به گزارش
گرداب، طی سالیان اخیر شاهد گسترش فزاینده نرمافزارهای شبکههای اجتماعی موبایلی مانند تلگرام، لاین، واتساَپ، اینستاگرام و ... در داخل کشورمان بودهایم بهگونهای که در حال حاضر، روزانه چند صد نفر به تعداد کاربران ایرانی این شبکهها افزوده میشود.
متاسفانه با وجودی که طی سه چهار سال اخیر، برخی از نرمافزارهای شبکههای اجتماعی ایرانی نیز تولید و روانه بازار شده است و این نرمافزارهای ایرانی علیرغم برخورداری از استاندارهای فنی روز دنیا و بهرهمندی از بهروزترین زیرساختها و قابلیتها، به دلایل خاصی موفق به جذب تعداد مطلوب مخاطبان ایرانی نشدهاند و این در حالی است که بهطور مشخص نرمافزاری مانند "تلگرام" طی مدت کوتاهی توانسته دامنه گستردهای از مردم کشورمان را جذب و به عنوان کاربران دائمی خود به ثبت برساند بهگونهای که بنابر آمار اعلامی از سوی مسئولان امر، در حال حاضر بیش از 80 درصد کل مخاطبان تلگرام در سطح دنیا را مخاطبان ایرانی تشکیل میدهند.
اما در مقابل حجم انبوه و میلیونی کاربران ایرانی این نرمافزارهای خارجی، تعداد کاربران نرمافزارهای شبکههای اجتماعی ایرانی به هیچ عنوان وضعیت مطلوب و قابل قبولی را ندارد؛ اینکه چرا این نرمافزارهای داخلی در حوزه شبکههای اجتماعی با وجود اینکه به لحاظ زیرساختی، فنی و امکانات، قابلیت رقابت تمامعیار با نمونههای مشابه خارجی را دارند، هنوز نتوانستهاند به حد شایسته و قابل قبولی از تعداد مخاطبان و کاربران دست یابند، موضوعی است که در گفتگوی تفصیلی تسنیم به آن پرداخته شده است.
یکی از نرمافزارهای شبکههای اجتماعی موبایلی ایرانی که چند سالی است به صورت رسمی تولید و عرضه شده است، نرمافزار تمام ایرانی "بیسفون" است که با وجود مشکلات و محدودیتهای عدیدهای که در مراحل مختلف تولید و فعالیت خود با آن مواجه بوده تا به امروز توانسته بیش از 2.5 میلیون کاربر از ایران و اقسانقاط دنیا جذب کند.
مهدی داوری؛ مدیرعامل نرمافزار بیسفون در گفتگوی مشروح خود با تسنیم ضمن اشاره به اینکه کار تحقیقاتی برای تولید این نرمافزار در سال 89 آغاز شده و به مدت یک سال به طول انجامیده است، میگوید: "نرمافزار بیسفون از نظر فنی، قابلیت رقابت با استانداردهای روز دنیا را دارد واز نظر پایههای فنی با نرمافزارهایی مانند واتساَپ، تلگرام کاملا قابل رقابت است حتی مفهومی به نام کانال در ابتدا توسط نیروهای فنی بیسفون طراحی شد و برای نخستین بار در میان نرمافزارهای شبکهای اجتماعی موبایلی، بیسفون بود که از قابلیت کانال رونمایی کرد و پس از 4 ماه، تلگرام، قابلیت کانال را به نرمافزار خود اضافه کرد."
وی ضمن تشریح برخی از کملطفیهای مسئولان در حمایت از این نرمافزار و با بیان اینکه تا به امروز از سوی برخی از نهادهای دولتی صرفا"حمایت معنوی" از این نرمافزار صورت گرفته است، تاکید میکند:"نرمافزار بیسفون در حال حاضر امکان سرویسدهی به چند ده میلیون کاربر از کشورهای مختلف را دارد و مزیت بیسفون قطعاً سرعت آن است."
