امنیت در حوزه ICT، ضرورت تا انتخاب

تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۳۸۹

در تهاجم نظامی امریکا و اسرائیل زیر ساختهای مخابراتی و اینترنتی تحت هیچ شرایطی مورد هدف قرار نمي‌گیرند و حتی باید تقویت هم بشوند...

آنچه IT و سپس ICT را از سایر صنایع مدرن مجزا ساخت این بود که صرفا جایگزین مناسب محصول قبلی با کیفیت، با قیمت مناسب تر نبود، بلکه شئونات کلی یک بخش از زندگی جامعه بشری را با تمام حواشی و زوایا در اختیار گرفت و دلیل آن هم روشن بود: این پدیده پس از قریب به نیم قرن از مراکز سری آمریکا و انگلیس و آسمان‌ها به خانه‌ها و کارخانه‌ها سرایت کرد درست برعکس هواپیما و اتومبیل.

خانم مادلین آلبرایت طی سخنرانی خود جهت دلجوئی از ایرانیان رسما پذیرفت که پس از عملیات سرنگونی دولت دکتر مصدق معروف به آژاکس و روی کار آوردن شاه، فصل نوينی از سرنگونی و به روش انقلاب‌های سفید (که اخیرا به کودتای مخملی موسوم گردیده) در دکترین CIA قرار گرفت و آن سرنگونی دولتها و حکومتهای حتی محبوب از قبیل شیلی، مصدق، نیکاراگوا و ... بدون استفاده از ابزار نظامی بود.

از آن پس تا کنون نفوذ به بخش امنیت اطلاعات در حوزه داده‌ها و مخابرات (که امروز به طور کامل با یکدیگر مجتمع شده و غیر قابل تفکیک) به عنوان صنعت ICT شناخته می‌شود، همواره در راس اهداف امنیتی کشورهای دیگر خصوصا کشورهای متخاصم و حتی هم پیمان قرار دارد، و رسوایی اخیر جاسوسی اسرائیل در آمریکا و یا تبادل جاسوسان روسی در آمریکا از این دست است.

البته بحث ما در اینجا صرفا کارشناسی و فنی است لیکن در این مقطع زمانی که بیش از هر زمان دیگر بحث تهاجم آمریکا و یا حمله هوایی اسرائیل به کشورمان مطرح است شاید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. نکته اینجاست کدام گزینه مقرون به صرفه است؟ بمب، موشک، هواپیما یا نفوذ سایبری؟ کدامیک بیشتر کاربرد دارد؟ اگر به این سؤال به صورت فنی پاسخ داده شود بحث حمله نظامی احتمالی و یا حتی تحدید نظامی هم که خود به خود بخشی از پازل تهاجم است فاش خواهد شد و یا به عبارتی یکی از ابزارهای کارآمد واقعی یا خیالی، رسانه‌ای یا تهاجمی خنثی خواهد شد.

ایران بار دیگر به عرصه‌ای بکر در تجربه عملی در نفوذ اطلاعات و یا اطلاعات نفوذی تبدیل شده و به واقع سازمانهای جاسوسی CIA و موساد به آن به چشم یک سلاح جدید می‌نگرند: "سلاح اطلاعاتی". از این مسئله که بگذریم، حتی بعضی تحلیلگران زلزله بم و یا برخی از حوادث طبیعی و یا لا اقل به ظاهر طبیعی را نیز ناشی از آزمايش سلاحهای کشتار جمعی فوق سری آمریکایی می‌دانند ولی تا این لحظه کارآمدترین و ارزانترین سلاح را همین تلفن همراهی می‌دانند که در دست همه آحاد مردم است و حتی در دور افتاده‌ترین روستاها (به لطف مشکلات عملی توسعه شبکه مخابرات کابلی)، به صورت سهل و آسان و در دسترس از نوع تبادل اطلاعات سلولی است و هیچ سلاحی موثر تر از ICT نیست: "شبکه ای به گستره کل کشور ایران".

بر خلاف پیچیدگی ورود به سیستمهای اطلاعاتی و مخابراتی آنالوگ آن‌ هم با آن همه سیم‌کشی گیج کننده امروزه هر گوشی موبایل را با اتصال به یک شبکه Echelon می‌توان به یک هاب و Access Point مدرن جهت دسترسی به اطلاعات سری و فوق سری هر کشوری تبدیل کرد. آژانس ملی آمریکا (NSA) جهت پوشش سیستمهای اینترنتی به شبکه فوق حتی شرکتهای ISP جهان را نیز تحت فشار و زیر پوشش قرار داده تا از شبکه تلفنی SKYPE هم علاوه بر کل اطلاعات اینترنت و اینترانت استفاده کند.

