گرداب- "نام برنده، ايران است". اين عبارت، ارزيابي روزنامه اتريشي استاندارد از سخنراني باراك اوباما درباره اعلام پايان جنگ عراق و خروج نظاميان آمريكايي از آن كشور است.
"استاندارد" با مرور سخنراني اوباما كه گفته بود جنگ عراق پايان يافته است، نوشت: عراق از سال 2003 به سرزميني بي صاحب بين آرزو و واقعيت تبديل شده است. آمريكاييها دستخوش رويا بودند، اما طارق عزيز معاون صدام با شنيدن خروج آمريكاييها گفت آنها عراق را در كام ايران مي اندازند.
نوري مالكي اكنون استقلال كامل عراق را اعلام مي كند و آمريكاييها سكوت آزاردهنده دارند، هرچه باشد مقامات عراقي دوستان و همسايگان ايراناند و در اين ميان سكولارها در عراق از ايران هراسان هستند.
این روزنامه اتريشي اضافه كرد: در ارزيابي اشغال عراق و 7 سال بعد از آن، بيشتر به تاثير بر اوضاع داخلي اين كشور و وعده اي كه آمريكا داده پرداخته مي شود، مهم ترين پيامدهاي منطقه اي- با اهميت فرامنطقه اي آن- اغلب فراموش مي شود؛ "قدرت يافتن ايران" و اين فصل از تاريخ عراق را نمي توان بست؛ زيرا گفتن "بعد از من هرچه پيش مي آيد به جهنم"، به اوباما كمكي نمي كند.
روزنامه آلماني "فرانكفورتر روند شاو" هم به بحران هدف و موفقيت براي آمريكا در ماجراي اشغال عراق پرداخت و نوشت: ملاك موفقيت چيست؟ اوباما از پايان عمليات نظامي در عراق صحبت كرد اما هر كس به دقت به سخنان وي گوش مي داد پي به جاي خالي يك عبارت مي برد؛ پايان موفقيت آميز.
اين روزنامه نوشت: عبارت "ماموريت با موفقيت انجام شد"، عبارتي بود كه بر روي پارچه اي بالاي سر جورج بوش نوشته شده بود كه در اول مه 2003 بر عرشه ناو هواپيمابر آبراهام لينكلن پيروزي آمريكا را در جنگ عراق اعلام میکرد. اين يكي از دروغ هاي جنگ عراق بود، زيرا ماموريت به هيچ وجه هنوز پايان نيافته بود حالا در سال 2010 عمليات را پايان يافته اعلام مي كنند، زيرا معلوم شده است- با خونريزي معلوم شده است- "پايان موفقيت آميز" هيچگاه وجود نخواهد داشت.
از اينجا مي توان فهميد كه اوباما مبنا را بر اين مي گذارد- بايد بر اين بگذارد- حتي خود در سخنراني مي گويد كه پايان عمليات نظامي آمريكا پايان درگيري هاي نظامي در عراق نخواهد بود. آمريكا برخلاف حقوق بين الملل عراق را اشغال كرد و اوباما در اين مبارزه چيزي نگفت. درباره اهداف اين حمله، اوباما هيچ حرفي نزد و اينكه آيا به اهداف رسيدند يا نه؟ آزادي؟ پيشرفت؟ اين وضع در افغانستان بغرنج تر است. آنجا حتي ديكتاتوري مثل صدام هم وجود ندارد كه آمريكا به عنوان يك ابرقدرت او را شكست دهد و سرنگون كند. در اين جنگ ملاك موفقيت چيست؟ وقتي براي عراق نتوان گفت "ماموريت با موفقيت به پايان رسيد"، چگونه چنين سخني براي افغانستان ممكن است.
سايت بي بي سي انگليس ديگر رسانه غربي بود كه به ارزيابي خروج آمريكا از عراق و نفوذ ديرين ايران پرداخت و از قول يك استاد علوم سياسي در سوئيس اعلام كرد: نفوذ ايران در عراق يك واقعيت است كه حتي به سال هاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي برمي گردد؛ يعني زماني كه صدام حسين، "معاودين"، يعني شيعيان عراقي را كه اصليت ايراني داشتند، از اين كشور اخراج كرد.
بخش قابل توجهي از معاودين به ايران آمدند و به خاطر علقه هاي مذهبي، حول محورهاي مذهبي ايران جمع شدند. اين گروه حتي در پيروزي انقلاب اسلامي در ايران هم نقش قابل توجهي داشتند و بعد از پيروزي انقلاب، توانستند در برخي مراكز تصميم گيري و اجرايي حضور داشته باشند. آنها لشكر بدر و مجلس اعلا را تشكيل دادند. كساني هم كه در كردستان عراق حكومت مي كنند در دهه هاي گذشته در ايران زندگي كرده اند و هنوز بخشي از خانواده هايشان در ايران هستند، در نتيجه هم آنها نسبت به ايران احساس دين مي كنند و هم ايران ابزارهاي فشار بر آنها را در اختيار دارد.
بي بي سي تصريح كرد: با خروج آمريكا، همكاري اقتصادي و اجتماعي و سياسي ايران با دولت عراق بيشتر هم خواهد شد.
منبع: کیهان