهدت‌های خاموش همکاران اینجانب در وزارت است. حضور مقتدرانه سربازان ولایت به اندازه‌ای حساب شده، مؤثر و عالمانه بود که اعتراف دشمنان علنی شد و سخن از ارتش سایبری نظام به زبان آوردند.

از نقطه قوت‌های دیگر تعامل همدلانه و صمیمانه با همه قوا و نهادهای کشور می‌باشد.
تعامل با همه قوا، نهادها و دستگاه‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر نظام در یک سال اخیر با رویکردی جدیدتر را در دستور کار قرار دادیم. اکنون بهترین تعاملات برقرار است. هدف اول ارائه مشورت و کمک به مدیران عالی و مساعدت برای سلامت بیشتر دستگاه‌هاست. برای مثال آسیب‌شناسی روابط قوا (مقننه و مجریه) را انجام دادیم و به مدیران عالی دو قوه ارائه نمودیم. در اینجا لازم است مجدداً به توانمندی‌های وزارت در حوزه امنیت اقتصادی اشاره نمایم که عبارتند از:
اشراف اطلاعاتی بر کانون‌های حساس و مراکز مهم اقتصادی کشور (تأثیرگذار در امنیت اقتصادی و ملی) به منظور بی اثر و یا کم اثر کردن تحریم و ...

مجدداً تأکید می‌کنم که از نظر بنده نقطه قوت مهم وزارت اطلاعات، ولایتمداری آن است که با تکیه بر آن و با انعطاف‌پذیری و خودترمیمی شایسته و بایسته توانست پس از جریان فتنه 88 متناسب با حجم توطئه‌های دشمنان خارجی و داخلی ملت ایران، خود را بازسازی نموده و با اقتدار کامل و با کمک سایر نهادها و سازمان‌های نظام آن فتنه را خنثی نماید این توفیقات برای ناظران بهت‌آور می‌باشد.

حضرتعالی به هنگام اعلام برنامه مهمترین سیاست راهبردی خود را تحقق بخشیدن به گفتمان امام راحل و رهبر انقلاب و سند چشم‌انداز - به عنوان منشور و مانیفست وزارت اطلاعات - عنوان کردید. چه کاری و چه برنامه‌ای برای تحقق اهدافتان انجام دادید؟
- در هدف‌گذاری‌ها، سیاست‌پردازی و برنامه‌نویسی در داخل وزارت به دغدغه‌های رهبر کبیر انقلاب (ره) و رهبر معظم انقلاب توجه جدی کرده‌ایم.

- برای تقویت و ارتقای آگاهی‌های همکاران هم اهتمام اصولی داشته‌ایم. البته معرفت نسبت به امام (ره) و عشق به راه ایشان و اعتقاد به ولایت در بدنه وزارت موج می‌زند.

- طرح‌های دیگر آموزشی در دست تدوین هست که در صورت لزوم در آینده اعلام خواهد شد.

- گفتمان رهبر معظم انقلاب که جانشین برحق امام (ره) می‌باشند، در وزارت اصل و مبنای همه امور است. درواقع همه مسائل، پدیده‌ها، روندها و امور مستحدث را با این معیار سنجیده و براساس آن عمل می‌کنیم.

در سالیان اخیر وزارت اطلاعات به طور جدی وارد موضوع مبارزه با مفاسد اقتصادی و مالی شده است. لطفاً در این مورد توضیح دهید و در صورت امکان آماری در این باره ارائه دهید.
- وزارت اطلاعات در مبارزه با فساد اقتصادی تلاش کرده تا رعایت اصل پیشگیری قبل از وقوع را مد نظر داشته باشد که این رویکرد دستاوردهای خوبی را برای نظام اقتصادی کشور دربر داشته است. برای مثال اقدامات وزارت در حوزه شرکت‌های هرمی، مبارزه با قاچاق کالا، اصل 44 و ... مثال‌زدنی است.

در ضمن وزارت اطلاعات با سیاست‌های درون سازمانی قصد ورود به پرونده‌های کلان فساد اقتصادی را دارد تا با عوامل و عناصر دخیل در امر فساد برخورد نماید که این امر ضمن کمک به تأمین فضای امن برای سرمایه‌گذاری و... فعالیت عناصر ناسالم را در اقتصاد کاهش خواهد داد. در اینجا هم برای مزید اطلاع مواردی را برمی‌شمارم:

- شناسایی و اشراف اطلاعاتی بر بسترها و زمینه‌های گسترش فساد در حوزه‌های مرتبط با فساد اقتصادی در تمامی عرصه‌های اقتصادی.
- تسلط اطلاعاتی بر مراکز و کانون‌های اقتصادی مهم (روند فساد، کانون‌های مستعد فساد، ریشه‌ها و بسترها و آثار و پیامدها و...).
- اطلاع‌رسانی به مدیران و مسئولان محترم با رویکرد توصیفی و تحلیلی.
- سرنخ‌یابی جریان فتنه در حوزه‌های بروز و ظهور فساد اقتصادی.
- شناخت بسترها و زمینه‌های تأخیر، توقف و اجرای طرح‌ها و تخلفات و سوء‌استفاده مالی و فساد در طرح‌ها و پروژه‌های ملی و استانی.
- شناسایی خلأ‌ها و مفرهای تشدید فساد اقتصادی کشور.
- اشراف و تسلط اطلاعاتی بر عوامل و عناصری درصدد نفوذ و اخذ انحصارات و رانت‌ها و امتیازات در کانون‌ها و مراکز مهم اقتصادی دارند.