هفته گذشته بخش نخستاین گفتگو تقدیم مخاطبان شد و در ادامه مشروح بخش پایانی گفتگوی تسنیم با مدیرعامل نخستین نرمافزار شبکه اجتماعی موبایلی ایرانی یعنی "بیسفون" تقدیم مخاطبان ارجمند شده است:
* آقای داوری! اشاره داشتید که با فیلتر کردن نرمافزارهای شبکههای اجتماعی خارجی مانند تلگرام مخالفید و باید بستر طوری فراهم شود که نرمافزارهای مشابه داخلی توان رقابت با آنها را داشته باشند اما در شرایط فعلی شاهدیم که نرمافزاری مانند تلگرام بهصورت کامل برای فعالیت در ایران، آزادی عمل دارد و تا به امروز هیچ مجوزی از هیچ نهاد رسمی در ایران اخذ نکرده و در عین حال هزینهای نیز بابت حضور و فعالیت در کشورمان پرداخت نمیکند اما در مقابل برای نرمافزارهای داخلی مانند بیسفون انواع و اقسام محدودیتها که شما ذکر کردید، ایجاد شده و عملا توان رقابتی و مزیتهای آن سلب شده است؛ با این اوصاف چگونه امکان رقابت با چنین نرمافزارهای خارجی را خواهید داشت؟مسئله فیلترینگ مختص ایران نیست؛ در بسیاری از کشورهای دنیا فیلترینگ وجود دارد به طور مثال در امارات تماس صوتی واتساَپ در هیچ کدام از اپراتورها کار نمیکند یعنی شما نمیتوانید با واتساَپ مکالمه تلفنی داشته باشید و زمانی که میخواهید ارتباط داشته باشید، اعلان میکند که در منطقهای که در آن قرار دارید اجازه مکالمه ندارید و این نوعی فیلترینگ است.
مسلماً سیاستهای نظام، الزاماتی را برای فیلترینگ دارد مثلاً نباید اجازه دهیم محتوای غیراخلاقی قابل دسترس باشد؛ معتقدم که این امر باید وجود داشته باشد ولی اینکه کلاً یک نرمافرازی را مسدود کنیم و جایگزینی برای آن نداشته باشیم، کار اشتباهی است.
زمانی که میخواهیم از خانه به محل کارمان بیاییم یا باید با ماشین شخصی بیاییم یا تاکسی یا اتوبوس، شما نمیتوانید بگویید من با ماشین شخصی نیایم، اتوبوس هم وجود نداشته باشد، تاکسی هم وجود نداشته باشد؛ این روش هیچ وقت نتیجه نخواهد داشت و من حتماً به هر نحوی ماشین شخصی میآورم حتی اگر از جلوی دوربین بگذرم و جریمه شوم و در واقع اگر ناوگان اتوبوسرانی و تاکسیرانی بهاندازه کافی وجود نداشته باشد و من نتوانم آن سرویس لازم را بگیرم، قطعاً راهی برای دور زدن موضوع پیدا میکنم.
فرض کنید نرمافزاری مثل تلگرام را نصب میکنیم و یک سری نیازهایی داریم که میخواهیم آن نیازها را برطرف کنیم، اگر این امکان وجود داشته باشد، مردم ما عاقل هستند و 90 ـ 80 درصد مردم ما متوجه میشوند که وقتی میشود از این نرمافزار بهخوبی استفاده کرد، چرا سراغ نرمافزار دیگری برویم.
وقتی یک سرویس را ارائه میکنیم، مردم فارغ از اینکه این نرمافزار ایرانی است یا خیر، حداقل یکبار تست میکنند؛ اگر بررسی کردند و نتیجه بررسی مثبت بود و نیازشان رفع شد، دلیلی ندارد که سراغ سرویس دیگری بروند؛ عدهای از افراد دنبال یک سری ویژگیها و اهداف خاصی هستند ولی اکثریت مردم اصلاً برایشان مهم نیست که این نرمافزار ایرانی است یا خارجی، آنها میخواهند سرویس بگیرند و کارشان راه بیافتد، حال اگر ببینند یک نرمافزار فارسی و ایرانی آن کار را انجام میدهد، بهنظرم دیگر سراغ نرمافزار خارجی نمیروند.
* در حال حاضر مزیتهای نسبی بیسفون نسبت به تلگرام چیست؟قطعا مزیت بیسفون "سرعت" آن است به خاطر اینکه سرورهای ما داخل ایران است و سرعت انتقال دادهها بالاتر است همچنین محتوایی که در بیسفون ارائه میشود، محتوای پاکیزهتری است.
* اگر قابلیتهای مختص بیسفون که هنوز اجرایی نشده، اجرایی شود چه موقعیتی خواهید داشت؟قطعاً میتوانیم رقابت خیلی خوبی با نرمافزاری مانند تلگرام داشته باشیم و مطمئن هستم که مردم استقبال خواهند کرد.
* اشاره کردید که اگر کاربران شما به 20 یا 30 میلیون برسد، مشکلات شما بیشتر میشود؛ این موضوع را یک مقدار توضیح میدهید.در صورت افزایش تعداد کاربران بیسفون، هزینههای جاری ما قطعاً بالاتر خواهد رفت و هیچ حمایتی هم از ما نمیشود.