در کشورهای تحت اشغال همچون پاکستان، عراق، افغانستان و یا با ظاهری متفاوت‌تر چون کشورهای ساحل خلیج فارس، آذربایجان، قزاقستان و کشورهای CIS و حتی ترکیه، شبکه جاسوسي NSA کلیه اطلاعات و ارتباطات اعم از کابلی و سلولی و ماهواره‌ای را تحت کنترل خود دارد. البته هدف از این سرمایه گذاری شنود مکالمات تلفنی نیست بلکه کشف شبکه های محلی است. در حقیقت هر دستگاه تلفن مشخص کننده این نکته است که در هر لحظه چه نقطه‌ای از کجا با چه نقطه‌ای دیگر در ارتباط است و این یعنی همه چیز. به عبارت دیگر همه ما ناخواسته تبدیل به فرستنده های GPS شده‌ایم که همواره در دسترس هستیم و این موضوع وراء کرم رباط (SIEMENS WORM) زیمنس است.

این موضوع حتی توجه رهبران طالبان و القائده را در فوریه سال 2008 را به خود معطوف داشت طوری که دستور داده شده بین ساعت 5 بعد از ظهر تا 3 بامداد کلیه ارتباطات قطع شود و دقیقا همان‌هایی که تمرد کردند شناسايي و منهدم شدند. خود این موضوع باعث شد تا صهیونیستها هیچ یک از اهداف مخابراتی حماس را طی ماههای دسامبر 2008 تا 6 ژانویه 2009 مورد اصابت قرار ندهند.

در جریان جنگ خلیج فارس این تجربه وجود نداشت و آمریکا تمام زیر ساختهای مخابراتی صدام را مورد هدف قرار داد تا هم مردم را سرگردان کند و هم ارتباطات فرماندهی نظامی را قطع کند در حالیکه استراتژی امروز کاملا بر خلاف آن زمان است و زیر ساختهای مخابراتی و اینترنتی تحت هیچ شرایطی مورد هدف قرار نمي‌گیرند و حتی باید تقویت هم بشوند (مثل عراق-افغانستان-لبنان-غزه) به گونه‌ای که اپراتور "جاوال" (JAWWAL ) در طول جنگ 23 روزه حتی سرویس‌های ويژه و ارزانتری را در اختیار مناطق جنگی مورد هدف اسرائیل قرار داد که شبکه وسیعتری از اطلاعات مورد نیاز اسرائیل را تامین کرد. علت کشف برخی شبکه‌های جاسوسی در لبنان و غزه وجود سر نخ هایی از درون شبکه ICT این دو دولت بود و علت پا فشاری حزب الله در خلع عناصر مشکوک در فرودگاه بیروت و وزارت مخابرات لبنان نیز جز این نبود و جاسوسانی که اخیرا محاکمه و اعدام شدند نیز هیچ یک نظامی نبودند بلکه تکنسین و مهندس ICT بودند.

شاه‌كليد ماجرا در مبادله اسراء فلسطینی و معدود انگشت شمار اسراء اسرائیل در جولای سال 2008 قرار داشت که به واسطه برخی از این اسراء که در خدمت اسرائیل بودند دهها هزار رباط هوشمند (ROBOT WORMS) پیامهایی را به زبان عربی به گوشی های لبنانی ها مخابره کرد و هشدار داد تا از هر نوع ارتباطی با حزب الله پرهیز کنند. پس از شکایت وزیر ICT لبنان به سازمان ملل در خصوص به خطر افتادن امنیت لبنان متعاقبا به همان شیوه با دهها هزار لبنانی و سوری در اکتبر 2008 طی تماس تلفنی پیشنهاد "10 میلیون دلار" جهت افشاء محل اختفاء 2 سرباز اسرائیلی مخابره شد و شماره تلفنی در انگلیس جهت علاقه مندان به همکاری به آنها ارائه شد.