آسیب‌هایی که فضای کشور را به لحاظ امنیتی تهدید می‌کند، چیست و چه برنامه‌ای برای تبدیل آن به فرصت داشته و دارید؟
- گرچه اهداف ما به گونه‌ای طراحی شده است که آسیب‌ها را قبل از تعمیق به درستی بررسی و تدبیر نماییم، اما دشمنان اعم از داخلی و خارجی تلاش دارند با طراحی و تحلیل برنامه‌های خود، آسیب‌هایی را در عرصه‌های متفاوت به‌وجود آورند.

بزرگ‌ترین آسیب‌هایی که هدف دشمنان است در عرصه‌های اندیشه، تفکر و مبانی معرفتی و نسبت به نسل‌های جدید تمرکز یافته است. الگوی جنگ نرم اساساً با همین هدف طراحی و اجرا می‌شود تا انسجام و یگانگی در باورها، ارزش‌ها و مبانی فرهنگی و هویتی را مورد تهاجم قرار دهند. می‌خواهند پیوستگی تاریخی، همدلی و تعهد جمعی را به گسستگی و دوگانگی مبدل سازند. روش‌های متفاوتی برای پیشبرد این اهداف طراحی شده است.
 
شبکه‌های متنوع ماهواره‌ای با رویکردهای مختلف راه‌اندازی کرده‌اند. تهاجم به مبانی فرهنگی و دینی جامعه در صدر برنامه‌ها و اهداف این شبکه‌ها قرار گرفته است. همین وضعیت را در فضای مجازی شاهد هستیم. تلاش دارند با شیوه‌های متفاوت و با استعانت از رویکردهای انحرافی، جامعه جوان و پویای کشور را به سوی تفکرات و اندیشه‌های انحرافی سوق دهند. اندیشه‌هایی که در نقطه مقابل باورهای جامعه قرار دارند.
 
جذب ظرفیت‌های داخلی، تجهیز جریانات واداده و مرعوب در داخل از مهم‌ترین تلاش‌های آنها است، حمایت کامل نظری، مالی، سیاسی و به ویژه پشتیبانی آموزشی گسترده از این جریانات را علناً اعلام کرده‌اند. اطلاعات پنهان ما نیز بر همین نکته دلالت دارد. تغییر در روابط، هنجارها و ارتباطات جامعه، از جمله مهم‌ترین ساز‌و‌کارهایی است که دشمنان در عرصه‌های فرهنگی و اخلاقی و ارتباطی آن را تعقیب می‌کنند.

علی‌رغم تمام برنامه‌ها، اهداف و سیاستگذاری‌های انجام شده هوشیاری جامعه و باورهای عمیق نسل‌های جدید به مبانی دینی و ارزش‌های الهی، بسیاری از توطئه‌های دشمنان را نقش بر آب کرده است، اما ما نیازمند برنامه‌ریزی و به ویژه هوشیاری عمیق و گسترده هستیم تا به موقع اهداف و راهبردهای دشمنان را رصد و از غافلگیری احتمالی جداً پیشگیری کنیم.

یکی دیگر از مهم‌ترین آسیب‌های فضای امنیتی کشور، ایجاد اختلافات داخلی میان مسئولان کشور و بزرگنمایی اختلاف سلیقه‌ها است. دشمنان قسم‌خورده خارجی و داخلی تمام همت خود را مصروف راهبرد ایجاد و یا دامن زدن به اختلافات نموده‌اند. همان‌گونه که مقام معظم رهبری اخیراً فرمودند مسئولان کشور با حفظ سلایق و علایق اسلامی و ملی خود با تکیه بر اصول و حکمات نظام برای ناکام گذاردن دشمنان ملت ایران همدلی و همکاری بیشتری از خود نشان دهند، عمل به فرمان رهبر معظم انقلاب برای نظام ایجاد فرصت نموده و تمامی هزینه‌های مادی و جنگ روانی دشمنان را خنثی خواهد نمود. برنامه وزارت اطلاعات ارائه اهداف و اطلاعات دشمنان مبنی بر بزرگنمایی این موضوع و بیان اهمیت هوشیاری در مقابله با آن می‌باشد.

در عرصه‌های مختلف برنامه‌های کارشناسی شده جهت تبدیل آسیب‌ها به فرصت تنظیم شده، اما برای رعایت اختصار در اینجا فقط چند برنامه وزارت برای مدیریت آسیب‌های احتملای در حوزه اقتصاد را نام می‌برم:

- ورود اطلاعاتی در زمینه‌ها و روزنه‌های احتمالی که اقتصاد ملی را تهدید خواهند کرد.
- کمک به ایجاد امنیت اقتصادی برای فعالان در عرصه اقتصادی.
- تنگ نمودن عرصه فعالیت برای عوامل و عناصر مرتبط با کشورهای بیگانه (اپوزیسیون و ضد‌انقلاب و جریان فتنه).
- اولویت حضور اطلاعاتی در حوزه کانون‌های مهم اقتصادی برای کم‌اثر و بی‌اثر کردن تهدیدات.