* آیا در حوزه تبلیغات نمیتوانید از روشهای مختلفی که اپلیکیشنهای موبایلی از آن استفاده میکنند، شما هم استفاده کنید؟میتوانیم به سراغ روشهای تبلیغاتی برویم اما از روز اول فعالیت، یکی از اصول ما این بوده که حریم خصوصی مردم را دچار مشکل نکنیم؛ در حال حاضر در تلگرام، وایبر و حتی پیامکها، مواردی برای شما میآید که نمیخواهید و این شما را آزار میدهد؛ ما چرا امکان کانال را در بیسفون ایجاد کردیم، برای اینکه مخاطبان هر وقت خواستند دنبالش کنند و اطلاعاتش را بگیرند و هر وقت هم دیدند اطلاعاتش مفید نیست، دیگر دنبالش نکنند یعنی این ابزار را در اختیار کاربران گذاشتیم که خودشان انتخاب کنند.
ممکن است روز اولی که مثلاً نرمافزار بیسفون را نصب میکنید از بین 50 تا 100 کانالی که در آن وجود دارد همه را دنبال کنید ولی بعد از مدتی میبینید برخی از آن کانالها، کاربردی برایتان ندارد لذا خودتان انتخاب میکنید که کدام کانالها را دنبال کنید؛ حال اگر بخواهیم تبلیغات بفرستیم، قطعاً این کار را خواهیم کرد که کاربران انتخاب کنند که آیا تبلیغات بگیرند یا نگیرند حتی چه نوع تبلیغاتی بگیرند یا چه نوع تبلیغاتی را نگیرید.
* آیا تاکنون در بیسفون تبلیغات داشتهاید؟در حال حاضر سامانه ما کاملاً آماده است ولی هنوز به دلایلی آن را اجرایی نکردهایم؛ به هر حال یکسری مشکلات وجود دارد که تا معضلات اساسی از جمله مسئله مجوز و ... حل نشود، این کار را نمیکنیم.
* آیا در حال حاضر مشکل اصلی شما، مجوز بالادستی است که بر اساس آن شما مجاز به اجرایی کردن تمام قابلیتهای بیسفون باشید؟حمایت در حرف هیچ فایدهای ندارد؛ آقای واعظی از مسئولانی بوده که تاکنون بیشترین حمایت را از این مجموعه کرده است مثلاً ایشان چندین بار اعلام کرده که پهنای باند رایگان در اختیار نرمافزارهای ایرانی مانند بیسفون قرار میدهیم اما وقتی این درخواست به لایههای پایینی میرود چون بودجه، بودجه دولت است، در اختیار گذاشتن آن توسط یک مسئول به یک بخش خصوصی حساسیتبرانگیز میشود؛ فردا بازرسی میآید میگوید شما به چه اجازهای این کار را کردهای ولی وقتی برایش قانون وجود داشته باشد و اگر مجوز رسمی وجود داشته باشد و طبق آن مجوز، حمایتها مشخص باشد، هیچ نهاد بازرسی هم نمیتواند اینگونه حمایتها را زیر سؤال ببرد.
* پس میگویید که در این حوزه، خلأ قانونی داریم؛ آیا در این خصوص با نمایندگان مجلس رایزنی نشده است؟قطعاً خلأ قانونی داریم؛ من با رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، مفصل صحبت کردهام؛ به هر حال این موضوع باید جزء اولویتهای نظام قرار گیرد.
* به نظر شما، شورای عالی فضای مجازی در این حوزهها وظایف خود را به خوبی انجام میدهد؟باید فرصت بدهیم چرا که تاکنون شوراهای موازی وجود داشته است که کارکرد شورای عالی فضای مجازی را تحت تأثیر قرار داده البته به دستور مقام معظم رهبری، این شوراهای موازی باید منحل شوند؛ دیگر نمیدانم که منحل میشود یا نمیشود ولی این یک اشکال است.
در کشور یکی از اشکالات ما این است که سیاستهای کلی نظام وقتی به لایههای میانی منتقل میشود، عملاً اجرا نمیشود؛ تا وقتی این معضل حل نشود، ما مشکل پیدا میکنیم؛ وقتی در یک شرکت ساده مدیرعامل دستوری میدهد اگر مدیر مالی شرکت، آن را اجرا نکند کار انجام نمیشود؛ ما باید این مشکل را به نحوی حل کنیم، شاید یکی از اشکالاتی که باعث میشود پتانسیلهای خیلی زیادی در کشور ما هدر برود، همین است؛ سیاستهای کلی نظام میگوید که فلان موضوع اتفاق بیفتد ولی در لایههای میانی، شخصی با آن برخورد میکند، این مسئله باید در کشور حل شود و امیدوارم که به نتیجه برسد.
