آزادی انتخاب بلای جان هویت مجازی؛

"هویت مجازی" چیست و چه معایب و مزایایی دارد؟!

تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۹۵

هویتی که افراد در فضای مجازی برای خود مشخص می‌کنند ویژگی‌ها و امکاناتی دارد که می‌تواند آن را تبدیل به فرصت یا تهدید کند.

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه گرداب؛فضای مجازی، یکی از فضاهای کنش اجتماعی است که علاوه بر این‌که ویژگی‌های خاص خود را دارد، از ویژگی‌های اجتماعی نیز اثر می‌پذیرد. در واقع به این معنی است که در یک کنش و واکنشی نسبت به جامعه و ویژگی‌های درونی آن، فضای مجازی هم از جامعه اثر می‌پذیرد و هم بر آن تاثیر می‌گذارد. هویتی که افراد در فضای مجازی برای خود مشخص می‌کنند ویژگی‌ها و امکاناتی دارد که می‌تواند آن را تبدیل به فرصت یا تهدید کند. در این نوشتار سعی می‌شود که ابتدا دلایل گرایش به هویت دوم بررسی شده و سپس آسیب‌ها و مزایای این شیوه‌ی تعریف از خود بررسی گردد.

ویژگی‌های هویت مجازی

ابتدا، باید مشخص شود که منظور از هویت چییست. هویت به مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی و فردی است که هرکس در تعریف خود به کار می‌برد. بدیهی است که در این تعریف، طیف وسیعی از ویژگی‌ها، مانند ویژگی‌های انتسابی و اکتسابی قرار می‌گیرند. به علاوه باید توجه داشت که این ویژگی‌ها به موقعیت و وضعیتی که فرد در آن قرار دارد، نوع جهان‌بینی وی و نسبتی که با سایر عناصر هستی دارد، بستگی دارد. بنابراین، این کاملا محتمل است که تعریف دو پسر دوازده‌ساله‌ای که در یک مدرسه تحصیل می‌کنند و طبقه‌ی اقتصادی و اجتماعی آن‌ها نیز یکسان است، متفاوت باشد. هویت در فضای مجازی مانند هویت در فضای واقعی مختصات و ویژگی‌های خاص خود را دارد که به دلیل اقتضائات متفاوت فضای مجازی، باید انتظار نوع متفاوتی از هویت را داشته باشیم.

نخستین ویژگی‌ای که در خصوص هویت مجازی می‌توان به آن اشاره داشت، "آزادی انتخاب" است. آزادی انتخاب به معنی این است که فرد توانایی این را دارد که از میان تمامی ویژگی‌های شخصیتی خود، آنچه را که دوست دارد به نمایش بگذارد. در فضای مجازی انتخاب اسم، تصویر پروفایل، حلقه‌ی دوستان و مهم‌تر از همه بازنمایی از خود، بدون هیچ‌گونه نظارت اجتماعی و به صورت آزادانه انجام می‌شود و از این رو می‌توان گفت این آزادی انتخاب را به صورت تمام و کمال می‌توان دید. به نظر می‌رسد این شکل از آزادی انتخاب نتیجه‌ی نوعی از هم‌گسستگی روابط در فضای مجازی است. به این معنی که در فضای واقعی نسبت اطرافیان با فرد کاملا مشخص و تعریف شده است ولی این ویژگی در فضای مجازی وجود ندارد و از این رو فرد به راحتی می‌تواند «خودِ آرمانی و مطلوب» را به نمایش بگذارد.

از هم‌گسستگی روابط و عدم وجود نظارت اجتماعی بر رفتارهای افراد در فضای مجازی، خود باعث ویژگی دوم هویت در فضای مجازی می‌شود و آن این است که افراد "احساس آزادی بیان" بیش‌تری نسبت به فضای واقعی را تجربه کنند. به این معنی که زمانی که فرد از هویت واقعی خود جدا شده و در فضایی جدید، روابط و هویت جدیدی را می‌آزماید، بسیاری از محدودیت‌های اجتماعی مانع از اظهار نظرهای وی نمی‌شود.

ویژگی سوم هویت مجازی، این است که برای عملی کردن برخی عناصری که در ویژگی‌های هویت مجازی وجود دارد، نیازی به وقوع شرایط زمانی و مکانی خاصی نیست. این ویژگی به خصوص در شرایطی مانند شکل دادن به کمپین‌های اجتماعی خیلی تاثیرگذار است. در واقع، عدم وجود محدودیت‌های مکانی و زمانی، به ایجاد و گسترش تفکرهای مختلف کمک بسیاری می‌کند. در حالی که در دنیای واقعی، این موضوع به عنوان محدودیتی مهم در نظر آورده می‌شود. در واقع، به دلیل اینکه برای بیان عقیده‌ای شرایط زمانی و مکانی خاصی باید فراهم شود و برای هر فردی این شرایط متفاوت است، افراد در مارپیچ سکوتی[1] قرار می‌گیرند که گمان می‌کنند تنها افرادی هستند که دارای آن عقیده هستند و بنابراین آن عقیده اساسا مطرح نمی‌شود.


