هشتگ هایی که فرهنگ می سازد؛

جنبش مبارزه با زباله در شبکه های اجتماعی

تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۳۹۵

خوشبختانه و علی رغم مخاطرات فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی شبکه های اجتماعی، اخیرا تحرکاتی مثبت در راستای فرهنگ سازی و استفاده بهینه از این ابزار ها مشاهده می شود که امید است در آینده گسترش یابد.

به گزارش گرداب؛ سرعت تحولات اجتماعی و فرهنگی در جوامع امروزی بر خلاف سده های پیشین به درنوردیده شدن مرزهای سیاسی، ژئوپلتیکی و رسمی میان کشورها منجر شده و فارغ از پیامدهای مثبت  و منفی این امر در راستای یکسان سازی فرهنگی در جامعه بین المللی گام بر می دارد، با این حال و بدلیل در اختیار داشتن عناصر کلیدی و در خور توجهی هم چون علم و تکنولوژی در دستان ملل پیشرفته، زمینه برای برتری فرهنگی-اندیشه ای و تحمیل مفاهیم انسانی و اجتماعی از نگاه آنان به سایر جوامع و به ویژه کشورهای جهان سوم فراهم شده است.
 
کشورمان ما نیز از مقوله فوق مستثنی نبوده و در خلال یکصد سال گذشته مدام با موج یک سویه ای از طرف غرب جهت تغییر بافت فرهنگی و سنتی روبرو بوده است، شدت این فشار و نوسازی غربی در عصر پهلوی با واکنش مردم سنت گرا و فرهنگ دوست کشورمان مواجه شده و موجبات سقوط رژیم پهلوی را فراهم آورد. با این وجود و با گذر زمان، طرف مقابل با دستیابی به ابزارهای نوین بیش از پیش در راستای دستیابی مقاصدش کوشید، امری که مع الاسف در عرصه عمل نیز با موفقیت های چشمگیری روبرو بوده است.
 
رشد و گسترش مقوله ی اینترنت و شبکه های اجتماعی قدرت منحصربفردی را ایجاد نموده تا عملا کشورهای قدرتمند آن چه را که پیشتر و با اقدامات نظامی در راستای غلبه بر کشورهای متخاصم به دست می آوردند، اکنون و با هزینه ی بسیار کمتر و از طرق فرهنگی و اجتماعی بدست آورند. برآورد تحولات جهانی حاکی از آن است که امروزه بسیاری از رخدادهای کلان بین المللی متاثر از نقش اینترنت و شبکه های اجتماعی می باشد. به طور نمونه و در خلال وقوع انقلاب های رنگی در اوکراین، قرقیزستان و گرجستان یا بیداری اسلامی در مصر، تونس، یمن و لیبی نمی توان به نقش این مقوله بی اهمیت نگریست.
 
کوشش جهت تسری رگه های امید در شبکه های اجتماعی
 
پیامدهای ناگوار فرهنگی و اجتماعی حاصل از رشد بی رویه شبکه های اجتماعی و قدرت اثر گذاری آنان موجب نگرانی دلسوزان جوامع جهان سومی نسبت به از بین رفتن فرهنگ های داخلی آنان شده است، این نگرانی نه به واسطه ضعف فرهنگ های داخلی بلکه بدلیل یک سویه بودن هجمه فرهنگ وارداتی می باشد و از همین روست که رهبری معظم انقلاب و سایر آگاهان فرهنگی و اجتماعی در باب تبعات این امر بارها سخن رانده و خواستار مدیریت این فضاها و در عین حال بهره گیری صحیح از آنان شده اند.
 
رهبر انقلاب اسلامی در اظهارات اخیرشان در دیدار با نمایندگان مجلس دهم از تعبیر ولنگاری فرهنگی استفاده نمودند وفرمودند: «در موضوع فرهنگ نوعی ولنگاری و بی اهتمامی در دستگاههای فرهنگی به چشم می خورد، زیرا در تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضرّ، کوتاهی هایی انجام می شود.» ایشان خاطرنشان کردند: «برخی مواقع در مقابل تولید یا ورود کالاهای فرهنگی مضر، موضع‌گیری و اقدامی نمی شود، زیرا این ترس وجود دارد که متهم به جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات شوند.» 
 
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اقدامات سختگیرانه در اروپا و امریکا برای کنترل اطلاعات گفتند: «ما در حالی از اتهام های بی اساس آنها در خصوص جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات هراس داریم که کنترل های ما یک دهم سخت گیری های آنها نیست.»
 