* ظاهراً برخی از فعالیت شورای عالی فضای مجازی واهمه دارند و تمایلی به حذف شوراهای موازی با شورای عالی فضای مجازی ندارند چرا که شاید با اجرایی شدن این امر، برخی گلوگاههای حساس از دست آنها خارج شود؛ آیا شما با این دیدگاه موافق هستید؛ علت اینکه بعد حدود 4 سال از تشکیل شورای عالی فضای مجازی، هیچ اتفاق قابل بیان و مبنایی در این حوزه روی نداده است، چیست؟تصور میکنم با توجه به ترکیب کنونی شورای عالی فضای مجازی با دبیری آقای فیروزآبادی باید زمان بدهیم؛ وی ارادهاش بر این است که این کارها انجام شود حالا چقدر موفق شود یا نشود، نمیدانم ولی فکر میکنم اراده ایشان بر انجام رسالت خاصی است که بر عهده این شورا گذاشته شده است.
ترکیب شورای عالی فضای مجازی، ترکیب خوبی است چرا که چکیده نظام است و نباید انتظار داشته باشیم که یک ساله یا دو ساله معضلی که 30 سال در کشور وجود داشته، حل شود؛ به هر حال حوزه فضای مجازی حوزه بسیار مهمی است.
اگر یک روزی مثلاً برای پیدا کردن یک خانه تیمی نیاز بود در خیابان با ماشین بروند و با فرکانس بگردند و دنبال این باشند که چه اتفاقی میافتد، امروز آن سر دنیا نشستهاند و کاملاً ما را رصد میکنند؛ کافیست متنهای عادی مردم را رصد کنند؛ یک مثال خیلی ساده میزنم، امروز در خیابان یک تصادفی انجام میشود و شما متنی برای دوستانتان ارسال میکنید، کسی که این متن را میخواند بهخوبی میداند که امروز در اینجا ترافیک شده و احتمالاً دعوایی هم شده اما واقعاً اطلاعات عادی مردم و صحبتهای عادی آنها را خیلی ساده گرفتهایم در حالیکه میتواند چیزهای مهمی باشد چرا که با در کنار هم گذاشتن این اطلاعات، اطلاعات مهمی را میتوان استخراج کرد؛ شاید امروز بیشتر از خودمان غربیها اطلاعات ما را داشته باشند.
* با توجه به همین توضیحی که ارائه دادید، مسلما نرمافزاری مثل تلگرام یا نرمافزارهایی از این دست، بخش عمدهای از درآمدهایشان از طریق فروش دادههای کاربران است که در اختیار نهادهای خاص قرار میدهند و این در حالی است که در داخل کشور ارادهای دیده نمیشود که جلوی نشت و در واقع سرقت دیتاهای ارزشمند مردم کشور توسط صاحبان این افزارها گرفته شود؛ چه توضیحی درباره این موضوع دارید؟فکر میکنم یک عدهای از مسئولان کشورمان هنوز اهمیت این اطلاعات را درک نکردهاند و یک عدهای هم به دلیل مشغلههای خاصی که دارند این موضوع برایشان در اولویت نیست؛ در عین حال احساس خطری هم نمیکنند، بنده از نخستین کسانی بودم که در سالهای 76-77 اینترنت را به داخل کشور آوردم؛ اگر خاطرتان باشد خیلیها فکر میکردند دارد یک فسادی وارد کشور میشود و واضح بود که اگر بر این فنّاوری مسلط نباشیم و خیلی ساده از کنارش بگذریم ممکن است اتفاقاتی را برایمان رقم بزند که در سال 88 بخش کوچکی از آن را دیدیم.
سال 88 تازه یکسری مسئولان ما از خواب بیدار شدند که این فنّاوری چه کار میتواند بکند و بهصرف بستن جلوی این فنّاوری مشکل حل نمیشود و ما باید روی آن مسلط شویم؛ اگر یک روزی موبایل وارد کشور شد امروز موبایل نیاز روزمره مردم است و ما نمیتوانستیم مانند کره شمالی موبایل نیاوریم و بگوییم موبایل وجود نداشته باشد؛ فکر میکنم مسئولان ما باید قدری آیندهنگر باشند و زودتر از اینکه اتفاقی بیفتد پیشبینیاش را بکنند نه اینکه یک موجی بیاید و اینها را ببرد؛ هیچوقت نشده ما سوار این موجها بشویم و تلگرام یک موجی بود که آمد و ما را با خود برد و معضل بزرگش هم این بود که درباره آن بیفکر بودیم.
