آمار و ارقام از اهمیت بیسابقه شبکههای اجتماعی در تعیین رئیسجمهور آینده آمریکا خبر میدهد؛ گوگل و فیسبوک به راحتی میتوانند به کاربران خود بگویند به کدام نامزد رأی بدهند، بدون آنکه هیچکس بویی ببرد.
تحقیقات نشان میدهد فناوریهای دیجیتال جدید تأثیر عمیقی بر تصمیمگیریهای مردم دارد، نه تنها تصمیمگیری درباره نوع خمیر دندانی که میخرند یا قهوهای که مینوشند، بلکه تصمیمگیریهایی که میتواند کل جامعه آنها را تحت تأثیر قرار بدهد، مانند انتخابات ریاستجمهوری (گزارشهای مشرق را از اینجا و اینجا بخوانید). به این ترتیب، باید شک کرد که آیا انتخاباتهایی که برگزار میشود، واقعاً آزاد و عادلانه است یا نه (گزارشهای مشرق را از اینجا و اینجا بخوانید).
تأثیر گوگل بر نتیجه انتخاباتهای دنیا
مسلماً انتخابات در آمریکا کمتر شباهتی به یک پروسه دموکراتیک دارد. از ساختار ایالتمحور انتخابات تا «مجمعهای انتخابکنندگان» تا اینکه هیلاری کلینتون برخی آرای خود در ایالت آیووا را صرفاً با «شیر یا خط[4]» به دست آورد[5] (و اینکه ظاهراً هیلاری کلینتون در این مسئله «بیاندازه[6]» خوششانس است[7])، همگی گواه این مطلب هستند که رأی سرتاسری مردم تنها یکی از چندین عاملی است که نتیجه انتخابات آمریکا را تعیین میکند. اما همین عامل هم به روشهای مختلفی قابل «دستکاری» است. تبلیغات و دلارهای انتخاباتی همه این روشها نیستند. روش نامحسوس اما بسیار مهم دیگری هم وجود دارد: دستکاری در فضای مجازی.
طی سالهای اخیر نقش مهم شبکههای اجتماعی و موتورهای جستوجوگر اینترنتی در تعیین نتیجه انتخابات آمریکا بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیقات در اینباره بسیار نگرانکننده است، چون نقش این فناوریهای جدید به راحتی در افکار عمومی قابلتشخیص نیست، و بنابراین میتوانند به راحتی نتیجه یک انتخابات را تغییر دهند، بدون آنکه کسی متوجه شود.
تحقیقاتی که اپستین و تیم همکارش انجام دادهاند تأثیری را نشان داد که الگوریتم جستوجوی گوگل بر مخاطبان میگذارد و نام آن را «تأثیر دستکاری موتور جستوجوگر» گذاشتهاند[9]. نتیجه شگفتآوری که این تحقیق نشان داد این بود که گوگل اکنون میتواند نتیجه بیش از 25 درصد از انتخاباتهای ملی را در جهان تغییر دهد، بدون آنکه هیچکس از این موضوع باخبر شود[10].
این تحقیقات نتایج دیگری هم داشت، از جمله اینکه رتبهبندی مغرضانه نتایج جستوجو توسط موتورهایی مانند گوگل میتواند افکار عمومی رأیدهندگان مردد را 20 درصد یا حتی بیشتر تغییر دهد. البته این تغییر در همه گروههای جمعیتی یکسان نیست، بلکه در برخی از آنها بسیار بیشتر است (تحقیقات نشان میدهد افرادی که اخبار را بیشتر دنبال میکنند، احتمال فعالیت مدنی و سیاسی بیشتری دارند[11]). همچنین میتواند جهتدار بودن رتبهبندی نتایج جستوجو را به گونهای پنهان کرد که مردم هیچ اطلاعی از این دستکاریها پیدا نکنند.
البته تعیین نتیجه انتخاباتهای ملی، برای آمریکاییها به هیچ عنوان پدیده جدیدی نیست. در یکی از نمونههای مشهوری که در اینباره وجود دارد، «ادوارد برنیز» پدر علم «روابط عمومی» (بخوانید: پروپاگاندا)، با کمپانی آمریکایی «یونایتد فروت» و سازمان سیا همکاری کرد تا افکار عمومی سراسر جهان را علیه «جاکوبو آربنز» رئیسجمهور وقت گواتمالا تحریک کند و زمینه را برای یک کودتای نظامی علیه او آماده نماید، کودتایی که سال 1954 انجام شد و دولت گواتمالا را سرنگون کرد (گزارشهای مشرق را از اینجا و اینجا بخوانید).