هم‌اکنون وضعیت امنیتی جمهوری اسلامی در سطح ملی و در سطح منطقه‌ای در قیاس با سایرین چگونه است و در چه ترازی قرار دارد؟
-  کشور ما از امنیت مطلوب برخوردار است. در پاسخ به سؤال شما ملحوظ داشتن چند نکته ضرورت دارد:

یک، حجم بسیار پردامنه تلاش‌های دشمنان برای ایجاد نا‌امنی عینی و ذهنی در کشور و دوم، کینه عمیق آنها و بدخواهان داخلی ملت و سوم نا‌امنی‌های حاصل از سه جنگ در اطراف ماست. جنگ عراق و افغانستان (وضعیت این دو کشور در 30 سال اخیر منبع نا‌امنی بوده است) که می‌دانیم یکی از هدف‌های اصلی در این دو جنگ مهار یا تضعیف و کنترل از نزدیک جمهوری اسلامی و جلوگیری از بسط نفوذ فکر امام‌(ره) بوده، همچنین درگیری‌های داخلی پاکستان و طالبان محلی و همین‌طور عملیات‌های مداوم ارتش امریکا در خاک پاکستان منبع مهمی برای گسترش نا‌امنی در منطقه است.

نکته دیگر گروهک‌های تروریستی مورد حمایت امریکا و صهیونیست‌ها هستند که علیه نظام دست به هر کاری می‌زنند. در اینجا لازم می‌دانم واقعیتی را متذکر شوم.

در حقیقت چندین سال است که درگیر یک دفاع مقدس دیگر هستیم. این جنگ را امریکایی‌ها به ما تحمیل کرده‌اند. اما این جنگ، یک جنگ نظامی متعارف نیست، بلکه بسیار پیچیده‌تر و سخت‌تر از آن است. فقط هم درگیر جنگ نرم نیستیم. درگیر نبردی چندوجهی و ترکیبی شده‌ایم. درست است که عمده آن جنگ در عرصه اطلاعاتی تعریف می‌شود، اما منحصر به این وجه هم نمی‌باشد. ناظران و کارشناسان منصف خارجی هم به آغاز چنین پیکاری اذعان داشته‌اند.

در اکثر کشورهای اطراف ما امریکایی‌ها حضور نظامی دارند و پایگاه‌های تسلیحاتی و اطلاعاتی و تروریست‌پروری امریکا فعال است، با این وجود دشمن در ایجاد نا‌امنی ناکام مانده است مگر در برخی موارد در بعضی نقاط مرزی دزدانه و ناجوانمردانه دست به هر جنایتی می‌زنند، لیکن مجموعاً وضعیت امنیتی قابل قبولی داریم. مهم‌ترین گواه صادق مدعای ما احساس امنیت روانی ملی ما می‌باشد که در سطح عالی قرار دارد. امنیت موجود را تلاش‌های شبانه‌روزی همه نهادها و دستگاه‌های امنیتی، انتظامی و نظامی و به ویژه سربازان گمنام امام زمان‌(عج) برای ملت عزیز به ارمغان می‌آورد.

در اینجا لازم می‌دانم به توطئه براندازی نرم اشاره کنم که جریان فتنه سال گذشته اجرای آن را به عهده داشت. این طرح در هر کشوری غیر از جمهوری اسلامی اجرا می‌شد، به نتیجه می‌رسید و اگر بگویم چنین طرحی برای براندازی چند کشور کفایت می‌کرد، اغراق نکرده‌ام اما چه شد پس از چند ماه ناآرامی‌های پراکنده، مهار شد؟

ضروری می‌دانم از قدرت نرم نظام مقدس جمهوری اسلامی و اسلام عزیز سخن بگویم و از رهبری‌های کم‌نظیر مقام معظم رهبری که مهم‌ترین عامل امنیت ملی ماست.

تکیه به توان مردم، ‌اتکا به آگاهی، هوشمندی، دشمن شناسی و اسلام‌خواهی ملت، ایمان، باورها، ارزش‌های دینی، شهادت‌طلبی، عاشورا و زندگی حسینی، اطاعت از رهبری، چسبندگی ولایت امر با امت و بالعکس، رابطه قلبی مردم و رهبری از مؤلفه‌های قدرت نرم نظام است.
 
احساس مالکیت و تعلق مردم در مورد انقلاب، نظام و کشور، برخاستن تمامی مدیران و کارکنان قوای سه‌گانه از بطن مردم از عناصر قدرت نرم کشور است .عنایات ویژه حق‌تعالی و تفضلات حضرت بقیه‌الله(عج) از منابع مهم و بنیادین قدرت نرم ماست. شهدای ما، خانواده معظم شهدا و ایثارگران، جانبازان و رزمندگان تاریخ دفاع مقدس و... اینها منابع و مؤلفه قدرت نرم نظام است. مردمی بودن نظام که فتنه‌گران به آن خرده می‌گیرند و آن را پوپولیسم می‌نامند و به قصد ناسزاگویی ما را پوپولیست خطاب می‌کنند، مؤلفه قدرت نرم کشور ماست.

