وبلاگ "واژگون"

ابراهیم در آتش و متون مقدس علوم انسانی

تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۸۹

اگر تا به حال چنین می پنداشتیم که جمهوری اسلامی به مثابه یک نظام صرفاً سیاسی مورد دشمنی است، امروز کم‌کم واضح تر می شود که مقابله با جمهوری اسلامی و نهادهای انقلابی آن، تنها بهانه ای است برای مبارزه با اصل اسلام و قرآن و الا غرب با اسلام عربستانی و اسلام آمریکایی مشکلی که ندارد هیچ، از اسلام خنثی حمایت نیز می کند.

آنقدر در دوره ننگین اصلاحات، در روزنامه های زنجیره ای به ارزش ها و مقدسات توهین شد که پوست‌مان کلفت شد.
 
قرآن سوزی حیوانات امریکایی البته امر عجیبی نیست، آنها خوب قرآن را می شناسند. می‌دانند که این متن به عنوان محوری ترین و خدشه ناپذیر ترین اصل میان جمعیت میلیاردی مسلمانان، تنها حبلی است که می‌تواند موجب اعتصام و وحدت باشد.
 
می دانند که قرآن در تضاد کامل با ارزش های حقوق نفس اماره بشری است. می‌دانند که قرآن، صلح تحمیلی و زیر بار زور رفتن را بر نمی تابد و این نکات دقیقاً‌ همان چیزهایی است که روشنفکران به اصطلاح دینی و اصلاح طلبان شیفته غرب و قرتی های طرفدارشان، هیچ وقت در نیافتند.
 
البته خوش‌بینانه ترین تحلیل این است که این جماعت را جاهلانی بدانیم که فکر می کنند قرآن را می توان منطبق با ارزش های مدرن، خوانش نمود و الا بدبینانه‌اش می شود اینکه آنها نیز ارزش هویت بخش و حیات بخش و وحدت بخش قرآن را دریافته‌اند و با قبض و بسط دادن آن، در صدد اختلال در کارکرد وحدت بخش قرآن بوده اند. قرآنی که توسط ایدئولوگ‌های تجدیدنظر‌طلب به اشعار محمد، فروکاسته شد. قرآنی که دچار قبض و بسط است. قرآنی که هیچ قرائت نابی از آن امکان پذیر نیست، پیشتر از اینها بارها و بارها سوزانده شد.

اصلاح طلبان و اعوان و انصارشان، در تضعیف جمهوری اسلامی به مثابه نظامی رهایی‌بخش و روح بخش به جهان اسلام نقش مستقیمی ایفا نمودند. با گفتگوی تمدن ها و لبخند زدن های احمقانه شان، تیغ مقاومت و جهاد را کند کردند. کاری کردند که سخنگوی ابومازن، کاسه لیس صهیونیست‌ها، دهان‌اش را به روی ما باز کند و دولت نظام جمهوری اسلامی را نا مشروع بخواند. آنها در هرگونه اهانت و تجاوزی که به اسلام و جمهوری اسلامی صورت گیرد، شریک قافله اند. هرگونه تجاوزی که به ایران صورت گیرد را از چراغ سبزهای اصلاح طلبان خودباخته و مرعوب غرب باید ردگیری کرد.

الهیات زندگی سکولار علوم انسانی و ترجمه ای مدرن است. خدا نکند که روزی به ساحت این کتاب ها اهانت شود. هر بار که اراده شد تا علوم انسانی مقدس غرب که بر پایه تعریفی نفسانی و حیوانی از انسان بنا گردیده، مورد انتقاد و بازنگری واقع شود، جماعت روشنفکر و غربزده فریاد سر دادند که جمهوری اسلامی رفتارهای قرون وسطایی می کند و چه جالب آنگاه که قران می‌سوزد سریع در پی تطهیر چهره غرب موعود بر می آیند و این رفتار را به کنش جاهلانه عده ای اندک تقلیل می دهند.
 
اگر تا به حال چنین می پنداشتیم که جمهوری اسلامی به مثابه یک نظام صرفاً سیاسی مورد دشمنی است، امروز کم‌کم واضح تر می شود که مقابله با جمهوری اسلامی و نهادهای انقلابی آن، تنها بهانه ای است برای مبارزه با اصل اسلام و قرآن و الا غرب با اسلام عربستانی و اسلام آمریکایی مشکلی که ندارد هیچ، از اسلام خنثی حمایت نیز می کند.
 
آنچه خطرناک است اسلام انقلابی و اسلام جهاد است و اسلام قرآن است که تحمل نمی شود.
تصویری که از پیامبران برای ما ساخته اند نیز همین تصویر خنثی و گل و بلبل آنهاست. هیچ وقت نمی گویند که چرا عیسی همواره مورد تعقیب و گریز بود. اصلاً چرا مشرکان، ابراهیم خلیل را در آتش انداختند؟ چون با بت هایشان در افتاده بود و مدرنیست های غربی خوب می دانند که قرآن با بت ها و اسطوره های مدرن سر سازش ندارد، پس همچنان می‌بایست به آتش حواله شود.
 
متون مقدس جهان امروز، اعلامیه حقوق بشر و متون علوم انسانی است. راستی متن مقدس نظریه خنده دار گفتگوی تمدن ها به سلامت باد.