امروز دقیقا از همان شیوه های ضد اطلاعاتی جهت مخدوش نمودن امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به مناسبت‌های گوناگون استفاده می‌شود و معمولی‌ترین آنها از جنس همان SMS هایی بود که در شب شمارش آراء انتخابات سال گذشته به بسیاری اطلاع داد که شورای نگهبان پیروزی یک کاندیدا را تایید نموده كه در نتیجه، ارائه آمار توسط منابع رسمی شمارش کننده آراء مبنی بر انتخاب مجدد کاندیدای قبلی با 64% آراء قطعی چیزی شبیه یک دروغ بزرگ و یک تقلب فاحش می‌نمود كه البته بسیار طبیعی و بدیهی بود.

در همین حال بسیاری از مردم از طریق اینترنت یا داوطلبانه با CHAT كردن در شبكه سايبري شرکت می‌کردند و یا توسط شبکه‌های توییتر و فیس بوک مرتبط می‌شدند‌. البته شبکه SMS همچنان رکن اصلی اغتشاشات بود که مسئول نشر اخبار کاذب کشته شدگان و یا نبردهای خیابانی بود. به نقل از نیویورک تایمز حتی شبي که قرار بود شبکه توییتر به دلیل سرویسهای دوره‌ای فنی موقتا تعطیل شود به دستور وزارت کشور آمریکا منع شد و بنا به همین دستور پیامهای فراوانی مبنی بر تهدید به مرگ و هجوم بسیج و نیروهای پلیس به خانه ها توسط منابعی که هرگز مشخص نشده برای مخاطبین ايراني ارسال شد. از آن زمان تا کنون توییتر تسهیلات ویژه ای را انحصارا به هموطنان ایرانی عرضه مي‌نمايد که شامل:

- انطباق زمان ارسال این گونه پیامها از آمریکا و انگلیس با وقت محلی ایران.

- تمرکز ارسال پیامها بر روی چند لینک معين سري (یا بلاگ) معرفی شده در توییتر.

- تقاضا از مردم جهت پرهیز از حمله به مراکز ICT دولت ایران (با این تلقی که این مهم را ارتش آمریکا به نجام خواهد رساند) و ............

از آن زمان تا کنون امکان رهگیری پیامهای توییتری و کشف منبع ارسال کننده اخبار تظاهرات و اینکه آیا این پیام را فردی حقیقی ارسال کرده و یا توسط رباط های CIA ارسال شده را عملا نا ممکن ساخته است و بنابراین امکان تحقیق در مورد راست و دروغ آن را نیز ناممکن ساخته که هدف غائی آن ایجاد جنگ روانی و سردرگمی در بین مردم و به جان هم انداختن آنها و در نتیجه بروز جنگ داخلی است.

تمام مراکز جاسوسی دنیا در سطوح بالای امنیتی به دقت مسائل داخلی ما را زیر نظر دارند و در صدد هستند تا میزان موفقیت و کارآمدی این الگوی جدید را در آزمایشگاهی به وسعت ایران بیازمایند. بی تردید بخش بی ثبات سازی امنیت ملی تاثیر خود را گذاشت، اما اینکه آیا به واسطه این شبکه جاسوسی-مخابراتی CIA می‌تواند به عوامل غیر مرتبط و به ظاهر مستقل خود دیکته کند که قدم بعدی را چگونه بردارند بستگی به هشیاری مردم و کار آمدی نظام اطلاعاتی ما دارد.

روز جمعه جاري (مقارن با روز قدس) دولت امارات رسما اعلام کرد که گوشی‌های موبایل BLACE BERRY صرفا جهت انجام عملیات جاسوسی طراحی شده‌اند و ترور شهید محبوح از رهبران حماس را با شبکه جاسوسی مذکور مرتبط و هم راستا دانست.

یادمان باشد: اگر واقعا برخی موضیعگریها ناشی از توهم بود باید باور داشته باشیم که مطالب فوق ناشی از سوءظن زیاد به آمریکا و اسرائیل نيست. یادمان باشد که در جریان جنگ غزه مخازن آب مراکز مخابراتی در مناطق جنگی غزه منهدم شد ولی آنتن‌های مخابراتی حتی هدف یک گلوله نیز قرار نگرفت و این بدان معنی است تا زمانیکه مسئولین مربوط موضوع را جدی بگیرند و مردم نیز با ساده لوحی در دام دشمن نیافتند، آمریکا و اسرائیل نیازی به حمله نظامی نمي‌بينند و جنگ سایبری و اطلاعاتی مطمئن تر، ارزانتر، شیک تر و موثر تر است و حمله نظامي بدترين و گرانترين گزينه ممكن روي ميز دشمن است.
محمدحسین محبی ایرانی

منبع: الف