* امروزه دنیا بر روی مسئله سرقت اطلاعات از بستر فضای مجازی بسیار حساس است؛ در اسناد افشا شده توسط "اسنودن" که مربوط به ایران میشود، آمده که آمریکا گاها در ماه تا چند میلیون بسته اطلاعاتی از کاربران ایرانی سرقت کرده است اما شاهدیم که حتی پس از این افشاگریها نیز هیچ تغییر رویهای در حوزه امنیت اطلاعات کاربران کشورمان رخ نداده و هیچ حساسیت بیشتری اعمال نشد؛ به نظر شما علت این امر چیست؟متاسفانه در کشورمان در این حوزه تمرکز مدیریتی نداریم؛ فکر میکنم یکی از عللی که در واقع شورای عالی فضای مجازی تشکیل شد، تمرکز مدیریتی بود و ما باید یک جایی تمرکز مدیریت داشته باشیم اما در حال حاضر در فضای مجازی در مورد محتوایش وزارت ارشاد تصمیم میگیرد، درباره بخش دیگری از محتوایش صداوسیما میخواهد تصمیم بگیرد، درباره فضای ارتباطی آن وزارت ارتباطات میخواهد تصمیم بگیرد، درباره محتوای مجرمانهاش هم کمیته فیلترینگ تصمیم میگیرد.
باید جایی باشد که دغدغهی اصلیاش همین حوزه فضای مجازی باشد که برای ما شورای عالی فضای مجازی است؛ باید دغدغه اصلیاش این باشد و تمام فکر و ذکرش از صبح تا شب همین باشد؛ وزارت ارتباطات هزار دغدغه دیگر دارد و این، یک بخش کوچکی از این فضا است؛ وزارت ارشاد هزار کار دیگر دارد که یک بخش کوچکی از آن فضای مجازی است بنابراین قطعاً این موضوع اولویت اولش نیست؛ نهادی میتواند این حوزه را خوب مدیریت کند که اولویت اول و تمام تمرکزش فضای مجازی باشد و قدرت اجرایی داشته باشد یا حداقل آنقدر قدرت داشته باشد که ارکان نظام را وادار کند که کاری که صحیح است را انجام دهند و این اتفاق متأسفانه هنوز نیفتاده است.
* با این توضیحات اگر وظایفی که برای شورای عالی فضای مجازی تعریف شده، بهخوبی اجرا شود به نظر شما انقلابی در این حوزه اتفاق خواهد افتاد؟قطعاً؛ زمانی که شورای عالی فضای مجازی قدرت اجرایی کافی داشته باشد، میتواند وزارت ارتباطات، وزیر ارشاد یا صدا و سیما را بازخواست کند که چرا فلان کار را نکردی؛ عضویت نهادها در شورا برای تصمیمگیری و سیاستگذاری است، اینکه سیاست اتخاذ شده درست اجرا شود، نکته مهمی است؛ یکی از اشکالات شورای عالی فضای مجازی این است که قدرت اجرایی کمی دارد یا اصلاً ندارد.
* البته وقتی بررسی میکنیم جلسات شورای عالی فضای مجازی تا به امروز خروجی خاصی نداشته که بگوییم این موارد مصوب شده اما به اجرا درنیامده است.به هر حال اعضای شورا، تلاش خود را میکنند؛ بسیاری از جزئیات را نمیدانم که خروجیها چگونه است اما امیدوارم به نتیجه برسد.
* آیا به نظر شما نرمافزاری مانند تلگرام در میان سایر نرمافزارهای موجود در بازار "عزیزکرده" برخی از مسئولان امر نیست یعنی برخی از مسئولان نهایت همراهی و مماشات با این نرمافزار را ندارند؟من احساس شمارا ندارم؛ من هم اگر جای آقایان بودم، همین کار را میکردم؛ فکر میکنم وزارت ارتباطات در این حوزه اهمیت اطلاعاتی را که به دست شرکتهای مختلف و افراد مختلف در خارج از کشور میافتد را درک کرده است، الآن البته بعد از تجربیات متفاوت خیلی زودتر از این باید این کار را میکرد.
یک زمانی آمدیم واتساَپ را فیلتر کردیم، اینها رفتند روی لاین، لاین را فیلتر کردیم، آمدند روی وایبر و وی چت؛ وی چت را فیلتر کردیم رفتند سراغ دیگری یعنی طی این مدت ژاپنیها اطلاعات ما را بردند، آمریکاییها بردند، صهیونیستها بردند، چینیها بردند، روسها بردند، دیگر چیزی نماند؛ حداقل یکجایی نگهاش داریم.
باید همه دستبهدست هم بدهیم و کمک بکنیم تا چند نرمافزار داخلی به یک نقطهی قابلاتکا برسند بعد اگر خواستید فیلترش کنید البته باز برمیگردم به حرف قبلیام که با سرویس دادن به مردم، آنها را بهصورت نرمال از روی تلگرام بیاوریم جای دیگر.