با این حال و با وجود برتری نسبی طرف مقابل در بهره گیری از فضای ناشی از مدرنیته  به دلیل در اختیار داشتن قاطبه ابزارهای تاثیر گذار در مناسبات فرهنگی و به دلیل ماهیت پر محتوا و غنی فرهنگ اسلامی که انقلاب اسلامی اساسا و جهت پیاده سازی این امر شکل یافت، امکان تبادل فرهنگی و انتقال مفاهیم یاد شده به طرف مقابل با بهره گیری از ابزارهای برگرفته از اینترنت هم چون شبکه های اجتماعی مهیا است. انتشار پیام رهبری معظم انقلاب خطاب به جوانان غربی و تلاش جوانان مسلمان و انقلابی کشورمان جهت اشاعه و ترویج این امر مصداقی از تلاش صحیح جهت بهره گیری از این ابزارها می باشد. فرآیندی که علاوه بر امکان تداوم آن در دیگر حوزه های فرهنگی و اجتماعی با دنیای غرب می تواند نقش بسزایی در فرهنگ داخلی نیز ایجاد نماید.
قلیان ها را گلدان از جمله فعالیت های موفقیت آمیز و فرهنگ ساز شبکه های اجتماعی بود.
 
انتشار اخبار کذایی در حوزه های متعدد سیاسی، بهداشتی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی و... از طرق شبکه های اجتماعی به ویژه اینستاگرام و تلگرام امروزه بر کسی پوشیده نمی باشد. فارغ از سیاست گذاری های کلان و هدفمند صورت پذیرفته جهت ایفای نقش منفی و مخرب این شبکه ها بر تحولات فرهنگی و اجتماعی کشورمان، بخش عمده ای از شهروندان نا آگاه یا کم اطلاع مان اکنون در معرض انتشار رویدادهای بسیار سطحی، سخیف، کم عمق و فجیع از سوی اقلیتی قلیل هستند. رواج نوع آرایش ها یا تبلیغ مدلینگ، ایجاد صفحات نژاد پرستانه و حمایت از شخصیت های مانند هیتلر، فروش کالاهای تقلبی، سو استفاده های پزشکی، تبلیغات بهداشتی خطرناک، حمایت ها و گاها تمسخرهای زننده نسبت به اقوام، مذاهب و بخش هایی از هم وطنان مان و... تنها نمونه هایی از این دست موارد می باشد که می تواند جامعه را به سوی قشری نگری و چند فرهنگی، نژاد پرستی، رفتارهای پرخاشگرایانه و... سوق دهد.
 
فضای تاسف آور و به تعبیر رهبری انقلاب ولنگاری موجود در حالی است که گاها رگه هایی از اقدامات مفید، انسانی، اخلاقی و مذهبی نیز در بهره گیری از این ابزارها قابل مشاهده است که می تواند سرآغاز فرآیندی جهت تغییر وضع موجود و اصلاح استفاده از این شبکه ها از سوی طبقات مختلف اجتماعی و فرهنگی کشورمان قلمداد شود، امری که در آن بخش عمده ای از کار بر عهده قشر نخبه و دانشجویی کشورمان می باشد.
 
مصادیق استفاده بهینه از شبکه های اجتماعی 
 
مقوله فرهنگ سازی لزوما رویه ای از بالا به پایین نیست که در آن صرفا مسئولین با اتخاذ یک سلسله قواعد و قوانین در راستای پیاده سازی مفاهیم والای انسانی و ارزشی برآیند، بلکه با توجه به فضای حاکم بر عرصه جهانی و رودررویی هایی بی واسطه، بخش عمده ای از آن بر عهده ی شهروندان هر کشور می باشد. 
 
در خلال ماه های اخیر برخی فرهنگ دوستان و ارزش گذاران به مفاهیم انسانی، اجتماعی، دینی و قانونی احساس مسئولیت نموده و با بهره گیری از شبکه های اجتماعی در راستای ترویج اقدامات اصولی و صحیح گام برداشته اند. رواج هشتگ گذاری و پست گذاردن و گوشزدهای مکرر در شبکه های اجتماعی از طرق مختلف بخشی از پروژه فوق بوده که گاها با موفقیت هایی همراه بوده که تداوم آن بی شک موجب تبدیل آن به فرهنگ شده و زمینه اثر گذاری بیشتری را فراهم خواهد آورد. 
 
درست چندی پیش بود که بر خی هم وطنان با استفاده از هشتگ در شبکه های اجتماعی خواستار مقابله با مصرف بی رویه آب شده بودند و یا برخی دیگر از این فضا جهت ترسیم چهره ی واقعی دین و مفاهیم اسلامی پرداخته بودند. مشارکت گسترده عمومی در جهت گوشزد نمودن رعایت قانون عبور از میان خطوط خیابان توسط اتومبیل ها بر میزان امیدها از سوی فرهنگ دوستان جهت تبدیل این اقدام به یک امر مرسوم افزود. از آن پس تا به امروز، بسیار از چهره های فعال در شبکه های اجتماعی کوشیده اند با توجه به مناسبت های مختلف و یا طرح مباحث گوناگون به واکاوی یک مسئله پرداخته و در راستای عمومیت دادن به آن امر صحیح بپردازند. مقابله با هتاکی اخیر شادی صدر فعال اصلاح طلب خارج نشین و گزارش توهین آمیز او و باصطلاح ریپورت نمودش جهت برداشتن مطلب توهین آمیزش بر علیه ارزش های عاشورایی آخرین تلاش در این راستا بوده که امیدواریم تداوم یابد.
 