به هر حال جمهوری اسلامی بر منابع تمام نشدنی قدرت نرم تکیه دارد و دشمنان نخواهند توانست خدشه‌ای و لطمه‌ای به این شجره طیبه وارد سازند. از همین روست که با وجود همه برنامه‌ریزی‌های دشمنان، امنیت در کشور ما در سطح مطلوبی قرار دارد.

شاخصه‌هایی هم می‌توان ذکر کرد؛ مانند این که سرعت پیشرفت و آبادانی کشور، حجم عمران و طرح‌های در دست اجرا، رشد جهشی علمی، تکنولوژیک، پیشرفت در رشته‌ها و قلمروهای مختلف، شکفتن استعدادهای لایزال جوانان فرهیخته و دانشمند ایران، تولید علوم گوناگون همه و همه در پرتو امنیت مقدور و ممکن شده است.

وزارت اطلاعات چه برنامه‌ای برای نهادینه کردن امنیت در شرق کشور و به ویژه سیستان و بلوچستان دارد؟
- ایجاد امنیت در شرق کشور مستلزم اقدامات گسترده و به ویژه همکاری تمامی نهادهای امنیتی است. از سوی دیگر، مقتضی هماهنگی و تعاون دیگر سازمان‌های مسئول است. امنیت در شرق کشور یک مسأله پیچیده و چندسویه است. باید به طور همزمان به تمامی آنها توجه و طرح دقیقی تعریف و نقشه راه طراحی و ارائه شود.
 
متغیرهای متفاوتی در این منطقه در روندهای امنیت و ثبات و ایجاد انسجام و پیوندهای عمیق به ویژه امنیت نرم مداخله دارد که هر نوع بی‌توجهی و عدم دقت به هر یک از این عوامل و متغیرها می‌تواند روند مهندسی امنیتی این منطقه را با اختلال و اشکال مواجه سازد. بخشی از امنیت این منطقه به کشورهای همسایه و ساختار و شرایط امنیتی حاکم بر این کشورها بستگی دارد. باید این نکات در طراحی مهندسی امنیتی این منطقه مدنظر قرار گیرد.

هدف اولیه نظام، ارتقای شاخص‌های پیشرفت این منطقه و ایجاد عدالت، برخورداری مردم از شاخص‌های رفاه اجتماعی، اشتغال، رفع بیکاری و... است، منتها این مهم بدون مشارکت، همراهی و همکاری خود مردم و مقابله جدی با جریانات و کسانی که تحت حمایت بیگانگان درصدد برهم زدن این اهداف هستند، امکان‌پذیر نیست.
 
مردم سیستان و بلوچستان امروزه به خوبی می‌دانند که بخشی از مشکلات این منطقه ناشی از شرارت گروه‌ها و جریاناتی است که تحت لوای ایدئولوژی‌ها و گرایش‌های منحرفانه، اما با هدایت و سازماندهی بیگانگان حادث گردیده است. استراتژی‌های دقیقی برای ابعاد و سطوح و عرصه‌های متفاوت تعریف شده است که بخشی از آنها در حال اجراست و برخی نیز در آینده‌ای نزدیک اجرا خواهد شد تا بتوانیم ان‌شاءالله این منطقه که برای ما یک منطقه بسیار حساس و حیاتی محسوب می‌شود را به سوی پیشرفت، رفاه و امنیت بیشتر و مطلوب‌تر سوق دهیم.

رابطه مردم و وزارت اطلاعات چگونه است؟ میزان تماس‌های مردمی چگونه است؟
- اساس دستگاه اطلاعاتی ایران بر روابط و مشارکت و مداخله مردم در عرصه‌های امنیتی و اطلاعاتی بنیان نهاده شده است. همان طوری که حضرت امام(ره) فرمودند، مردم ایران و جامعه ایران از اطلاعات 36 میلیونی برخوردارند و اساساً بدون مشارکت دقیق مردم در نقش‌ها و مسئولیت‌های متفاوت، امکان تحقق اهداف امنیتی و اطلاعاتی منتفی می‌گردد.
 
جامعه ایران، جامعه‌ای متعهد با احساس مسئولیت قوی و به ویژه مسئول در پیشگاه خداوند و دارای اخلاق فردی و اجتماعی است و نسبت به شرایط نظم و ثبات خود هیچ گاه دچار انفعال و یا عقب‌نشینی و احساس تردید نمی‌شود.
 
مردم هر جا احساس کنند منافع ملی، امنیت عمومی و ملی و ارزش‌ها و اهداف جمعی و ملی آنها با مخاطره مواجه شده است، خود وارد میدان می‌شوند. همان طوری که ملاحظه گردید، در فتنه 88 عینیت داشت.
 
خود مردم آن گاه که مشاهده کردند دشمنان با حربه‌های جدید وارد شده و با استفاده از تکنیک‌های نوین همان اهداف قبلی را برای ضربه زدن به مبانی جامعه که فرهنگ و ساختار سیاسی کشور می‌باشد، تعقیب می‌کند، خود به عرصه میدان آمده و با شناخت کانون‌های توطئه، توطئه‌گران و راهبردهای آنان، دستگاه اطلاعاتی کشور را یاری داده‌اند.
 