شبکههای اجتماعی و انتخابات ریاستجمهوری 2016 آمریکا
برخی آمار نشان میدهد نقش شبکههای اجتماعی در تبلیغات انتخاباتی سال جاری در آمریکا بیش از هر زمان دیگری پررنگ است[12]. در حالی که کل هزینههای تبلیغاتی در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا 11.4 میلیارد دلار برآورد میشود[13] (20 درصد بیشتر از دوره قبلی)، تخمین زده میشود که از یک میلیارد هزینه برای تبلیغات در رسانههای دیجیتال، بیش از نیمی از آن به شبکههای اجتماعی اختصاص داده شود.
اوباما را اولین رئیسجمهوری میدانند که در تبلیغات انتخاباتی توانست با موفقیت از رسانههای اجتماعی استفاده کند[14]. کمپین «هرچه [میخواهید] از من بپرسید» او در شبکه اجتماعی محبوب «ردیت» (Reddit) به سرعت یکی از پربینندهترین بخشهای این شبکه شد. اوباما به این ترتیب، توانست رأی اقلیتها و جوانانی را جمع کند که در هر دو دوره 2008 و 2012 برایش حیاتی بودند.
فیلم/به یک پیام تبلیغاتی - دانلود
با توجه به این سابقه تعجبی ندارد که نامزدهای کنونی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا از جمله هیلاری کلینتون حتی از شبکههایی مانند اینستاگرام[15] و «اسنپچت[16]» (Snapchat) هم استفاده میکنند تا جایی که کلینتون خبر نامزد شدنش را هم در اسنپچت اعلام کرد[17].
البته کلینتون (بعد از ترامپ[18]) به استفاده از شبکههای اجتماعی مشهور است، اما حتی «برنی سندرز» هم (که اگر انتخاب شود پیرترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا خواهد شد[19]) به خوبی اهمیت شبکههای اجتماعی را درک و از آنها استفاده میکند. ویدیوهای عجیب تبلیغاتی[20] و حدود 2.5 میلیون «دنبالکننده»ای که سندرز را در فضای مجازی دنبال میکنند، موجب شده تا نیویورکتایمز، این نامزد پیر را «پادشاه رسانههای اجتماعی» توصیف کند[21].
طبق تحقیقات در آمریکا هم نشان میدهد[22] که 41 درصد از جوانان بین سنین 15 تا 25 سال، در شکلی از بحث سیاسی شرکت داشتهاند؛ خواه به اشتراک گذاشتن یک ویدیو از یک نامزد انتخابات یا نوشتن پیام توئیتری درباره اتفاقات جهان. این افراد نسبت به کاربرانی که در فعالیتهای سیاسی حضور نداشتهاند، احتمال بسیار بیشتری دارد که رأی بدهند. مطالعه مشابهی در انگلیس، یک سوم از جوانان 18 تا 24 ساله میگویند رسانههای اجتماعی[23] (بعد از مناظرههای تلویزیونی) بیشترین تأثیر را روی رأی آنها میگذارد[24].
هر چه به روز انتخابات نزدیکتر میشویم، مسلماً بودجه تبلیغاتی بیشتری هم برای رسانههای اجتماعی خرج خواهد شد تا اندازهای که بیش از 9 درصد از کل هزینههای تبلیغاتی نامزدها را به خود اختصاص دهد[25]. در این میان، گوگل اگرچه تنها نیست، اما بیشترین سهم را در تبلیغات نامزدها خواهد داشت. از لینکهای تبلیغاتی که با هر جستوجو به کاربران نشان داده میشوند گرفته تا سرویس یوتیوب که به نظر «لی دان» مدیر تیم مدیریت کمپینهای انتخاباتی گوگل، بهترین پلتفرمی است[26] که میتواند ویدیوهای تبلیغاتی را بر اساس موقعیت جغرافیایی و زبان کاربران، به آنها نشان دهد.
البته گوگل و همینطور فیسبوک روشهای مخفیانهتری هم برای تأثیرگذاری روی نتیجه انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا دارند که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت. نکتهای که نباید از آن غفلت کرد، نفوذی است که نهادهای مختلف جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا نظیر سیا بر شبکههای اجتماعی دارند و بنابراین یک چرخه باطل را تشکیل دادهاند (گزارش مشرق درباره این نفوذ را میتوانید از اینجا بخوانید).