لطفا آشغال نریزید!
 
مراد از نوشتار حاضر پرداختن به بخش نهایی می باشد. در روزهای اخیر برخی شهروندان فرهنگ دوست بر شدت فعالیت های خود در شبکه های اجتماعی برای رواج مقابله با آشغال ریزی افزوده اند. به واقع حراست از محیط زیست و پیامدهای ناگوار عدم رعایت این مسئله، آن ها را بر آن داشته تا در یک اقدام صحیح و اجتماعی بر فشار بر هنجار شکنان بی افزایند و آن ها را وادار به رعایت این مسئله نمایند.
 
مسئله محیط زیست امروز نه تنها در ایران، بلکه در بسیاری از کشورهای جهان به معضلی فراگیر تبدیل شده است، پس مانده های زباله و معضلات پیرامون عدم نابودی زباله هایی نظیر پلاستیک، اکنون همه کشورهای دوست دار محیط زیست را دچار مشکل نموده است. اجلاس اخیر پاریس و مشارکت بیش از 150 کشور در آن نشان از اهمیت فوق العاده این مقوله و پیامدهای ناگوار آن دارد. به گفته ی آگاهان تنها در سطح دریاها و اقیانوس ها حجمی برابر با مساحت کشور فرانسه را زباله فرا گرفته است. نمونه هایی از این دست موجب دل مشغولی بسیاری از فرهنگ دوستان شده است.
 
در ایران نیز به مانند اغلب کشورهای جهان سومی وضع بحرانی تر از کشورهای پیشرفته بود و لزوم توجه به آن در مقطع کنونی بسیار بالاست. در یکی از توئیت های فعال در این باره که مصادف با همه پرسی اخیر سوئیس بوده آورده شده است: "عجب تراژدی وحشتناکی در تایملاینم دارم، یه عده میگن تو رو خدا آشغال نریزین همزمان گزارش این همه پرسی سوئیس هم هست". مقصود از همه پرسی یاد شده، مخالفت شهروندان سوئیس با دریافت یارانه کلان از دولت برای خود می باشد.
 
فارغ از انتقادهای این چنین که قدری گزنده و تند می باشد، بایستی از به راه افتادن این رویه در شبکه های اجتماعی استقبال نمود و آن را نوید بخش آینده ای بهتر قلمداد نمود.
 
جدای از خواست گسترده عمومی مبنی بر حفاظت از محیط زیست و رعایت مسئله آشغال ریزی، در بسیاری از نوشته های عمومی می توان به موانع ترویج این مسئله فرهنگی نیز برخورد، آن جا که بسیاری از شهروندان از انتقادناپذیری مردم در این باره سخن می گویند و یا خواستار فرهنگ عدم تولید آشغال و کاهش تولید زباله و یا عدم رعایت مباحث زیست محیطی از سوی شهرداری ها هستند.
 
در پایان بایستی بیان داشت که به واقع محیط زیست و آینده آن نقش حیاتی برای ایرانیان و نسل های آتی خواهد داشت. موج قاچاق چوب در جنگل های شمال، ویرانی مراتع و جنگل ها در حاشیه های زاگرس و البرز، از میان رفتن رودخانه و یا آشغال ریزی در آن ها، ضرورت جدا سازی زباله های تر و خشک از یکدیگر, عدم پرتاب آشغال از ماشین به فضای عمومی، پاکیزگی سواحل دریاها و... در کنار سیاست های صحیح از سوی دولت مردان و شهرداری تنها راه برای بقای آتی ماست و اهمیت دارد که دوست داران فرهنگ از بودن شبکه های اجتماعی و با وجود رواج برخی مفاهیم غیر ارزشی و هنجار شکنانه در راستای دگرگونی فضای یاد شده کوشیده و تلاش نمایند ضمن تبدیل این مباحث به اکثریت بحث طرح شده در این شبکه ها، و اشاعه آن  به سایر مباحث اخلاقی، دینی و اجتماعی در راستای آن باشند که این شبکه ها صرفا به ابزاری یک طرفه برای انتقال ارزش های غربی نشده و از آن برای اشاعه فرهنگ غنی ومفاهیم ارزشمند خود برای دیگر ملل بهره گیری نماییم.