* چرا علیرغم حجم بالای محتوای مجرمانه در تلگرام، بازهم با آن برخورد نمیشود در حالیکه میدانیم تلگرام بهشدت به بازار ایران وابسته است و در وضعیتی نیست که بتواند ریسک کند و در مقابل درخواستهای رسمی مسئولان کشورمان بایستد.به هر حال شورای فیلترینگ وجود دارد که همه با هم مینشینند دور یک میز و تصمیمی میگیرند؛ فکر میکنم که برخی کمکاری میکنند و در این مسئله صرفا وزارت ارتباطات مقصر نیست؛ این وظیفه وزارت ارتباطات نیست که برود از تلگرام بخواهد فلان کار را بکند یا نکند؛ متأسفانه ما در ارتباطات بینالمللی همیشه در موضع ضعف هستیم و کم پیش آمده در یک دورههایی در موضع قدرت باشیم؛ به نظرم در حال حاضر خیلی راحت میتوانیم بگوییم که "آقای تلگرام یا این کار را میکنی یا نکنی فلان ..."
* اشاره کردید که کشورهای مختلف بر روی شبکههای ارتباطی و مثلا اپلیکیشنهای موبایلی فعال در کشور خود بسیار حساس هستند مثلاً ژاپن اپلیکیشن اختصاصی بومی خود را دارد و هیچ اپلیکیشن خارجی حق ندارد به صورت مطلق در آن کشور آزاد باشد اما چرا وقتی موضوع اعمال برخی از این محدودیتها در ایران مطرح میشود، سریعا برخی حواشی ایجاد میشود در حالیکه شاید در این حوزه اتفاقاً یکی از آزادترین و بیقیدترین کشورها، ایران باشد؟تصور میکنم که بههرحال این حواشی را یکسری رسانه درست میکنند که تکلیفشان با نظام کاملاً مشخص است؛ متأسفانه یکی از اشکالات ما این است که تأثیر رسانههای بیگانه در برخی مواقع روی کشور ما خیلی بیشتر از رسانههای خودمان است.
* در بحث محدودیتهای که کشورهای مختلف در این حوزه قائل شدهاند مثالی هم دارید؟بله؛ به طور مثال در ژاپن بدون "لاین" نمیتوانید با تاکسی تلفنی تماس بگیرید، این نرمافزار برای بخش خصوصی است و سرویس گرفتن تاکسی تلفنی صرفا بر روی لاین فعال است؛ نکته این است که این اپلیکیشن، ابزار بومی است، اگر ژاپنیها استیکر دوست دارند، میبینیم که انواع و اقسام شکلکهای بومی و چیزهایی که با فرهنگ آنها میخواند، در لاین وجود دارد اما متأسفانه این حمایتها را در کشور خود نداریم.
* آیا تمام آنچه در بیسفون شاهد آن هستیم، کاملا بومی و طراحی خود شماست؟بله؛ جالب است بدانید در ابتدای کاری که شروع کردیم، یک تیم 6-7 نفره از بهترین بچههای کاریکاتوریست، نقاش و هنرمند آمدند برای بیسفون، استیکر طراحی کردند؛ تلگرام بهمحض اینکه آمد، بسیاری از استیکرهای ما را دزدیدند و گذاشتند داخل تلگرام البته ما شکایت هم کردیم و الآن کسی که این کار را کرده بود محکوم هم شده و حکمش صادر شده است؛ این چیزهایی بود که ما خودمان طراحی کرده بودیم، بچههای حوزه هنری آمدند برای ما از کاراکترهای شکرستان، استیکر طراحی کردند؛ برای صدای بیسفون نیز "کارن همایونفر" صدای زنگ درست کرد یعنی حتی صدای زنگ بیسفون هم کاملاً بومی و اختصاصی خودمان است.
ما به این شکل هزینه کردیم ولی ما هم یک قدرتی داریم و تا یک حدی میتوانیم کار را خودمان پیش ببریم، وقتی میبینیم حمایت نمیشود بچههای ما دلسرد میشوند؛ آن کارشناسی که آمده برای ما کدنویسی میکند، پایش را از کشور بگذارد بیرون ساعتی 700-800 دلار به او پول میدهند در حالیکه ما اینجا حداکثر 4-5 میلیون تومان به او حقوق میدهیم، من چگونه این آدم را اینجا نگه دارم، من با عرق ملیاش نگه دارم اما این عرق ملی تا کی؟! فکر میکنم 7 ـ 6 ماه است تلاش میکنیم که به ما اجازه بدهند که در بیسفون همه کانالهایمان را برای مردم باز کنیم تا هر کسی بتواند هر کانالی که دلش میخواهد، ایجاد کند ولی هیچکس حاضر نیست پای این نامه را امضاء کند چون تمرکز مدیریتی وجود ندارد.