روزانه هزاران تماس تلفنی، نامه، ایمیل، پیامک و... ارتباط مردم با وزارت را برقرار می‌سازد. مسائل امنیتی و اطلاعات بسیار دقیقی اعلام می‌کنند. بخش قابل توجهی از موفقیت دستگاه اطلاعاتی کشور مرهون دقت نظر، تعهد و احساس مسئولیت، مشارکت و انتقال اطلاعات آنان به دستگاه‌های امنیتی است. این روند نه تنها نسبت به گذشته دچار افت و افول نشده است، بلکه بعد از حوادث 88 شدت گسترده‌ای یافته است. کیفیت گزارش‌ها، تحلیل‌ها و اخباری که توسط مردم برای دستگاه اطلاعاتی ارسال می‌شود، حکایت از آن دارد که امروزه بخش وسیعی از جامعه حساسیت اطلاعاتی پیدا کرده و خود را در فرآیندهای اطلاعاتی سهیم و شریک می‌دانند.

حضرتعالی اخیراً از هزینه 17 میلیارد دلاری فتنه‌گران برای براندازی و همچنین سرمایه‌گذاری آنها روی مدارس خبر دادید. در این باره توضیح بیشتری بدهید. این هزینه‌ها از کجا تأمین و در کجا هزینه می‌شد؟
- فقط بخشی از سرمایه‌گذاری‌های امریکا در جنگ نرم علیه ایران و براندازی نرم طی سال‌های 1991 تا 2010 بالغ بر 17 میلیارد و 700 میلیون دلار است. عمده این ارقام را خود آنها اعلام کرده‌اند. فقط قسمتی از رقم یاد شده در کیس‌های اطلاعاتی به دست آمده است.

- مبالغی که تحت عنوان جایزه به افراد مختلف داده‌اند را در رقم یادشده لحاظ نکرده‌ایم.
- میلیاردها دلاری که سرویس‌های اطلاعاتی آنها در اقدامات پنهان هزینه می‌کنند، نیاورده‌ایم.
- کمک‌هایی که به گروهک‌های تروریستی کرده‌اند را نگفته‌ایم.
- میلیاردها دلار در مؤسسات مختلف مطالعاتی هزینه می‌کنند و بخش عظیمی از مطالعات و بررسی‌های آنها مربوط به ایران می‌باشد را نگفته‌ایم. صدها مؤسسه و مرکز مطالعاتی در امریکا فعالیت دارند که البته همه آنها ایران را موضوع بررسی‌های خود نمی‌دانند اما از آنجا که کمیته خطر امریکا و اسناد امنیت ملی سال‌های اخیر امریکا، ایران را اولویت اول و خطر نخست اعلام داشته‌اند، می‌توان فهمید که سهم ایران در آن مراکز چه اندازه است.

مراکز گوناگونی تحت پوشش شناخت ایران مشغول مطالعه‌اند که در واقع ادامه همان سنت کلاسیک شرق‌شناسی و با همان اهداف استعماری است. هزینه‌های این مراکز و دست کم آن بخش‌هایی که به ایران اختصاص می‌دهند، محاسبه دیگری می‌طلبد. هدف اساسی آنها این است که همبستگی جامعه را دچار خدشه کنند. جامعه ما را از درون با فروپاشی اجتماعی مواجه سازند، باورهای مردم را تخریب کنند، جدایی دین از سیاست را تئوریزه کنند. شبهه‌سازی و شبهه‌پراکنی کنند. جوانان و اعتقادات آنها را مورد هدف قرار دهند، جمهوری اسلامی را ناموفق جلوه دهند. فرقه‌های رنگارنگ طراحی و در اجتماع اشاعه دهند. با مهدویت و شهادت‌طلبی مبارزه کنند. راه‌های دستیابی ما به علوم پیشرفته را سد کنند. مردم را ناامید سازند.

در اینجا اندکی بیشتر شرح می‌دهم: چند سفارتخانه اروپایی در تهران، یکی دو حزب اروپایی، پارلمان یک کشور اروپایی، وزارت خارجه چند کشور غربی، چند شرکت اقتصادی و نفتی غربی، دفاتر امور ایرانیان وابسته به امریکا در چند کشور و ده‌ها بنیاد و مؤسسه غربی کانال تأمین و یا انتقال بخشی از وجوه و کمک‌ها بوده است.

برخی از محورهایی که موضوع مبالغی از هزینه‌ها بوده عبارتند از:
- برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای تعلیم آخرین روش‌های براندازی و جنگ نرم که محل برگزاری آنها در داخل و خارج بوده است. مثلاً آموزش تجربیات جنبش‌های غیرخشونت‌آمیز کشورهای اروپای شرقی به ایرانیان یکی از محورهای آموزش بود.

- ترویج تفکر سکولاریسم (جدایی دین از سیاست) با حمایت‌های همه جانبه از تشکل‌ها، افراد، مراکز و رسانه‌های مروج سکولاریسم.