گوگل چگونه رأی شما را تغییر میدهد
تحقیقات اپستین نشان میدهد که امپراتوریهای دیجیتال جدید اکنون میتوانند «قدرت نرم» قرن بیستم را به گونهای بسیار مؤثرتر پیاده کنند. این نسخه جدید از قدرت نرم خود را پشت مفاهیمی مانند «بهینهسازی موتور جستوجو» پنهان میکند. این یعنی اگر امپراتوریهای سنتی باید برای تغییر نتایج انتخابات در یک کشور، قبل از آنکه به سراغ گزینه «قدرت سخت» و مداخله نظامی بروند، به سازمانهای مدنی و سیاسی متوسل میشدند، امپراتوریهای دیجیتال جدید میتوانند نتایج انتخابات را به طور مستقیم و البته مخفیانه تعیین کنند.
«اریک اشمیت» مدیرعامل گوگل در کتاب خود موسوم به «عصر دیجیتال جدید» که سال 2003 به چاپ رسید، اعتراف میکند که اینترنت «محدود به قوانین زمینی [و کشوری] نیست» و بنابراین نه تنها «بزرگترین فضای مدیریتنشده در دنیا»، بلکه «بزرگترین آزمایش شامل آنارشیسم در تاریخ» است.
وقتی شما عبارتی را در گوگل جستوجو میکنید، ظاهر امر این است که این موتور جستوجوگر، یک سری نتایج را به شما ارائه میدهد که به شکلی شفاف از محتواهای موجود در اینترنت به دست آمدهاند و شما میتوانید آزادانه روی هر کدام از آنها که خواستید، کلیک کنید. با این حال، واقعیت این است که گوگل «آگاهانه» یک سری نتایجی را به شما ارائه میدهد که اتفاقاً کاملاً گزینششده هستند. به این ترتیب، کاربران اینترنتی عملاً مجبور هستند از میان مجموعهای محدود از گزینههایی انتخاب کنند که گوگل قبلاً برای آنها گزینش کرده است.
«نوام چامسکی» سال 1989 نوشته بود که در نظامهای دموکراتیک، «توهمات ضروری» درباره آزادی «باید با استفاده از ابزارهای زیرکانهتر در ذهن عموم مردم نهادینه شود.» به نظر میرسد در دنیای امروز، یکی از این روشهای زیرکانه، استفاده از فضای مجازی و به خصوص الگوریتمهای پیچیده است.
فیلم/بر اساس «شیر یا خط» به دست آورد - دانلود
بر کسی پوشیده نیست که مدیران در رأس غولهای فناوری آمریکایی، ترجیح میدهند هیلاری کلینتون نامزد حزب دموکرات در انتخابات آینده رئیسجمهوری آمریکا شود. گوگل در حال حاضر دو شرکت دارد که به طرحریزی استراتژی کمپین انتخاباتی کلینتون کمک میکنند: «گراوندورک[27]» و «سیویس آنالتیکس[28]». پشتیبانی گوگل از کلینتون آنقدر واضح بوده که «جولیان آسانژ» مؤسس ویکیلیکس، گوگل را «سلاح مخفی» کلینتون توصیف کرده است. اما آیا فقط گوگل است که حمایتش از یک نامزد خاص میتواند در نتیجه انتخابات آمریکا تأثیرگذار باشد؟
فیسبوک چگونه به شما میگوید به چه کسی رأی بدهید
هر روز، صدها میلیون نفر در جهان با میل و رغبت، اطلاعات شخصی خود، خانواده و دوستانشان را در شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک به اشتراک میگذارند. از سوی دیگر، وزارت دفاع آمریکا مطالعات گستردهای انجام داده تا بفهمد که چگونه میتواند در میان کاربران این شبکهها نفوذ کند[29]. همچنین فیسبوک در اقدامی بسیار بحثبرانگیز تلاش کرده تا ببیند[30] چگونه میتواند با ویژگی «خوراک خبری» (گزارشی که فیسبوک درباره فعالیتهای سایر کاربران به یک کاربر میدهد)، احساسات کاربران را دستکاری کند[31].
این آزمایش فیسبوک آنقدر جنجالی شد که حتی «کلی جانسون» از بنیانگذاران سازمان «بلو استیت دیجیتال» که کمپین آنلاین باراک اوباما در انتخابات سال 2008 را ایجاد و مدیریت کرده بود، در صفحه توئیتر خود نوشت: «آزمایش «انتقال خشم» فیسبوک، وحشتناک است.» نتایج تحقیقات درباره توان تأثیرگذاری فضای مجازی بر احساسات و تصمیمهای کاربران نشان میدهد که شبکههای اجتماعی و موتورهای جستوجوگر به شکلی نامرئی و در مقیاسی فعالیت میکنند که از نظر اپستین «در تاریخ بشر، بیسابقه است.»