در دادگستری با من جلسه گذاشتند گفتند که برو کانالها را باز کن، ما حمایت میکنیم؛ گفتم بنویسید و به من بدهید چرا که فردا فلان قاضی از فلان جا، یک حکم قضایی صادر میکند که برای همه لازمالاجرا است و میآیند در شرکت ما را میبندند، حالا من تا برگردم شمای مسئول را پیدا کنم یکی دوهفتهای آبخنک خوردهام.
* شاید هم حتی همان مسئولی که به صورت شفاهی به شما اجازه این کار را داده هم هیچ حمایتی نکند!به قول شما اینکه آن مسئول بیاید حمایت بکند یا نکند نیز بحث دیگری است؛ ما نهاد خاص و متمرکزی را نداریم که بتواند در مورد باز شدن کانالها تصمیم بگیرد.
* در ضمن تا به امروز تکلیف انتشار محتوای مجرمانه هم مشخص نشده که آیا کسی که آن محتوا را منتشر میکند مقصر است یا آنکسی که این بستر را فراهم کرده است.تصور میکنم معضل بزرگ این موضوع، وجود خلأ قانونی است؛ قطعاً باید یک چاره قانونی برای این کار پیدا کنیم؛ میتوانیم به نرمافزار خارجی مجوز بدهیم یا ندهیماما در حال حاضر اصلاً مجوزی نداریم که امثال تلگرام بخواهند بیایند از کشور ما درخواست مجوز فعالیت در ایران را داشته باشند.
مثلاً شورای عالی فضای مجازی میتواند قانونی برای این امر بگذارد و چارچوبی برایش تعیین کند و بعد به نرمافزاری مانند تلگرام بگوید باید برای فعالیت در ایران، فلان مجوز را اخذ کند البته حالا نمیدانم شرکت خارجی آیا داخل کشور با این شرایط در این حوزه حساس فعالیت کند یا نکند اما به هر حال، آن وضعیت از وضعیت فعلی بهتر خواهد بود و یک اشراف حداقلی روی آنها خواهیم داشت.
* شما تاکنون برای فعالیت بیسفون، دو مجوز گرفتهاید یکی از وزارت ارشاد و دیگری هم از شرکت ارتباطات زیرساخت؛ آیا نباید لااقل در شرایط فعلی، تلگرام هم ملزم شود از همین دو مرجع مجوز بگیرد؟بله؛ این امر قابل اجراست اما نمیدانم چرا این کار برای نرمافزارهای خارجی انجام نشده است.
* آیا چنین اغماضی به معنای این نیست که تلگرام "عزیزکرده" برخی از مسئولان است؟نمیگویم عزیزکرده است بلکه میگویم به نوعی ناآگاهی ما باعث شد به تلگرام فضا برای رشد بدهیم و تلگرام بیاید یک حجم وسیعی از مشترکین ما را زیر چتر خودش ببرد؛ حالا ما بادکنکی را باد کردهایم و خودمان میترسیم به آن سوزن بزنیم چون صدایش ممکن است اذیتمان کند!
همه در این اشتباه سهیم بودند؛ صداوسیما، وزارت ارتباطات، وزارت ارشاد، نهادهای حاکمیتی که در بحث فیلترینگ کار کردند، همه و همه سهیم بودند؛ بنده از نخستین کسانی بودم که در روزهای آغازین شروع به کار تلگرام برای همه مسئولان نکات غیراخلاقی و مجرمانهای را که اتفاق میافتاد را گوشزد کردم.
یک سال پیش تلگرام، این تلگرام نبود و خیلی راحت میتوانستیم جلوی آن را بگیریم، میتوانستیم جلوی آب را از سرچشمه بگیریم نه اینکه الآن سیل شده و نمیدانیم چه کار کنیم؛ متاسفانه در حال حاضر حتی برخی از مسئولان که از هیچ نرمافزار مجازی به خاطر پست و موقعیتشان استفاده نمیکنند، از تلگرام استفاده میکنند.
* در حال حاضر، حیاتیترین حمایت و دلگرمی برای شما چیست؟مجوز و محمل قانونی محکم و درست؛ اگر بنده یک مجوز اپراتور مجازی و فرا قوهای داشته باشم، اپراتور موظف است که با من ارتباط داخلی داشته باشد و نخواهد توانست جلوی پیامک فعالسازی من را بگیرد؛ در حوزه ارتباطات اگر قرار است سرویس یا فضایی در اختیار ما قرار داده شده و پهنای باندی در نظر گرفته شود، هیچ نهاد نظارتی یا حکومتی دیگری اجازه دخالت در کار من را ندارد.
* آیا در حوزه سیستمعاملهای موبایل توانمندی طراحی سیستمعامل ملی را هم داریم؟چرا باید این کار را انجام بدهیم.