- ترویج تفکر انحرافی فمینیسم با حمایت‌های بی‌دریغ از تشکل‌های فمینیست
- تأمین هزینه دوره‌های توانمندسازی و توجیه ده‌ها تشکل که با موضوعاتی مانند تغییرات جامعه ایران و نقش تشکل‌های مردم نهاد، مشکلات اجتماعی ایران و یک انقلاب بدون حقوق زنان سازماندهی شد.

- آموزش خبرنگاران افتخاری ایرانی توسط بنگاه خبرپراکنی‌ انگلیس در ترکیه.
- تأمین هزینه‌های نشریات الکترونیکی دو زبانه مروج دموکراسی‌سازی از نوع امریکایی.

- حمایت از چاپ و نشر گسترده محصولات مختلف فرهنگی، سیاسی ، تاریخی و ... علیه مبانی نظام و هویت ملت
- تأمین هزینه پروژه‌های مربوط به آموزش برخی خبرنگاران، تورهای تحقیقاتی، اصلاحات در قوانین، حقوق زنان و کودکان
- تأمین هزینه‌های تشکل‌های مروج پیشبرد دموکراسی امریکایی در ایران
- تأمین هزینه پروژه‌هایی که به نام ارتقای جامعه مدنی و آزادی مطبوعات فعالیت داشتند

- حمایت از سازمان‌های غیردولتی، خبرنگاران و کسانی که مروج حقوق بشر غربی می‌باشند.
- تأمین هزینه‌های نفوذ در ایران، آموزش الکترونیکی و مقابله با تمهیدات نظام در فضای مجازی

- حمایت از جریان‌های سرنگونی طلب و کارگزاران و عوامل جنگ نرم.
- حمایت از فعال شدن رسانه‌های مجازی و حقیقی علیه نظام.

- تأمین هزینه پروژه‌های فعالیت سایبری علیه نظام.
- حمایت از شماری از اعضای تشکلی معروف در حوزه دانشجویی به نام ادوار...

- تأمین هزینه‌های دفاتر امور ایرانیان دولت امریکا در باکو، فرانکفورت، لندن، استانبول، دبی و ... که وظیفه ارتباط‌گیری با ایرانیان، آموزش، تبادل تجربه و اطلاعات و فعال‌سازی افراد علیه نظام را به عهده دارند.

- تأمین هزینه‌های آموزش نظامی به برخی ایرانیان در یکی از دانشگاه‌های امریکایی در یک کشور آسیای میانه از 2006 به بعد.

- پرداخت به برخی افراد به دلیل انتشار داستان‌های دروغین و یا غلو‌آمیز و نشر اکاذیب علیه نظام مثلاً در مورد قتل‌های زنجیره‌ای (یکی از این افراد هم‌اکنون بازداشت می‌باشد).

- حمایت از تشکل‌هایی که به دنبال تشنج‌آفرینی، تفرقه‌افکنی و ناراضی‌سازی اقشار و طبقات مختلف هستند.
- پرداخت به یک نماینده فراری مجلس (از سال 84 تا 86).

- تأمین هزینه‌‌ تبلیغات وسیع رسانه‌ای علیه نظام در مورد قتل یک زن جوان که خودشان در آشوب‌های سال گذشته او را به قتل رساندند .

- تأمین هزینه‌های شبکه‌سازی‌های اجتماعی که توسط شبکه‌های ماهواره‌ای، دفاتر رسانه‌های معروف غربی و یا از طریق فضای مجازی صورت می‌گرفت
- و...

آیا اعمال تحریم‌ها علیه ایران با اقدامات فتنه‌گران مرتبط بود؟
- بله تحریم‌ها به جریان فتنه مربوط می‌شود.
پاسخ من دو بخش دارد:
یکی گفته‌های رؤسای جمهور و سایر مسئولان امریکایی است و یکی هم اسناد مربوط به جریان فتنه و اظهارات پنهان آنها در سخنان بوش، رایس، اوباما، هیلاری‌کلینتون، مک‌کین و ... بارها تصریحاتی به این مقوله دیده می‌شود.
 
آنها جدیداً مدتی است از تحریم‌های هوشمند سخن گفته‌اند یعنی آرزوی آنها فلج کردن نظام و تغییر نظام است. بدین‌معنا که مایلند تحریم‌ها نارضایتی مردم علیه نظام را سبب شده و از سوی دیگر با حمایت از جریان فتنه نظام از درون دچار تغییر شود. البته ریاکارانه ترجیع‌بندی را تکرار می‌کنند که نمی‌خواهند به مردم آسیب برسد.
 
ولی ما می‌دانیم که هدف آنها تضعیف روح ضد امریکایی ملت قهرمان است، حتی به همین گزاره دروغ هم پایبند نیستند چون تحریم‌ها زندگی روزمره مردم یا آرمان‌ها و اهداف بلند مدت مثل ممانعت از رشد فناوری و تولید علم دانشمندان کشور را هدف قرار داده و معلوم است ملت هدف است. اساساً ملت از نظام جدا نیست.
 