اما ماجرا چه بود؟ فیسبوک سال 2010 طی یک آزمایش از 61 میلیون نفر از کاربران آمریکایی خود درخواست کرد تا در انتخابات میاندورهای کنگره در محل سکونت خود شرکت کنند[32]. این شبکه اجتماعی لینکی را در اختیار کاربران خود گذاشته بود که پایگاههای رأیگیری نزدیک هر کاربر را به او نشان میداد. همچنین دکمهای تعبیه شده بود که هر کاربر پس از رأی داد، باید روی آن کلیک میکرد. به علاوه، هر کاربری میتوانست تصاویر آن دسته از دوستانش را ببیند که در رأیگیری شرکت کرده بودند.
نتایج این آزمایش که محققان، آن را یک آزمایش «نفوذ اجتماعی و بسیج سیاسی» توصیف کردند، حیرتانگیز بود. محققان گفتند حدود 340 هزار نفر «اضافهتر» صرفاً به خاطر همین کمپین فیسبوکی رأی خود را به صندوق انداختند. «جاناتان زیترین» مدیر «مرکز اینترنت و جامعه برکمن» در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد، ضمن بررسی پیامدهای خطرناک تأثیر فیسبوک بر انتخاباتهای آمریکا و «مهندسی مدنی» جامعه، یک سناریوی خیالی را تصور کرده است[33]:
تصور کنید طی یکی از انتخاباتهای آینده که به شدت رقابت در آن بالا گرفته، «مارک زاکربرگ» مدیرعامل فیسبوک، شخصاً یکی از نامزدهایی را میپسندد که شما نمیخواهید به او رأی بدهید. زاکربرگ ترتیبی میدهد تا خوراک خبری دهها میلیون کاربر فیسبوک به آنها بگوید در انتخابات شرکت کنند. با این حال، زاکربرگ که میداند «لایک»های فیسبوک میتواند نشانگر دیدگاههای سیاسی و وابستگیهای حزبی کاربران باشد، صرفاً به کاربرانی اصرار میکند در رأیگیری شرکت کنند که پیشبینی میکند به نامزد مدنظر خودش رأی خواهند داد. به این ترتیب، نتیجه این انتخابات خیالی به راحتی قابلتغییر و دستکاری است.
در فضای مجازی دارد - دانلود
برای کنترل دنیای واقعی، فضای مجازی را کنترل کنید
زیترین معتقد است برای آنکه از دستکاری شبکههای اجتماعی در انتخاباتها جلوگیری شود، سازمانهایی که اطلاعات شخصی درباره تمایلات افراد در اختیار دارند، باید مقید به همان قوانینی شوند که وکلا و پزشکان وادار هستند وقتی اطلاعات حساس در مورد مشتریان و بیماران خود به دست میآورند، آنها را رعایت کنند. به طور خاص، این کمپانیها نباید اجازه داشته باشند از اطلاعاتی که دارند، برای رسیدن به مقاصد خارجی استفاده کنند. با این حال، آنچه امروز شاهد آن هستیم، نقطه مقابل این وضعیت است. در حال حاضر سود سرشاری که سازمانهای فناوری مانند گوگل و فیسبوک به دست میآورند، اتفاقاً از تفسیر و حتی فروش اطلاعاتی است که از کاربرانی مانند ما در اختیار دارند.
«لارنس لسینگ» استاد حقوق دانشگاه هاروارد و یکی از نامزدهای حزب دموکرات که ماه نوامبر سال 2015 از رقابت با کلینتون و سندرز انصراف داد، در توضیح این رویکرد که «کُد، قانون است» توضیح میدهد که کد (به معنای صفر و یکهای برنامهنویسی)، هم میتواند برای ایجاد یک دنیای دیجیتال به منظور حفاظت از ارزشهایی مورد استفاده قرار بگیرد که به اعتقاد ما، اساسی هستند، و هم میتواند این ارزشها را به کل محو کند.
این مسئله
از آنجایی مهم است که اینترنت قبلاً فضایی آزاد تلقی میشد که تهدید اصلی در آن،
اتفاقاً مقررات دولتی و تجاوز به حریم خصوصی بود. این در حالی است که اکنون شرایط
تغییر کرده است و امپراتوریهای دیجیتال جدید مانند گوگل و فیسبوک اکنون میتوانند
نتایج یکی انتخابات واقعی را تعیین کنند. این یعنی دنیای مجازی اکنون میتواند به
شکلی تعیینکننده، دنیای واقعی را مدیریت کند.
[7] Hillary Clinton beat Bernie Sanders because of a coin toss: How it happened, and why it could happen in the UK Link
[8] How does social media use influence political participation and civic engagement? A meta-analysis Link
[10] The search engine manipulation effect (SEME) and its possible impact on the outcomes of elections Link
[11] Local news and citizen engagement in the Internet age: Pew Research Center report 2015