* به خاطر همان مخاطراتی که در حوزه نرمافزارهایی مثل تلگرام با آن مواجه هستیم.این مخاطرات را میتوان با روشهای دیگر حل کنیم؛ ما در دورهای در طرحهای "تکفا" کلی بودجه دولت را هزینه کردیم که از داخل آن فقط یک طرح پلیس+10 درآمد که آنهم به همت خود نیروی انتظامی و شهرداری و شخص آقای قالیباف بود، پروژه موفق دیگری یادم نمیآید؛ چقدر بودجه برای تکفا هزینه کردیم، همه این بودجه صرف طرحهایی شد که عملیاتی نبود، ما نباید چرخ را دوباره اختراع کنیم.
* آیا وضعیت فعلی در حوزه سیستم عاملهای موبایلی مثل اندروید قابل قبول است؟در سیستم عاملی مانند اندروید با همه اشکالات و ضعفها، توانایی به حداقل رساندن صدمه را داریم.
* در قسمت دسترسیهای سیستم عامل اندروید رسما قید شده که این سیستمعامل هر لحظهای که اراده کند میتواند دوربین گوشی را بدون اجازه شما روشن کند، هر لحظه که اراده کند میتواند میکروفن گوشی را روشن و اقدام به ضبط کند؛ با این موارد چه باید کرد؟چرا ما یک "فایروال" ملی طراحی نمیکنیم تا جلوی دسترسیهای غیرمجاز را بگیریم؛ میتوانیم یک فایروال طراحی کرده و دسترسی را خودمان کنترل میکنیم، امروز بر روی APPLE این اتفاق میافتد و در IOS این خطرات بسیار کمتر است چرا که سیستم عامل اجازه نصب هر نرمافزاری را نمیدهد و یکسری استانداردهایی را باید داشته باشد.
همین نرمافزار بیسفون را که خواستیم منتشر کنیم، قبل از اینکه در این نرمافزار تماس داشته باشیم، نرمافزار را در پسزمینه زنده نگه میداشتیم به همین دلیل چندین بار نرمافزار برگشت خورد تا بالاخره اجازه انتشار دادند؛ اپل میگفت در صورتی که تماس ندارید، نباید نرمافزار را زنده نگه دارید بلکه نرمافزار باید بسته شود تا موقع نیاز مجدداً باز شود در این صورت نرمافزار امکان روشن کردن دوربین را نخواهد داشت.
اما سیستم عامل اندروید بیابان بکری است و متن باز بوده و هر کسی هر کاری که دلش بخواهد در آن انجام میدهد؛ میتوانیم فایروالی را طراحی کنیم که مثلاً اگر دوربین شما روشن شد به شما هشدار بدهد و این منافاتی با دسترسیها ندارد؛ اگر دسترسی را خود ما داده باشیم که باید آن را کنترل کنیم ولی اگر بدون اجازه ما داده شود یک فایروال به ما هشدار بدهد که الآن این اتفاق برای سیستم ما افتاده است؛ یکی از اشکالات اساسی سیستم عامل اندروید این است که همه نرمافزارها بسته نشده و در پسزمینه، نرمافزار زنده میمانند لذا ما بهجای ایجاد و طراحی یک سیستمعامل دیگر باید دسترسیها را کنترل کنیم.
سیستمعامل اندروید متنباز بوده و شخص یا گروه خاصی آن را طراحی نکردهاند و این سیستمعامل با مدیریت دستهجمعی شکل گرفته است؛ بنظرم طراحی سیستمعامل ایرانی برای موبایل کاری بیهوده و هزینهبر بوده و هیچکس هم بر روی آن توسعه نخواهد داد؛ شرکتهای ایرانی زیادی هستند که درباره بحث فایروال بهخوبی کار کردهاند.
* به عنوان سؤال پایانی، اگر درباره بیسفون حرف یا نکته خاصی باقی مانده، بفرمایید.من از همه خواهش میکنم راهکارهای حمایتی خود را نه در حمایت از بیسفون بلکه از نرمافزارهایی شبیه بیسفون ارائه دهند؛ بیسفون در ابتدا یک پروژه شخصی برای ما محسوب میشد ولی الآن یک "پروژه ملی" محسوب میشود؛ ما حتی فکر IOT یا همان اینترنت اشیاء را هم کردهایم و ایدههای زیادی وجود دارد که امیدوارم عملی شود؛ همه دوستانی که در این مجموعه هستند به این امید فعالیت میکنند تا شاید یک روزی این پروژه افتخاری برای مملکت ما شود.
ما 30 درصد کار را جلو برده و 70 درصد کار باقیمانده و جا برای کار و فعالیت زیاد است؛ ما همه توان خود را گذاشته و بسیار خسته هستیم، امیدواریم روزی اتفاقی بیفتد که خستگی ما در برود.
* ممنون از وقتی که در اختیار تسنیم قرار دادید.