دو نکته در شماری از اسناد دولتی و اسناد اتاق فکرهای امریکایی و مؤسسات دیگر مکرر در مکرر (در بیشتر آنها) آمده یکی ادامه حمایت از جریان فتنه و یکی تحریم. البته راهکارهای دیگری هم گفته‌اند مانند لزوم ایراد فشارهای حقوق بشری، دیپلماسی سیاه، دیپلماسی عمومی به همراه ترفند نیرنگ‌آمیز مذاکره و امثال آن، لیکن تحریم‌ و همزمان حمایت از جریان فتنه توصیه مشترک آنهاست. همزمانی صدور قطعنامه چهارم با سالروز اقدامات ضد انقلابی جریان فتنه، خود گویاست. برای مثال مک کین در گردهمایی بنیاد ملی دموکراسی ضمن حمایت از تصمیم این بنیاد برای اعطای جایزه سالانه به جریان فتنه سؤالی به این قرار طرح کرد که هدف از اعمال تحریم‌ها بر ایران چیست؟ گفت: ما باید از جریان فتنه حمایت کنیم تا بتوانند در ایران تغییر ایجاد کنند و متحدان خود در کشورهای مختلف را نیز تجهیز کنیم تا حقانیت رژیم ایران را به چالش بکشند.

اما بخش دوم پاسخ: ببینید اسنادی از اینها به دست آمده که در آن تصریح کرده‌اند از بحران‌هایی که کل سیستم سیاسی را تهدید می‌کند بهره‌برداری کنند و گفته‌اند که نباید بگذاریم رقیب از بحران گذر کرده و خود را تثبت کند. این اسناد نشان می‌هد که هم به استفاده از امکانات خارجی معتقدند و هم به هدایت اعتراض‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قومی و... این گزاره‌ها یعنی ماکیاولیسم. یعنی هر اتفاقی رخ دهد باید استقبال کرد، مهم این است که به هدف برسند راه و روش آن هم اهمیتی ندارد.

یک نفر در دوره دولت نهم مستقیماً به سفرای خارجی گفت هر چه زودتر قطعنامه تحریم را صادر کنید که همان زمان آقای رئیس‌جمهور این خیانت را به اطلاع مردم رساندند.

در حالی که آن بخش از جریان فتنه که ادعای طرفداری از امام(ره) داشتند اکنون کاملاً از فکر و گفتمان امام(ره) عدول کرده و اصول و آرمان‌ها و میراث ایشان را زیر پا نهاده‌اند؛ بنابراین توصیه به تحریم و یا استقبال از تحریم درمیان عموم اینها مباح بلکه ضروری تلقی می‌شود. گرچه ظاهراً چیز دیگری بگویند.

حزب مشارکت سند تأملات راهبردی خود را در کنگره 1387 تصویب نمود. نسخه اصلی آن توسط ع. ت تدوین شد اما چون بسیار ضدانقلابی و افتضاح بود گروهی آن را ویراش و به کنگره حزب ارائه دادند. با اینکه خواستند تلطیف کنند و عبارات را سربسته و دو پهلو بنویسند لیکن همین متن ویرایش شده هم حکایت از نیات سوء اینها دارد.

در مبحث «الزام گام اول»، بند 4 در ص 8 چنین تصویر کرده‌اند: [باید از بحران‌هایی که کل سیستم سیاسی را تهدید می‌کند استفاده کرد.]

در بند 3 همین مبحث تصریح کرده‌اند که: [باید از فشارهای توده‌ای بهره برد.]

این گزاره‌ها گرا دادن و پالس فرستادن رسمی ومکتوب است. آیا معنایی غیر از این دارد که آقای بوش آقای اوباما ما منتظریم تا شما بحرانی درست کنید و از آن بهره ببریم؟

در سند دیگر که از یک آقازاده به دست آمد و معلوم شد حاصل کار جمعی مشاوران یک کاندیدا بوده فرازهای عجیبی آورده‌اند که شبیه همان نگاه حزب مشارکت است.

در ص 17 این سند عنوانی نوشته‌اند که عبارت است از: «در این چارچوب چه باید کرد و چه نباید کرد.»

در بند 13 همین مبحث آورده‌اند: نباید از امکانات و مقدورات انسانی و غیرانسانی خارج از کشور غافل شد. در بند 17 چنین نوشته‌اند: «نباید از هدایت اعتراض‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قومی و... غافل شد.»

چرا به این نقطه رسیده‌اند؟ چه اتفاقی در تفکر اینها روی داده که حاضرند دست به هر کاری بزنند؟ باز به اسناد مراجعه می‌کنیم.

در ص 4 سند تأملات حزب یاد شده می‌گویند: باید میان انقلاب ایران (دقت فرمایید نمی‌گویند انقلاب اسلامی) و پیامدهای پس از آن فرق گذاشت. ما از جلسات پنهان و سخنان و افکار آنها مطلعیم و می‌دانیم منظورشان چیست. پیامدهای پس از انقلاب یعنی تأسیس جمهوری اسلامی، تصویب قانون اساسی حاوی ولایت مطلقه فقیه یعنی اجرای احکام شریعت یعنی حاکمیت دینی.