معایب هویت در فضای مجازی

یکی از معایب هویت در فضای مجازی یکپارچه نبودن آن است. به این دلیل که اساسا فضای مجازی بخش‌هایی از هویت را از فرد طلب می‌کند که نیازی نیست توسط بخش‌های دیگر جامعه و یا افراد دیگر مورد تایید قرار بگیرد. این امر باعث می‌شود فرد تنها بخش‌هایی از هویت خود را به نمایش بگذارد و بخش‌های دیگری از آن را کتمان کند. بنابراین، ما در فضای مجازی نباید انتظار هویتی یکپارچه داشته باشیم. برای مثال، در جامعه‌ی امروز، طبقه‌ی اقتصادی، یکی از مهم‌ترین عناصری است که در تعریف فرد از خود و دیگران از فرد موثر است ولی این ویژگی در فضای مجازی، به سختی قابل فهم و دریافت است. همین‌طور نوع نسبت خانواده‌ی فرد با مذهب، به نوعی در شناخت هویت فرد موثر است؛ در حالی که این ویژگی در اکثر موارد قابل فهم نیست. از این دست ویژگی‌هایی که در فضای مجازی و هویت مرتبط با آن به دست فراموشی سپرده می‌شود، بسیار زیاد و به راحتی می‌توان یافت و به این ترتیب می‌توان ادعا داشت که هویت در فضای مجازی هویتی یکپارچه و دربرگیرنده‌ی تمام ویژگی‌های فرد نیست.

عیب دیگری که هویت در فضای مجازی دارد این است که "افسارگسیخته" است. افسارگسیختگی در اینجا به این معنی است که برآمده از واقعیت نیست. گویی بر روی برخی ویژگی‌ها ذره‌بین گذاشته شده و برخی دیگر با اندازه‌ای کوچک‌تر از آن‌چه که واقعا وجود دارند به نمایش گذاشته می‌شود. این‌که چه ویژگی‌هایی پررنگ و برجسته شده و چه ویژگی‌ها دیگری کم‌رنگ جلوه داده می‌شوند، بستگی به محیطی که در آن هویت نمایش داده می‌شود و فرهنگ برآمده از آن محیط و هم‌چنین فرهنگ واقعی جامعه دارد.

در محیط نرم‌افزار اینستاگرام، تصویری بودن ویژگی‌های هویتی دارای اهمیت بسیاری است. بدیهی است که در تصویر، مهم‌ترین ویژگی زیبایی است و بنابراین فرد به دنبال آن دسته از ویژگی‌های هویتی و فردی خود است که اولا قابلیت تصویری شدن داشته باشند و ثانیا این امکان را داشته باشند که بتوانند به زیبایی به تصویر کشیده شوند. از اثرات تصویری شدن نیز اغراق است. بنابراین، در اینجا به راحتی می‌توان ویژگی‌های فردی را تحت‌الشعاع ویژگی‌های فضای مجازی مشاهده کرد. حال آنکه از میان ویژگی‌های فردی، چهره‌ی افراد بیش‌تر و زیباتر به نمایش گذاشته شوند، یا محیط و یا دارایی‌های فردی، از خصایصی است که فرهنگ به فضای مجازی و فرد تحمیل می‌کند. در حالی که به نظر می‌رسد فضای وبلاگی، بیش از هرچیزی به زندگی روزمره و سایت‌ها به تحلیل‌های فردی افراد توجه می‌کنند. بنابراین، هر محیطی از فضای مجازیف اقتضائات خاص خود را می‌طلبد که آن را به افراد جامعه تحمیل می‌کند و افراد معمولا و اکثرا در همان چهارچوب‌ها فعالیت می‌کنند.


مزایای هویت در فضای مجازی

به نظر می‌رسد نخستین مزیت هویت در فضای مجازی این است که به افراد درکی درست از وضعیت "خود" می‌دهد؛ چراکه آن‌ها با مقایسه‌ی خود مطلوبی که از خود در فضای مجازی به نمایش می‌گذارند و خود واقعی خود، می‌توانند اهداف و برنامه‌هایی برای رسیدن به خود مطلوب داشته باشند. بدیهی است که این امر نیازمند درجه‌ی بالایی از خودآگاهی است. مزیت دیگر هویت در فضای مجازی، این است که فرد به واسطه‌ی تعریف هویت در فضای مجازی از محدودیت‌ها و فضاهای یکنواخت روزمره‌ی خود جدا شده و می‌تواند محیط دیگری را برای زندگی تجربه کند.



[1] یکی از شاخص‌ترین نظریات ارتباطاتی است که در آن نیومن ادعا دارد که ممکن است افراد بسیاری مخالف وضعیت موجود باشند اما به این دلیل که گمان می‌کنند که آن‌ها تنها افرادی هستند که دارای آن عقیده هستند، سکوت کرده و بنابراین اقلیتی که توانایی و ابزار ابراز عقیده را دارند، نظر خود را به عنوان نظر حاکم اعلام می‌کنند. (برای اطلاعات بیش‌تر رجوع کنید به نظریه‌های ارتباطات؛ علیرضا دهقان)