این همان حرف ضدانقلاب است که می‌گویند امام(ره) آمد و انقلاب را به نفع خود مصادره کرد و حاکمیت اسلام را تأسیس کرد. این تعبیر با رجوع به بند ت-6 در ص 21 سند کاملاً روشن می‌شود که با اجرای احکام شریعت مخالفت کرده‌اند و در بند ت-9 در ص 22 سخن از سکولاریسم گفته‌اند، با تعبیر ضرورت "استقلال نهادهای دینی از نهاد قدرت".

در سند به دست آمده از آن آقازاده در مبحث تاکتیک‌ها در ذیل عنوان استراتژی‌های معین در ص11 آورده‌اند که: «باید از گذر رقیب از شرایط گذار بحرانی و تثبیت خود ممانعت به عمل آوریم».

آیا این عبارت عین خواسته‌ها و سیاست‌های امریکا نیست؟ آیا اعلام آمادگی صریح برای استقبال از فشاهای امریکا به نظام نیست؟

در همان سند درباره تغییر چنین نوشته‌اند: «فردایی که در آن باید انتظار تغییر در کارکردهای حفظ، تداوم و بقای نظام را داشت.»
«فردایی که باید در آن انتظار تغییر ژرف و گسترده در فراماسیون سیاسی جامعه را داشت.»

دقت فرمایید چنین گزاره‌هایی را در کنار بیانیه‌های اخیر چند تن از آقایان به ویژه مفاد منشور این جریان یا بیانیه 18 یکی از سران فتنه بگذارید کاملاً روشن است که چگونه می‌اندیشند.

کسانی که به تغییر اساسی نظام ولایی می‌اندیشند و حکومت لیبرالی با دموکراسی غربی را جایگزین آن می‌خواهند و اعلام وفاداری به امریکا می‌کنند آیا می‌توانند مدعی شوند که از تحریم‌ها خوشحال نیستند؟ آیا می‌توانند مدعی شوند که امریکایی‌ها به خاطر حمایت از آنها نیست که تحریم‌ها را تشدید کرده‌اند؟

در کتابی که یکی از مشاوران عالی اینها در سال 1383 نوشت به نام دهه سوم، تدبیرها در ص 112 می‌گوید: «تنها راه مبارزه با نظام نرم‌افزاری و درون پرورده» است آیا این جمله به معنا و با هدف اعلام آمادگی به غرب برای براندازی و فروپاشی از درون نیست؟

اتفاقاً در بیانیه 13 یکی از سران فتنه به این جمله بسنده شده: «از ملت‌ها می‌خواهیم به تحریم‌ها نپیوندند.»؛ یعنی حتی حاضر نشد به صورت زبانی هم امریکا را از صدور قطعنامه تحریم نهی و یا این سیاست را محکوم کند. شایان ذکر است ایشان در این بیانیه ابتدا از حمایت‌های خارجی تشکر کرده لیکن اظهار می‌دارد که از ملت‌هایی که از ما حمایت کردند تشکر می‌کنیم. فی‌الواقع تشکری بود از دولت‌های غربی. خارج‌نشینان عضو و یا طرفدار جریان فتنه نیز از تحریم‌های امریکا حمایت کرده‌اند لیکن با تأکید بر تاکتیک عوام فریب یاد شده یعنی تحریم کنید اما نمی‌خواهیم به مردم فشار وارد شود. تحقیق بیشتر در این مورد را نیز به شما واگذار می‌کنم.

این جریان یک اصل را مبنا قرار داده است. می‌گویند حمایت خارجی و ضد انقلاب خارج‌نشین سبب خروج فتنه‌گران داخلی از انزوا می‌شود و افکار عمومی را می‌تواند به دست گیرد و مجدداً به عرصه سیاست بازگردد.

فتنه‌گران داخل کشور در خفا خوشحالند و در جلسات خصوصی ابراز مسرت می‌کنند، فقط چند نمونه در اینجا ذکر می‌نمایم:

1- در جلسه مشترک زیرمجموعه دو گروه افراطی در تیرماه سال‌جاری از اعمال محدودیت‌ها علیه ایران و حتی از درخواست برخی‌ها از امریکا برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران اظهار خوشحالی کردند و اعمال فشار به نظام را به نفع جریان فتنه توصیف کردند.

2- در جلسه‌ای یکی از اعضای یک سازمان افراطی از صدور قطعنامه چهارم سازمان ملل علیه نظام و ایجاد فشارهای جدید اظهار سرور کرد و اظهار داشت خوشبختانه نتایج خوبی در پی خواهد داشت.

3- در خردادماه امسال در یک جلسه‌ای خبر تحریم را با شادی و لبخند به همدیگر می‌گفتند.

4- یکی دو نفر از طرفداران فتنه در یک شهرک صنعتی در امر ورود و خروج کالا به شهرک کارشکنی می‌کردند تا موجب نارضایتی کارگران شوند و از طرفی در بین کارگران تبلیغات منفی راه انداختند که تحریم عامل اصلی عدم وجود کالاها و مواد اولیه است و...

5- برخی فرقه، گروه‌ها و جریانات ضد انقلاب طرفدار فتنه نیز از تحریم‌ها استقبال و ابراز خوشحالی کرده‌اند. اینها تحریم را مایه تضعیف ایران و پیشرفت جریان فتنه دانسته‌اند.
 
منبع: شبکه ایران